نقدوبررسی"ابوجهلي و روشنفكري (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 14 تیرماه سال 1386
"بازگوئی جوک وشوخی بیمزه که گوینده را نیز به خنده وانمی دارد"
به دلیل اینکه مشتی پاسدار با سابقه ی اطلاعاتی وامنیتی و متخصص وحرفه ای در بازجوگری وپرونده وسناریو سازی بر حوزه ی مطبوعات تسلط یافته اند و از بس شیوه ی بازجوئی ونوع گفتمان آنان در همه ی سطوح وتار پود رژیم تروریستی آخوندی ریشه دوانده است که گذشته از تحلیل و تنظیم مقالات چماق وهویجی که نوعی تسویه حساب های باندی و جناحی غالب ومغلوب می باشد، بلکه این شیوه آنچنان عیان وآشکار شده است که حتی عنوان یادداشت روز و مقالات نیز اهانت آمیز وتوهینی می باشد. نمونه همین عنوان امروز یادداشت روز است که "ابو جهلی و روشنفکری" نام دارد که تداعی کننده ی مثل کوسه وریشه پهن است. مثلاً این عنوان برای هدف مشخص انتخاب شده است . زیرا که در دنباله ی از دوران پیامبر وابوجهل و زبان عامیه و همه کس فهم گفته شده است تاکه به منتقدان ابوجهل نامیده شده رسیده و توانسته است از پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد دفاع کند ومنتقدان روشفکرش را ابو جهل خطاب نماید که چرا عوامفریبی های وی را افشا می کنند ومی گویند اگر گفتی و قول دادی که می خواهی در آمد ناشی از فروش نفت را تبدیل به نان کنی وبرتوی سفره های خالی محرومان ببری؛ اگر راست می گوئی وخالی بندی و عوامفریبی نکرده ای و وبازهم نمی کنی، خوب نان بر توی سفره های شان ببر.. ولی منتقدان می گویند حقیقت اینست که نه پول نفت تبدیل به نان نشده وبرتوی سفره های خالی اشان برده نشد، بلکه بنزین نیز از توی باک خود روهایشان که با آن کار می کردند ولقمه نانی تهیه می نمودند از آنان نیز گرفته شد . البته فراموش نشود آنانکه از درون جناح شکست خورده انتقاد می کنند، گر چه راست می گویند ولی خودشان بهتر از پاسدار محمود احمدی نژاد نبوده ونمی باشند وعملکردی بهتر از این نداشتند . زیرا شرایط کنونی حاصل عملکرد 8 ساله اینان و8 سال قبل از آنان بوده است که همینطور زنجیروار به عقب می رود تا برسد به همان روزی که خمینی بی احساس وارد ایران شد وعوامفریبی کردن و دادن وعده های دروغین را آغاز کرد. یعنی اینکه سیکل چرخشی بیش از 28 ساله است که ادامه داشته است وتنها فرقی که وجود داشته این است که ایگاه جناح ها وباندهای دزد وغارتگر وسرکوبگر عوض شده است که البته دو سال است که رژیم تروریستی آخوندی یک دست شده است و چون اختلاف میان 3 نهاد و شورای نگهبان آنگونه مثل گذشته وجود ندارد ونمی شود پاسکاری کرد وچون سپر بلا برای توجیه کاری وجود ندارد .بنابراین سفید کردن پرونده عقب گرد می شود ونقب به گذشته زده می شود وخلاصه پاسخگوئی مطالبات حواله به 16 سال قبل از دو سال دولت پاسدار احمدی نژاد داده می شود که آری مقصر آنان بودند که شرایط کنونی حاکم شده است و ما آمدیم که اوضاع را درست کنیم ولی باز همین ها هستند که با سنگ اندازی های خود ونفوذ قدرت وثروتی که دارند کار شکنی می کنند . البته که گفته نمی شود اینان چگونه صاحب ثروت وقدرت شده اند. زیرا که خودشان تصمیم گرفته اند که رقیب را از صحنه حذف کنند وخودشان بطور انحصاری جای آنان