روزی نامه ی حکومتی سه شنبه 23 فروردین ماه سال 1390
"چگونه است اگر چنانچه کشوری یافت شود که متقابل بمثل کند . آنگاه گویی که مرتکب بزرگترین جرم و گناه شده است که مستوجب بدترین شیوه ی تهدید و توهین آمیز می باشد تا آنگونه تنبیه و مجازات شود تا دیگر به خود جرأت ندهد که مجدداً مرتکب این اشتباه شود؟"
چگونه است پس از 22 سال در شرایطی که طشت رسوایی حاکمان دین فروش و عو امفریب وارونه گوی ایران از بام بر زمین فتاده است و کورس رسوایی اش همه جا بلند شده است . طوری که ترفند و شگرد های وارونه گویی های حاکمان رژیم ضد بشری و پادو وجارچیانش رسوا و فاش شده است . ولی هنوز قلم بر دستان همچون سر مقاله نویس و سایر همتایان و خطابه خوانان نماز جماعات و همکاران مطبوعاتی و مسئولان نهاد های حکومتی همچنان سورنا را از در گشادش می نوازند و از موضع خود خوانده ی رهبر ام القرای جهان اسلام حق ویژه ی خود می دانند تا که از موضع سخنگو و نماینده ی ملت های کشور های همسایه و منطقه در امور داخلی شان مداخله گری نمایند. ولی اگر چنانچه کشوری یافت شود که متقابل بمثل کند . آنگاه گویی که مرتکب بزرگترین جرم و گناه کبیره شده است که مستوجب بدترین شیوه ی تهدید و توهین آمیز می باشد و باید آنگونه تنبیه و مجازات شود تا دیگر به خود جرأت ندهد که مجدداً مرتکب این اشتباه شود. برای همین اکنون پس از عربستان و بحرین گیر به کویت داده شده است که چرا سیاست اعزام جاسوس و خرابکاری در این کشور را فاش نموده است و چند جاسوس خرابکار تروریست پاسدار را اخراج کرده و برای برخی از عوامل نفوذی شان احکام اعدام صادر کرده است؟ بنا براین اکنون برای اینکه پاسخ کلنگی حوزوی - پاسداری و تهدید آمیز آشکار به کویت داده شود که چرا به سیاست مداخله گرایانه ی حاکمان تهران پاسخ داده شود که چرا هم انتقاد کرده و هم دست به اقدام مناسب متقابل به مثل زده است . سپس از موضع ضد آمریکایی و گوشزد نمودن تهدید های گذشته که با موشک های کرم ابریشم چینی انجام شده بود . اخطار کرده است که مقامات کویتی باید از تغییر و تحولات منطقه عبرت بگیرند و دست از رفتار گذشته و سر سپردگی به ایران بر دارند و باید وادار به تسلیم و لبیک گویی به خواست های رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران شوند و در آخر از موشع بازجویی و پرسشگری ووارونه ویی و کتمان کردن حقایق اینگونه مقامات کویتی مورد تهدید قرار داده است :
"بايد پرسيد چه عاملي باعث خشم و خروش و قيام در دنياي عرب شده و چرا ملتها با آغوش باز از هر حادثهاي استقبال ميكنند ولي حاضر نيستند اوضاع جهنمي گذشته و آن روابط پرننگ و نكبت گذشته با قدرتهاي شيطاني و اشغالگران صهيونيست را بپذيرند و همچنان شاهد ساكت خيانتهاي روزافزون دربارهاي خائن عرب باشند؟ تصادفي نيست كه برخي دربارهاي عرب از جمله عربستان و كويت مأموريت يافتهاند تا در آن واحد در 3 محور به تكرار نقشهاي گذشته روي آورند و شانس خود را امتحان كنند. 1 - سركوب وحشيانه و بيحد و مرز ملتهاي بپاخاسته به هر قيمت ممكن 2 - اظهار وابستگي و سرسپردگي به قدرتهاي شيطاني و درخواست رهنمود از غرب 3 - سمپاشي و جوسازي عليه نهضتهاي نوپاي منطقه و وارد كردن اتهام وابستگي به ايران به منظور فضاسازي منفي عليه ملتها و كسب مجوز سركوب قيامهاي مردمي ناگفته پيداست كه سرنخ تمامي تلاشها براي به زانو در آوردن ملتهاي مسلمان در اختيار جبهه دشمنان اسلام است و دربارهاي عرب فقط مجري دستورات بيگانه هستند. نقش كويت در اين ميان بيشتر است و شيوخ آل صباح در اجراي طرح ايران هراسي، بيش از ديگران خوشرقصي ميكنند. رفتار امروز كويت نشان