روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 30 آبان ماه سال 1389
نقدو بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " تله افغانستان "
" راه حل نهائی نه فقط افغانستان و عراق و بحران ناامنی و بی ثباتی خاور میانه ، بلکه برای رفع خطر تهدید صلح و امنیت جهانی منحصر به کوشش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد"
با عنوان تله افغانسان برای غرب باید گفت که راه حل نهائی نه فقط افغانستان و عراق و بحران ناامنی و بی ثباتی خاور میانه است ، بلکه برای رفع خطر تهدید صلح و امنیت جهانی منحصر به کوشش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد . اگر چنانچه این تلاش بطور مسئولانه هر چه زودتر انجام نگیرد و غرب همچنان به سیاست خائنانه ی مماشات گرایانه ی مذاکرت هسته ای خود ادامه دهد . مطمئناً بازیگران این بازی و نمایش می بایست بدانند که در آینده ی نه چندان دور که حاکمان تهران موفق به دستیابی به سلاح هسته ای شوند . اینان باید شاهد آغاز فاجعه ی بدون چشم انداز پایانی باشند که بس فراتر از ماورای جنگ دوم جهانی هیتلر نازیسم خواهد بود که می تواند پیآمد بس خطرناک تر در بر داشته باشد که حاکمان تهران خواهان آن می باشند . زیرا که بقول خودشان مأموریت دارند تا شرایط ظهور امام زمان را هموار سازند که هرروز در هر تریبونی نوید ظهور و جهانی شدنش را می دهند. برای رفع ابهام غرب که خود را در خواب فرو برده که حاضر به بیدار شدن نیست . زیرا که گفته می شود . آنکه خواب است بیدار کردنش آسان تر از آن است که خودش را به خواب زده است . سئوال است که اگر حاکمان تهران در این راستا تلاش نمی کنند. چه دلیل دارد به جای اینکه پاسخگوی مطالبات این مردم باشند . ولی خون مردم ایران را بر توی شیشه کرده اند و یا اینکه حد اقل رهبران رژیم ضد بشری پای بند ادعای خودشان باشند که مدعی هستند که قدر تمند و امن و آزادترین کشور جهان می باشند . اما چرا در عمل بطور وارونه این ادعا را عمل می کنند ؟ از سوی دیگر برای چه هرروز که از عمر ننگین این رژیم ضد بشری کودتائی نامشروع سپری می شود . ضمن اینکه بر عمق خشم و کینه و نارضایتی عمومی افزوده می گردد. از طرف دیگر ولی وقیح و پاسداران کودتاگر با شتاب و شدت بیشتر سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز را پیگیری می کنند و در امور داخلی کشور های همسایه و خاور میانه بطور سیستماتیک مداخله گری می کنند. آخر مگر رژیم ضد بشری که در داخل کشور مورد تنفر و خشم مردم ایران است که فقط با ضرب سرکوب و ضرب و شتم و خفقان و تفتیش و سانسور و اتکای ار گان های سرکوبگر توانسته است تا که به بقای ننگین خود ادامه دهد . آخر چکاره است که با کمال پرروئی در نقش کلانتر منطقه ظاهر می شود و حق ویژه ی خود قائل می شود که باید از موضع نماینده ملت و سخنگوی دولت های منطقه آنگونه که خود می خواهد مداخله گری بکند و با هر اقدامی که می خواهد مخالفت کند و به هر رهبر و مسئول هر کشوری که اقدامات و تصمیمات شان خوشایند ش نباشد مورد بد ترین توهین و اهانت خود قرار دهد.بطور مثال اکنون سر مقاله نویس در امور داخلی افغانستان مداخله گری کرده است و همتای غیر ایرانی وی در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان مشابه همین سیاست را پیرامون فلسطین و مذاکرات صلح خاور میانه دنبال کرده است و با دفاع از حماس سیاست دشمنی رگباری از توهین و اتهام زدن را نثار ساف و محمود عباس کرده است که تأکید کننده ی اخطار هشدار دهنده ی ابتدای این نوشتار می باشد که اگر چنانچه تا دیر نشده غرب با حمایت از مبارزات مردم ایران تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران نکند بزودی مواجه با فاجعه ی جهانی خواهد شد که هیچ پاسخ و راه حل برون رفت ازآن متصور نیست .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890830/13890830_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 30 آبان ماه سال 1389
تله افغانستان