نکته و غصه هایا زوزه های سگ سوزن خورده پاسدار شریعتمداری
"وقتی عنصر خبیث و رذلی همچون پاسدار سربازجو شریعتمداری که مدافع کودتا گران و ولی وقیح و اسلام و دین ابزاری شده باشد. به وضوح مشخص است که اوضاع رژیم ضدبشری کودتاگر چه اندازه و خیم و بحرانی و چه میزان غصه ی گلو گیر وی جدی می باشد . زیرا که ناله و غصه هایش تبدیل به زوزه های پایانی سگ سوزن خورده می ماند"
سر بازجو پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری در نکته ی غصه گلوگیر خود مورخ 29 آبان بدن آنکه توضیح دهد که سازمان های انقلابی و مردمی در کنار مردم ناراضی ایرانی برای چه علیه ی شاه مبارزه کردند تا که سقوط کند؟اینان چه اهداف و آرمانی را در مبارزات خودشان دنبال می کردند؟ آیا پس از فرو پاشی شاه اینان به اهداف خودشان رسیدند؟ اگر نه چرا و دلیل عدم بر آورده نشدن اهداف و آرمان شان چه بود؟ چرا برخی از مبارزان سیاسی مجبور به ترک وطن شدند و در کشور های گوناگون به خصوص در أمریکا جزو پناهندگان سیاسی شدند؟ دلیل و ریشه ی پناهنده ی سیاسی شدن شان چه بود یا چیست؟ چه تعداد از پناهندگان سیاسی ایرانی در برون مرز از سوی تروریست های اعزامی رژیم ضد بشری به شدیدترین وجه ضد انسانی ترور یا قصابی و سلاخی شدند؟ حتی در پای میز مذاکره هم به اینان رحم نشد؟ بلی برای چه همکار سابق سعید امامی که خود در کنار وی در تعقیب و ترور مخالفین در برون مرز دسته داشته است . در این مورد سکوت کرده ودر غصه ی گلو گیر خود سخنی نگفته است؟ از سوی دیگر اکنون که به تاریخچه پناهنده شدن پس از 60 به آمریکا قلم فرسائی نموده است . پس چرا آمار ی از حامیان رژیم ضد بشری مقیم آمریکا ارائه نکرده یا در این رابطه سخنی نگفته است که زیر پوشش کارشناس و اساتید دانشگاه مشغولیت پیگیری مأموریت خود می باشند؟ چرا نام اسامی فعالان لابی ها یا دلال ها و کار چاق کن های پشت پرده بیان نشده و از اینان آماری نداده است که یک نمونه ی آن از طریق دعوت در شرکت همایش بزرگ ایرانیان در تهران حضور داشتند؟ مگر در 13 آن 58 سفارت آمریکا بعنوان لانه جاسوسی اشغال نشد؟ مگر خمیی شیاد این اقدام را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول ندانست؟ مگر ازآن تاریخ تا کنون تاکتیک تبلیغاتی مبارزه با آمریکا از سوی حاکمان به خصوص رهبر ولی وقیح و زائده ها دم و دمبالچه هایش دنبال نشده است؟ مگر مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان و رقبا با اتهام عوامل آمریکا و ستون پنجم و پیاده نظام و جاسوس سازمان اطلاعاتی شیطان بزرگ آمریکا متهم و قلع و قمع نشده اند؟ اکنون سئوال است که حامیان رژیم ضد بشری برای چه به سر زمین شیطان بزرگ پناهنده شده اند و همچنان پناهنده می شوند یا مهاجرت می کنند؟ چه تعداد دلال های اسلحه و سایر ابزار های وابسته به پروژه ی هسته ای مقیم آمریکا رد یابی و دستگیر و محاکمه و محکوم به زندان شده اند؟ چه تعداد شرکت های فعال وابسته به پاسداران و بسیج در آمریکا وجود داشتند که زیر پوشش فعالیت های گوناگونان انجام وظیفه می کردند که از سوی مقامات اطلاعاتی و امنیتی و قضائی و بانکی آمریکائی شناسائی و تعطیل و حساب های بانکی شان مسدود شده اند؟ یا چه تعداد هنوز شناسائی نشده و لو نرفته اند که همچنان فعال می باشند؟ مهمتر اینکه درست است که دلال و جاسوس معروف هوشنگ امیر احمدی لو رفته و تابلو شده است . اما پروفسور حمید مولانا این شهروند آمریکائی کیست و چه پست یا مقام مشاوره ای در دولت مدعی اصول گرا پاسدار گماشته احمدی نژاد دارد که مورد تأئید ولی وقیح می باشد؟از سوی دیگر عجیب است که در داخل کشور جوانان توی خیابان ها و به خصوص دانشجویان در دانشگاه ها از هر فرصت یا روزنه ای که بدست می آورند فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر می دهند . همینطور از طرف دیگر هرروز صف طویل جلوی سفارتخانه های کشور های غربی و استرالیا برای متقاضیان در یافت ویزا و گریختن از ایران طولانی تر می شود . همچنین رتبه داری جهانی فرار مغز ها از ایران هم مدام در حال شتاب و رشد می باشد . حال روی گردانی جوانان از مدل اسلام حکومتی یا دین ابزار قدرت و ثروت و باند سازی های مافیائی در راستای انباشت ثروت های کلان و نجومی همراه با سرکوب و خفقان و سانسور و تبعیض هم که جای خود دارد که چگونه در حال گسترش می باشد . اما معلوم نیست که چگونه است پاسدار شکنجه گر وارونه گوی طبق روال همیشگی اش اینگونه با کتمان کردن حقایق دست به وارونه گوئی تمثیلی و تحلیلی زده است :
"اين روزها، گزارش هاي فراواني حكايت از آن دارند كه فرزندان برخي از ضدانقلابيون فراري و پناهنده به آمريكا و كشورهاي اروپايي، با بحران هويت جدي روبرو شده اند و از آنجا كه امروزه- در عصر انفجار اطلاعات- محاصره خبري و پيشگيري از انتشار اخبار و گزارش ها تقريباً ناممكن است، فرزندان ضدانقلابيون فراري و پناهنده برخلاف ميل والدين خود و علي رغم سانسور گسترده خبري، به آساني در معرض دريافت واقعيات قرار دارند و از سوي ديگر به دليل فطرت هاي پاك و دست نخورده خويش، مانند والدين خود انگيزه خيانت و جنايت ندارند و اولين پرسشي كه به ذهن آنان خطور مي كند، چرايي فرار والدين و خيانت آشكار آنها به اسلام و مردم ايران است"
جالب است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به سبک روباه و شاهد بودن دمش برای اینکه بی هویتی ایرانیان تازه از ایران گریختنه به برون مرز به خصوص به دامان دولت فخیمه رفته را اثبات کند.بنابراین مجبور شده است که با آویزان شدن به شبکه سخن پراکنی دولت فخیمه ی ارباب انگلیس شود و آن را پیش مقدمه ی گزارش خبری باز سازی شده ی ستون خبرهای ویژه دروغ نامه ی خودش کند تا که بهانه برای نقل قول کردن یک مثال بی هویتی والدین تازه گریخته داشته باشد . البته نیاز به توضیح بیشتر نیست . زیرا که ماهیت شبکه ی ماهواره ای و سخن پراکنی بی بی سی دولت فخیمه به اندازه کافی روشن و شناخته شده است که در بیش از 31 ال گذشته چگونه عملکردی داشته و چطوری حامی و مبلغ حاکمان تهران و علیه ی مخالفانش بوده است؟ بهرحال سربازجو شریعتمداری باز سازی و بازگوئی این خبر ویژه را اینگونه تتشریح کرده است:
"در ستون اخبار ويژه كيهان پنج شنبه خبري داشتيم با اين عنوان كه«وقتي پسر 8 ساله، مجري لاابالي BBC را كلافه مي كند» در اين خبر «فرناز-ق» كه به اتفاق همسرش «سينا -م» به لندن گريخته و ضمن اخذ پناهندگي از انگليس به استخدام بخش فارسي راديو بي بي سي درآمده است؛ از - به قول خودش- بحران هويت فرزندش «ماني» سخن مي گويد كه در يك مدرسه در لندن مشغول تحصيل است و از همكلاسي هاي مسلمان خود چيزهايي درباره اسلام شنيده است، ماني از پدر و مادرش مي پرسد؛ مگر ما مسلمان نيستيم؟ پس چرا نماز نمي خوانيم؟ چرا فلان چيز را مي خوريم و فلان چيز را مي نوشيم كه در اسلام حرام است و... اصلاً چرا به اينجاآمده ايم؟ مگر ايران وطن ما نيست؟ مگر... پس چرا؟! مگر... پس چرا؟! و... "
