روزی نامه ی جمهوری اسلامی شنبه 3 اردیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه جمهوری " ملاحظاتي پيرامون مناسبات تهران – قاهره "

"ترس ناشی از بازتاب و ادامه ی این قیام ها ی منطقه بداخل ایران موجب شده است تا چنین تلاش شود که با دیده گرفتن ادعای مبارزه با آمریکا و تأکید کردن بر نابودی اسرائیل اما کوشش برای ایجاد بر قراری رابطه دیپلماتیک با مصر شود در صورتی که با هر دو کشور آمریکا و اسراییل رابطه ی نزدیک دارند"

با تلاش فشرده و گسترده ای که برای ایجاد رابطه با مصر می شود اکنون مشخص شده است که هدف از حذف و جراحی وزیر وزارت ترور و جاسوسی امور خارجه سابق منوچهر متکی که در سفر بسر می برد بطور نا گهانی عزل شد و یک عراقی چایگزین آن شد چه بوده است . یعنی معلوم شده تلاش برای ایجاد رابطه با مصر بوده است که در چند سال گذشته از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد این هدف پیگیری می شد . ولی بدلایل بر خی مسایل پشت پرده و مخالفت هایی که شد عملی نشد . اما اکنون به نظر می رسد که نتیجه ی آن اقدامات گذشته که به شکست منتهی شد با تعویض وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه دارد جواب می دهد و ثمره ی آن ببار می نشیند . موضوع مهم است که چرا ولی وقیح نا مشروع در این مورد سکوت کرده است و همچون خیز پاسدار گماشته احمدی نژاد برای استعفا و عزل آخوند طوطی صفت حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات برداشت . ولی وقیح در این مورد تلاش برای ایجاد رابطه با مصر می شود که حاصل سیاست بر کنار کردن نوچه ولی وقیح منوچهر متکی است اقدام مشابه نکرده است. در صورتی که اینگونه اقدامات همانگونه بطور مداوم سر مقاله نویس تأکید کرده است این موضع گیری در تضاد کامل با نظر خمینی شیاد در مورد مصر می باشد. بنا براین آین چنین موضع گیری های تناقض آمیز به وضوح اثبات می کند که ادامه ی سیاست دین ابزار و وسیله ی قدرت و ثروت و سرکوب و سانسور می باشد که موازی نظر خمینی شیاد است که اذعان کرد هر زمان احساس خطر کنم دستور می دهم تا نماز و حج و روزه تعطیل گردد. بهر حال مقاله نویس نکات تناقض آمیز و سئوال برانگیز تلاش وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه ی علی اکبر صالحی و پاسدار گماشته احمدی نژاد برای عادی سازی رابطه با مصر را این چنین ترسیم کرده است :