را بگیرند وهمه ی اصل جنگ ونزاع ودعواهای باندی وجناحی و صغری وکبری چیدن ها پیرامون همین واقعیت است وبس ، بقیه دیگر هر چه هست شعار است وابزار های گوناگون تبلیغاتی برای انحراف اذهان عمومی و سرکار گذاشتن مردم است. بنابراین پاسدار وزیر تفتیش عقاید و سانسور برای اینکه پاسدار احمدی نژاد را برابر خمینی کرده باشد و پاسخ منتقدان را نیز از جایگاه خمینی داده باشد اینگونه از پاسدار گماشته احمدی نژاد دفاع کرده و به منتقدان روشنفکر خوانده شده جواب داده است :
"هم ديديم كه سخنان عميقي كه با لحني ساده و همه فهم از زبان امام راحل(ره) كه در اوج فقه و اجتهاد و عرفان قرار داشت، خارج مي شد همان قدر كه به راحتي با مردم ارتباط برقرار مي كرد و به راحتي به قلب و ذهن توده ها مي نشست و عامي و تحصيلكرده، شهري و روستايي و... را مجذوب و به حركت وا مي داشت به همان اندازه و از فرط صراحت و روشني دشمن را گيج و متحير مي كرد! اين در حالي بود كه رژيم طاغوتي و سخنگويان و شبه روشنفكران وابسته به آن و حاميان خارجي آن، در برخورد با سخنان ساده و بي پيرايه اما پرمغز امام و اقدامات شفاف و دشمن شكن او، به يكي از حربه هايي كه تمسك مي جست، تمسخر و متهم كردن امام به عوامانه حرف زدن و نشناختن واقعيت هاي زمان و جهان بود و... اما با پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط رژيم وابسته و برچيده شدن بساط تاراج و غارت ثروت و سرمايه هاي اين ملت توسط قدرت هاي سلطه گر، مشخص شد چه كسي مردم را و زمانه را مي شناسد و قادر است آنها را در جهت آرمان هاي متعالي و استقلال خواهي به حركت درآورد و چه كسي از مرحله و نيازهاي زمان و دردهاي مردم پرت بود و... قصد فريب مردم را و تداوم آن وضعيت ويرانگر و ضد ايران و ايراني را داشت."
یادداشت روز نویس پس از مقایسه کردن پاسدار احمدی نژاد با خمینی که مدعی شده ساده زیست وساده گو وبدون تملق وریا است. ولی بدون آنکه گفته شود اگر چنین است چرا بیلان داده نمی شود که تا کنون هزینه ی سفرهای داخلی و خارجی این عنصر ساده زیست چه میزان بوده است واین هزینه هاچه بازده ای برای محرومان در بر داشته است ویا اینکه گفته شود چرا تا حال تبدیل به نان بر توی سفره های خالی محرومان نشده است ؟ بهرحال یادداشت روز نویس بی توجه به بازگوئی این حقایق اینگونه از خصائل و صفات بارز وبرجسته پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور گفته است :
"- از صفاتي كه براي رئيس جمهور فعلي برمي شمارند و آن را از دلايل موفقيت او در انتخابات قلمداد مي كنند، اين است كه او قبل از آن كه وابسته به جناح يا گروه خاصي باشد، از «جنس مردم» است و با زبان آنها سخن مي گويد و... جالب است كه يكي از حربه هاي تبليغاتي كه از آغاز شكل گيري دولت نهم و رئيس جمهور منتخب مردم- و اخيراً بيشتر- از سوي مغرضان و منتقدان بي انصاف به كار گرفته شده است، متهم كردن ايشان به عوامزدگي يا به قول فرنگي ها اظهارات و اقدامات پوپوليستي و عدم شناخت واقعيت هاي زمان و نيازهاي واقعي مردم است. بر همين اساس است كه نحوه سلوك و منش رئيس جمهور كنوني از نوع لباس پوشيدن گرفته تا نحوه حرف زدن و ادبيات به كار گرفته شده از سوي ايشان و... و حتي اقدامات