روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 15 تیر ماه سال 1390
موج سواران و قيامهاي مردمي جهان عرب
"مگر حاکمان رژیم ضد بشری در 33 سال گذشته چه به مردم ایران داده اند که قرار است عملکرد حاکمان الگوی مبارزات ضد دیکتاتوری منطقه شود که در توجیه عدم مداخله گری تروریستی و تخریبی در منطقه با توهین به نبیل العربی و نماینده ی ملت مصر شدن اینگونه به وی پاسخ داده و ادعا وارونه نموده است؟"
آخوند های روضه خوان منبری بر ایران حاکم شده که در همه عرصه ها اظهار نظر کارشناسانه همراه با یکه تازی می کنند . البته با شیوه تصویر مار کشیدن ومار قالب نمودن این تخصص کارشناسانه شان دنبال می شود .تا آنجا که نه در راستای منافع و اهداف پلید خود محتوای لغات و اصطلاحات را از مضمونش تهی می کنند و به قاموس کلمات تجاوز می نمایند ، بلکه حتی وارونه تعبیر و تفسیر می کنند . بدتر اینکه هر زمان با مشکل و انتقاد و اعتراض مواجه می شوند. خیلی ساده تکذیب یا که با تحریف گری و وارونه گویی می کنند . از جمله مقوله ی مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه ها می باشد که تابع سیاست 33 ساله می باشد که بنیانگذار آن خمینی شیاد بود که با پیام صدور انقلاب اسلامی به برون مرز این سیاست را پی ریزی نمود . پس از آن تبدیل به دیپلماسی رسمی وزارت ترور و جاسوسی امور خارجه شده است و آنچنان تبدیل به امر حیاتی شده است که بدون پیگیری آن رژیم ضد بشری با ادامه بقای ننگین خود مواجه با مشکل جدی می شود . به خصوص اینکه اکنون در عراق و بحرین و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن و... مداخله گری آشکار می کنند و سابقه ی برپایی دو جنگ 33 و 22 روزه با اسراییل دارند وموجب ایجاد اختلاف میان فلسطینیان و جدایی نوار غزه شدند و موضع خصمانه علیه ی مصر داشته اند که پس از ترور انور سادات شروع شد. آنگونه که خیابانی در تهران به نام قاتل وی خالد استانبولی نامیده شد. بنابراین دیگر جای هیچگونه ابهامی باقی نمی گذارد که چرا سرمقاله نویس با ز با همان شیوه ی آزمون شده ی 33 ساله که به آن اشاره شد اکنون پس از اینکه در مقالات مشابه با عمر موسی و وزیر امور خارجه مصر بر خورد کرد با دبیر کل جدید اتحادیه عرب نبیل العربی بر خورد نموده است . یعنی با تکذیب کردن روشنگری نبیل العربی که شرط ایجاد رابطه و نزدیکی با رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی مهار و اصلاح نا پذیر را عدم مداخله گری در امور داخلی کشور منطقه به خصوص ایران تعیین کرده است. اما وی از موضع طلبکارانه و تهدید و توهین آمیز وی و سران کشورهای عرب را با رنگ و لعاب ضد آمریکایی تلاش نموده است تا که این سیاست مداخله گری در امور کشورهای عربی انکار کند. البته بدون آنکه لب باز کند وسخنی از همکاری حاکمان ایران با اشغال گران افغانستان و عراق بگوید . اما این چنین منتقدان را به پیش برد سیاست دیکته شده ی آمریکا در منطقه متهم کرده است که در عراق و افغانستان متحمل شکست شده است "
"نبيل العربي، دبيركل تازه كار اتحاديه عرب در نخستين روزهاي تصدي مسئوليت جديدش ضمن اظهار علاقمندي نسبت به گسترش مناسبات جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي عرب ادعا كرد ايران در امور داخلي كشورهاي عرب دخالت ميكند و به شرط پايان دادن به اين دخالتهاي مورد ادعا ميتواند شاهد فراهم شدن زمينههاي بهبود مناسبات با كشورهاي عربي باشد. اين براي نخستين بار نيست كه ادعاي دخالت ايران در امورداخلي كشورهاي عرب مطرح ميشود و احتمالاً آخرين بار هم نخواهد بود. پيش از اين بارها برخي رژيمهاي عرب سعي كردهاند ناكاميهاي سياسي - اجتماعي خود را به حساب دخالت ايران بگذارند و از اين طريق بر بحرانهاي ريشهدار داخلي سرپوش بگذارند. علاوه بر اين، اشغالگران آمريكائي و برخي رژيمهاي اروپائي دنباله روي آمريكا در توجيه شكستهاي مستمر نظامي - امنيتي و سياسي در عراق و افغانستان سعي نمودهاند از شگردهاي تكراري بهره بگيرند و با توسل به تبليغات عوام فريبانه چنين وانمود سازند كه گويا تمامي ناكاميها و شكستهاي آنها به خاطر دخالت ادعائي ايران در عراق و افغانستان بوده است. اين مسئله همواره جاي تعجب و ترديد بوده است كه اشغالگراني از آنسوي درياها به منطقه آمدهاند و خاك عراق و افغانستان را زير و رو كردهاند و اكنون در توجيه شكست و ناكامي خود، انگشت اتهام را به سوي ايران نشانه گيري ميكنند! نبيل العربي و اربابانش، بدون آنكه خود بخواهند، عملاً به انعكاس وسيعتر و رساتر اين پيام مقاومت اسلامي در منطقه و جهان پرداختهاند كه صف دوستان و دشمنان ملتها را به وضوح مشخص كردهاند"
