تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
اززمان قدرت گیری باند مافیائی ومتحجر وخرافه پرست حاکم که از سوی مسئولان به دفعات شنیده وتأکید شده است که این باند به فضای اوایل انقلاب باز گشته است. چونکه زنده کننده وادامه دهندگان همان شرایط وهمان راه اوایل انقلاب وخمینی می باشد . از سوی دیگر با یک دست شدن حکومت و در دسترس بودن بازده ی شدیداً منفی وضد مردمی حاکمان کنونی به وضوع قابل فهم است که منظور ومقصود از بازگشت به اوایل انقلاب دقیقاً هدف شیوه ی وحشتناک سرکوبگرایانه ی نیروهای آزادیخواه در آن مقطع تاریخی می باشد . اما از سوی دیگر لابد این اصطلاح را شنیده اید که گفته می شود هر چه با چوب ،آن چیز بد بو بر هم زده شود وبا آن بازی شود بوی گندش بیشتر در می آید و آزار دهنده تر می شود . اگر هم نشنیده اید . زیاد مهم نیست ونگران مباشید . کافیست که سری به روزنامه ی اطلاعاتی – پادگانی کیهان بزنید که تقریباً مشابه شعبه های اتاق های بازجوئی زندان اوین پس از 30 خرداد می باشد . چونکه در آرشیو این روزنامه همچون کپی و شعبه ی مرکز اسناد ملی ساواک وساواما است که رئیس آن همکار پاسدار حسین شریعتمداری آخوند روح الله حیسینیان می باشد که هردوتائی افتخار همکاری با تیم مافیائی و آدمکش سعید امامی را دارند که در پرونده و تاریخچه مبارزاتی خود نقش آمر وعامل در قتل های زنجیره ای وترور های مخالفین داخلی وبرون مرزی بوده ودر آن از نزدیک دخالت داشته اند . البته این روزنامه دارای بخش های طبقه بندی شده ی ستون های نیمه نهان و پنهان وپاورقی می باشد که هرزمان مسول آن پاسدار بازجو وشکنجه گر حسین شریعتمداری اراده کند و به خواهد برای هرکس درجا می تواند پرونده ویا سناریو سازی کند . زیراکه کافیست به سراغ این صندوقچه بایگانی ورق پاره ی کیهان برود وسند بیرون کشد.
عجیب است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه کوچکترین رد یا اطلاعاتی از خودش در زمان پیش از انقلاب بدهد که چکاره بوده است وهمانگونه که ادعا کرده است در آن زمان شاه که زندانی سیاسی بوده که در پاسخ به روزنامه ی نگار روزنامه ی اعتماد ملی آخوند کروبی مدعی شده بود حتی در زمان آمدن خمینی به ایران وی نماینده ی زندانیان سیاسی درون زندان اوین بوده است. ولی هیچ زندانی زمان شاه تا حال سخنی در مورد این فرد نگفته است. البته که ایشان همچون فاکت هائی که ارائه می کند همه اش جز.و اسرار مگو می باشد چونکه با امدادهای غیبی و سربازان گمنام امام زمانی در رابطه است که آدرس و مکان وزمان وجود ندارند که در چه رابطه ای دستگیر وبرای چه مدتی وکجا وی در زندان بوده است که اینقدر به حساب خودش اطلاعات گسترده در زندان شاه دارد؟! البته اینکه محرز واثبات شده است که در این رژیم بازجو وشکنجه گر در زندان بوده است وخودش هم اعتراف کرده است که با توده ای ها در زندان بحث اقنائی می کرده است تا که آنان را به راه راست هدایت کند . ولی عجیب است که اکنون مدتیست که این سربازو وشکنجه گر همچون اوایل انقلاب باز گیر به مجاهدین داده است . یعنی همان گروهکی که تا حال بیش از هزار بار مضمحل شد است اکنون آنقدر خطرناک شده است که ذهن همه ی مسئولان ودستگاه ی بد نام اطلاعاتی – امنیتی ومطبوعات وابسته به آن از جمله سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری را به خود مشغول کرده است که از بخش پژوهش ورق پاره ی کیهان تا قرار گاه اشرف تا پاریس وهمه ی سایت های مزدوران وصل به وزارت بد نام اطلاعات و یادداشت روز و ستون جهت اطلاع و مطبوعات ودیپلماسی خارجی رژیم تروریستی آخوندی رادر بر می گیرد .
