تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت دهم
بازجوی سابق زندان اوین تاریخ نگار شده، فکر کرده است که شرایط انگار در همان زمانست که مریدان وپیروان خمینی به دیدارش می رفتند واکنون که به بیت رهبری به دیدار جانشینی می روند. چون ایشان به عنوان گزارشگر ویژه حضور و وظیفه دارد که همانگونه گزارش کند که حرف های بی ربط خمینی و جانشینش ولی فقیه همچون آیه های نازل شده از سوی وحی است که قابل تغییر نمی باشد و همه پیروانش به گزیده های اینان آویزان می شوند ودر مطبوعات ومجلس وسایر محافل ومجالسی که نزاع و سگ دعواها میان خودشان وجود دارد از این جملات قصار به سبک چماق وهویج علیه ی هم دیگر استفاده می کنند . گویا گزارشگر بازجو وتاریخ نگار شده در همینگونه فضای حاکم توصیف شده حضور دارد ودارد گزارش مخابره می کند که چون اعتیاد به وارونه گوئی دارد آن را به هواداران مجاهدین نسبت داده است. حتی این پیشمرگه ی خمینی و یار مستحیل شده در بیت رهبری، و تاریخ نگار تحریف شده از یاد برده است که چه بر سر اکبر گنجی آورده شد به خاطر اینکه در کنفرانس برلین گفته بود که امام به موزه ی تاریخ سپرده شد. یا قبل از آن چه بر سر حسینعلی منتظری آمد که به مدت 10 سال به عنوان جانشین خمینی برایش تبلیغ وسرمایه گذاری جانشینی امامی وامید امام وامت شده بود. حتی اخیراً تصویری از ایشان در سایت بازتاب سبزعلی رضائی به نمایش گذاشته شده که منتظری در حال اجرای امام جماعتی نماز جمعه ی قم است که آخوند مشکینی که اکنون به دلیل رشد سرطان خون دارد در حال اغاء ومرگ است ولی هنور پست ریاست مجمع خبرگان رهبری این جنازه ی متحرک یدک می کشد و صد البته پس از مرگش جن ورقابت سختی برای جانشینی اش میان آخوند هفت خط ومکار رفسنجانی و آخوند متحجر ودزد انگلیس مصباح یزدی ومرید پاسدار احمدی نژاد در خواهد گرفت. بگذریم در این تصویر، آخوند بهشتی اولین رئیس قاضی القضات رژیم تروریستی آخوندی در صف اول نماز جمعه پشت سر منتظری ایستاده بودند . ولی چون ایشان در سال 67 به خمینی جانی و قاتل ومجرم جنایت پیشه ومجرم جنایت علیه ی بشریت انتقاد کرده بود که درست نیست چندین هزار زندانی سیاسی که حکم گرفته ومشغول سپری کرن دوران محکومیت خود شان می باشند را در ظرف چند روز اعدام کنی وتأکید کرده بود که مجاهدین با اینگونه کشتن از بین نمی روند ، بلکه موجب تکثیر وافزایش اینان می شود، برای اینکه مجاهدین یک سنخ فکر می باشند که از طریق حذف فیزیکی نابود نمی شوند. ولی عجیب است که تاریخ نگار بازجو وتحریف گر حرفه ای همچون سرباز جو شکنجه گر پاسدار حسین شریعتمداری دچار فراموشکاری تاریخی شده است و دست به وارونه گوئی به جای تاریخ نگاری زده است . البته تاریخ نگار به موازات افشاگری هائی که علیه اش می شود همچون گل آفتاب که در مسیر نور آفتاب حرکت می کند وشرایطش در سایه وآفتاب فرق می کند. اینهم ، چپ و راست، عقب وجلو می کند. یعنی یک گام به جلو می رود ودو ویا چند گام به عقب باز می گردد واکنون پس از اینکه از تاریخ حزب توده از شهریور سال 1320 تا 1332 کودتای ننگین 28 مرداد گفته که نقش آخوند کاشانی یار خمینی در این کودتای خائنانه ی علیه ی حکومت ملی دکتر مصدق را از قلم انداخته که البته فراموش شدنی نمی باشد