نقد وررسی " آنچه مقامات پاكستاني درو مي كنند" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 18 تیرماه سال1386
اعتراف به دخالت گری و بحران وناامن وآشوب سازی در پا کستان
سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید پس از همکاری رژیم تروریستی آخوندی در اشغال نظامی افغانستان که منجر به سقوط حکومت طالبان شد ، چه تعداد از اعضای القاعده از نوار مرزی میان ایران افغانستان وارد خاک ایران شدند ودر اختیار سپاه پاسداران قرار گرفتند ودر چه تعداد عملیات انفجاری بمب گذاری ها واعمال تروریستی با هم دیگر فعالیت کردند؟ از جمله در پادگان نظامی آمریکائیان در خبر عربستان چه کردند وچرا اکنون که دولت عربستان از سران رژیم تروریستی آخوندی خواهان تحویل دادن اعضای القاعده شدند که در این واقعه دست داشتند که در ایران به سر می برند .از سوی دیگر جائیکه افشا شده است که اعضای سپاه قدس با اعضای القاعده در عراق بطور مشترک دست به اعمال تروریستی می زنند و آزاد کردن ژورنالیست ایرلندی که برای بی بی سی کار می کند که از سوی شاخه ای دیگر از همکاران نزدیک القاعده در لبنان ربوده شده بود که با وساطت اسماعیل هنیه انجام گرفت .اکنون سرمقاله نویس واقعه « لعل مسجد » در اسلام آباد پاکستان را بهانه قرار داده است که باید رژیم تروریستی در این مورد هم نقش داشته باشد. چون مگر می شود که در کشور های همسایه وخاورمیانه آشوب وبحرانی باشد و در آن اثر دستان دخالت گر رژیم تروریستی آخوندی نباشد . زیرا از اینگونه بحران فقط رژ یم تروریستی بحران ساز و بحران آخوندی بهره می برد. بهر حال سر مقاله نویس اکنون با دستآویز قرار دادن این واقعه پاکستان مانور داده است ولی نگفته است که همین شاهزاده سعودی بندرین سلطان چند ماه پی در تهران با رفسنجانی و پاسدار علی لاریجانی دیدار و ملاقات داشت ولی اکنون ایشان و پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان اینگونه به عنوان عوامل آمریکا ویا انشین برای پرویز مشرف بر زیر سئوال برده است :
"شاهزاده جنجالي سعودي بندربن سلطان به آمريكائي ها گفته است : گروه القاعده را در سال 1359 (1980 ميلادي ) در پاكستان تاسيس كردم و هم اكنون نيز مي توانم دوباره القاعده جديدي را تاسيس كنم .طبعا ژنرال مشرف رئيس جمهور پاكستان و مقامات اطلاعاتي و امنيتي اين كشور از اين واقعه بي اطلاع نيستند. حتما آنها خوب ميدانند كه تاسيس القاعده كمتر از دو سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروي سابق اهداف مشخصي را دنبال مي كرد كه سازمان مركزي جاسوسي آمريكا (سيا) براي دستيابي به آنها برنامه ريزي كرده بود. بندربن سلطان را هم قطعا رئيس جمهور و ساير مقامات پاكستاني خوب ميشناسند و ميدانند كه او مدت ها سفير عربستان در آمريكا بود و كانديداي مورد نظر آمريكا براي به دست گرفتن قدرت در غزهعربستان است . او فرد مورد اعتماد واشنگتن براي اجراي طرح هائي است كه كاخ سفيد در خاورميانه (اعم از عربي و غير عربي ) دردست اجرا دارد و ماجراهاي اخير و لبنان و عراق نيز زير سر اوست
سرمقاله نویس در دنباله مقاله ی تحلیلی خود و تشریح نمودن بنیانگذاری طلبان و نقش آن در افغانستان پرداخته و وادعا کرده که طالبان در مورد رژیم تروریستی آخوندی نتوانست نقش مشابه در افغانستان را ایفا کند . البته این ادعا بدون اشاره کردن همکاری مشترک در زمانی که روس ها در افغانستان حضور داشتند بیان شده است. ولی چون از سوی دیگر به دفاع از شیعیان پاکستان در برابر طالبان پرداخته است، بنابراین سر نخ اصلی جرقه زدن دخات گری در پاکستان وایجاد آشوب وبحران در پاکستان را لو داده است که کجاست و چیست . به خصوص اینکه از پاکستان به لبنان وفلسطبن رفته است و سر نخ های بیشری را نیز در آنجا لو داد است و ناخواسته اعتراف کرده که عامل اصلی جنگ داخلی در فلسطین ودر گیری ها در اردوگاه ها در لبنان وکودتا کردن در فلسطین چگونه وارونه جلوه داده شده است؟ ضمن اینکه به یک زنجیره ی اعمال تروریستی مرتبط بهم اشاره کرده است که از عراق تا لبنان وفلسطین بسط داده شده واکنون از افغانستان به پاکستان سرایت کرده است . پس همانگونه که تأکید شد عامل اصلی بحران کدام کشوریست وچر در کشور های همجوار خودش و خاورمیانه برای بحران سازی دامن می زند وچرا اساساً نیاز به بحران وآشوب سازی ها در کشورهای همجوار وخاورمیانه دارد ؟ پس در همین راستاست که سر مقاله نویس آنگونه که خود خواسته است ریشه ی واقعه در پاکستان ولبنان وفلسطین را چنین تشریح کرده است :