"براي تكميل زنجيره تحولات پيرامون مناسبات سياسي ايران و مصر لازم است به سفر اخير نماينده دائم ايران در سازمان ملل به قاهره نيز اشاره شود كه در نوع خود اقدامي نمادين براي نشان دادن تمايلات شديد تهران به برقراري رابطه با قاهره بوده است. اما مقامات رژيم قاهره همچنان به تكرار شروط قديمي براي از سرگيري روابط با تهران پرداخته‌اند و از جمله حذف نام شهيد خالد اسلامبولي عامل اعدام انقلابي سادات خائن از روي يك خيابان در تهران را همچنان خواستارند. تكرار همين خواسته نشان مي‌دهد عليرغم قيام پرخروش و عظيمي كه ملت بزرگ مصر براي تغيير شرايط جهنمي در اين سرزمين اسلامي به راه انداخته، رسوبات فكري و بقاياي رژيم منفور مبارك همچنان در صحنه سياسي مصر باقي است و در واقع چيز زيادي در ميدان عمل تغيير نكرده است. لابد مسئولان وزارت امور خارجه به ياد دارند كه در سالهاي گذشته يكبار رئيس‌جمهور در جريان سفر به امارات، در پاسخ به سؤال يك خبرنگار اظهار داشت ايران آماده است تا پايان وقت اداري همين امروز، سفارت خود را در قاهره افتتاح كند. اما تقريباً بلافاصله "احمد ابوالغيظ" وزير خارجه وقت رژيم كمپ ديويدي قاهره ضمن بي‌اعتنائي به اشتياق رئيس‌جمهور در اين زمينه تصريح نمود كه از سرگيري روابط دو كشور مستلزم تحقق شروطي است كه قابل چشم پوشي نيست. اين برخورد سرد رژيم قاهره در آن مقطع زماني قاعدتاً بايد به مسئولين اجرائي و سياستگذاران ما نشان مي‌داد كه اشتياق يكطرفه آنهم با چنين شروع و حركت بي‌مقدمه اي، به چنان واكنشي مي‌انجامد. هنوز هم اين شوراي نظامي دست نشانده مبارك است كه در حاكميت مصر قرار دارد و حرف اول و آخر را مي‌زند. هنوز هم اين مبارك است كه در شرم الشيخ مستقر شده و ستادي تشكيل داده و امور جاري را زير نظر دارد ولي براي مهار افكار عمومي ادعا مي‌شود گويا درحال محاكمه است و در بازجوئي‌ها تحت فشار است و گويا بيهوش گرديده و به بيمارستان منتقل شده است. حال آنكه هنوز هم در موقع جابجائي همانند گذشته "اسكورت" مي‌شود و در واقع چيزي تغيير نكرده و ثمرات مبارزه و قيام ملت سلحشور مصر همچنان "تثبيت نشده"، در معرض تهاجم همان باند نظامي گري دوران مبارك است. طبعاً سؤال جدي و منطقي اينست كه در مصر، چه تغييري رخ داده كه ما را براي فشردن دست مقامات رژيم كمپ ديويدي قاهره وسوسه مي‌كند؟ كساني ممكن است پاسخ دهند كه اوضاع در مصر دگرگون شده و همين بهترين علامت براي اثبات ضرورت گرايش ما به سمت و سوي مصر است. اما آيا واقعيت‌هاي عيني همين استنتاج نادرست را ثابت مي‌كند؟ اتفاقاً برعكس، تكرار خواسته‌هاي رژيم كمپ ديويدي و مشخصاً اصرار آنها برروي حذف نام شهيد خالد اسلامبولي از يكي از خيابان در تهران را بايد "ميزان الحراره" مناسبي براي سنجش وضعيت قاهره بدانيم و به اين جمع بندي برسيم كه تا خواسته‌هاي تكرار و يادآور اراده صهيونيستها ادامه دارد عملاً چيز زيادي در حاكميت مصر رخ نداده است. در نتيجه، شتاب ما براي از سرگيري مناسبات، بي‌معني است. بيم آن مي‌رود رژيم قاهره از آن استفاده ابزاري كند و به افكار عمومي مصر چنين وانمود سازد كه گويا ايران اسلامي در كنار رژيم قاهره با ساختار كنوني قرار گرفته و آنرا تأييد مي‌كند و همين امر باعث ترديد و دلسردي طرفداران نهضت جهاني اسلام در مصر و نهايتاً باعث تثبيت ساختار كنوني قدرت در قاهره شود كه در آن صورت بايد ما را نيز جزو "شركاي جرم" رژيم كمپ ديويدي مبارك ارزيابي نمود! اين، نكته‌ايست كه در طول سال‌هاي گذشته نيز موضوع بحث انگيزي ميان ما و وزارت امور خارجه بود و قيام مردم مصر نشان داد طرفداران از سرگيري رابطه با مصر اشتباه مي‌كردند. ما نبايد نقش و تاثير دلالهاي سياسي و كارچاق كن‌ها را ناديده بگيريم و از آنها رودست بخوريم. درك اين نكته چندان مشكل نيست كه اگر اوضاع مصر به تثبيت اوضاع گذشته منجر شود، قيام در مصر و در ساير كشورها به سردي مي‌گرايد و حتي نتايج معكوس مي‌دهد. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه "عمروموسي" دبيركل فعلي اتحاديه عرب و نامزد رياست جمهوري آينده، پيشاپيش "چك سفيد به صهيونيستها" داده و خودسرانه تعهد نموده است كه تمامي تعهدات رژيم وابسته مبارك به اشغالگران صهيونيست از جمله قرارداد ننگين و خفت بار كمپ ديويد را مي‌پذيرد و به رسميت مي‌شناسد. براي درك صحيح شرايط مصر و تصميم گيري دقيق درباره زمان مناسب از سرگيري روابط و هر اقدام ديگر، لازم است دفتر حفاظت منافع جمهوري اسلامي ايران در مصر تقويت شود. مسئولان وزارت امور خارجه بايد به اين نكته توجه كنند كه افراد ناموفقي كه در ماه‌هاي آخر عمر حكومت حسني مبارك درحالي كه در قاهره حضور داشتند به تهران اصرار مي‌كردند روابط خود را با رژيم مبارك گسترش دهد، اكنون نمي‌توانند شرايط مصر را درك كنند. جمهوري اسلامي ايران به افرادي در دفتر حفاظت منافع خود در قاهره نيازمند است كه عملكرد گذشته آنها نشان دهنده نظر صائبشان باشد."

در خاتمه اینکه با موضع گیری که سر مقاله نویس کرده است و وضعیت مصر و شروط یا شرط عادی شدن را ترسیم کرده است . گذشته از اینکه بر خلاف نظر صریح خمینی شیاد می باشد . از طرف دیگر نمایانگر موضع ضعف و زبونی سران رژیم منفور و نا مشروع ضد بشری آخوندی می باشد که تن به پیشنهاد و استقبال عادی شدن روابط با مصر داده است که مجددانه تأکید می شود که تمامی موضع گیری های حاکمان تهران تبلیغات تاکتیکی و عوامفریبانه می باشد که در راستای اهداف حذف رقبا و تلاش حفظ قدرت و انحصاری کردن و انباشت ثروت بوده است . آنگونه که گاهی مواقع این تاکتیک ها چرخش 180 درجه همراه داشته است . به خصوص اینکه جامعه در فصای انفجاری بسر می برد که هر اقدام و حرکتی می تواند منتهی به قیام سراسری گردد و پیوند نا گسستنی با قیام های ضد دیکتاتوری منطقه بزند که ادامه دار و گسترده شده است . طوریکه ی دامنه ی آن به سوریه و عراق رسیده است . چونکه سوریه هم پیمان و عراق حیات خلوت رژیم ضد بشری می باشد . بنا براین ترس ناشی از بازتاب و ادامه ی این قیام ها ی منطقه بداخل ایران موجب شده است تا چنین تلاش شود که با دیده گرفتن ادعای مبارزه با آمریکا و تأکید کردن بر نابودی اسرائیل اما کوشش برای ایجاد بر قراری رابطه دیپلماتیک با مصر شود در صورتی که با هر دو کشور آمریکا و اسراییل رابطه ی نزدیک دارند .

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900203/13900203_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی جمهوری اسلامی شنبه 3 اردیبهشت ماه سال 1389

ملاحظاتي پيرامون مناسبات تهران – قاهره