او مثل سفرهاي استاني وبا مردم مناطق مختلف كشور از نزديك ارتباط پيدا كردن و آشنا شدن و... مورد طعنه و تمسخر مغرضان و روشنفكرنمايان در اينجا و آنجا و در اين و آن روزنامه زنجيره اي، آن هم با زبان به اصطلاح امروزي و روشنفكري قرار مي گيرد. روشنفكرنمايي اين جماعت بيش از هر جا آنجا آشكار مي شود كه از ايجاد ارتباط با متن توده و قلب جامعه عاجزند و از سوي مردم تحويل گرفته نمي شوند، مردم حرف هايشان را نمي فهمند و با خود آنها احساس بيگانگي و دورافتادگي مي كنند و... و همين در وجود آنان «عقده» و حسادت ايجاد كرده است، تا آنجاكه چون اسلافشان مدتي است به فحاشي و ناسزاگويي عليه مردم و خدمتگزاران مردم و روشنفكران "
بالاخره یادداشت روز نویس در پایان پیام وهدف خود را شفاف تر بیان کرده است و آشکارا گفته است که قرار است ثروت وقدرت از چنگال باندها و صاحبان ثروت وقدرت با شعار عدالت و مبازه با متکاثران ومترفان خارج گردد تا به عنوان نوکر مردم در اختیار مردم گذاشته شود ک توضیح وتشریح آن اینگونه است :
"... البته در اين كه عوامفريبي همواره حربه اي بوده است در دست تشنگان ثروت و باندهاي قدرت و صاحبان تزوير، بحثي نيست، اما قضاوت درباره اين كه چه كسي عوامفريب است و چه كسي خادم مردم، نبايد از فهم و تشخيص مردم چنان كه شبه روشنفكران منكر آنند، غافل شد و اين اصل را كه گذر زمان خيلي چيزها را ثابت مي كند و خيلي پرده ها را كنار مي زند و چهره خادم را از خائن مشخص مي سازد، نبايد منكر شد. تا اينجاي كار هم مردم و زمانه تكليف خيلي چيزها و خيلي جريانات و افراد از جمله مزدوران و شبه روشنفكران كه همواره جاده صاف كن باندهاي ثروت و قدرت و ماله كش خرابكاري ها و فسادهاي آنان بوده را، معلوم و قضاوت خود را درباره آنها انجام داده اند. مي ماند كساني كه هنوز فرصت عمل و امتحان پس دادن دارند، بحث دولت نهم و رئيس جمهور منتخب مردم بود. رئيس جمهوري كه منتخب مردم است و شعار عدالت و مبارزه با متكاثران و مترفان و باندهاي قدرت و ثروت و در يك كلام خدمت به جامعه و نوكري مردم را- كه از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي به حساب مي آيند و از دلايل اصلي گرايش و راي قاطعانه مردم به وي بود- محور برنامه ها و سياست هاي خود اعلام كرده، رئيس جمهور و دولتي كه حتي دشمن نيز با زدن انگ «پوپوليست» به آن در مردمگرا بودن آن حرفي ندارد- و اگر حرفي هست بر سر نيت ها و انگيزه هاي سردادن اين شعارها و اقدام هاست- نيز بايد از فرصت در اختيار نهايت استفاده را ببرند و همچنان كه طي اين دو سال عمل كرده، با اقداماتي شجاعانه تر، مدبرانه تر و كارسازتر، در راه تحقق شعارها و اهداف خود كه همانا خدمت به ملك و ملت انقلابي است، گام هاي محكم تر بردارند و... تا بار ديگر معلوم شود كه خادمان راستين مردم چه كساني هستند و عوامفريبان از مرحله پرت و قدرت طلبان انصاف ستيز، چه كساني و در صف كدام جريان قرار دارند و مطمئن باشند كه مردم خوب قضاوت مي كنند و به قول آن معلم مهاجر، زمانه نيز مردان پاك را تنها نخواهد گذاشت و در برابر هجمه هاي ناجوانمردانه، از آنان دفاع و در مقابل انگ ها و تهمت هاي مغرضانه آنان را تبرئه و سربلند معرفي خواهد كرد."
