روزی نامه ی جمهوری اسلامی شنبه 27 فروردین ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " جنگ نرم اينست "
"چگونه است که هر مدعی با بازی کی بود کی بود من نمی نبودم تلاش می کند از خود سلب مسئولیت کند و وانمود کند مقصر آستین کت یا دیگری بوده است؟"
از یاد نرفته در زمان شاه پس از اینکه فضای سیاسی در سال 54 از سوی دمکرات های آمریکا به شاه تحمیل شد . چون دیوار اختناق ترک بر داشت و ساواک همچون گذاشته دیگر دستانش باز نبود که هر چه جنایتی را که می خواهد مرتکب شود . نتیجه آن شد که روز به روز بر ضریب مطالبات صنفی که سریع سیاسی شد همراه موج با اعتراضات و انتقادات افزوده شد تا جاییکه در مجلس گفته می شد که شاه مقصر نیست و خودش خوب است ولی اطرافیان وی نا صادق و سالم می باشند که موجب این شرایط نا رضایتی در جامعه شده است . پس از آن گفته شدبه جز شخص شاه به بقیه مقامات می توان انتقاد نمود . ولی پاسخ این نظر منجرشد تا که مردم معترض تو خیابان ها خطاب به شاه فریاد بزنند که می می گوییم شاه نمی خواهیم ولی نخست وزیر عوض می شود . اکنون قبل از آنکه سرمقاله نویس بگوید مگر در 32 سال گذشته مگر در ایران حکومت دینی حاکم نبوده است که ادامه ی تأکید جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و زیاد بیش خمینی شیاد در اوایل انقلاب بود. مهمتر اینکه نقش ولی وقیح در این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی چیست وچگونه قدرت و اختیار داشته و عمل نموده است؟ شورای نگهبان آلت دست کیست و چه نقشی در تأئید و رد صلاحیت کردن داوطلبان و نامزدان نمایشات خیمه شب بازی ها دارد؟ بالاخره در پایان نمایشات خیمه شب بازی مهر تأئیدیه از سوی چه مرجع یا نهادی زده می شود؟ یعنی اینکه مگر جز این بوده است که توشیح رئیس جمهور را ولی وقیح انجام می دهد . پس چگونه می توان به اقدامات پاسدار گماشته و اطرافیان انتقاد کرد که از ولی وقح که در 6 سال پیش ازوی و دولت را تأئید و حمایت و پشتیبانی کرده است . طوریکه در حمایت وی طرح کودتای تقلبات گسترده و آمار رأی سازی دروغین در 22 خرداد 88 را تأئید نمود وهزینه ی سنگین تظاهرات اعتراضی پس از 22 خرداد و ضرب و شتم و کشتن و مجروح نمودن و بازداشت گسترده و شکنجه و اعتراف گیری و دادگاه نمایشی و صدور احکام زندان و اعدام را به معترضان وناراضیان تحمیل کرد؟ بنابراین در مدت 32 ساله دین ابزار قدرت و ثروت و خفقان و سرکوب شده چون تق آن در آمده اکنون بر ضد خودش تبدیل شده است تا جاییکه معرکه گیری پیرامون پخش سی دی های ظهور نزدیک است که مرتیبط به ترفند جنگ روانی نمایش تبلیغات انتخاباتی تقلباتی و انتصاباتی بازار مکاره ی نهم است. کتاب آن 6 سال چاپ و منتشر شد . ولی حال حامیان ولی وقیح شمشیر را از رو بسته و فراموش کرده اندکه چگونه مدعیان اصول گرایان از پاسدار گماشنته احمدی نژاد و دولت وی حمایت و پشتیبانی کردند وچگونه با منتقدان دولت همچون موسوی و کروبی و رفسنجانی برخورد شد . ولی اکنون از دست های مرموز و جنگ نرم این چنین گفته شده است:
"عدهاي معتقدند پشت اين ماجرا دستهاي سياسي مرموزي وجود دارند كه با سرگرم كردن مردم درصدد تحقق اهداف خود و تأمين منافع باندي و گروهي خود هستند. عدهاي نيز به همين دليل يا دلايل ديگر، تأكيد ميكنند اصولاً بايد به چنين پديدههائي بياعتنائي كرد و از باب "الباطل يموت بترك ذكره" بهترين راه براي مقابله با اين قبيل اباطيل به فراموشي سپردن آنهاست. بطلان اين نظريه را گسترش خرافات و انحرافات در سالهاي اخير،كه نتيجه بيعملي اهل علم و اهل فكر و انجام وظيفه نكردن مسئولان در برابر كج انديشيها و كژراهه هاست به اثبات رسانده است. اينجا جاي تمسك به قاعده صحيح "الباطل يموت بترك ذكره" نيست. در عصر ما خرافات و انحرافات و خواب و خيال و رمالي و شيطان پرستي و عرفانهاي كاذب و جادو جنبل، از برنامه ريزي، امكانات، سرمايهگذاري و حمايتهاي رسانهاي برخوردار است و همه كساني كه نظام جمهوري اسلامي و افكار انقلابي و آرمانهاي ناب امام خميني را مزاحم خود براي استعمار و استثمار و استحمار مردم ميدانند و ديكتاتوري و خودكامگي و تاخت و تازهاي استبدادي خود را در برابر قامت بلند و استوار و بالنده نظام بر آمده از افكار و آرمانهاي امام خميني در خطر ميبينند، دست به دست همديگر دادهاند تا با ترويج اباطيلي كه به ذهن شيطاني شان ميرسد به جنگ اين نظام بيايند و با كنار زدن آن، راه را براي يكه تازيهاي خود هموار نمايند."
سرمقاله نویس شکاف اختلاف و رقابت های باندی را با سرپوش و بهانه جنگ نرم دشمن بیگانه و جا دادن نفوذی ها درون خودی ها بیان کرده است. البته بدون توضیح این موضوع که چگونه است با وجود این همه دستگاه های صافی و نفوذی ها وارد صحنه شدند و زیر چتر حمایتی ولی وقیح به قدرت رسیدند و این چنین اهداف شان را دنبال نموده ا ند؟
"در جنگ نرم، كسي به شما آشكارا اعلان جنگ نميكند ولي به جاي توپخانه نظامي، با توپخانه فكري افكار و عقايد صحيح شما را زير آتش ميگيرد و شما بدون آنكه صداي شليك حتي يك گلوله را بشنويد، از درون تهي ميشويد. در اين كارزار سراسر حيله و در اين جنگ خاموش اگر دير بجنبيد، مغزها را از دست خواهيد داد و هنگامي كه مغزها از دست بروند ديگر هزاران پادگان و هواپيما و توپ و تانك و موشك و ساير تجهيزات جنگي را چه سود؟ چرا تعارف كنيم و اين واقعيت تلخ را نيز اضافه نكنيم كه ما نيز در اين جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سكوت و بيتفاوتي و بيعملي و حتي احياناً با رضايت خاطرمان كمك كرده ايم؟"
مشخص نیست که چرا سر مقاله نویس به سرنخ اصلی داستان سناریوی امام زمان بازی اشاره نکرده است؟ برای چه فراموش کرده که چگونه آخوند علی مشکینی که رئیس سیرک مجمع خبرگان رهبری بود در خطبه های نماز جمعه ی قم گزارش بازگویی سریال روزانه امام زمان را در نیمه ی های شب درخواب به امام زمان می داد . همچنین می گفت که اسامی را خدمت ایشان داده که با امضای تضمین شده به وی تحویل داده شده است .سپس مشخص شد که این اسامی 70 فرمانده ی پاسداران بودند که نامزد بازار مکاره ی هفتم و عضو آن شدند . آنگاه این بازار مکاره ی هفتم تبدیل به سکوی پرش تبلیغاتی رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد شد تا که کابینه ی 70 میلیونی امام زمانی تشکیل دهد و ادعای جاده صاف کنی دو ساله ی ظهور امام زمان نماید . پیش در آمدش هم حضور در هاله ای از نور فرو رفتن در سازمان ملل بود که اکنون سرمقاله نویس با فاکتور گرفتن از نقش آخوند علی مشکینی رئیس سابق سیرک مجمع خبرگان رهبری این جنین به تاریخچه تبلیغاتی رایج شدن خرافات و بستر سازی سی دی ظهور نزدیک است اشاره نموده است:
"وقتي در سال 1384 كتابي با نام "دهه 80 دهه ظهور" در 3000 نسخه به چاپ رسيد و همين مضامين انطباقي سي. دي "ظهور نزديك است" را منتشر كرد، چرا علماي ما سكوت كردند؟ چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ما جلوي توزيع آنرا نگرفت و حتي به آن مجوز چاپ داد؟ در اين كتاب، علاوه بر انطباق سيد حسني و سيد خراساني و يماني و سفياني بر افراد و مسئولين زمان ما، ادعا شده بود كه قطعاً در دهه 80 يعني تا پايان سال 1389 امام زمان عليه السلام ظهور خواهند كرد و اين ادعا به يكي از مراجع محترم تقليد - كه دو سال قبل رحلت كردند - با تصريح اسم ايشان نسبت داده شده بود و نه ايشان و نه هيچكس ديگر اين ادعاي كذب را تكذيب نكرد! در پريشاني افكار منتشر كنندگان اين قبيل مطالب همين بس كه در اين كتاب، به جاي شاه عبدالله اردني "صدام" مصداق سفياني معرفي شده و "بن لادن" نيز چون يمني الاصل است بر "يماني" منطبق گرديده است! با اين حساب، تكليف "شعيب بن صالح" هم روشن است. حالا كه دهه 80 به پايان رسيده و دهه 90 شروع شده، نويسنده اين كتاب چه جوابي به خوانندگان نوشتههاي خود خواهد داد؟ تكليف اعتقادات مردم چه ميشود؟ اگر به مغازهها و پاساژهائي كه كتابها، نوارها، فيلمها و سي. ديهاي مذهبي در آنها به فروش ميرسد سري بزنيد خواهيد ديد كه در اين بازار، حرف اول را مقولهاي به نام "كرامات" ميزند. كرامات زمان ما كه در اين كتابها و فيلمها و نوارها و سي. ديها به مردم عرضه ميشوند، مجموعهاي از خواب و خيال هستند كه جز سست كردن پايههاي اعتقادي مردم هيچ نقش ديگري ندارند. عدهاي از مداحان جامعه ما هم با همين خواب و خيالها سر مردم را گرم و بازار خود را شلوغ ميكنند و افراط كاريهاي آنها حتي داد مداحان واقعي و سابقهدار را نيز در آورده است. بگذريم از اينكه بعضي از همين مداحان نوظهور به خود اجازه ميدهند وارد سياست و مديريت شوند و به هر كس هرچه ميخواهند بگويند و حتي براي سرنوشت انتخابات نيز تعيين تكليف كنند! تقدس بخشيدنها، مطلق كردنها، هاله نور ترويج كردنها، قهرمان جلوه دادنها، حاشيه امن سازيها و حريمهاي كاذب قائل شدنهائي كه امروز در جامعه ما بشدت رواج يافته، عامل ديگري است كه زمينه را براي پذيرش خرافات و انحرافات فراهم ميكند. از عدهاي بله قربان گو كه موجوديت خود را در همين كارها جستجو ميكنند انتظاري غير از اين نيست كه تقدس ببخشند و كرامات بسازند و حريمهاي كاذب درست كنند، اما سؤال اينست كه چرا به اينان اجازه چنين كارهائي داده ميشود؟ در نظام جمهوري اسلامي كه قرار است جامعه براساس قانون و منطق و حق اداره شود، چه نيازي به كرامات و حريم سازيها و خواب و خيال داريم؟ خدا در قرآن كريم، دو بار با صراحت به پيامبر اكرم فرمان ميدهد به مردم اعلام كند او هم مثل همه يك انسان است "قل انما انا بشر مثلكم..." (كهف 110 و فصلت 6) و در موارد متعدد ديگر نيز در قالبهاي ديگر بر اين نكته تأكيد ميكند كه پيامبر اكرم و پيامبران نيز مانند شما انسان هستند. اين تكرارها براي اينست كه ما هم به خودمان بگوئيم با بقيه مردم تفاوتي نداريم و مبادا روزي به اين فكر بيافتيم كه تافتهاي جدابافته هستيم و اگر كسي خواست خلاف اين بگويد و بنويسد و عمل كند با او برخورد كنيم. وقتي چنين نكنيم، آشفته بازاري درست ميشود كه پيدايش سي. دي "ظهور بسيار نزديك است" نتيجه بسيار طبيعي آنست. جنگ نرم اينست، جنگي كه ريشه اعتقادات را ميزند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت سازي مانند اعتقاد به وجود مبارك امام زمان عليه السلام را تا اين اندازه كوچك و سست جلوه ميدهد و راه را براي دشمنان دين باز ميكند تا به اصول و بنيانهاي اعتقادي ما بتازند. در چنين شرايطي وقتي سي. دي "ظهور بسيار نزديك است" به عنوان يك پديده مشكل ساز در جامعه ما مطرح ميشود، ما حق نداريم كارگردان آن را سرزنش كنيم، ما بايد خودمان را سرزنش كنيم كه اجازه دادهايم ريشههاي پيدايش چنين انحرافاتي در سرزمين وجود اين مردم پا بگيرد. مبارزه با اين سي. دي، مبارزه با معلول است، با علتها بايد مبارزه كرد"
از خاتمه اینکه سالیان پیش بود که با یکی از زندانیان سیاسی آشنا شدم. وی تعریف می کرد که روزی در اداره ثبت کار داشتم که متوجه کارمند اداره ثبت آشکارا رشوه می گرفت تا کار انجام داد .در صورتی که بالای سرش این شعار نصب شده بود که در آن نوشته بود اشتباه مرا به حساب مکتب من نگذارید . عجیب است وقتی که اکنون مشخص و برجسته شده است که ماهی از سر گندیده شده نه ازدم آنگونه که بوی گندیده اش همه جا فرا گیر شده است . برای اینکه از رأس تا ذیل همه سطوح رژیم ضد بشری مدعی مذهبی را فساد و رشوه و تبعیض فرا گرفته است . چگونه است که هر مدعی با بازی کی بود کی بود من نمی نبودم تلاش می کند از خود سلب مسئولیت نماید تاوانمود کند مقصر آستین کت وی یا دیگری بوده است؟ بهرحال حاکمان تهران که در 32 سال گذشته ادامه ی قدرت و ثروت و غارتگری و عوامفریبی و جنگ افروزی شان زیر پرده ی دین بوده است . مشخص است که فاش شدن این ترفند دین فروشانه برای شان بسیار سهم مهلک و کشنده می باشد . لذا فراموش نشده است که با آنانی که خواهان حکومت سکولار و دمکراتیک هستند با چه شیوه های پرخاشگرایانه ی ضد انسانی رفتار شده است و چه اتهامات بس سنگین همراه با توهین و اتهامات به اینان زده شده است . ازسوی دیگر اگر ولی وقیح نا مشروع و آخوندهای مفتخور حکومتی مخالف رایج شدن خرافات و پخش سی دی ظهور نزدیک است می باشند . سئوال است که چرا گفته نشده است ادعای آخوند سعید ی در قم در مورد ولی وقیح که قابله ی وی گفته است موقع زایمان پس از تولد وی گفت یا علی که قابلمه گفت علی یارت ولی وقیح در این مورد سکوت کرده است . همچنین از قلم سرمقله نو یس هم اشاره به این مسأله نمودن افتاده است و لی در عوض یقه ی اطرافیان احمدی نژاد گرفته شده است؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900127/13900127_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی جمهوری اسلامی شنبه 27 فروردین ماه سال 1390
جنگ نرم اينست