دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 8 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " حجاز در بستر تحولات "
حال که از رقابت و اختلاف درون خاندان سعودی گفته شده ، چرا سانسور شده که در مراسم 14 خرداد سال مرگ خمینی شیاد چه گذشت وچرا اراذل و اوباش سازماندهی شده از سوی مجتبی خامنه ای موقع سخنرانی سید حسن خمینی به وی تهاجم کردند و با فریاد و سر وصدا بر پا کردن مانع از ادامه ی سخنرانی وی شدند؟ یا اینکه چرا این اراذل و اوباش وابسته به مجتبی خامنه ای راهی قم شدند وسید حسن خمینی را تهدید کردند . چون رقیب جدی وی می باشد؟:
قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدون توجه به این موضوع که از طریق تلفن پاسدار گماشته احمدی نژاد جویای احوال پادشاه عربستان پس از عید قربان که انجام شد . در صورتی که پادشاه عربستان عید قربان را به وی تبریک نگفت . اکنون این قلم بر دست غیر ایرانی مسئله ی سفر پادشاه عربستان به آمریکا با افزودن پسوند بیمار بهانه ی تحلیل خود قرار داده است . البته ضمن پرداختن به نقش محوری عربستان در میان کشور های اسلامی سنی مذهب که دلیل آن را دو خصلت ویژه دانسته است که شامل وجود مقدس ترین شهر های مسلمین مکه و مدینه و صادرات گسترده نفت ارزیابی می شود . همچنین مدعی شده که عربستان پایگاه اصلی وهابیت است و اذعان کرده است که عربستان با استفاده از «جامع مدينه»- كه كانون تربيت مبلغان وهابي است- همواره در نقطه مقابل «جامع الازهر مصر» و «حوزه علميه قم» قرار داشته است. آنگاه ادامه داده است که وهابي ها امروزه ده ها شبكه تلويزيوني و ده ها شبكه راديويي با چندين نشريه و ده ها سايت الكترونيكي همراه با ، بزرگترين چاپخانه كتاب را در اختيار خود دارند. البته یادداشت روز نویس غیر ایرانی بدون اینکه وصیت خمینی شیاد اشاره ای داشته باشد که چگونه پس از انقلاب تأکید بر صدور انقلاب نمود . که در حقیقت هدف طراحی دیپلماسی صدور تروریسم و ارتجاع و بحران آفرینی و مقدمه سازی جنگ افروزی در کشور های همسایه و منطقه با تأکید نابودی اسرائیل بود . ولی اکنون این قلم بر دست غیر ایرانی نتیجه گیری کرده است که در طول سي سال گذشته، مهمترين اهداف تبليغي اين «جامع وهابي» خنثي كردن اثرات صدور ارتجاع و تروریسم و بحران رژیم ضد بشری در ميان ملل کشور های مسلمان بوده است . البته حضور کار شکنانه ی همراه با اقدامات تروریستی پاسداران به خصوص سپاه قدس در عراق و افغانستان و لبنان و مداخله گری در امور داخلی فلسطین و اقدامات مشترک ترو ریستی با القاعده در عربستان و یمن جنوبی برای ایجاد تنش و نا امن سازی شبه جزیره ی عربستان را از قلم انداخته است . چونکه اینگونه تاریخچه ی کار نامه ی ننگین اقدامات توطئه گرایانه ی تروریستی به وضوح ثابت می کند که کدامین کشور منطقه غیر سنی مذهب منطقه بوده است که در امورداخلی کشور های مسلمان سنی دخالت گری کرده است و دشمن جدی روند مذاکرات صلح خاور میانه بوده است که اکنون این قلم بر دست وارونه گوی در جمع بندي خود مدعی شده است که بايد گفت عليرغم صرف ميلياردها دلار، ميليون ها ساعت وقت و چاپ هزاران كتاب و اعزام هزاران مبلغ، که از سوی جريان وهابيت در عربستان در مقابله با رژیم ضد بشری و تلاش صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز اعمال شده چندان موفقيتي نداشته است. به هرحال افزوده است که مانع تراشي وهابيت در مقابل اقدامات مداخله ی گرایانه ی رژیم ضد بشری در خارج از مرزها به وضوح ديده مي شود و در مورد سفر ملک عبدالله به و اشنگتن چنین نظر داده است :
