"وارونه گویی همراه باپرونده سازی های زنجیره ای علیه ی مجاهدین اشرف از سوی منفور و بدنام ترین عناصر رژیم ضد بشری نامشروع ایران "

خوشرقصی و مأموریت جدید هابیلیان

به نظر می رسد که حاکمان رژیم ضدبشری ایران دریافتند که مالکی مزدور و خائن پس از مرتکب شدن جنایت جنگی علیه ی بشریت در کمپ اشرف چگونه زیر فشار داخلی ومنطقه ای وجهانی قرار گرفته وموقعیت وی آسیب پذیر شده است. لذا چون ریش ولی وقیح در این توطئه ی مشترک جنایت آمیز گیر است . مجبور است درر استای حمایت از نوری مالکی مزدور و خائن سناریوهای وارونه علیه ی مجاهدین ساخته و پرداخته شود . برای همین اکنون نوبت زائده ی دست ساز وزارت بد نام اطلاعات رسیده تا ایفای نقش و مأموریت اجرا کند . البته مزدور محمد جواد هاشمی نژاد و سایت هابیلیان وی خیلی سال است که در عراق مشغول مداخله گری و جاسوسی می باشد و همگام با عوامل نفوذی و خریداری شده ازسو ی مزدور وزارت بدنام اطلاعات در عراق پرونده و سناریو سازی علیه ی مجاهدان ساکن اشرف می کند . عنصر مزدور منفور و بدنام و مأمور بد نا وزارت اطلاعات جواد هاشمی نژاد که مضحکانه خودش را دبیر کل کانون هابیلیان یا جمع مزدوران و جاسوسان وابسته به وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشبیستی مذهبی ایران نامیده است . اکنون با وارد صحنه شدن و اجرای نقش کردنش که بعید نیست اعضایش بقول سخنگوی وزارت دفاع عراق جزو قاتلان آدم کشان حرفه ای تیر اندازان مهاجم به شبیخون زدن جنگی جنایت علیه ی بشریت کمپ اشرف بوده باشند . با اقدام مأموریت جدیدش که ادامه مأموریت های قبلی است که بدون شک بعنوان عوامل جنگ روانی تبلیغاتی هموار کردن این تهاجم ضد انسانی جنگی جنایت علیه ی بشریت به مجاهدان کمپ اشرف نقش داشته است . بنابراین در راستای پموج محکومیت های جهانی و پیگیری قضایی و حقوقی مجرمان این جنایت محرز علیه ی بشریت خامنه ای – مالکی که بعنوان مجرمان اصلی این جنایت محرز علیه ی بشریت است . باید کانون دست ساز و زائده ی بد نام وزارت بد نام اطلاعات هابیلیان هم بعنوان شریک جرم این جنایت علیه ی بشریت معرفی و زیر پیگرد قانونی قرار گیرد . همانگونه که جاسوس و خائن چند جانبه احمد چلبی و علی دباغ هم باید به این لیست افزوده گردد . زیرا که اینان بعنوان عضو سپاه قدس و مأموران نفوذی رژیم ضدبشری نا مشروع ایران نفوذی های درون دولت عراق هستند و کینه و دشمنی حیوانی خاصی نسبت به مجاهدین اشرف و اخراج و کشته شدن شان داشته و پیوسته روی این خواسته تأکید و تأئید کرده اند . بهر حال همینکه خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس اراجیف ساختگی مأمور و مزدور بد نام وزارت اطلاعات هابیلیان علیه ی مجاهدین اشرف را بازتاب داده است . اثبات کننده انکار ناپذیر بودن دخالت داشتن پاسداران و سپاه قدس در توطئه ی خائنانه ی مشترک خامنه ای – مالکی در تهاجم جنگی جنایت علیه ی بشریت کمپ مجاهدین است که موجب جان باختن 34 مجاهد و ربودن 6 مجاهد و 300 مجروح دیگر شده است .بهر حال اکنون مزدور کودن و وارونه گوی به حساب دبیر کل هابیلیان بدون توجه به تعداد ترور مخالفان ایرانی در برون مرز که در سالیان گذشته از سوی تروریست های اعزامی ومحلی وزارت د نام اطلاعات انجام شده است طوریکه رهبران ومسئولان بالای رژیم ضد بشری در دادگاه آلمان بدلیل ترور مخالفین متهم شدند و پرونده ی گشوده دارند . ازسوی دیگر پاسداران مدام از نوار مرزی خاک کردستان دست به اقدام تروریستی و آدم کشی و آدم ربایی در خاک عراق می زنند . از جمله ربودن 3 شهروند آمریکایی گروگان گرفته به اتهام جاسوسی در نوار مرز عراق می باشد . همچنین سابقه ی طولانی در لبنان و هم در ایران در ربودن و گروگان شهروندان کشور های اروپایی و حتی ژاپنی دارند که در راستای زد و بند های باج گیرانه ی پشت پرده است . اما این مزدور همچون خمینی شیاد که مدعی شد مجاهدین خودشان همدیگررا شکنجه می کنند تا نظام را به شکنجه کردن متهم نمایند . اکنون نیز وی ادعا کرده است که مجاهدین غیر مسلح خودشان درگیری را شروع کردند تا که ناراضیان شان اینگونه کشته شوند . همچنین همچون ولی وقیح همکاره برای دولت عراق وکشور های اروپایی خط و نشان کشیده و برای شان تعیین تکلیف کرده است که هم باید مجاهدین از عراق اخراج شوند. هم هیچ کشور اروپایی حق ندارد تا اینان را بپذیرند . چون برای شان موجب درد سر می شود . بنابراین آشکار اعتراف کرده و لو داده است که فتوای قتل عام مجاهدین همچون قتل عام زندانیان سال 67 کجا و چگونه صادر شده است .آنگونه که این اعتراف یک سند زنده انکار ناپذیر است که به وضوح ثابت می کند سر نخ و دلیل اصلی طرح توطئه ی مشترک تهاجم بربرمنشانه ی خامنه ای – مالکی از سوی قاتلان آدم کشان حرفه ای جنایت جنگی علیه ی بشریت به کمپ اشرف و قتل عام کردن مجاهدین کجا می باشد. بالاخره اینکه مزدور مأمور وزارت بد نام اطلاعات بیش از ابله و هالو وارونه گو تعداد کشته های کمپ اشرف را 3 تا نفر و بقیه ی مجهول الهویه اعلام کرده است و با ژست ضدیت با کشور های غربی نماینده ملت های شان شده و از دولت دست نشاند نوری مالکی از این تهاجم جنگی جنایت علیه ی بشریت به کمپ اشرف با تشکر کرده است. در نهایت مدعی شده دولت عراق دمکراتیک است که در کنار ملت عراق و سایر ملت های بی نام و نشان دیگر خواهان اخراج مجاهدین از عراق هستند.