در خاتمه اینکه با دسترس بودن عملکرد بیش از 28 ساله ی جناح ها وباندهای حاکم، به خصوص بیلان دولت اصولگرای امام زمانی پاسدار احمدی نژاد در مجموع ثابت کرده است که باند ها وجناح ها هیچگونه فرقی با هم ندارند، بلکه هرباند وجناحی نسبت به رقیب خود عوامفریبانه تر ودزد وغارتگر و سرکوبگر وپر اشتهاتر برای چپاولگری می باشد.همانگونه که شعارها و وعده های داده شده همه پوشال ودروغ وعاری از حقیقت بوده است . برای اینکه خانه از پای بست ویرانست ودر نظامی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه ورانتخواری و تبعیض و غارتگری می باشد هرگز دراین نظام نمی تواند مسئولی سالم وصادق یافت شود که بتواند هم درست کار کند وهم نوکر مردم ودر خدمت آنان باشد. باید گفت این ادعا دقیقاً شبیه به این یک جوک وشوخی بیمزه بیش نمی باشد که چون تراژدی است جوک گو را نیز به خنده وا نمی دارد . زیراکه با بودن ولی فقیه همه کاره و حضور سپاه پاسداران در قدرت اجرائی و کنترل ونفوذ همه جانبه بر ولی فقیه وعطش فراوان برای غارتگری وکسب ثروت وقدرت وتسلط بر تأسیسات هسته ای و نقش دخالت گرایانه در عراق و فلسطین ولبنان دارد هرگز امکان ندارد چشم انداز مثبتی به نفع مردم ایران به خصوص محرومان در ایران اتفاق بی افتد که یادداشت روز نویس عوامفریب قول آن را با عوض کردن جای ابو جهل و روشنفکر داده است.
"بازگوئی جوک وشوخی بیمزه که گوینده را نیز به خنده وانمی دارد"
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 14 تیرما سا 1386
"بازگوئی جوک وشوخی بیمزه که گوینده را نیز به خنده وانمی دارد"
به دلیل اینکه مشتی پاسدار با سابقه ی اطلاعاتی وامنیتی و متخصص وحرفه ای در بازجوگری وپرونده وسناریو سازی بر حوزه ی مطبوعات تسلط یافته اند و از بس شیوه ی بازجوئی ونوع گفتمان آنان در همه ی سطوح وتار پود رژیم تروریستی آخوندی ریشه دوانده است که گذشته از تحلیل و تنظیم مقالات چماق وهویجی که نوعی تسویه حساب های باندی و جناحی غالب ومغلوب می باشد، بلکه این شیوه آنچنان عیان وآشکار شده است که حتی عنوان یادداشت روز و مقالات نیز اهانت آمیز وتوهینی می باشد. نمونه همین عنوان امروز یادداشت روز است که "ابو جهلی و روشنفکری" نام دارد که تداعی کننده ی مثل کوسه وریشه پهن است. مثلاً این عنوان برای هدف مشخص انتخاب شده است . زیرا که در دنباله ی از دوران پیامبر وابوجهل و زبان عامیه و همه کس فهم گفته شده است تاکه به منتقدان ابوجهل نامیده شده رسیده و توانسته است از پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد دفاع کند ومنتقدان روشفکرش را ابو جهل خطاب نماید که چرا عوامفریبی های وی را افشا می کنند ومی گویند اگر گفتی و قول دادی که می خواهی در آمد ناشی از فروش نفت را تبدیل به نان کنی وبرتوی سفره های خالی محرومان ببری؛ اگر راست می گوئی وخالی بندی و عوامفریبی نکرده ای و وبازهم نمی کنی، خوب نان بر توی سفره های شان ببر.. ولی منتقدان می گویند حقیقت اینست که نه پول نفت تبدیل به نان نشده وبرتوی سفره های خالی اشان برده نشد، بلکه بنزین نیز از توی باک خود روهایشان که با آن کار می کردند ولقمه نانی تهیه می نمودند از آنان نیز گرفته شد . البته فراموش