"سفر ملك عبدالله پادشاه بيمار عربستان به واشنگتن، بازگشت وليعهد بيمار عربستان به رياض پس از چند سال دوري از اين كشور، تغييرات در پست هاي امنيتي عربستان و دستگيري ده ها نفر در اين كشور به اتهام اقدامات ضدامنيتي طي چند روز اخير بيانگر آن است كه در «بزرگترين همسايه جنوبي ايران» تحولاتي در حال انجام است. اما سطح اين تحولات چقدر است و چشم انداز آن چيست؟ دو سؤالي هستند كه پاسخ آن به تامل و بررسي ويژه نياز دارد. با وجود موانع مهم در تحليل اين مسائل، اين قلم سعي دارد، راهي را به ماوقع باز نمايد"
در دنباله قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس انگاری که در رژیم منفورضد بشری دین ابزار قدرت و ثروت نشده است و ولی وقیح قدرتی ما ورای هر دیکتاتور و خلیفه و پادشاهی ندارد که به هیچ مرجع و قانونی هم پاسخگو نمی باشد . یا اینکه کسی جرأت دارد به میزان دارائی اعضای خانواده وی و یا اعضای بیت جماران و زیر مجموعه های وابسته به وی پرسشگری و حسابگری نماید . یا اینکه بازار چند همسری و صیغه بازی یا رواج فاحشه گری شرعی در ایران داغ نیست که ریشه و دلیل آن فقر اقتصادی می باشدکه قانونی و رسمی هم شده است. یا اینکه پدیده ی شومی همچون زنان تن فروش خیابانی و قاچاق زنان و دختران ایرانی به شیخ نشینان منطقه برای خرید و فروش شان وجود ندارد . ولی با انکار کردن این واقعیات وی طلبکارانه و فرافکنانه در مورد عربستان گزارش تحلیلی ارائه داده است که بلی سیستم سیاسی عربستان همچون ایران نه فاشیستی مذهبی ولایت وقیحی نمی باشد ، بلکه لائیک است و اینگونه در خاندان آل سعود جنگ قدرت بر سر جانشینی ملک عبدالله :
"سيستم سياسي عربستان سعودي برخلاف آنچه تصور مي شود، «لائيك» است به اين معنا كه پادشاه، وليعهد و ساير شاهزادگان سعودي كه بطور مطلقه بر مركز و سيزده ايالت اين كشور حكم مي رانند، به احكام مذهبي پايبندي ندارند، انجام قمار، خوردن شراب و تماس با زنان خارج از ضوابط شرعي بطور گسترده و نسبتا علني در اين خاندان جريان دارد. البته قدرت در عربستان ميان آل سعود و وهابيت به نوعي تقسيم شده است ولي علماي متعصب وهابي حق دخالت در امور مربوط به خاندان آل سعود را ندارند. اين در حالي است كه در موارد و مواقعي سران سعودي، سران وهابي را به تمكين واداشته اند به عنوان مثال در مورد روابط رسمي عربستان با آمريكا و روابط غيررسمي آنان با رژيم صهيونيستي، وهابي ها سكوت كرده اند و حال آن كه در آموزه هاي وهابيت هرگونه همكاري با مسيحيت و يهود، كفر و جرم تلقي شده است. سيستم سياسي عربستان از وهابيت به عنوان يك ابزار براي سركوب مخالفان اين خاندان و مخالفان مذهبي عربستان در خارج از مرزها استفاده مي كند. در طول سي سال گذشته نمونه هايي از اين استفاده در پاكستان، افغانستان، عراق، تاجيكستان، چچن، بوسني هرزگوين و بعضي از مناطق ايران مشاهده گرديده است. جريان القاعده در طول ده تا پانزده سال گذشته به عنوان «بين الملل وهابي» عامل بسياري از جنايات هولناك عليه اهل سنت و شيعيان در اين كشورها بوده است. البته امروز جريان القاعده و وهابيت از سوي عموم مسلمانان به عنوان جرياناتي ضد اسلامي شناخته شده و از نفوذ آنان بشدت كاسته شده است.