بازگویی دو خاطره مرتبط با ثمره دادن و شکفتن خون های مبارزان راه آزادی و بهدر نرفتن شان

گزینه بر داری شده که پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری پیرامون میز گرد سیاسی رادیو فردا داده ودر بخش ستون خبر ویژه دروغ نامه ی کیهان بازتاب داده است . البته این گزارش به سبک بازجویی های زندان اوین و همکار مأمور وزارت بد نام دبیر کل کانون هابیلیان است که همراه با تحریف گری و سناریو سازی و وارونه گویی هایی است که کیفر خواست علیه ی متهمان صادر کرده است . اما در مورد بازتاب خون های بنا حق ریخته شده در کمپ مجاهدین اشرف که بدون شک موجب رادیکال تر شدن مبارزه علیه ی رژیم ضدبشری حاکم بر ایران خواهد شد وبر ادامه ی مبارزات شتاب می دهد. چون که توطئه ی مشترک خامنه ای – مالکی در روز جمعه 19 فروردین 90 که یک طرح تهاجم جنگی جنایت علیه ی بشریت است که علیه ی مجاهدین بی سلاح و دفاع تدارک دیده شد که جای هیچگونه انکار وتوجیه و طفره رفتن از پیآمد های این جنایت جنگی که آشکار ا جنایت علیه ی بشریت است برای مجرمان و قاتلان حرفه ای آدمکش وجود ندارد . اما در این مورد بی جا نیست که به بازگوئی خاطراتی از گذشته اشاره شود . حتماً هستند کسانی که به یاد دارند که پس از حماسه ی بهمن سال 49 سیاهکل و سال 50 بود که تصاویر چند تن از سایر چریک ها که فراری بودند بر در و دیوار های بر خی از اماکن دولتی از جمله کیوسک های راهنمایی شهرها نصب شده بود که برای دستگیر شان جایزه تعیین شده بود . از جمله یکی از این تصاویر مربوط به زنده یاد امیز پرویز پویان بود . پس از شناسایی و دستگیری اش بیاد دارم که در جمع محافل دانشجویی از وی نقل قول می شد که گفته است همینقدر که مردم دنبال چرا بروند که ما برای چه مبارزه کردیم و جان دادیم برای ما کافیست . از سوی دیگر در تابستان 54 بود که همکاری داشتم که اهل بیرجند و افسر وظیفه بود که می بایست تابستان بر ای ادامه آموزش نظامی به پادگان نظامی در تهران می رفت . دروسط تابستان بود که گویا یک فرصت مرخصی چند روزه برایش پیش آمده بود . تصمیم گرفته بود که به اتفاق دو افسر وظیفه ی دیگر که یکی اهل گناباد و دیگری اهل تبریز بود به شهر مکان مأموریت اش سفر کند . در مسیر راه به درب خانه ی همکار من می رود . وی نیز با من تماس گرفت و اطلاع داد که آماده شو که می خواهیم با دوستان جدید برویم به شهر مکان کارمان .سپس من به اینان وصل شدیم و با دو خود رو شبانه حرکت کردیم پس از رسیدن و آشنایی با مهمانا نان جدید سر صحبت باز شد . ناگفته نماند که اینان فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی آریا مهر یا شریف کنونی بودند . آنکه اهل تبریز بود از خاطرات چریک فدایی علیرضا نابدل و شهامت و دلیری هایش تعریف می کرد و می گفت که وی را از نزدیک می شناخته است. روزی موقع پخش اطلاعیه ی سازمانی در تهران مورد شلیک گلوله مأموران ساواک واقع می شود . سپس با اینکه مجروح بود دستگیر می شود. برای مداوا و اطلاعات گرفتن ساواک ، وی را در بیمارستان بستری می کند. آنگاه ادامه داد که چگونه در آن و ضعیتی که وی در بیمارستان بستری بود تصمیم به خودکشی می