". سرمقاله جمهوری 12وارونه گوئی وتلاش برای کتمان کردن حقایق وسفید کردن پرونده "


نقد وبررسی "ريشه هاي رنج ملت فلسطين" روزنامه ی جمهوری سلامی سه شنبه 12 تیر ماه سال 1386
وارونه گوئی وتلاش برای کتمان کردن حقایق وسفید کردن پرونده "هدفی که خمینی از بدو انقلاب در مورد جنبش آزادیبخش فلسطین دنبال می کرد ودر 28 سال گذشته پیروانش این هدف خبیث را آنقدر دنبال کردند تا که موفق شدند با ضرب دلارهای اهدائی بیت جماران به حماس هم جنگ داخلی ایجاد کنند ودر فلسطین کودتا کنند و وهم اینکه انشعابی ایجاد کنند که دولت نشانده ی مشابه ی عراق در نوار غزه تشکیل دهند تا که اکنون سر مقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه بتواند وارد میدان شود تا که با شیوه ی تصویر مارکشی و مار قالب کردن انجام مأموریت کند ونتایج توطئه سران جنایتکار رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در فلسطین را اینگونه از موضع فرافکنی ووارونه گوئی به محمود عباس نسبت دهند و بیان کند:
"آثار و تبعات خيانتهاي « محمود عباس » در قلمرو فلسطين يكي پس از ديگري آشكار مي شود و جناح « فتح » براي خوش رقصي در برابر اشغالگران هم كه شده خود را ناچار به دفاع و حمايت از صهيونيست ها مي بيند! "
البته کیست که نداند بحران در ایران وعراق وفلسطین ولبنان وخاورمیانه فقط بهره اش توی کیسه ی رژیم جنایتکار تروریستی آخوندی ریخته شده است . برای اینکه بدون بحران نمی تواند به بقای ننگین خودش ادامه دهد. بنابران بی جهت نیست که سرمقاله نویس نسبت به موضع محمود عباس که دست توطئه واهداف پلید سران رژیم تروریستی را خوانده است واجازه نداده که صلح در خاورمیانه ایجاد گردد اینگونه عصبی وپرخاشگر شده است و عملکرد مشترک خود با حماس را وارونه جلوه داده است :
"وي با وقاحت كامل ضمن تلاش براي تبرئه نمودن اشغالگران مدعي شده است كه مقاومت بر ضداسرائيل مايه رنج و سختي مردم فلسطين است و اگر اين مقاومت پايان يابد رنج مردم فلسطين هم به پايان مي رسد! وي وقاحت را به اوج رسانده و مي گويد حتي اگر فلسطيني ها وي را بخاطر همكاري با اشغالگران ملامت كنند و مورد انتقاد قرار دهند اصلا اهميتي نخواهد داد و به كار خود ادامه مي دهد لكن خودش در ملامت نيروهاي مقاومت مي گويد عمليات ضداشغالگري نتيجه اي بجز بدبختي و سختي و رنج براي مردم فلسطين به بار نياورده است . اين در واقع خط بطلاني است كه جناح « فتح » بر يك قرن مبارزات ملت فلسطين مي كشد. "
البته آخوند سرمقاله نویس حق دارد که از تصمیم گیری محمود عباس شاکی شود زیرا قبل از اینکه بگوید مگر در شرایط کنونی مساجد ونمازجمعه ها جز تبلیغ خرافات وتحجگرائی وتوطئه ودسیسه کار دیگری هم انجام می دهند که اینگونه به دفاع از همکاران ومبلغان بیت جماران که به ضرب دلارهای اهدائی به اسماعیل هنیه در مساجد فلسطین برخاسته است وچنین برانگیخته وموجی از عدم فعالیت ومحدود کردن آنان از سوی محمود عباس گفته است :
"نخست وزير دست نشانده رژيم صهيونيستي هشدار داده است كه به مبلغان اسلامي اجازه نخواهد داد از مساجد براي تحريك سياسي استفاده كنند و پليس فلسطين بايستي مساجد و سخنرانان اسلامي را زير نظر داشته باشد. وي مي گويد هيچ گروه سياسي نبايد از مساجد بعنوان پايگاه سياسي خود بهره گيري كند و آنرا در انحصار داشته باشد. "
آخوند سرمقاله نویس حرفه ای در کتمان کردن حقایق ومتخصص در وارونه گوئی که البته از خمینی وجانشین وی و رفسنجانی آموخته است, دقیقاً سیاست پلید وخائنانه ای که بیت جماران وسپا پاسداران در فلسطین دنبال وکودتا کردند ولی نتوانستند سناریوی مشابه جنگ 33 روزه حزب اله لبنان وسپاه پاسداران با اسرائیل را تکرار کنند اکنون از سوز دل وسوختگی مغبون شدن ناشی از شکست توطئه ی تدارک دیده شدهاینگونه وارونه نظر داده است :
"در واقع جناح فتح و محمود عباس مامور انجام كاري شده اند كه حتي رژيم صهيونيستي عليرغم در اختيار داشتن ارتش تا دندان مسلح و تجهيزات فوق مدرن جاسوسي و ضدجاسوسي « موساد » هم قادر به انجام آن نبوده اند و از مهار عمليات ضداشغالگري عاجز مانده اند"