عبدالله غيرمذهبي تر از برادران مقبور خود مي باشد و تسلط علماي وهابي روي او به نسبت- قبلي ها- كمتر است. با مرگ ملك عبدالله دوران حكومت فرزندان عبدالعزيز به پايان و نوبت به نوادگان مي رسد. هم اينك رقابت فراواني در اين خانواده بر سر جانشيني ملك عبدالله درگرفته است. پيش از اين «شوراي بيعت» كه مسئول انتخاب پادشاه است، شاهزاده «سلطان»- از تيره نجدي ها- را به عنوان وليعهد انتخاب كرده بود اما او به دليل مخالفت ملك عبدالله عملا نتوانست كاري انجام دهد و از اين رو به بهانه بيماري در خارج از عربستان زندگي مي كرد. در اين دوران، فرزند او «بندر» با نفوذ در سيستم پليس و دستگاه امنيتي عربستان كودتايي را عليه ملك عبدالله به راه انداخت كه به نتيجه نرسيد و به خروج بندر از عربستان انجاميد. ملك عبدالله در اين دوران با افزودن بر اختيارات شاهزاده «نايف» وزير كشور علاقه خود را به جايگزين كردن او به جاي «شاهزاده سلطان» ابراز كرد. نايف از تيره سديري ها به حساب مي آيد و روابط فعالي با كشورهاي عربي دارد اما در عين حال داراي شخصيتي منعطف و غيرقاطع مي باشد. از آن طرف شاهزاده سلطان هرچند به طور قانوني جانشين ملك عبدالله است ولي به دليل بيماري لاعلاج و كهولت سن از حمايت فعلي اكثر اعضاي خاندان برخوردار نيست. آنان معتقدند فوت سه پادشاه در يك دوره زماني سي ساله ضربات سنگيني به خاندان زده و بايد فرد جوانتري جايگزين شود. براين اساس سلطان كه شانسي براي انتخاب ندارد درصدد است تا فرزند خود «بندر»- 60 ساله- را جايگزين خود كند. بندر از حمايت وهابي ها و نيز آمريكايي ها، برخوردار است چرا كه از نظر آنان شرايط منطقه اقتضا مي كند كه يك چهره قاطع امنيتي در عربستان به پادشاهي برسد كمااينكه آنان در مورد مصر هم روي انتخاب «عمر سليمان» وزير فعلي امنيت مصر به جاي مبارك- در مقابل جمال مبارك و محمد البرادعي- تاكيد دارند. به غير از مسائل درون خانواده و افت شديد موقعيت آل سعود در عربستان، اين كشور از تعارضات ملي و مذهبي هم شديداً رنج مي برد. نزديك به هفت ميليون از جمعيت نوزده ميليوني عربستان- يعني نزديك سي وهفت درصد- را شيعيان تشكيل مي دهند كه در استان هاي شرقي و جنوبي اين كشور سكونت دارند. رژيم عربستان سعودي از يك سو به دروغ مدعي است كه جمعيت اين كشور بيست و هفت ميليون نفر است و حال آن كه آگاهان سياسي در درون عربستان اين عدد را حداكثر نوزده ميليون نفر مي دانند. از سوي ديگر، اين رژيم جمعيت غيرحنبلي عربستان- اعم از پيروان ساير مذاهب اسلامي و پيروان ساير اديان ابراهيمي- را ده درصد جمعيت اين كشور به حساب مي آورد و حال آن كه فقط شيعيان حدود سي و هفت درصد از جمعيت عربستان را به خود اختصاص داده اند. شيعيان سه استان جنوبي- عسير، جيزان و نجران- كه در مجاورت مرزهاي شمالي يمن قرار دارند، اسماعيلي مذهبند و شيعيان مناطق شرقي اين كشور- شامل شش استان- را شيعيان اثني عشري تشكيل مي دهند. شيعيان در عربستان جمعيتي به شدت تحت فشارند و هر نوع بهم ريختگي وضعيت در رياض و كاهش فشارهاي مركز مي تواند آنان را به ميدان بياورد. اين نكته اي است كه آمريكا، وهابيت و خاندان آل سعود را بشدت نگران كرده است.