ناگفته نماند در صورتیکه اکنون این پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری و روزنامه ی پادگانی – اطلاعاتی کیهان آنقدر تابلو و آبرو باخته شده است که اگر حمایت ولی فقیه وسپاه پاسداران نباشد . حتی برروی دکه های وپیشخوان روزنامه فروشی ها نیز ورق پاره ی کیهان گذاشته نمی شود . چونکه همین قدر که مردم آزاده ی ایران از دستگاه بدنام وزارت اطلاعات و ارگان های فاشیستی وسرکوبگر سپاه پاسداران و چماقداران بسیج وقمه کشان نیروی انتظامی تنفر دارند. از این روزنامه ومدیر مسئول کنونی ومعاون مدیر مسئول سابقش پاسدار محمد حسین صفار هرندی که اکنون وزیرارشاد سانسور وتفتیش عقاید فرهنگ اسلامی طالبانی می باشد ؛ تنفر وبیزاری دارند .به خصوص قشر آگاه وروشنفکر دانشجوئی خوب اشراف دارد که چگونه این روزنامه کیهان مرکز وکانون اصلی فساد و پرونده وسناریو سازی و تنظیم کیفرخواست و اجرای احکام محکومیت برای دانشجویان وفعالان سیاسی و حقوق بشری ودگراندیشان می باشد.. بله آنگون سران رژیم تروریستی وبربرمنش وتاریک اندیش وبی آینده در برابر مجاهدین، ضعیف وناتوان ودرمانده شده اند که نیاز به اجرای شیو ه های امدادهای غیبی دارند که در مؤسسه فرهنگی کیهان نفوذ کرده و می توانند دست به معجزه گری بزنند وبه سبک همان سیاق گذشته و شیوه های شلاق و چماق وهویج و تواب سازی و اعتراف گیری وتحریف گری و تنظیم کردن شوهای تلویزیونی روی بیآورند . زیرا که اکنون سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری همان شیوه را زنده کرده ونقل قول از سربازان گمنام بی نام ونشان وابسته به وزارت بد نام اطلاعات در مورد مجاهدین کرده است که کرکری وغزل خوانی های شان همچون قصیده وترجیح بندهای شعرهائی می ماند که متن آن با پاک کردن دیکته های غلط ویک خط در میان پاک شده باشد که نه موزون وقافیه و نه مفهوم ومحتوا دارد. چون گذشته از اینکه نویسنده نام ومشخصات ندارد، بلکه اصلاً ریشه یابی نشده است که فضای قبل از انقلاب و متن انقلاب و پس از آن چگونه بوده است . البته که قابل فهم است که چرا بازگو نشده است زیرا که از آگاهی نسل جدید وحشت می باشد که اگر بداند چگونه شد که جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق به وجود آمد وچرا خمینی از آن به عنوان نعمت الهی نام برد و چگونه شد که 30 خرداد سال 60 به وجود آمد و قبل از آن ودر این روز چه اتفاقی افتاد؟ یا چرا به سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 حمله شد وچه نقشی در سقوط دولت موقت بازرگان داشت وچگونه ابزار بر سر قدرت رسیدن آخوندها وبقای رژیم تروریستی آخوندی شد و چرا همانگونه که سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز 13 آبان سال 1381 خود اعتراف کرده بود که این اشغال گری سفارت آمریکا موجب آغاز جنگ ایران وعراق و سپس موجب وقوع فاجعه 11 سپتامبر شد و آنگاه بستر ساز تهاجم سراسری به دانشگاههای سراسر کشور شد وبرای 3 سال با پوشش انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل گشت؟ و یا خمینی چرا جام زهر شکست جنگ را سر کشید و چرا فرمان قتل زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 را صادر کرد و..... مشخص است که اگر این واقعیات بیان شود دیگر هر گز امکان اینکه بتوان نسل جوان کنونی را فریفت واینگونه با تحریف گری و سنایوو پرونده سازی ها با عنوان تئوري بافي وبحث هاي ايدئولوژيكي رهايي از تو هم – 1 تنظیم کرد و بطور وارونه داستانسرائی کرد وجود ندارد . البته خود این اعتراف سندی بر اثبات ضعف وناتوانی و استیصال سران رژیم تروریستی آخوندی در برابر گروهک از هم پاشیده شده مجاهدین یا آن روی سکه ی تحلیل اخیر سایت مزدران هابیلیان می باشد. ضمن اینکه زیرآب همه قلم زنان و چپ نمائی بازی های سایت های اینترنتی زده شده ومچ آنان نیز را باز شده است که منشاء آنان که از موضع ضد امپریالیستی و دشمنی با آمریکا توهین ها و اتهامات وابستگی به مجاهدین می زنند کجا بوده است؟ یعنی اینکه اینگونه اسناد را روج الله حسینیان رئیس اسناد ملی در اختیار همکار وهم تیم سابق خود با سعید امامی پاسدار حسین شریعتمداری گذارده است که دربست تحریف شده ووارونه می باشد که اینگونه است.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 19 تیرماه سال 1386
