روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 5 اردیبهشت ماه سل 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " اقتضاي بنيان مرصوص "

"سئوال است که این رژیم ضد بشر ی عوامفریب و دین فروش با لو رفتن همه شگرد های شیادانه ی تبلیغاتی دروغین اش که بر ضد خودش مبدل شده است . چگونه قادر است بازهم سیاه نمایی کند وبه بقای ننگین خودش ادامه دهد؟"

فراموش نشده است که چگونه در دوران 8 ساله ی خاتمی و مدعیان اصلاح طلبی روزی نبود که رسانه های خبری و مطبوعات وابسته به ولی وقیح نا مشروع که مدعی اصول گر ا هستند مسایل اقتصادی و امور معیشتی مردم محروم و رشد تورم و فقر و بیکاری را مطرح نکنند و سنگ محرومان را بر سینه نزنند و اشک تمساح برای شان نریزند و با نماینده ی ملت شدن ضمن همدردی و دلسوز شان شدن قول و وعده های اقتصادی داشتن برای شان ندهند . این سناریو را آنقدر مقابل تز گفتمان سیاسی نهادند تاکه بالاخره با رد صلاحیت نامزدان رقیب مدعی اصلاح طلبان از سوی شورای نگهبان آلت دست بازار مکاره ی هفتم به کنترل حامیان ولی وقیح و اصول گرایان در آمد و بازار ادعای کمدی تبدیل شدن ایران به ژاپن اسلامی خاورمیانه با چاشنی اقتصاد چینی داغ شد که از سوی هم منقلی ولی وقیح غلامعلی حداد عادل رئیس بازار مکاره ی هفتم و باند مافیایی غاتگر انگلیسی مؤتلفه مطرح و پیگیری می شد که در اصل هدف طرح کودتای چراغ خاموش پاسداران با حمایت ولی وقیح بود که در سوم تیر 84 با شعار تبلیغاتی عاشقان خدمت نه شیفتگان قدرت تدارک دیده شد . سپس بصورت کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 پیگیری و رقیب مدعی اصلاح طلبی نه اینکه از صحنه حذف شد ، بلکه مورد شدیدترین اتهامات وتوهین و اهانت و هتاکی واقع شدند . اما پس از رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد . نه دیگر موضوع اقتصادی و مشکلات مردم بطور دربست فراموش شد ، بلکه پاسدار گماشته احمدی نژاد مقابل حامیان اصول گرایان احمد توکلی و محمد رضا باهنر اعتراف نمود که به تئوری های اقتصادی باور ندارد. برای همین اکنون آنگونه پیرامون مسایل اقتصادی سانسور نهادینه شده حاکم شده است و کلامی از تورم و گرانی گفته نمی شود و رسانه ها خبری و مطبوعاتی وابسته به کودتا گران سکوت کرده اند که با ترکیب و تلفیق کردن عدم تهیه و تنظیم لایحه ی بودجه ی سال جاری که مترادف وعده های دروغین قول های تبلیغاتی اقتصادی بازار مکاره ی نهم شده است . اینگونه موجب اعتراض سر مقاله نویس شده است :

"بي‌مبالاتي‌هاي كم سابقه در عرصه اقتصادي، كه در روزها و هفته‌هاي اخير زندگي مردم را تحت تأثير خود قرار داده، سهم قابل ملاحظه‌اي را در پرونده‌هاي مطرح رسانه‌ها، اعم از رسانه ملي و رسانه‌هاي مكتوب و مجازي، و همينطور در تعاملات كلان مسئولان كشور به خود اختصاص نداده است. اگر بازتاب‌هاي خبري گران شدن غيرعادي اكثر ميوه‌ها و بعضي اقلام مصرفي روزمره مردم كه طبق گزارش‌هاي رسمي 25 درصد اعلام شده، و همينطور اخبار مربوط به گران شدن قريب الوقوع نان و نوسانات غيرعادي سكه و افزايش قيمت دلار را در كنار سهمي كه مسائل سياسي، اعم از داخلي و خارجي، در رسانه‌ها به ويژه رسانه ملي و اقدامات مسئولان به خود اختصاص داده‌اند قرار دهيم، آشكار خواهد شد آنچه به زندگي روزمره مردم مربوط مي‌شود تقريباً كم اهميت‌ترين مسائل است و آنچه به دعواهاي سياسي بر مي‌گردد، در درجه اول اهميت قرار دارد. چنين وضعيتي براي هر جامعه‌اي غيرقابل قبول است و براي جامعه‌اي كه با نظام اسلامي اداره مي‌شود غيرقابل قبول‌تر. شايد يكي از عوارض نزديك شدن به هر انتخاباتي همين باشد و اكنون در آستانه انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي قرار داريم و لابد بايد همه مردم خود را براي حادتر شدن شرايط سياسي، بالا گرفتن تنش‌ها و بي‌توجهي به مشكلات اقتصادي آماده كنند. اينكه مجلس شوراي اسلامي در روزهاي آغازين دومين ماه از سال 1390 هنوز نتوانسته لايحه بودجه را به صحن علني بياورد، امروز دغدغه مسئولان نيست، درحالي كه در دولت‌هاي گذشته، تكليف لايحه بودجه حدكثر تا نيمه اسفند ماه روشن مي‌شد و نه فقط مجلس بلكه شوراي نگهبان نيز نظر خود را مي‌داد و مصوبه مربوطه توسط رئيس مجلس به دولت ابلاغ مي‌شد و دستگاه‌ها به سراغ تنظيم امور مي‌رفتند. آيا موجب تأسف نيست كه در سالي كه عنوان "جهاد اقتصادي" گرفته است، تكليف لايحه بودجه كل كشور با فرا رسيدن دومين ماه سال هنوز روشن نيست؟"