گیرد تا که اطلاعات ندهد . بنا براین خودش را از طبقه بالای بیمارستان به حیات پرتاب می کند. پس از چند سال دیگر برحسب اتفاق از یکی آشنایان غیر سیاسی شنیدم که گفت به مناسبتی با پلیسی آشنا شد که تعریف کرده است که یک شب مأمور کشیک بیمارستانی در تهران بوده که در اتاقی یک جوان قوی هیکل بستری بوده است که گلوله توی شکمش وی اصابت کرده ودر بیمارستان بستری بوده است . در یک لحظه متوجه می شود که این جوان از تخت بیمار ستان بر می خیزد و سیم های سرم وصل به شکم و بخلیه ها ی شکم خود را می کند . سپس بطرف وی هجوم می آورد و با کندن پاگون های سرشانه ی وی و هل دادنش بسوی پنچره ی اطاق طبقه ی بالای بیمارستان می رود ( درست به خاطر ندارم که طبقه چندم را گفت که وی در آنجا بستری بود ) آنگاه به سوی حیات بیمارستان می پرد . بهرحال شاهد بودیم که چگونه نتایج مبارزات فدایی و مجاهدین و سایر اقشار جامعه به خصوص مبارزات دانشجویان و دانشگاه ها و کارگران شرکت نفت در زمان شاه در 22 بهمن 57 منتهی به سقوط شاه شد . البته گرچه مسیر انقلاب و آرمان و اهداف مبارزان و مجاهدان و مردم منحرف شد و انقلاب ربوده شد و شرایط بدتر از گذشته شد آنگونه که یک پاسدار معلوم الحال شکنجه گر به نام شریعتمداری کپی دیگر ولی وقیح همکاره شده است و مدام تهدید و رجز و لغز خوانی می کند . ولی آنچه مسلم است و انکار شدنی نمی باشد که ادامه ی مبارزه و تسلیم نشدن مقابل غول ارتجاع هار از شیشه ی اعماق تاریخ بیرون زده شده است. البته هزینه ی بس سنگین برای این مبارزه پرداخت شده است . ولی به یمن رشد آگاهی اجتماعی و مقاومت و ایستادگی مجاهدان اشرف که منجر به تهاجم جنگی جنایت علیه ی بشریت است که نه اینکه خون های ریخته شده ی مجاهدان اشرف که بنا بر اعتراف سخنگوی وارت دفاع عراق قالان حرفه ای بوده اند که بطور عمد سر وسینه ی مجاهدان را نشانه گرفته وشلیک نمودند . می رود که نتیجه ی خون های ریخته شده ی بی گنا هان در شبیخون صبحگاهی دژخیمان و قاتلان حرفه ای که قتل عمد و جنایت جنگی علیه ی بشریت می باشد تبدیل به پیگیری مجرمان این جنایت و تشکیل دادگاه ین المللی برای محاکمه ی این مجرمان و محاکمه و مجازات شان شود. صد البته که مجرمان اصلی شان خامنه ای جانی و مالکی مزدور و خائن می باشند. در نهایت این رزم و تلاش خستگی ناپذیر بس پر هزینه منتهی به سقوط نوری مالکی و فرو پاشی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران خواهد شد.

هوشنگ بهداد

25 فروردین ماه سال 1390

سناريوي جديد منافقين در گفت‌وگوي فارس با دبيركل كانون هابيليان تشريح شد؛قرباني كردن معترضان تشكيلاتي آخرين ترفند منافقين براي حفظ لانه در عراق.خبرگزاري فارس: دبيركل كانون هابيليان از سناريوي جديد منافقين پرده برداشت و گفت: سازمان منافقين با از بين بردن افراد معترض داخل تشكيلات خود درصدد بهره‌برداري سياسي به نفع خود و ادامه فريبكاري‌ و مظلو‌نمايي‌ها براي حفظ حضور در عراق است.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9001250471

فلاكت سازمان تروريستي به روايت 3 منافق (خبر ويژه)

http://www.kayhannews.ir/900125/2.htm#other207