ميدهد آل صباح لايق آنهمه گذشت ما نبودهاند. شايد لازم باشد به شيوخ كويت به صورت مناسبي فهمانده شود كه بايد حد و اندازه خود را بدانند و دريابند كه در خانه عنكبوت نشستهاند و در هم ريختن تارهاي تنيده در اطراف آنها كار مشكلي نيست. البته كويت يكبار ضرب شست كرم ابريشمهاي ايراني را چشيده و ضربات برق آساي ما را در اوج جنگ تحميلي تجربه كرده است و امروز نيز تكرار آن تجربهها ممكن است، اما توصيه به شيوخ كويت اينست كه خشم ما را امتحان نكنند كه از عواقبش ايمن نخواهند ماند. صداهاي مخالفي كه اين روزها از كويت به گوش ميرسد، هيچ نشاني از درك شرايط و تدبير را با خود به همراه ندارد و به فرياد مستانهاي شبيه است كه صاحب آن محاسبهاي از عوارض آن ندارد. عجيب است كه شيوخ كويت در خانه عنكبوتي عربده مستانه سر ميدهند و از سرنوشت خفت بار حسني مبارك و بن علي و قذافي و علي عبدالله صالح عبرت نميگيرند.از رفت و آمدهاي مكرر مقامات ارشد نظامي و سياسي آمريكا به منطقه در ماهها و هفتههاي اخير كاملاً مشخص است كه واشنگتن براي مهار كردن قيامهاي مردمي كشورهاي منطقه برنامه ريزي وسيعي كرده و تحريك شيوخ كويت عليه ايران نيز بخشي از اين برنامه هاست. اما شيوخ كويت بايد اين واقعيت را درك كنند كه دوران حاكميتهاي موروثي به پايان رسيده و اكنون نوبت آنست كه مردم بر سرنوشت خود حاكم باشند. از آمريكا نيز در اين ميان نه تنها كاري ساخته نيست بلكه ابرقدرتي خود آمريكا نيز درحال زوال است و براي نجات تاج و تخت اين شيوخ از آمريكا هم كاري بر نميآيد."
در خاتمه اینکه اکنون در شرایطی مقاله نویس دست به اینگونه موضع گیری توهین و تهدید آمیز اتهامی علیه ی مقامات کویتی زده است که مدعی شده کویت نه مستقل که وابسته به آمریکامی باشد و مقامات این کشور هیچ توجهی به تغییر و تحولات و بیدار ی ملت های منطقه ندارند . در صورتی که در منطقه هیچ کشوری وجود ندارد که فضای داخلی اش بیش از ایران منقبض و خفقان آمیزتر باشد . آنگونه که نه هیچ صدای معترض و مخالفی تحمل نمی شود ، بلکه باشدت تمام سرکوب می شود ، بلکه رهبران و مسئولان سابق کشور در حصر خانگی به سر می برند و زیر تیغ و فشار بدترین توهین و اتهامات قرار دارند . از طرف دیگر خیلی سال است حاکمان تهران از طریق افغانی ها و عراقی های پناهنده در دوران جنگ ایران و عراق یا اشغال نظامی این دو کشور به ایران پس از آموزش های نظامی در پاد گان های پاسداران بعنوان جاسوس یا مزدور اعزام به این دو کشور شدند تا دست به اقدامات تروریستی و اهداف خرابکارانه ناامن و بی ثبات کردن این دو کشور بزنند. همچنین مشابه ی همین سیاست در لبنان و فلسطین از طریق حزب الله لبنان و جهاد اسلامی و حماس علیه ی اسراییل به پیش برده شده است. همینطور بدلیل وحشتی که سر تا پای حاکمان رژیم ضد بشری از قیام های ضد دیکتاتوری منطقه فرا گرفته است . برای مانع شدن از سرایت و بازتاب آن بد اخل ایران سیاست تهدید و اعزام تروریست و مداخله گری در بحرین و عربستان و کویت در دستور کار قرار گرفته شده است. به خصوص اینکه از طیق نوری مالکی خائن ومزدور آلت دست حاکمان تهران بطور مشترک طرح شبیخون نیمه شبانه ی جنایت جنگی علیه ی بشریت علیه ی کمپ مجاهدین اشرف اجرا نمودند و دست به قتل عام مجاهدان و تخریب و غارتگری اشرف زدند که این اقدام جنایتکارانه ی ضد بشری موج محکومیت های منطقه ای و جهانی را در بر داشه است.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900122/13900122_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی سه شنبه 23 فروردین ماه سال 1390
اشغالگران عراق، باز هم اشتباه در محاسبه