اما عجیب تر اینکه سربازجو حسین شریعتمداری در دنباله با شیوه ی از ریش بریدن و پیوند سبیل کردن مثال دیگری را ضمیمه ی مثال قبلی خبر ویژه ی خود کرده است که تداعی کننده ی اعتراف بازجوئی وی در زندان اوین است که بقول خودش بعنوان بحث و گفتگو با احسان طبری درون زندان اوین داشت که موفق به مسلمان کردن وی شده بود که اکنون همین شیوه را دنبال کرده است که تجربه اش شامل حال مسلمان شدن یک مارکسیت سابق مو سفید شده است که بی نام و نشان گمنام امام زمانی است . البته وی از فرنگ باز گشته و شکر گزار شده است که توانسته به دامان اسلام ولایتی بگرود . بهر صورت داستان در باز گوئی خاطره ی وی متجلی شده است که سربازجو شریعتمداری آن را این چنین نقل قول کرده است :
"چند سال قبل عضو يكي از گروههاي ماركسيست را ديدم كه به لطف خداي مهربان از گمراهي بيرون آمده و در سايه اسلام عزيز زندگي مي كرد. وقتي از گذشته و مرور خاطرات آن روزها سخن به ميان آمد، اشك در چشمانش حلقه زد و در حالي كه صدايش به هق هق گريه شبيه بود گفت؛ مي بيني كه سن و سالي از من گذشته و برف پيري بر سر و صورتم باريده، به خاطر نجات از گمراهي خدارا شاكرم ولي غصه اي گلوگير دارم. من باعث گمراهي چند نفري شده ام كه حالا ديگر به آنها دسترسي ندارم!..."
در خاتمه اینکه پیرامون وصف غصه ی گلوگیر سربازجو حسین شریعتمداری باید گفته که وی به اندازه ای منفور و معروف شده است که تصور نمی رود آنانی که با این نام آشنا شده اند . بخوبی می دانند که وی نماینده ی ویژه ولی و قیح در دروغ نامه ی کیهان اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری است که مدیر مسئول آن هم می باشد و اشراف دارند که چگونه و با چه شگرد هائی پرونده سازی می کند ویا با چه ترفند هائی وارونه گوئی می کند و دارای چه تاکتیک و تجربه ها ی باز جوئی و تحریف گری واعتراف گیری می باشد که مجموعه ی این تخصص تجربیات را در تنظیم کیفر خواست برای مخالفان و دگراندیشان و منتقدان و رقبا و متهم و محکوم کردن شان روزانه در دروغ نامه ی کیهان بکار می برد؟ ضمن اینکه عجیب همچون گربه ی گرسنه ای که بو کشان در پی گوشت دوان است . وی نیز همیشه با تملق و مجیز گوئی و ستایش کردن آویزان به مراکز قدرت می شود تا که از حاشیه ی امنیت و دیوار آهنین بر خوردار باشد تا بتواند از این سنگر به دیگران تهاجم کند. یعنی اینکه زندگی زالو وانگل واری وی همچون ولی وقیح و آخوندهای حکومتی و پاسداران کودتاگر می باشد . بهر صورت وقتی که چنین عنصر خبیث و رذلی که مدافع کودتا گران و ولی وقیح و اسلام و دین ابزاری شده در خدمت اینان شده باشد . به وضوح مشخص است که اوضاع رژیم ضدبشری کودتاگر چه اندازه و خیم و بحرانی است و چه میزان غصه ی گلو گیر وی جدی می باشد . زیرا که همچون استخوان در گلو گیر کرده ای است که ناله های حزین غصه هایش تبدیل به زوزه ها پایانی سگ سوزن خورده می ماند.
هوشنگ بهداد
سی ام آبان ماه سال 1389

غصه گلوگير ! (نكته)حسين شريعتمداري
http://www.kayhannews.ir/890829/2.htm#other204