تاریخ نگاری به سبک بازجوئی حسین شریعتمداری در کیهان قسمت چهاردهم

تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت چهاردهم
تاریخ نگار بازجو چون چیزی برای بیان اندیشه ی خود نداشته، بااینکه بطور عمد از بازگوئی جنایات خمینی و پیراوانش عبور کرده واز خودخواهی های بنی صدر گفته است که اولین رئیس جمهور رژیم تروریستی آخوندی بود که خمینی در مورد ش گفته بود که بیش از 20 سال است که وی را می شناخته است . از سوی دیگر برروی ازدواج دختر بنی صدر با مسعود رجوی مانور داده است. جالب است که بازجوی تاریخ نگار بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به جنایات و شکنجه های بازجویان رژیم ضد بشری در زندان اوین یا قتلگاه اوین کند ویا سخنی در مورد سایر سیاهچال های مشابه در سراسر ایران بگوید که معنی دگم گرائی چیست و مگر خمینی نگفته بود که هر زمان احساس خطر کند فرمان می دهد که نماز و روزه و حج تعطیل گردد ولی اکنون مدعی شده است که وی پس از دستگیری وتواب و بازجو شدن متوجه شد که مجاهدین وسیله را توجیه می کنند وجزم اندیش و دگم و ذهنیت گرا بودند. مسخره تر اینکه در شرایطی چنین ادعائی را کرده است که هر گز اشاره ای از استخاره کردن پاسدار احمدی نژاد برای معرفی وزیر نفت نکرده است و یااینکه کوچکترین اشاره ای به حاکم بودن تحجرگرائی و خرافه پرستی در شرایط موجود نکرده و چیزی نگفته است که آخوند سقائی بی ریا مشاور امور دینی پاسدار احمدی نژاد چه گفته است.در صورتیکه ایشان به مدت 12 سال سابقه ی امام جماعتی در مسجد مسلمانان در تگزاس آمریکا را بر عهده داشته است و اکنون مشاور امور دینی پاسدار احمدی نژاد شده تا موضع ضد امپریالیستی و مبارزه با شیطان بزرگی احمدی نژاد را تقویت کند که چگونه برای بوش عریضه نویسی 18 صحفه ای کند یا ایشان را دعوت به مناظره تلویزیونی بدون سانسور کند. بسیار جالب و جذاب وشنیدنی است که ایشان اخیراً از خاطرات سفر های خارجی این پاسدار در نیشابور تعریف کرده است وگفته که چگونه احمدی نژاد تبدیل به چهره ی جهانی شده است یا در حقیقت جهان احمدی نژادی شده است ؟! زیرا که گفته در سفری که احمدی نژاد در ازبکستان داشته احساس کرده بود که سفر به یکی از استان های ایران کرده بود و یا اینکه در سفر به چین که داشته با ورود اینکه اکثراً بودائی می باشند ولی زنان هندو دور ماشین وی حلقه زده بودند ودستان خودشان را بر پشت شیشه ی ماشین ایشان می کشیدند تا که برایشان تبرک باشد. همچنین یا اینکه رژیم جنایتکاری که به سید خندان خاتمی مارک اتهام همسنگر بودن با صهیونیسم زده است که چرا در آمریکا گفته بود هلاکاست واقعیت دارد و دروغ نمی باشد. چون این را گفته بنابراین ایشان از خط امام خارج شده است . مهمتر اینکه خانم فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگو و وزیر دادگستری رژیم تروریستی آخوندی تقاضای خلع لباس برای خاتمی کرده است. همینطور اهالی جان برکف بسیجی و کف پوشان اخیر که به قم سفری داشته فریاد خلع لباس شدن خاتمی را سر داده اند و اعتراض کرده اند که چرا ایشان در ایتالیا به 4 زن بی حجاب وکافر دست داده بود. در صورتیکه خاتمی تکذیب کرده که دست نداده است . ولی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می گوید که مدرک وسند ودیو ئوئی