همچنین سرمقاله نویس در ادامه به پیآمدهای حذف یارانه های اقتصادی اشاره کرده است که چگونه پس از گرد و خاک بر پا کردن محور این موضوع از سوی رسانه ها ، ولی اکنون در باغ سبزش تبدیل به خزان شده است . در صورتیکه با زهم رسانه ها در این مورد هم سکوت بر گزیده اند . همچنین سر مقاله نویس در دنباله به تبلیغات شعاری حکومتی پرداخته است که در رابطه با تبلیغغات انتخاباتی الکی قول به زودی صاحب خانه کردن بی خانمان هاو ریشه کن کردن بیکاری در کشور داده شده است . آنگاه نتیجه گیری کرده است که این چنین شعار زدگی تبلیغاتی تبدیل به خانه ی عنکبوتی سست و بی پایه و بنیان شده است:

در بخش هدفمندي يارانه‌ها به اعتراف دولتمردان، مردم و رسانه‌ها براي موفقيت اين طرح سنگ تمام گذاشتند و با مجريان طرح همراهي كردند. وعده‌هاي شيرين ارزان شدن اجناس در سال 90 كه در ماه‌هاي پاياني سال گذشته در چارچوب تشريح ثمرات اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها از زبان رئيس‌جمهور شنيده مي‌شد، اكنون نه تنها تحقق نيافته بلكه در موارد قابل توجهي برعكس شده است. تحقق نيافتن اين وعده‌ها امر مطلوبي نيست و همه مي‌خواهند مشكلات كاهش يابند و ريشه كن شوند، لكن آنچه در عمل رخ مي‌دهد چيز ديگري است. اين روزها باز هم شعارهاي مربوط به خانه‌دار شدن همه مردم ظرف دو سه سال آينده، ريشه كن شدن بي‌كاري و يك رقمي شدن نرخ تورم هر روز تكرار مي‌شود. اگر اين گمان منفي كه اينها همه شعارهاي انتخاباتي هستند را ناديده بگيريم و در نهايت خوش بيني به خودمان بقبولانيم كه دولتمردان ما عزم خود را جزم كرده‌اند به اين وعده‌ها عمل كنند، باز هم نمي‌توان چنين شعارهائي را با توجه به واقعيت‌هاي موجود، عملي دانست.تلاطم‌هاي فكري و عقيدتي هفته‌ها و ماه‌هاي اخير، كه البته ريشه در بي‌توجهي‌ها و غفلت‌هاي چند ساله دارد، بايد اين واقعيت را به ما بفهماند كه جامعه را نمي‌توان با شعار و سطحي نگري و سرگرم كردن‌ها اداره كرد و به پيش برد. اين شيوه اگر چند صباحي كارساز باشد و جواب بدهد، در دراز مدت، بسيار خطرناك است و به ضد خود تبديل مي‌شود، به ويژه آنكه اكنون دوران بيداري است و در چنين دوراني، هر بنائي كه با چنين مصالحي ساخته شود "خانه عنكبوتي" خواهد بود و "ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت".

در خاتمه اینکه عجیب رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی آشفته بازار در هم بر همی شده است آنگونه که اکنون بد جوری تق 32 ساله ی دین ابزار قدرت و وسیله ی انباشت ثروت شده در آمده است؟ همچنین چگونه بیش از همیشه گند قول های دروغین دادن یا عوامفریبی و وارونه گویی عمل کردن ها در آمده است . طوری که دیگر هیچگونه اعتباری برای مدعیان اصول گرایی باقی نمانده است که چندین سال متوالی تبلیغات علیه ی رقیب مدعی اصلاح طلبان می کردند و همه کاسه و کوزه ها را بر سر اینان می شکستند و آوار می کردند . آنچنانکه پس از اینکه بستر سازی حذف رقیب از طریق کودتا طراحی و فراهم شد . ولی اکنون شرایط آنگونه شده است که نه جای هیچگونه دفاع و توجیه گری برای کودتاگران وجود ندارد ، بلکه از زمان یک دست شدن رژیم کودتایی اکنون در راستای آنگونه شکاف عمیق طبقاتی نمایان شده و اختلافات و تضاد های درونی میان باند های مافیایی کودتاگر مدعی اصول گر برجسته و بروز کرده است که آشکارابه جان هم افتاده اند. آنگونه که ولی وقیح نا مشروع رو در رو یا مقابل پاسدار گماشته اش احمدی نژاد قرار گرفته است . چون مسأله ی انحصاری کردن قدرت و حفظ آن مطرح می باشد . از سوی دیگر نه اذعان شده که مردم و مطالبات شان فراموش شده اند ، بلکه اعتراف شده است که رسانه ها و مطبو عات وابسته به کودتا گران حتی پرداختن نوشتاری و خبری موضوعات اقتصادی و گرانی و پیآمدهای حذف یارانه های حکومتی و قول های داده شده بطور دربست سانسور می کنند. باا ین حساب هر چه زمان به سمت بر گزاری نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی نهم پیش می رود . ه دامنه ی تضاد و اختلافات بیشتر می شود . همه ابعاد وعده های دروغین دادن ها گسترده می شود . لذا سئوال است که این رژیم ضد بشر ی عوامفریب و دین فروش با لو رفتن همه شگرد های شیادانه ی تبلیغاتی دروغین اش که بر ضد خودش مبدل شده است . چگونه قادر است بازهم سیاه نمایی کند وبه بقای ننگین خودش ادامه دهد؟

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900205/13900205_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 5 اردیبهشت ماه سل 1390

اقتضاي بنيان مرصوص