"علاوه بر اين دولت پاكستان دست طالبان را براي كشتن شيعيان در پاكستان آنچنان باز گذاشت كه اين گروه منحرف احساس كرد هيچ مانعي براي انجام هر آنچه اراده كند وجود ندارد. ناامني هاي سالهاي اخير پاكستان و سرانجام واقعه « لعل مسجد » كه لكه سياه بزرگي بر پيشاني دولت پرويز مشرف نشاند محصول همان بذر فاسدي است كه دولت پاكستان اجازه داد آمريكا در اين كشور بكارد و دولتمردان پاكستاني نيز آنرا آبياري كردند و پرورش دادند. بي مناسبت نيست به دنبال آنچه از بندر بن سلطان درباره تاسيس القاعده آورديم بقيه شاهكارهاي اين شاهزاده سعودي و اربابان آمريكائي وي در منطقه را نيز در اينجا بياوريم تا كاملا مشخص شود پشت پرده موجوديت گروه هائي همانند القاعده و طالبان و فتح الاسلام و بقيه مدعيان اسلام طالباني چه دستهائي مشغول صحنه گرداني هستند. رئيس مركز مطالعات و رسانه هاي خاورميانه جديد در لبنان در اين زمينه مطالبي دارد كه قابل توجه است . وي كه « ناصر قنديل » نام دارد در گفتگو با شبكه الجزيره گفت : گروه فتح الاسلام دست نشانده بندربن سلطان براي مقابله با حزب الله لبنان است . وي افزود : محمد دحلان از رهبران الفتح با همكاري ژنرال آمريكائي « دايتون » بندربن سلطان و محمود عباس و بودجه 65 ميليون دلاري كنگره آمريكا قصد انجام كودتا در غزه را داشت كه حماس با اخراج وي از غزه اين توطئه را خنثي كرد. ناصر قنديل گفت : كنگره آمريكا يك بودجه 300 ميليون دلاري براي انجام عمليات خرابكاري در منطقه اختصاص داده كه 80 ميليون دلار آن در اختيار گروه تروريستي جندالله در پاكستان با هدف انجام عمليات خرابكاري در شرق ايران قرار گرفته است . از اين مبلغ 60 ميليون دلار به گروه هاي تندرو در لبنان و جبهه « اخلاص » سوريه و 80 ميليون دلار به محمد دحلان اختصاص يافته است . آمريكا همچنين در نظر دارد قبل از آنكه از عراق خارج شود يك شبكه امنيتي براي اسرائيل در اين كشور ايجاد نمايد. اكنون با توجه به اين نكات كه فقط بخش كوچكي از توطئه هاي آمريكا و نوكرانش در منطقه را نشان ميدهند آيا اين سئوال به ذهن مقامات پاكستاني راه نيافته است كه از نظر آمريكا تاريخ مصرف اين دولت نيز پايان يافته و واشنگتن درصدد آوردن مهره جديدتري است غربي ها كه حاضرند كودتاچيان نظامي و روساي جمهور مادام العمر را اگر با آنها باشند تحمل كنند و رنگ و لعاب دموكراسي به آنها بزنند و به هر قيمتي از مهره هاي دست نشانده خود حمايت كنند چگونه است كه اكنون براي پايان يافتن واقعه « لعل مسجد » هيچ اقدامي نمي كنند آيا آنچه امروز مقامات پاكستاني درو مي كنند محصول همان بذر فاسدي نيست كه ديروز كاشتند"
درخاتمه اینکه بازهم تأکید می شود که اوج وبسط گیری وگسترش بحران ها وناآر امی ها در عراق و لبنان وفلسطین که مشخص است منشأ آن کجاست وچرا اکنون دامنه ی آن به پاکستان نیز سرایت کرده است. بنابراین نیاز به اشاره کردن نیست که گفته شود عامل اصلی کدام کشور می باشد و چرا؟ ولی می توان گفت که نتیجه ی همان سیاست های کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات غرب با رژیم تروریستی آخوندی می باشد که چون اکنون امکان کنترل پروژه ی هسته ای رژیم تروریست آخوندی برای غرب وجود ندارند برای اینکه تبدیل به یک بحران و تنش حساس وخطیر برای سران رژیم تروریستی آخوندی شده است . بنابراین مجبور است تا برای شکستن بحران ها وعبور از آن هرچه بیشتر که می تواند بر عمق ودامنه بحران ناامن سازی وآشوب گرائی در کشورهای همجوار وخاورمیانه کوشا و فعال شود.
هوشنگ – بهداد
دو شنبه 18 تیرماه سال 1386