موجود است که تصویر نشان می دهد خاتمی شکسته نفسی و اغماض می کند که می گوید دست نداده است . رفسنجانی که جای خود دارد برا ی اینکه مشخص است که چگونه باوی بر خورد وافشاگری شده است وبرایش شب نامه توزیع شده است و باز هم می شود یا اینکه در سایت های خبررسانی اینترنتی رجاء نیوز مقالات تند وتیز افشاگرایانه نوشته می شود. شوی اخیر تلویزیونی دمکراسی و بر اندازی مخملین که به وضوع می گوید در زندان های ژیم جنایتکار و اندیشه کشی آخوندی چه می گذرد و بازجویان مشغول انجام دادن چه نوع تکلیف ووظیفه شرعی و انقلابی و اسلامی خود می باشند که اکنون بازجوی تاریخ نگار خجالتی جرأت و شهامت بازگوئی این واقعیات آن را ندارد و مجبور شده است که با پریدن از بازگوئی واقعیات ملموس کنونی که چگونه با نیروهای بسیار کیفی و مهره های بالای خودی برخورد می شود تا چه رسد به مخالفین که عزم جزم براندازی داشته و هنوز هم دارند . زیراکه تصمیم دارند بساط ظلم وبی عدالتی و سرکوبگری در جامعهی ایران را بر چینند. از سوی دیگر در شرایطی که مبارزه ی مسلحانه به اینان تحمیل شد و برای زنده ماندن ومبارزه کردن می بایست که ایران را ترک می کردند و به ناچار به کشور همسایه عراق می رفتند تا به صورت مستقل از آنجا علیه ی رژیم تروریستی آخوندی به مبارزه ی خود ادامه دهند. اکنون پس از اینکه بیش از 4 سال است که عراق اشغال نظامی شده است و البته سران رژیم جنایتکار آخوندی با سپاه پاسداران در این اشغالگری همکاری کردند و از شرایط بمباران کردن های قرار گاه های نظامی مجاهدین در عراق و خلع سلاح کردن آنان نهایت سوء استفاده را کرده ودست به مانور دان وباتلاق نمودن عراق زده اند. اکنون بازجوی تاریخ نگار شده از قرار گاه اشرف در عراق و ستون پنجم مجاهین برای صدام حسین گفته است. در صورتیکه صدام حسین را خودشان در روز عید قربان در بغداد بر دار کشیدند . عجیب است که این بازجوی زندان اوین اکنون مدافع دو آتشه حقوق بشر شده و مدعی شده است که مجاهدین دگم گرا ودچار ذهنیت گرائی حتی فیزیکی شده اند ودر دوزخی به نام اشرف تبدیل به ستون پنجم صدام حسین گرفتار و بر زنجیر کشیده شده اند.عجیب است که آنهمه شور وحال و سر زنده داری که در قرار گاه اشرف در بغداد وجود دارد که گفته می شود امن ترین منطقه در بغداد می باشد و همین تازگی ها کنگره ی بزرگ صلح و دوستی با مردم عراق در این قرار گاه بر گزارشده بود که چندین نمایند پارلمان از جبهه ی گفتگوی صلح نیز در این کنگره شرکت کرده بودند، آنجا دوزخ نامیده شده است .ولی زندان بزرگی به نام ایران که هر روز بیش از گذشته نوای مرگ و نیستی و قتل ودار واعدام وسنگسار و شلاق زدن و قطع اندام کردن وتوقیف مطبوعات و شکستن قلم ها وفرمان اعدام روزنامه نگاران صادره می شود و خبرهای فراوان دستگیری بیشتر جوانان با اتهام مبارزه با بی حجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی به گوش می رسد طبق ادعای مضحکی که بازجوی تاریخ نگار ادعا کرده است مهد آزادی نامیده شده است. البته که انتظاری غیرا زاینگونه تصویر مارکشی ومار قالب کردن از این بازجوی تاریخ نگار و همکار سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری نمی رود.
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 8 مردادماه سال 1386