"جنگ قورباغه های ابو عطا خوان بروایت سر بازجو حسین شریعتمداری"

در دفاع و حمایت از ولی وقیح و موضع گیری علیه ی پاسدار گماشته احمدی که محور عزل و ابقای آخوند حیدر مصلحی است که وزیر دکوری بد نام اطلاعات می باشد. اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری تبدیل به قورباغه ای شده است که در آب سربالا غزل ابو عطا می خواند. زیرا که دست به داستان سرایی و سناریو سازی جنگ قورباغه ها با دشمن زده و آن را از منظر خودش کالبد شکافی وتشریح نموده است و گفته که چگونه قورباغه ها ی ترسیده در برکه و تالاب و شیرجه رفتته اند.چونکه قورباغه ها تصورمی کردندکه تهاجم صف های متراکم سفید رنگ به اینان حرکت عكس كهكشان شيري در آب بوده است که با ميلياردها ميليارد ستاره بزرگتر از خورشيد و ميلياردها منظومه عظيم تر از منظومه شمسي همراه بودند . البته سربازجو پاسدار سربازجو با این سناریو حامیان پاسدار گماشته احمدی نژاد را در قد و قواره ی قور باغه ها ترسیم کرده است و کهکشان شیری و ... را جزو لشکر و حامیان ولی وقیح نامشروع تصویر نموده است که با هم در حل جنگ می باشند . البته علت جنگ میان این دو را ناشی از عزل و ابقای آخوند طوطی صفت بی اراده حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات دانسته است . بهر حال سربازجو شکنجه گر داستان نویس جنگ قورباغه ها با کهکشان و ستارگان راه شیری را این چنین شروع کرده است . آنگاه پس از مقدمه سازی این چنین مجبور شده است به اصل قضیه به پردازد"

"آن شب، قورباغه ها ديرتر از شب هاي ديگر به آبگير محل سكونت خود بازگشته بودند. گشت و گذار آنها در اطراف آبگير به درازا كشيده بود و حالا خسته و كوفته، براي پريدن به درون بركه آماده مي شدند. رئيس قورباغه ها، اما با نگراني دستور توقف داد. او درون بركه دشمن خارجي ديده بود! قورباغه هاي ديگر هم با اشاره او متوجه حضور دشمن شدند. لشگريان دشمن در يك صف منظم كه متراكم و سفيد رنگ به نظر مي رسيد درون بركه موضع گرفته بودند. رئيس قورباغه ها، افراد تحت امر خود را به صف كرد، ميمنه و ميسره... و با دستور او حمله آغاز شد، قورباغه ها به درون بركه پريدند و صداي شالاپ و شلوپ آنها آرامش شبانه بركه را برهم زد. ساعتي بعد، فرمانده قورباغه ها دستور پايان عمليات را صادر كرد. دشمن به طور كامل از بين رفته و كمترين اثري از آن در بركه ديده نمي شد!.... قورباغه ها نمي دانستند و شايد هنوز هم نمي دانند كه آنچه آن شب در بركه ديده بودند، عكس كهكشان شيري بود، با ميلياردها ميليارد ستاره بزرگتر از خورشيد و ميلياردها منظومه عظيم تر از منظومه شمسي ما...ماجراي بركناري وزير اطلاعات از سوي رئيس جمهور و ابقاي ايشان با حكم رهبر معظم انقلاب در طول عمر 32 ساله جمهوري اسلامي ايران نه اولين نمونه از اين دست، بوده است و نه احتمالا آخرين آنها خواهد بود. به قول رهبر معظم انقلاب در بيانات روز شنبه ايشان؛ «ما كه راجع به شخص قضاوت نمي كنيم؛ ما كار را، خط را، جهت گيري را ملاك و معيار قرار مي دهيم.و در ادامه تاكيد مي فرمايند كه ايشان بناي ورود به كارها و تصميم هاي دولت را ندارند- دقيقا مانند حضرت امام(ره)- و مي افزايند «مگر آنجايي كه احساس كنم يك مصلحتي دارد تفويت مي شود مثل اين كه در همين قضيه اخير- وزارت اطلاعات- اينجوري بود. انسان احساس مي كند يك مصلحت بزرگي دارد مورد غفلت قرار مي گيرد. خب، انسان وارد مي شود كه جلوي اين تفويت مصلحت را بگيرد. اين مسئله مهمي نيست. نظائرش هم اتفاق مي افتد. اما مخالفين، دشمنان بيروني، تريبون دارهاي بين المللي، بوق هاي تبليغاتي، از همين مسئله استفاده مي كنند براي اينكه فضاي تبليغاتي را شلوغ كنند»"