مگر حاکمان رژیم ضد بشری در 33 سال گذشته چه به مردم ایران داده اند که قرار است عملکرد حاکمان الگوی مبارزات ضد دیکتاتوری منطقه شود که در توجیه عدم مداخله گری تروریستی و تخریبی در منطقه با توهین به نبیل العربی و نماینده ی ملت مصر شدن اینگونه به وی پاسخ داده و ادعا وارونه نموده است؟ "
"ملتهاي سرافراز با ديدن اين صحنهها و مقايسه مواضع ديگران، به خوبي ميتوانند و خوشبختانه توانستهاند راه صحيح و اطمينان بخشي را انتخاب كرده و طي نمايند تا شاهد پيروزي و عزت و اقتدار خود باشند. بيان جملات كينه توزانه عليه ايران در چنين مقطعي و با چنان ادبياتي، قطعاً به زيان ما و ملتها نخواهد بود بلكه دقيقاً هم جبهه بودن آمريكا، صهيونيستها، ارتجاع عرب و برخي موج سواران بيآبرو همچون نبيل العربي را به وضوح به تصوير ميكشد درحالي كه اگر همين قيام پرشكوه ملت مصر نميبود، اين شخص حتي خواب تصاحب صندلي وزارت خارجه مصر و سپس كرسي دبيركلي اتحاديه عرب را هم نميديد. به عكس آنچه برخي عناصر ساده انديش تصور ميكنند، بيان چنين اراجيفي، خط فكري و سرنخ متصل به اين جريان را آشكار ميسازد و اين براي رفتارشناسي ملتها نه تنها زياني محسوب نميشود بلكه خود يك غنيمت و فرصت است كه دريابند حتي دبيركل تازه كار صحنه سياسي دنياي عرب در پرتو قيام پرشكوه ملتها بگونهاي پالايش و خالص شود كه قدر و منزلت قيام و استقامت ملتها به درستي متجلي گردد تا كسي جرئت نكند درعين تجليل متملقانه و چاپلوسانه از قيامهاي عربي، همزمان آنرا نشانه دخالت ايران معرفي نمايد و درصدد تخطئه و جوسازي برآيد. "
در خاتمه اینکه همانگونه که ابتدای نوشتار اشاره شد عوامفریبی و دروغ گویی و تحریف گری و تکذیب کردن و وارونه گویی جزو حرفه و تخصص حاکمان و قلم زنان مطبوعاتی شان می باشد. زیرا که پیروان و پرورش یافتگان همان رهبر بنیانگذار شیاد و دجالی هستند که قول داد حکومت آینده از آن مستضعفان و پابر هنگان است و اقتصاد مال خر است و جنگ نعمت است که اکنون مشخص شده است چه بر سر مستضعفان یا محرومان و تهی دستان آمده است. آنچنان که اینان 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند که زیر خط فقر اقتصادی به سر می برند؟ همچنین مگر این رهبر شیاد نگفته بود که پاسداران حق دخالت در مسائل سیاسی واقتصادی کشور ندارند . در صورتیکه ثابت شده است که نه بطور دربست این وعده ها دروغ و عوامفریبانه بوده است ، بلکه بطور وارونه عمل شده است؟ چونکه پاسداران دست به کودتا زدند که نه تسلط بر منابع اقتصادی و نفتی و گازی دارند و بر ذخایر و سرمایه های کشور چنگ انداخته اند و اهداف هسته ای رادنبال می کنند، بلکه در حکومت نفوذ کرده وجای پای قدرت شان را آنگونه محکم نموده اند که دستگاه قضاییه آلوده به فساد و رشوه و رانت خواری و تبعیض را آلت دست و اهرم فشار و تهدید پیش برد اهداف خود و حذف رقبای شان نموده اند . بد تر اینکه آشکارا خط و خطوط برای برگزاری نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره موسوم به مجلس کشیده اند که اگر چنانچه امثال خاتمی هوس کردند برای داغ کردن تنور این نمایش خیمه شب بازی حضور داشته باشند.ابتدا باید ابراز ندامت و توبه کنند . در صورتی که خمینی شیاد این بازار مکاره را در ر أس همه امور و عصاره ی ملت نامیده بود . ولی اکنون به چنین روزی افتاده است . بنابراین با حاکم شدن چنین اوضاع و احوالی نمی توان انتظاری غیراز این سر مقاله نویس داشت که وارونه گویی نکند. به خصوص اینکه جنگ قدرت و ثروت باندی و جناحی بالا گرفته است و سیاست صدور تروریست و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه به ویژه کشور های منطقه لورفته و بشدت مورد انتقاد واقع شده است.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900415/13900415_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 15 تیر ماه سال 1390
موج سواران و قيامهاي مردمي جهان عرب