نشود آنانکه از درون جناح شکست خورده انتقاد می کنند، گر چه راست می گویند ولی خودشان بهتر از پاسدار محمود احمدی نژاد نبوده ونمی باشند وعملکردی بهتر از این نداشتند . زیرا شرایط کنونی حاصل عملکرد 8 ساله اینان و8 سال قبل از آنان بوده است که همینطور زنجیروار به عقب می رود تا برسد به همان روزی که خمینی بی احساس وارد ایران شد وعوامفریبی کردن و دادن وعده های دروغین را آغاز کرد. یعنی اینکه سیکل چرخشی بیش از 28 ساله است که ادامه داشته است وتنها فرقی که وجود داشته این است که ایگاه جناح ها وباندهای دزد وغارتگر وسرکوبگر عوض شده است که البته دو سال است که رژیم تروریستی آخوندی یک دست شده است و چون اختلاف میان 3 نهاد و شورای نگهبان آنگونه مثل گذشته وجود ندارد ونمی شود پاسکاری کرد وچون سپر بلا برای توجیه کاری وجود ندارد .بنابراین سفید کردن پرونده عقب گرد می شود ونقب به گذشته زده می شود وخلاصه پاسخگوئی مطالبات حواله به 16 سال قبل از دو سال دولت پاسدار احمدی نژاد داده می شود که آری مقصر آنان بودند که شرایط کنونی حاکم شده است و ما آمدیم که اوضاع را درست کنیم ولی باز همین ها هستند که با سنگ اندازی های خود ونفوذ قدرت وثروتی که دارند کار شکنی می کنند . البته که گفته نمی شود اینان چگونه صاحب ثروت وقدرت شده اند. زیرا که خودشان تصمیم گرفته اند که رقیب را از صحنه حذف کنند وخودشان بطور انحصاری جای آنان را بگیرند وهمه ی اصل جنگ ونزاع ودعواهای باندی وجناحی و صغری وکبری چیدن ها پیرامون همین واقعیت است وبس ، بقیه دیگر هر چه هست شعار است وابزار های گوناگون تبلیغاتی برای انحراف اذهان عمومی و سرکار گذاشتن مردم است. بنابراین پاسدار وزیر تفتیش عقاید و سانسور برای اینکه پاسدار احمدی نژاد را برابر خمینی کرده باشد و پاسخ منتقدان را نیز از جایگاه خمینی داده باشد اینگونه از پاسدار گماشته احمدی نژاد دفاع کرده و به منتقدان روشنفکر خوانده شده جواب داده است :
"هم ديديم كه سخنان عميقي كه با لحني ساده و همه فهم از زبان امام راحل(ره) كه در اوج فقه و اجتهاد و عرفان قرار داشت، خارج مي شد همان قدر كه به راحتي با مردم ارتباط برقرار مي كرد و به راحتي به قلب و ذهن توده ها مي نشست و عامي و تحصيلكرده، شهري و روستايي و... را مجذوب و به حركت وا مي داشت به همان اندازه و از فرط صراحت و روشني دشمن را گيج و متحير مي كرد! اين در حالي بود كه رژيم طاغوتي و سخنگويان و شبه روشنفكران وابسته به آن و حاميان خارجي آن، در برخورد با سخنان ساده و بي پيرايه اما پرمغز امام و اقدامات شفاف و دشمن شكن او، به يكي از حربه هايي كه تمسك مي جست، تمسخر و متهم كردن امام به عوامانه حرف زدن و نشناختن واقعيت هاي زمان و جهان بود و... اما با پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط رژيم وابسته و برچيده شدن بساط تاراج و غارت ثروت و سرمايه هاي اين ملت توسط قدرت هاي سلطه گر، مشخص شد چه كسي مردم را و زمانه را مي شناسد و قادر است آنها را در جهت آرمان هاي متعالي و استقلال خواهي به حركت درآورد و چه كسي از مرحله و نيازهاي زمان و دردهاي مردم پرت بود و... قصد فريب مردم را و تداوم آن وضعيت ويرانگر و ضد ايران و ايراني را داشت."