از منظر آمريكا، رژيم صهيونيستي و اكثر دولت هاي عربي، هرگونه تحول ناخواسته در عربستان و مصر، بزرگترين انفجار اجتماعي را در جهان عرب و جهان اسلام به نفع انقلاب اسلامي به وجود مي آورد و اين به روند پيدايي دولت هاي همخوان با بلوك مقاومت در خاورميانه سرعت فراواني داده و ريشه نفوذ غرب و رژيم صهيونيستي را در خاورميانه مي خشكاند. از اين رو آنان با احتياط فراوان هرگونه تحول در شبه جزيره را با دقت زير نظر دارند ولي آيا اين مراقبت تقدير الهي را دگرگون مي كند؟ پاسخ آن روشن است دلهره دستگاه نظامي و امنيتي آمريكا در حال انعقاد قراردادهاي صد و بيست ميليارد دلاري تسليحات به عربستان و... نشان مي دهد كه پاسخ منفي است"
در خاتمه اینکه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس ضمن اینکه آشکارا سیاست مداخله گرایانه ی در امور داخلی عربستان را پیگیری کرده است . بعلاوه همچون عراق و لبنان چشم به طراحی توطئه و فتنه اندوزی به جمعیت ادعائی 37% شیعه در عربستان دوخته است . همچنین بدون اشاره به کتمان کردن این واقعیت که گویا جنگ قدرت فقط در خاندان سعودی ادامه دارد و در ایران اینگونه جنگ قدرت جدی وجود ندارد و مردم معترض در سال گذشته در توی خیابان های تهران فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح که س ندادند و در ادامه خطاب به آقازاده مجتبی خامنه ای فریاد مجتبی بمیری رهبری را نه بینی را چاشنی و نصیب ین آقازاده مجتبی نکردند؟ همینطور مگر در مراسم 14 خرداد سال مرگ خمینی شیاد موقع سخنرانی سید حسن خمینی اراذل و اوباش سازماندهی شده از سوی مجتبی خامنه ای به وی تهاجم نکردند و با فریاد و سر وصدا بر پا کردن مانع از ادامه ی سخنرانی وی نشدند؟ یا اینکه مگر سپس این اراذل و اوباش وابسته به مجتبی خامنه ای راهی قم نشدند و تهاجم به بیت صانعی نکردند و سید حسن خمینی را تهدید نکردند . چون رقیب جدی وی می باشد . همینطور در ادامه اراذل اوباش سازمان دهی شده به دفتر منتظری حمله ور نشده و گاو صندوق وی را نشکستند و اسناد و مدارک آن را با خودشان نبردند که داستان پیش مقدمه و هموار کردن سفر تشریفاتی نمایشی ولی وقیح به قم بود ؟ از سوی دیگر گفته می شود که دلیل دیگر این سفر ولی وقیح جا انداختن مرجعیت برای وی و حذف و خاموش کردن صدای مخالفان در حوزه علمیه ی قم و مطرح کردن جانشینی مجتبی خامنه ای به جای خودش بوده است . مشروط بر اینکه از سوی دیگر پیگیری کردن پرونده ی مهدی هاشمی که هدف تلاش برای حذف خود رفسنجانی می باشد . زیرا که ناشی از ادامه ی جنگ قدرت میان خامنه ای و رفسنجانی می باشد. ولی با پاک کردن صورت مسئله به جنگ قدرت و اختلاف درون خاندان سعودی و جانشینی ملک عبدالله اشاره نموده است.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890908/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 8 آذر ماه سال 1389
حجاز در بستر تحولات (يادداشت روز
)