اززمان قدرت گیری باند مافیائی ومتحجر وخرافه پرست حاکم که از سوی مسئولان به دفعات شنیده وتأکید شده است که این باند به فضای اوایل انقلاب باز گشته است. چونکه زنده کننده وادامه دهندگان همان شرایط وهمان راه اوایل انقلاب وخمینی می باشد . از سوی دیگر با یک دست شدن حکومت و در دسترس بودن بازده ی شدیداً منفی وضد مردمی حاکمان کنونی به وضوع قابل فهم است که منظور ومقصود از بازگشت به اوایل انقلاب دقیقاً هدف شیوه ی وحشتناک سرکوبگرایانه ی نیروهای آزادیخواه در آن مقطع تاریخی می باشد . اما از سوی دیگر لابد این اصطلاح را شنیده اید که گفته می شود هر چه با چوب ،آن چیز بد بو بر هم زده شود وبا آن بازی شود بوی گندش بیشتر در می آید و آزار دهنده تر می شود . اگر هم نشنیده اید . زیاد مهم نیست ونگران مباشید . کافیست که سری به روزنامه ی اطلاعاتی – پادگانی کیهان بزنید که تقریباً مشابه شعبه های اتاق های بازجوئی زندان اوین پس از 30 خرداد می باشد . چونکه در آرشیو این روزنامه همچون کپی و شعبه ی مرکز اسناد ملی ساواک وساواما است که رئیس آن همکار پاسدار حسین شریعتمداری آخوند روح الله حیسینیان می باشد که هردوتائی افتخار همکاری با تیم مافیائی و آدمکش سعید امامی را دارند که در پرونده و تاریخچه مبارزاتی خود نقش آمر وعامل در قتل های زنجیره ای وترور های مخالفین داخلی وبرون مرزی بوده ودر آن از نزدیک دخالت داشته اند . البته این روزنامه دارای بخش های طبقه بندی شده ی ستون های نیمه نهان و پنهان وپاورقی می باشد که هرزمان مسول آن پاسدار بازجو وشکنجه گر حسین شریعتمداری اراده کند و به خواهد برای هرکس درجا می تواند پرونده ویا سناریو سازی کند . زیراکه کافیست به سراغ این صندوقچه بایگانی ورق پاره ی کیهان برود وسند بیرون کشد.
عجیب است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه کوچکترین رد یا اطلاعاتی از خودش در زمان پیش از انقلاب بدهد که چکاره بوده است وهمانگونه که ادعا کرده است در آن زمان شاه که زندانی سیاسی بوده که در پاسخ به روزنامه ی نگار روزنامه ی اعتماد ملی آخوند کروبی مدعی شده بود حتی در زمان آمدن خمینی به ایران وی نماینده ی زندانیان سیاسی درون زندان اوین بوده است. ولی هیچ زندانی زمان شاه تا حال سخنی در مورد این فرد نگفته است. البته که ایشان همچون فاکت هائی که ارائه می کند همه اش جز.و اسرار مگو می باشد چونکه با امدادهای غیبی و سربازان گمنام امام زمانی در رابطه است که آدرس و مکان وزمان وجود ندارند که در چه رابطه ای دستگیر وبرای چه مدتی وکجا وی در زندان بوده است که اینقدر به حساب خودش اطلاعات گسترده در زندان شاه دارد؟! البته اینکه محرز واثبات شده است که در این رژیم بازجو وشکنجه گر در زندان بوده است وخودش هم اعتراف کرده است که با توده ای ها در زندان بحث اقنائی می کرده است تا که آنان را به راه راست هدایت کند . ولی عجیب است که اکنون مدتیست که این سربازو وشکنجه گر همچون اوایل انقلاب باز گیر به مجاهدین داده است . یعنی همان گروهکی که تا حال بیش از هزار بار مضمحل شد است اکنون آنقدر خطرناک شده است که ذهن همه ی مسئولان ودستگاه ی بد نام اطلاعاتی – امنیتی ومطبوعات وابسته به آن از جمله سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری را به خود مشغول کرده است که از بخش پژوهش ورق پاره ی کیهان تا قرار گاه اشرف تا پاریس وهمه ی سایت های مزدوران وصل به وزارت بد نام اطلاعات و یادداشت روز و ستون جهت اطلاع و مطبوعات ودیپلماسی خارجی رژیم تروریستی آخوندی رادر بر می گیرد .