در دنباله به کودتای خائنانه سازمان پیکار در سال 53 در مجاهدین پرداخته بود و از فدائیان در سال 54و55 گزارش داده بود . دوباره این مدعی دانش آموز به سال 58 و 59 رسیده ولی بدون اینکه هنوز بگوید که این بازجوی تاریخ نگار شده کیست و بگوید که اکنون به دوران آیت الله طالقانی اشاره کرده چگونه شد فرزند آیت الله طالقانی در همان زمان ربوده شد که اتفاقاً با ربوده شدن محمد رضا سعادتی زندانی مجاهد زمان شاه همزمان بود که به وسیله کمیته همجوار سفارت آمریکا به رئیس کمیته ای ماشاء الله قصاب پیرو خمینی بود سخنی بگوید یا حتی اشاره ای کند ، اما با جا خالی دادن عمدی این تاریخ نگار در مورد جذب شدن دانش آموزان به مجاهدین در مدارس جنین گزارش داده است:
"، سازمان بيشترين هوادار را از ميان قشر دانش آموز دبيرستاني به خود جلب كرد تا با شروع سال تحصيلي بتواند آنها را تشكيلاتي نمايد كه چنين هم شد و بذري را كه در بهار و تابستان سال 58 كاشته بود در پاييز و زمستان همان سال درو كرد. اگرچه بسياري از نقشه ها و طرح هايش با مانع مواجه مي شد. "
تاریخ نگار بازجو که چقدرعجیب خصلت ها وادعاهایش مشابه پاسدار حسین شریعتمداری می باشد که یا شاید همان برادر حسن تواب پیکاری همکارش می باشد که شریعتمداری وی را در زمان بازجوئی خودش از زندان اوین با خودش به مؤسسه فرهنگی کیهان آورده است وآنگونه آموزشش داده که برای چنین روزهائی از وی استفاد کند . چونکه یک خط در میان از سازمان پیکار می گوید وبلغور می کند و خیلی زور می زند تاکه مجاهدین را نیز اینگونه معرفی وجا بی اندازد. در هر صورت با حسین شریعتمداری همچون کت وآستر توئی کت می باشد . بهررو ضمن بازگوئی کردن از فعالیت دوران دانش آموزی خود و چگونگی به انجمن دانش آموزی مجاهدین پیوستن که در مدرسه ای در شرق تهران بود در دنباله به خودش دسته گل داده است وخودش را از نخبگان تئوریک نشریه ی دیواری انجمن هوادار مجاهدین در مدرسه قلمداد کرده است و تأکید نموده که در آن زمان خیلی تندرو بوده وچپ می زده است تا جائیکه حتی با مسئول نشریه ی دیواری بحثش شده وبه این انتقاد می کرده که وی خیلی چپ می زند وافزوده که وی از بقیه نیز که جز گروه تئوریک انجمن دانش آموزی بودند و البته ولی همچون وی رادیکال نبودند اینان پیکاری شدند ونتیجه گرفته است که اینان همچون حسین روحانی و تراب حق شناس که جزو اعضای تئوریک سازمان بودند واز قضا به نجف نزد خمینی رفته بودند وسپس پیکاری شدند، رفقای دانش آموزی اش و چند تا دیگر که مثل این دانش جزو گروه تئوریک نشریه ی دیواری بودند همه خط 3 یا پیکاری شدند . ولی عجیب است که چرا این باز جوی نابغه که رادیکال تر از آنان بوده وچپ هم می زده نگفته است که چگونه شد که این بی ونام نشان وتئوری پرداز رادیکال ، در زندان اوین هم تواب ، هم بازجو، هم خط امامی وهم همکار پاسدار حسین شریعتداری شد؟! همانگونه که این تاریخ نگار نابغه نگفته است که اگر طبق ادعای وی در انجمن دانش آموزی وابسته به سازمان مجاهدین دستوری بوده است. پس چرا اینان اینقدر آزاد بودند که تغییر خط دادند و یااینکه چرا اگر خودشان با پیشینیه ی سازمان پیکاری ولی تواب شده در زندان اوین نمی باشد برای چه توضیح نمی دهد که برای چه این همه زور می زند تا که از پیکاری ها دفاع کند ومدعی شود که اعضای تئوریک مجاهدین نیز پیکاری شدند ؟ یا چرا نمی گوید که عاقبت رفقای دانش آموزی پیکاری شده وسازمان پیکار چه شد و کجا رفتند وچرا ؟ مهمتر اینکه چرا این بازجوی تاریخ نگار شده همچون سران رژیم تروریستی آخوندی و دستگاه تبلیغات و جنگ روانی و شیطان ساز وزارت بد نام رژیم جهل وجنگ وجنون و جنایت خیانت وخرافات آخوندی که همه ی هم وغم شان دسیسه گری وتوطئه و سناریو سازی علیه ی مجاهدین شده است. اینهم به پیروی از اینان با رله کردن اتهام وادعاهای سخیف اینان ، به همان سر گذشت رفقای سابق همکارانش در سازمان پیکار تلاش می کند که برروی موضع اوایل انقلاب ضد امپریالیستی مجاهدین تأکید کند که پیام روشن وشفاف این هدف همان هدف وزارت بد نام آدمکش اطلاعات و خواست سران رژیم جنایتکار و آدمکش آخوندی می باشد که همچون سایت های مزدوران وابسته به وزارت بد نام اطلاعات فریاد وهوار می زنند که نام سازمان مجاهدین را از لیست وگروه های تروریستی خارج نکنید. گرنه این دانش آموز همه چیز دان و بازجوو تاریخ نگار شده، چرا مجبور است که خیلی بیش از این همکاران ورهبرانش از پیکاری بودن مجاهدین وموضع ضد امپریالیست آن در اوایل انقلاب اصرار ورزد و بلغور ونشخوار کند؟ غافل از آنکه زیادی روی این تاکتیک مانور دادن وبازی نمودن موجب گلابزدگی بیش از حد بر سر وصورت خود ومسئولش سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری و ریش و پشم رهبران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی خواهد شد که هرروز فریاد مرگ بر آمریکا می زنند ودر جلو سفارتخانه های اروپائی پرچم آمریکائی را به آتش می کشند و اصرار بر اخراج نظامیان آمریکائی از عراق می کنند وداد وهوار می زنند که دارند با شیطان بزرگ آمریکا مبارزه می کنند و پیشنهاد جبهه ی گسترده ی ضد آمریکائی با برخی از رهبران کشورهای آمریکای لاتین داده اند. ولی از طرف دیگر مجاهدین را وابسته به آمریکا می کنند و خودشان را به در و دیوار می زنند تا که برای آزاد کردن 5 پاسدار تروریست سپاه قدس به عراق که در اربیل کردستان عراق بازداشت شدند تا مقامات آمریکائی در عراق پای میز مذاکره بنشینند. همینطور پیامی که در پیام علیه رقیب اصلاح طلبان داده است که هیچگونه ارتباطی به پیوستن وی به انجمن دانش آموزی مجاهدین در سال 58 و59 ندارد دقیقاً باز اثبات می کند که سناریو پرداز سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری تواب و تحریف گر می باشد و وصل به شبکه ی تبلیغاتی دستگاه بدنام وزارت اطلاعات و سایت انجمن نجات و سایر قلمزنان چپ شده و سایت های مزدوران خریداری وبه خدمت گرفته شده علیه ی مجاهدین است که اعضا تیم بازی سازی شده ی سابق سعید امامی بازیگران اصلی پیش صحنه ی این نمایش لو رفته ونخ نما شده علیه ی مجاهدین است
هوشنگ – بهداد
قسمت دهم
http://andesheh.com/maghalat28/142.htm
قسمت نهم
http://andesheh.com/maghalat28/131.htm

قسمت هشتم
http://andesheh.com/maghalat28/114.htm
قسمت ششم
http://andesheh.com/maghalat28/100.htm
قسمت پنجم
http://andesheh.com/maghalat28/85.htm
قسمت چهارم
http://andesheh.com/maghalat28/79.htm
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm