روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 12 آبان ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری "درس بزرگ مقاومت"
" تظاهرات نمایش فرمایشی کنترل شده حکومتی فردا 13 آبان نشان داده خواهد شد چه تعداد ساندیس خور گرد آوری می شوند که از اینان به نام ملت از یاد می شود ، اینان چه تعداد هستند؟"

جالب است که سرمقاله نویس ادعا کرده است که 46 سال پیش خیمنی شیاد بفرمان آمریکا که می خواست نهضت روحانیت را ریشه کن کند. نه اینکه وی را شاه در زندان نگه نداشت ، بلکه همراه با مأمور سرهنگ ساواک تا ترکیه بدرقه اش نمود . سپس از آنجا به نجف در بغداد رفت . تا اینکه زمان مناسب حرکت کرد و به پاریس رفت و شاه هم برایش هم پاسپورت و ویزا صادر نمود و از رئیس جمهور فرانسه ژیسگاردستن خواست تا به وی پناهندگی داده شود. آنگاه خمینی شیاد پس از قول و قرارهای زیر درخت سیب در پاریس تصمیم گرفت تا در بهمن 57 آنهم در فضای حکومت نظامی دولت موقت که شاپور بختیار نخست وزیر بود ( بعداً از سوی تروریست های اعزامی از تهران سلاخی شد ) راهی تهران شد تا که حکومت رژیم جمهوری اسلامی را بنانهد که پیشنهاد دهنده ی اصلی اش سو لیوان سفیر آمریکا در تهران بود . سپس در 13 آبان 58 سفارت آمریکا را حامیان خمینی شیاد اشغال نمودند که موجب سقوط دولت موقت بازرگان شد و بهانه ی لازم برای سرکوب و حذف و قلع و قمع نیروهای انقلابی و مخالف هم فراهم و شروع شد و از آن زمان تا کنون چنین واقعه ای تبدیل به معرکه گیری ضد آمریکائی سالیانه شده است البته به جز سال 13 آبان گذشته که چون در این تظاهرات نمایشی فر مایشی نا راضیان هشیار ایرانی که متوجه این ترفند تبلیغاتی ضد آمریکائی شده بودند . لذا آن را تبدیل به تظاهرات بزرگ ضد حکومتی کردند. بنا براین اکنون کودتاگران پاسدار نه اینکه مجوز بر گزاری تظاهرات در چنین روزی را به رقبا و مخالفان نداده اند ، بلکه از خود و ارگان بسیج زائده و وابسته اش با صدور اطلاعیه و فراخوان حضور در تظاهرات نمایشی و فرمایشی ضد آمریکائی 13 آبان داده اند تا که هم کنترل شده و هم معلوم شود این نمایش چه میزان ضد آمریکائی است و چگونه از سوی مردم ایران حمایت می شود؟ جالب تر اینکه در 17 شهریور 57 که آخوند های پیرو خمینی همه ترسیده و جازده بودند و از خانه های شان بیرون نیامدند . چگونه می توان باور داشت که چگونه در 13 آبان سال 57 حرکت همبستگی دانش آموزان با دانشجویان دانشگاه تهران بود که از طریق هلیکوپتر نظامی مورد تهاجم واقع شدند و کار کنان تلو یزیون که در اعتصاب بودند آن شب برای پخش این صحنه اعتصاب را شکستند و پخش فیلم این صحنه تبدیل به یک پارامتر اصلی و جدی تیر خلاص زدن بر سیستم شاهی بود.اینان چه شاختی نسبت به خمینی شیاد داشتند که ادعا شده است که اینان بفر مان و نهضت وی دانش آموزان 13 آبان سال 57 وارد دانشگاه تهران شدند ؟ مهمتر اینکه هدایت گران این صحنه ی تظاهرات همچون تظاهرات خیابانی و دانشگاهی و کارگری و معلمان در دست نیرو های انقلابی و پیشتاز بود که در روشنفکران و فرهنگی و دانشگاهیان و کانون وکلا و اعتصابیون نفت گرا و سایر اعتصاب کنندگان در آن نقش داشتند و آخوندهای خمینی چی هم در پشت صحنه مشغول زد و بند های چند جانبه بودند . ولی اکنون سرمقاله نویس این چنین ادعایوارونه کرده است :
"در روز 13 آبان 1357 هنگامي كه انقلاب اسلامي مردم ايران به اوج خود رسيده بود، شاه مرتكب جنايت بزرگي شد و به مزدوران خود فرمان داد دانش آموزان تهراني را كه به خيابان‌ها ريخته بودند تا با نهضت امام خميني اعلام همبستگي نمايند به گلوله ببندند و تعدادي از آنها را به شهادت برسانند. اين جنايت كه درست در سالروز تبعيد امام خميني رخ داده بود، شتاب انقلاب مردم ايران را دو چندان كرد و عامل مهمي شد براي تسريع سقوط رژيم پهلوي"
در ادامه ی وارونه گوئی سرمقاله بدون آنکه بگوید اولین کسانی که پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان 58 وارد این سفارتخانه شدند و اسناد و مدارک مربوط به خودشان را بردند محمد حسین بهشتی و محمد جواد باهنر بودند . زیرا که دو نفرشان با وزارت آموزش و وپرورش شاه همکاری می کردند و کتب فقه دوره ی دوم دبیر ستان را تهیه و تنظیم می کردند . اما اکنون سرمقاله نویس با فاکتور گرفتن یا سانسور کردن این واقعیت این چنین مدعی شده است :
" سفارت آمريكا در تهران به مكاني براي برنامه ريزي توطئه‌ها عليه ملت ايران تبديل شده بود. به همين دليل، در 13 آبان 1358 دانشجويان پيرو خط امام در تهران به سفارت آمريكا حمله كردند و آنرا به تسخير خود در آوردند. اين اقدام، بقدري غيرمنتظره و جسورانه بود كه حتي رئيس دولت موقت در برابر آن واكنش نشان داد و بسياري از گروه‌هاي سياسي كه با عمق انقلاب اسلامي آشنائي نداشتند نتوانستند آنرا درك نمايند. ولي در ميان ناباوري‌هاي سياسيون، اول كسي كه اقدام شجاعانه دانشجويان در تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران را تأييد كرد آيت‌الله بهشتي بود كه آن زمان نايب رئيس مجلس خبرگان قانون اساسي بود و مديريت جلسات آنرا برعهده داشت. آيت‌الله بهشتي، عصر روز 13 آبان طي سخناني در مجلس خبرگان قانون اساسي، اقدام تاريخي دانشجويان را ستود و آمريكا را به خاطر دخالت‌هايش در امور داخلي ايران سرزنش و محكوم كرد. امام خميني، كه همه منتظر اظهارنظر ايشان بودند، تسخير سفارت آمريكا در تهران را "انقلابي بزرگ‌تر از انقلاب اول" ناميدند و در روزهاي بعد در پاسخ به تهديدهاي آمريكا و براي شجاعت دادن به عناصر مردد داخلي، جمله تاريخي "آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند" را به زبان آوردند. اين جمله ماندگار در كنار جملات مهم و كليدي و تاريخ سازي از قبيل "آمريكا‌ام الفساد قرن است" و "در اين انقلاب، آمريكا شيطان بزرگ است" مبارزه عليه استعمار آمريكا را در ميان مردم ايران به اوج رساند و اين شناخت عميق را به ملت ايران داد كه آمريكا دشمن اصلي ملت هاست و همه‌ي فريادها بايد عليه آمريكا باشد و همه قلم‌ها بايد آمريكا را هدف بگيرند."
سرمقاله نویس در پایان بدون توجه به تعطیل کردن خود سرانه دانشکده علوم پزشکی که مورد اعتراض دانشجویان واقع شده است . اما همچنان به وارونه گوئی خود پس از 31 سال ادامه داده و مدعی شده که از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران می گذرد . در ایران ادعای پیشر فت های مهمی رخ داده شده است به خصوص پیشرفت پزشکی کرده و آن را این چنین پیش مقدمه ی نیاز همدلی و وحدت باندهای مافیائی غالب و مغلوب نموده است:
"ايران در اين مدت 31 سال به پيشرفت‌هاي مهمي در زمينه‌هاي علمي، صنعتي، پزشكي و دفاعي دست يافته است كه با توجه به آنهمه مانع تراشي آمريكا و غرب، نشان دهنده قدرت مقاومت و عزم و اراده ملت ايران است. اين موفقيت ها، براي ملت‌هاي آزاديخواه جهان درس بزرگي به همراه دارد و آن اينست كه هر ملتي در صورتي كه به خود متكي شود و اراده كند مي‌تواند به اهداف خود برسد حتي اگر بزرگترين قدرت‌هاي جهان در برابر آن درصدد مانع تراشي باشند. اين درس بزرگ و تاريخي را ملت ايران بايد به كمال برساند و براي تحقق اين هدف بزرگ، به وحدت و همدلي نياز داريم. بايد با دست‌هاي تفرقه افكن برخورد شود و همه‌ي زبان ها، قلم‌ها و فكرها در جهت وحدت و همدلي آحاد ملت بزرگ ايران فعاليت كنند، چيزي كه عامل اصلي پيروزي انقلاب اسلامي و تداوم آن تا امروز بوده و از اين پس نيز مي‌تواند ضامن استمرار آن باشد"
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس همچون ولی وقیح که مأموریت دارد یک ریز روضه ی ضد آمریکائی به خواند و تأکید بر دشمن شناسی یا آمریکا کند و خط و خطوط برای رقبا و منتقدان ترسیم کند که هیچ کس حق ندارد از خط قرمز عبور کند و مرز ترسیم شده با دشمن را مخدودش نماید . اما عجیب است که هر گز در این رژیم ضدبشری یک مدعی ضد آمریکائی یافت نمی شود تا آنکه اشاره ای داشته باشد که اشغال سفارت آمریکا و بر طبل جنگ روانی تبلیغاتی ضد آمریکائی در 31 سال گذشته کوبیدن چه منافعی برای ملت در بر داشته است که پیوسته به نام ملت بیان شده است؟ این چگونه ملتی است که این همه نماینده و سخنگو دارد. ولی خودش حق ندارد که بدون کنترل و مجوز ار گان های سر کوبگر حتی در روز 13 آبان آزادانه حضور داشته باشد و هر گونه خود زمان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58 تا حال تجربه کسب و آموخته یا شنیده است بدون آنکه وکیل تسخیری داشته باشد فریاد بزند؟ بهرحال تظاهرات نمایش فرمایشی کنترل شده حکومتی فردا 13 آبان نشان داده خواهد شد چه تعداد ساندیس خور گرد آوری می شوند که از اینان به نام ملت که یاد می شود، اینان چه تعداد هستند؟

هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890812/13890812_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 12 آبان ماه سال 1389
درس بزرگ مقاومت