روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یک شنبه 16 مرداد ماه سال 130
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " حساسيت روابط تهران – آنكارا "
"سر مقاله نویس تصور کرده است که حاکمان ترکیه همچون نوری مالکی خائن دست نشانده ی حاکمان ایران است یا مثل بشار اسد همپیمان استراتژیکش می باشد یا مثل شیخ حسن نصر الله عامل فشار علیه ی اسراییل و باج گیری در منطقه است که هر چه خواسته به مقامات ترکیه دیکته کرده یا نسخه بندی و تجویز نموده است"
اشاره داشتن سرمقاله نویس به گزارش مؤسسه تحقیقات امنیت ملی اسراییل پیرامون چگونگی روابط میان رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران با ترکیه و برجسته کردن نقاط قوت و ضعف این روابط در چند سال گذشته به خصوص پس از اتفاق تظاهرات ضد حکومتی در سوریه که هم پیمان حاکمان تهران هستند ولی ترکیه از مخالفان بشار اسد حمایت می کند . بد یهی است که چنین اتخاذ سیاستی از سوی مقامات ترکیه نمی تواند مورد خوشآیند حاکمان ایران به خصوص قلم بر دست سرمقاله نویس واقع شود. برای همین تحلیل کرده كه هدف تهيه كنندگان اين گزارش در اسراییل، برانگيختن حساسيت ميان دو كشور تركيه و ايران به سوی ايجاد درگيري و يا حداقل اختلاف ميان آنها به جای تعامل و همکاری نزدیک می باشد . فراموش نشود که حاکمان ایران ضمن اینکه هورا کشی به ا سلام گرایان در ترکیه می کنند که در این کشور قدرت گرفته اند به ویژه اینکه سکولار ها را در ترکیه پس زده اند . گرچه موضوع حجاب را همچون ایران تحمیلی و اجباری نمی کنند خشنود از این موضوع نیستند . به خصوص اینکه ترکیه رابطه دیپلماتیک با اسراییل دارد و پیرامون بحران سوریه مواضع مشترک با حاکمان ایران ندارند . همچنین از اینکه ترکیه رابطه نزدیکی هم با عربستان دارد و در خاور میانه فعالانه حضور دارد که تبدیل به رقیب جدی برای رژیم قرون وسطایی و ضد بشری شده است. حاکمان ایران سخت نا راضی هستند. مشروط بر اینکه ترکیه هم رابطه ی نزدیکی با آمریکا دارد وهم آمریکا پایگاه نظامی مهمی در ترکیه دارد که با سیاست ضد آمریکایی و اسراییلی حاکمان ایران ندارد. برای همین سرمقاله نویس مجبور شده است محور این گزارش مؤسسه تحقیقات امنیت ملی اسراییل در مورد ترکیه و رابطه اش با حاکمان ایران اینگونه نقل قول و بررسی کند و تحلیل دهد:
"گزارش مؤسسه تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي كه تحت عنوان "تركيه و ايران ضرورتاً شركاي ايده آلي نيستند" منتشر شده، با جهت گيري شيطنت آميز تلاش ميكند ايران را سد راه و مانع اساسي تركيه براي رسيدن به برنامههاي خود در منطقه معرفي نمايد و از اين طريق دولتمردان ترك را عليه مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران تحريك نمايد.. در بلند مدت مانع تحقق برنامههاي تركيه براي تبديل شدن به قدرت اول منطقه است كما اينكه سياستهاي تركيه نيز در دراز مدت ميتواند مانع جلوگيري از رسيدن ايران به اهداف خود در منطقه باشد. پيداست كه هدف تهيه كنندگان اين گزارش، برانگيختن حساسيت ميان دو كشور تركيه و ايران با هدف ايجاد درگيري و يا حداقل اختلاف ميان آنهاست. اين تلاش مرموزانه مسئولان امنيتي رژيم صهيونيستي، بايد براي دو كشور ايران و تركيه بسيار هشدار دهنده باشد. اين هشدارها را ميتوان در چند محور خلاصه كرد "
در ادامه سرمقاله نویس به رویکرد سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور کشورهای منطقه روی آورده است و پیگیری سیاست جدا سازی رهبران منطقه با ملت های شان ونماینده و سخنگوی ملت ها علیه ی رهبران و آمریکا و اسراییل را برجسته گرده است . آنگاه با لیست کردن اهداف مشترک حاکمان ایران و ترکیه با دست آویز کردن موضوع کردهای ایران و عراق و ترکیه و سوریه که اسراییل از اینان برای تجزیه کردن استفاده می کند مانور تبلیغاتی به نفع سوریه داده است و از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی رهنموده داده است که چون ترکیه با ایران منافع زیادی دارد. پس می بایست همچنین حاکمان ایران از بشار اسد حمایت کند ونه از مخالفان وی که تحریک شدگان دشمنان