یادداشت روز نویس پس از مقایسه کردن پاسدار احمدی نژاد با خمینی که مدعی شده ساده زیست وساده گو وبدون تملق وریا است. ولی بدون آنکه گفته شود اگر چنین است چرا بیلان داده نمی شود که تا کنون هزینه ی سفرهای داخلی و خارجی این عنصر ساده زیست چه میزان بوده است واین هزینه هاچه بازده ای برای محرومان در بر داشته است ویا اینکه گفته شود چرا تا حال تبدیل به نان بر توی سفره های خالی محرومان نشده است ؟ بهرحال یادداشت روز نویس بی توجه به بازگوئی این حقایق اینگونه از خصائل و صفات بارز وبرجسته پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور گفته است :
"- از صفاتي كه براي رئيس جمهور فعلي برمي شمارند و آن را از دلايل موفقيت او در انتخابات قلمداد مي كنند، اين است كه او قبل از آن كه وابسته به جناح يا گروه خاصي باشد، از «جنس مردم» است و با زبان آنها سخن مي گويد و... جالب است كه يكي از حربه هاي تبليغاتي كه از آغاز شكل گيري دولت نهم و رئيس جمهور منتخب مردم- و اخيراً بيشتر- از سوي مغرضان و منتقدان بي انصاف به كار گرفته شده است، متهم كردن ايشان به عوامزدگي يا به قول فرنگي ها اظهارات و اقدامات پوپوليستي و عدم شناخت واقعيت هاي زمان و نيازهاي واقعي مردم است. بر همين اساس است كه نحوه سلوك و منش رئيس جمهور كنوني از نوع لباس پوشيدن گرفته تا نحوه حرف زدن و ادبيات به كار گرفته شده از سوي ايشان و... و حتي اقدامات او مثل سفرهاي استاني وبا مردم مناطق مختلف كشور از نزديك ارتباط پيدا كردن و آشنا شدن و... مورد طعنه و تمسخر مغرضان و روشنفكرنمايان در اينجا و آنجا و در اين و آن روزنامه زنجيره اي، آن هم با زبان به اصطلاح امروزي و روشنفكري قرار مي گيرد. روشنفكرنمايي اين جماعت بيش از هر جا آنجا آشكار مي شود كه از ايجاد ارتباط با متن توده و قلب جامعه عاجزند و از سوي مردم تحويل گرفته نمي شوند، مردم حرف هايشان را نمي فهمند و با خود آنها احساس بيگانگي و دورافتادگي مي كنند و... و همين در وجود آنان «عقده» و حسادت ايجاد كرده است، تا آنجاكه چون اسلافشان مدتي است به فحاشي و ناسزاگويي عليه مردم و خدمتگزاران مردم و روشنفكران "
بالاخره یادداشت روز نویس در پایان پیام وهدف خود را شفاف تر بیان کرده است و آشکارا گفته است که قرار است ثروت وقدرت از چنگال باندها و صاحبان ثروت وقدرت با شعار عدالت و مبازه با متکاثران ومترفان خارج گردد تا به عنوان نوکر مردم در اختیار مردم گذاشته شود ک توضیح وتشریح آن اینگونه است :
"... البته در اين كه عوامفريبي همواره حربه اي بوده است در دست تشنگان ثروت و باندهاي قدرت و صاحبان تزوير، بحثي نيست، اما قضاوت درباره اين كه چه كسي عوامفريب است و چه كسي خادم مردم، نبايد از فهم و تشخيص مردم چنان كه شبه روشنفكران منكر آنند، غافل شد و اين اصل را كه گذر زمان خيلي چيزها را ثابت مي كند و خيلي پرده ها را كنار مي زند و چهره خادم را از خائن مشخص مي سازد، نبايد منكر شد. تا اينجاي كار هم مردم و زمانه تكليف خيلي چيزها و خيلي جريانات و افراد از جمله مزدوران و شبه روشنفكران كه همواره جاده صاف كن