در ادامه سربازجو پاسدار سربازجو حسین شریعتمدری با کپی بر داری از گل آفتاب گردان که در مسیر تابش نور آفتاب حرکت می کند . وی نیز وابسته به مراکز قدرت وچشم دوخته به آن است . طوری که هر زمان احساس کند قدرتی که وی به آن آویزان شده ستاره اش در حال افول می باشد . برای اینکه موقعیت خود را حفظ کند . سریع با چرخش با دستمال ابریشمی یزدی بر دست تملق گوی و ستایشگری مشمئز کننده از قدرت بر تر می کند و علیه ی رقیب طرد و تضعیف شده که ستاره ی قدرتش در حال افول است با تجربه ی سیاست چماق و حلوا بر خورد و تیغ کشی می نماید . بنا براین بی جهت نیست که در روند شکاف بر جسته شده میان ولی وقیح و پاسدار گماشته احمدی پیرامون عزل و ابقای آخوند حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات با چاپلوسی و مدیحه سرایی از ولی وقیح و اثبات این موضوع که با بودن مترسک ولی وقیح نه قانون اعتبار دارد و نه مسئولین نهادهای حکومتی کاره ای می باشند . پس با تاکتیک توی سر پاسدار گماشته احمدی نژاد زدن و گردو بر توی دامانش انداختن چنین سناریوی جنگ قورباغه ها را دنبال و تشریح کرده است :

"بديهي است جناب احمدي نژاد اگرچه رئيس جمهوري مكتبي، مردمي، پاكدست، ساده زيست، پركار، شجاع و برخوردار از برخي خصوصيات ارزشي منحصربه فرد نيز هست ولي به يقين خود را معصوم و مبراي از خطا نمي داند- و نبايد بداند- بنابراين، اگر اين خطا در حد و اندازه يك تصميم خلاف مصلحت نظام و خطرآفرين باشد - كه مورد اخير اينگونه بوده است- رئيس جمهور محترم به حكم عقل و شرع بايستي به خاطر پيشگيري و ممانعت از وقوع آن پيشاني شكر به آستان ربوبي سائيده و از ژرفاي دل اين موهبت الهي را پاس بدارد و اساساً، يكي از بركات حضور ولي فقيه بر بلنداي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، هدايت به صراط مستقيم و نشان دادن «بايد»ها و «نبايد»ها براي رسيدن به قله هاي بلند رستگاري است اگر نسبت به حضور يك جريان انحرافي در كنار رئيس جمهور منتخب خود گلايه دارند، اين گلايه در حمايت واقعي از رئيس جمهور ريشه دارد و برخاسته از نگراني براي دولت ايشان است و پر واضح است كه علي رغم اين نگراني و گلايه، از پشتيباني رئيس جمهور منتخب خويش پا پس نمي كشند و عرصه را براي تاخت و تاز دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها خالي نمي گذارند"

در خاتمه اینکه سربازجو پاسدار شکنجه گر و سناریو پرداز وپرونده ساز و وارونه گوی که داستان سرایی پیرامون جنگ قورباغه ها با کهکشان ها کرده است . به امید اینکه با تحلیل و تفسیر های مدل بازجویی و تنظیم کیفرخواست زندان اوینی علیه ی قورباغه های خطا کار تا مجازات شوند . بدین طریق توانسته باشد ضمن تبیین و توجیه کردن موضع گیری مداخله گرایانه ی ولی وقیح در ابقا ی وزیر بد نام اطلاعات آخوند حیدر مصلحی که این اقدام مترادف نامه یا حکم حکومتی است . در صورتی که عزل کردن وزرای دولت جزو اختیارات قانونی رئیس جمهور می باشد . ولی چون این دخالت گری ولی وقیح بازتاب داخلی و منطقه ای و جهانی داشته است . اکنون سربازجو شریعتمداری در بستر جانبداری از اقدام ولی وقیح و ماستمالی کردن اقدام قانون شکنانه ی وی با پوشش مصلحت گرایی عمل پاسدار گماشته احمدی نژاد را خطا دانسته است و آنگونه سناریو سازی جنگ قورباغه ها کرده است که آمده زیر ابرو بر دارد . چشم کور کرده است . در اصل سناریوی پردازی جنگ قور باغه ی وی تبدیل به بازی کردن چیز بد بو با چوب و بوی گندش بیشتر در آوردن شده است . چونکه گفته می شود ننگ با رنگ پاک شدنی نیست.

هوشنگ بهداد

دروغ نامه ی کیهان 5 اردیبهشت ماه 1390

توهم قورباغه ها ! (نكته)
http://www.kayhannews.ir/900205/2.htm#other204