سوریه هستند . بهر حال با پیروی کردن بر توصیه ی تجربه ی کار برد سیاست مقابل کشورهای خاورمیانه البته به جز سوریه و عراق و لبنان و حماس ایران محور فرمول بندی اش تأکید کرده است که باید . اینگونه بر اجرای مشترک همین سیاست در مورد نزدیکی ترکیه با ایران و سوریه اصرار ورزیده است . آنگاه برتشابه و اهداف وتفکیک شده ی مشترک ملت های ایران وترکیه انگشت گذاشته است. سپس با نادیده گرفتن نوع نگرش و اختلافات دو کشور نسبت به مخالفان سوریه ، بر اتخاذ سیاست مشترک چند جانبه ترکیه و ایران و سوریه و عراق حکومت های دو کشور اصرار ورزیده و پیرامونش این چنین دسته بندی کرده و دست تئوری پردازی حوزوی و پاسداری با مانور تبلیغاتی زده است:
"اول آنكه ملتهاي دو كشور ايران و تركيه هر دو داراي احساسات ضد صهيونيستي هستند و در مواقع لازم براي حمايت از ملت فلسطين به صحنه آمدهاند و به روشني نشان دادهاند كه در اين زمينه داراي وجه مشترك قوي هستند. سران رژيم صهيونيستي از اين ويژگي مشترك، احساس خطر ميكنند .دوم آنكه دولتهاي ايران و تركيه نيز اگر در اصل موجوديت رژيم صهيونيستي هم موضع نيستند، در مخالفت با سياستهاي اين رژيم داراي موضع مشترك هستند. دولت جمهوري اسلامي ايران، اساس رژيم صهيونيستي را قبول ندارد و آنرا نامشروع ميداند، ولي دولت تركيه در عين حال كه در اين زمينه با ايران اتفاق نظر ندارد، اما تجاوزات رژيم صهيونيستي به حقوق مردم فلسطين به ويژه جنايات اين رژيم در غزه و محاصره دريائي و زميني مردم غزه را محكوم ميكندسوم آنكه موضوع عراق نيز از محورهائي است كه ايران و تركيه در مورد آن داراي مواضع مشترك هستند. سياست يكپارچه ماندن و عدم تجزيه عراق، از محورهاي مهم و حساس براي دو كشور ايران و تركيه است. اين، موضوعي است كه دشمنان و مخالفان زيادي در سطح منطقه و جهان دارد كه رژيم صهيونيستي يكي از آنهاست. چهارم آنكه مسأله كردها نيز به عنوان يكي از مسائل قديمي و مشترك ميان ايران و تركيه باضافه عراق و سوريه از محورهائي است كه سياستهاي اين كشورها را به همديگر نزديك ميكند. در شرايط كنوني كه دولت سوريه دچار مشكلاتي در داخل ميباشد، رژيم صهيونيستي و آمريكا از اين وضعيت حداكثر بهرهبرداري را براي تحقق اهداف خود بعمل ميآورند. با توجه به همين واقعيت، دولت تركيه بايد با درك شرايط منطقه و شناخت اهداف دراز مدت صهيونيستها و آمريكا، از دامن زدن به مشكلات داخلي سوريه خودداري نمايد و همه تلاش خود را مصروف حل اين مشكل و تضمين ثبات در سوريه كند.در اين ميان، منافع دراز مدت دو كشور ايران و تركيه نيز ايجاب ميكند در نوع برخورد با مسائل سوريه با همديگر همفكري و همكاري كنند و به برقراري ثبات در اين كشور كه به تأمين ثبات منطقه نيز كمك ميكند كمك نمايند."
در خاتمه اینکه سر مقاله نویس تصور کرده است که حاکمان ترکیه همچون نوری مالکی خائن دست نشانده ی حاکمان ایران است یا مثل بشار اسد همپیمان استراتژیکش می باشد یا مثل شیخ حسن نصر الله عامل فشار علیه ی اسراییل و باج گیری در منطقه است که هر چه خواسته به مقامات ترکیه دیکته کرده یا نسخه بندی و تجویز نموده است که ناشی از سباست باج دادن های کلان گازی و اقتصادی به ترکیه می باشد تا که مقامات ترکیه باید به پذیرند رابطه شان را با اسراییل قطع کنند و همچون حاکمان عوامفریب تصویر مار کش و ار قالب کن در حمایت تاکتیکی از حماس فریاد مرگ و نا بود باد اسراییل سر دهند . یاا ینکه همچون پاسداران در سوریه حضور داشته باشند و به جای حمایت از مخالفان بشار اسد در نوار مرزی خاک ترکیه و پناه دادن شان می بایست کنار و همدوش ارتش و نیروهای امنیتی سوریه و پاسداران مشغول سرکوب و کشتار معترضان بشار اسد شود . یا اینکه همچون پاسداران به روستاهای کردستان عراق تهاجم نظامی نمایند و با کشتن شان موجب آوارگی و بی خانمان شدن شان شوند . خلاصه اینکه با اسراییل و آمریکا قطع رابطه کنند و تلاش برای پیوستن به اتحادیه کشور های اروپا نکنند.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900516/13900516_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یک شنبه 16 مرداد ماه سال 130