باندهاي ثروت و قدرت و ماله كش خرابكاري ها و فسادهاي آنان بوده را، معلوم و قضاوت خود را درباره آنها انجام داده اند. مي ماند كساني كه هنوز فرصت عمل و امتحان پس دادن دارند، بحث دولت نهم و رئيس جمهور منتخب مردم بود. رئيس جمهوري كه منتخب مردم است و شعار عدالت و مبارزه با متكاثران و مترفان و باندهاي قدرت و ثروت و در يك كلام خدمت به جامعه و نوكري مردم را- كه از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي به حساب مي آيند و از دلايل اصلي گرايش و راي قاطعانه مردم به وي بود- محور برنامه ها و سياست هاي خود اعلام كرده، رئيس جمهور و دولتي كه حتي دشمن نيز با زدن انگ «پوپوليست» به آن در مردمگرا بودن آن حرفي ندارد- و اگر حرفي هست بر سر نيت ها و انگيزه هاي سردادن اين شعارها و اقدام هاست- نيز بايد از فرصت در اختيار نهايت استفاده را ببرند و همچنان كه طي اين دو سال عمل كرده، با اقداماتي شجاعانه تر، مدبرانه تر و كارسازتر، در راه تحقق شعارها و اهداف خود كه همانا خدمت به ملك و ملت انقلابي است، گام هاي محكم تر بردارند و... تا بار ديگر معلوم شود كه خادمان راستين مردم چه كساني هستند و عوامفريبان از مرحله پرت و قدرت طلبان انصاف ستيز، چه كساني و در صف كدام جريان قرار دارند و مطمئن باشند كه مردم خوب قضاوت مي كنند و به قول آن معلم مهاجر، زمانه نيز مردان پاك را تنها نخواهد گذاشت و در برابر هجمه هاي ناجوانمردانه، از آنان دفاع و در مقابل انگ ها و تهمت هاي مغرضانه آنان را تبرئه و سربلند معرفي خواهد كرد."
در خاتمه اینکه با دسترس بودن عملکرد بیش از 28 ساله ی جناح ها وباندهای حاکم، به خصوص بیلان دولت اصولگرای امام زمانی پاسدار احمدی نژاد در مجموع ثابت کرده است که باند ها وجناح ها هیچگونه فرقی با هم ندارند، بلکه هرباند وجناحی نسبت به رقیب خود عوامفریبانه تر ودزد وغارتگر و سرکوبگر وپر اشتهاتر برای چپاولگری می باشد.همانگونه که شعارها و وعده های داده شده همه پوشال ودروغ وعاری از حقیقت بوده است . برای اینکه خانه از پای بست ویرانست ودر نظامی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه ورانتخواری و تبعیض و غارتگری می باشد هرگز دراین نظام نمی تواند مسئولی سالم وصادق یافت شود که بتواند هم درست کار کند وهم نوکر مردم ودر خدمت آنان باشد. باید گفت این ادعا دقیقاً شبیه به این یک جوک وشوخی بیمزه بیش نمی باشد که چون تراژدی است جوک گو را نیز به خنده وا نمی دارد . زیراکه با بودن ولی فقیه همه کاره و حضور سپاه پاسداران در قدرت اجرائی و کنترل ونفوذ همه جانبه بر ولی فقیه وعطش فراوان برای غارتگری وکسب ثروت وقدرت وتسلط بر تأسیسات هسته ای و نقش دخالت گرایانه در عراق و فلسطین ولبنان دارد هرگز امکان ندارد چشم انداز مثبتی به نفع مردم ایران به خصوص محرومان در ایران اتفاق بی افتد که یادداشت روز نویس عوامفریب قول آن را با عوض کردن جای ابو جهل و روشنفکر داده است.
"بازگوئی جوک وشوخی بیمزه که گوینده را نیز به خنده وانمی دارد"
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 14 تیرما سا 1386