ناگفته نماند در صورتیکه اکنون این پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری و روزنامه ی پادگانی – اطلاعاتی کیهان آنقدر تابلو و آبرو باخته شده است که اگر حمایت ولی فقیه وسپاه پاسداران نباشد . حتی برروی دکه های وپیشخوان روزنامه فروشی ها نیز ورق پاره ی کیهان گذاشته نمی شود . چونکه همین قدر که مردم آزاده ی ایران از دستگاه بدنام وزارت اطلاعات و ارگان های فاشیستی وسرکوبگر سپاه پاسداران و چماقداران بسیج وقمه کشان نیروی انتظامی تنفر دارند. از این روزنامه ومدیر مسئول کنونی ومعاون مدیر مسئول سابقش پاسدار محمد حسین صفار هرندی که اکنون وزیرارشاد سانسور وتفتیش عقاید فرهنگ اسلامی طالبانی می باشد ؛ تنفر وبیزاری دارند .به خصوص قشر آگاه وروشنفکر دانشجوئی خوب اشراف دارد که چگونه این روزنامه کیهان مرکز وکانون اصلی فساد و پرونده وسناریو سازی و تنظیم کیفرخواست و اجرای احکام محکومیت برای دانشجویان وفعالان سیاسی و حقوق بشری ودگراندیشان می باشد.. بله آنگون سران رژیم تروریستی وبربرمنش وتاریک اندیش وبی آینده در برابر مجاهدین، ضعیف وناتوان ودرمانده شده اند که نیاز به اجرای شیو ه های امدادهای غیبی دارند که در مؤسسه فرهنگی کیهان نفوذ کرده و می توانند دست به معجزه گری بزنند وبه سبک همان سیاق گذشته و شیوه های شلاق و چماق وهویج و تواب سازی و اعتراف گیری وتحریف گری و تنظیم کردن شوهای تلویزیونی روی بیآورند . زیرا که اکنون سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری همان شیوه را زنده کرده ونقل قول از سربازان گمنام بی نام ونشان وابسته به وزارت بد نام اطلاعات در مورد مجاهدین کرده است که کرکری وغزل خوانی های شان همچون قصیده وترجیح بندهای شعرهائی می ماند که متن آن با پاک کردن دیکته های غلط ویک خط در میان پاک شده باشد که نه موزون وقافیه و نه مفهوم ومحتوا دارد. چون گذشته از اینکه نویسنده نام ومشخصات ندارد، بلکه اصلاً ریشه یابی نشده است که فضای قبل از انقلاب و متن انقلاب و پس از آن چگونه بوده است . البته که قابل فهم است که چرا بازگو نشده است زیرا که از آگاهی نسل جدید وحشت می باشد که اگر بداند چگونه شد که جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق به وجود آمد وچرا خمینی از آن به عنوان نعمت الهی نام برد و چگونه شد که 30 خرداد سال 60 به وجود آمد و قبل از آن ودر این روز چه اتفاقی افتاد؟ یا چرا به سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 حمله شد وچه نقشی در سقوط دولت موقت بازرگان داشت وچگونه ابزار بر سر قدرت رسیدن آخوندها وبقای رژیم تروریستی آخوندی شد و چرا همانگونه که سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز 13 آبان سال 1381 خود اعتراف کرده بود که این اشغال گری سفارت آمریکا موجب آغاز جنگ ایران وعراق و سپس موجب وقوع فاجعه 11 سپتامبر شد و آنگاه بستر ساز تهاجم سراسری به دانشگاههای سراسر کشور شد وبرای 3 سال با پوشش انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل گشت؟ و یا خمینی چرا جام زهر شکست جنگ را سر کشید و چرا فرمان قتل زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 را صادر کرد و..... مشخص است که اگر این واقعیات بیان شود دیگر هر گز امکان اینکه بتوان نسل جوان کنونی را فریفت واینگونه با تحریف گری و سنایوو پرونده سازی ها با عنوان تئوري بافي وبحث هاي ايدئولوژيكي رهايي از تو هم – 1 تنظیم کرد و بطور وارونه داستانسرائی کرد وجود ندارد . البته خود این اعتراف سندی بر اثبات ضعف وناتوانی و استیصال سران رژیم تروریستی آخوندی در برابر گروهک از هم پاشیده شده مجاهدین یا آن روی سکه ی تحلیل اخیر سایت مزدران هابیلیان می باشد. ضمن اینکه زیرآب همه قلم زنان و چپ نمائی بازی های سایت های اینترنتی زده شده ومچ آنان نیز را باز شده است که منشاء آنان که از موضع ضد امپریالیستی و دشمنی با آمریکا توهین ها و اتهامات وابستگی به مجاهدین می زنند کجا بوده است؟ یعنی اینکه اینگونه اسناد را روج الله حسینیان رئیس اسناد ملی در اختیار همکار وهم تیم سابق خود با سعید امامی پاسدار حسین شریعتمداری گذارده است که دربست تحریف شده ووارونه می باشد که اینگونه است.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 19 تیرماه سال 1386