درپایان آخوند سرمقاله نویس خودش دچار تناقض نسبت به اتهامات بی اساسی که زده شده است. چونکه از یک سو محمود عباس نخست وزیر دست نشانده ی صهیونیست خوانده است ولی اکنون اعتراف کرده است که اسرائیل به آن اعتماد ندارد و بطور غیر مستقیم مثل دفعه قبل پیام داده است که می بایست به جای فتح حماس مورد مذاکره قرار گیرد، چونکه بیشتر قابل اعتماد می باشد. مضحک وآخوند صفتی اینکه جنایت وخیانتی که ولی فقیه در جماران با دلارهای اهدائی به اسماعیل هنیه کرد تاکه جنگ داخلی برپاسازد ودست به قتل واعدام نیروها ی سا ف زد که در سالیان گذشته موساد اسرائیل موفق به اجرای آن نشده بود را با کمال وقاحت ودریدگی به عنوان بزرگترین خیانت نام برده است وآن را چنین به محمود عباس وفتح نسبت داده است :
"با اينهمه سازشكاران در موقعيت شكننده اي قرار دارند و حتي اسرائيل هم به آنها اميدي ندارد و آنها را هم قابل اعتماد نمي داند. مشاوران « ايهود اولمرت » و حتي برخي رهبران جناحهاي رقيب اولمرت وي را از سرمايه گذاري برروي محمود عباس و جناح « فتح » برحذر داشته اند و با صراحت به وي گوشزد كرده اند كه جناح « فتح » طرف بازنده در صحنه فلسطين است و آينده اي ندارد و به مصلحت اسرائيل نيست كه برروي طرف بازنده كه هيچ پايگاهي در ميان فلسطيني ها ندارد بيش از اين سرمايه گذاري كند. البته پاسخ اولمرت هم بسيار جاي تامل دارد. وي در پاسخ گفته است تمامي اين مسائل را مي داند ولي آنها نبايد فراموش كنند كه اسرائيل چقدر بايستي براي عمليات در غزه سرمايه گذاري و برنامه ريزي مي كرد كه 150 تن از عناصر كارآمد فتح و حماس را به قتل برساند . و حال آنكه با كمترين هزينه ها براي اسرائيل اكنون جناح فتح سرگرم قتل عام فعالان فلسطيني در غزه است !اين بزرگترين خيانتي است كه يك دولت فلسطيني كه قاعدتا بايستي پرچمدار مبارزات ضد اشغالگري باشد مي تواند عليه ملت فلسطين انجام دهد و نه تنها فكر مبارزه را كنار بگذارد بلكه مبارزين را قتل عام كند و سعي كند به طور همزمان ديگران را هم از مبارزه عليه اشغالگران مايوس نمايد. چنين خيانتي البته از جانب كسانيكه از صهيونيست ها « پول تو جيبي » مي گيرند چندان غيرمنتظره نبوده و نيست ."
درخاتمه اینکه مگر تجربه ی بیش از 28 سال سران رژیم تروریستی آخوندی در ایران چه نشان می دهد؟آیا جز خیانت وجنایت ودزدی وقتل وغارتگری وجنگ افروزی وویرانی واعتیاد وتن فروشی وفقر وبیکاری وسرکوب وخفقان و.... برای مردم ایران چه چیز بیشتری به ارمغان آورده شده است ؟ آیا پس از اشغال نظامی عراق وهمکاری علنی با اشغال گران شانه به شانه با اشغال گران؛ عراق را به باتلاق تبدیل نکرده اند؟ آیاهمین سیاست توطئه وخیانت وجنایت آمیز را در لبنان دنبال پیگیری نکرده اند؟مگر مکانی در خاورمیانه یافت می شود که بحران واعمال تروریستی وجود داشته باشد که اثر انگشت سران رژیم تروریستی آخوندی در آن نباشد؟ آیا مناطق سنی نشین در ایران جزو محروم ترین اقشار جامعه ی ایرانی نمی باشند ومگربرآنان ظلم مضاعف روا داشته نشده است. طوریکه حتی یک مسجد سنی د ر تهران یا یک وزیر اهل تسنمن در کابینه وجود ندارد.؟ خوب سئوال است که سران این رژیم جنایتکار که دین برایشان تبدیل به ابزار قدرت وغارت وعوامفریبی وجنگ شده است چگونه امکان دارد که دل شان برای مردم فلسطین بسوزد که اهل تسنن می باشند؟ آنهم در شرایطی که صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق را که تنها حامی واقعی مردم فلسطین در خاورمیانه بود با حمایت علنی بوش وبلر واسرائیل در روز عید قربان آنگونه بر دار کشیدند.البته که اینگونه بحران سازی ها ودخالت کری ها واشک تمساح ریزی ها برای مردم عراق وفلسطین ولبنان وافغانستان در راستای باج گیری کردن برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که طرح لو رفته ای می باشد.

هوشنگ – بهداد
سه شنبه 12 تیر ماه سال 1386