روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 23 تیر ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " براندازي آل سعود در دستور كار آمريكا "

سرمقاله نویس با نقل قول کردن از رفسنجانی که زمانی در خطبه ی نماز جمعه خود در تهران غربی ها را متهم کرده بود که مثل گاو تحلیل می دهند. اکنون مسئولان آمریکایی ها متهم گاو شدند .چونکه در مورد فاش کردن طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن از طریق باندهای مافیایی مواد مخدر مکزیکی تحلیل گاوی داده اند. عجیب تر اینکه اوباما رئیس جمهور آمریکا را هم سر آمد گاوان قلمداد کرده است "

داستان فاش شده طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا تبدیل به بحران مشکل ساز جدید شده است . برای اینکه این طرح نا موفق نه همچون ترور های گذشته نه پنهان ماند . نه اینکه امکان مانور تبلیغاتی تهدید کردن و تکذیب کردنش برای حاکمه ایران آسان می باشد . زیرا که حاکمان ایران انتظار امکان لو رفتن و آمادگی خنثی شدن بازتاب خبر را نداشتند . به خصوص اینکه این خبرسریع به خبر آنتنی روز جهانی شده است . بنابراین موجب واکنش های تکذیب از موضع فرار به جلو با سراسیمگی و دستپاچگی رهبر و سایر مسئولان رژیم ضد بشری قرون وسطایی شده است تا که بشود هرچه زود تر توپ وارد زمین دشمن بیگانه آمریکا شود . لذا اکنون نوبت مرثیه خوانی و تعزیه گردانی سر مقاله نویس پیرامون این موضوع رسیده است . در صورتی که وی بدفعات در سرمقالات خود در این روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی که همراه با تهدید و توهین حاکمان عربستان بوده است پادشاه عربستان را تهدید به بر اندازی کرده است . اما جالب است که اکنون طرح فاش شده سفیر عربستان در آمریکا را دروغی ترین دروغ خوانده است و با نقل قول کردن از رفسنجانی که زمانی در خطبه ی نماز جمعه خود در تهران غربی ها را متهم کرده بود که مثل گاو تحلیل می دهند. اکنون مسئولان آمریکایی ها متهم گاو شدند چونکه در مورد فاش کردن طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن از طریق باندهای مافیایی مواد مخدر مکزیکی تحلیل گاوی داده اند. عجیب تر اینکه اوباما رئیس جمهور آمریکا را هم سر آمد گاوان قلمداد کرده است. در صورتی که مشخص است که حاکمان ایران پیرامون ترور های مخالفین برون مرز با وجود اینکه برخی از تروریست های یا همکاران شان بازداشت و محاکمه و محکوم شدند ولی با این وجود پیوسته دخالت در ترورها را تکذیب کرده اند . بنا براین معلوم است که زیر بار این طرح فاش شده ی ترور سفیر عربستان هم نخواهند رفت و دلایل نخ نما شده ی گذشته باز سازی و تکرار می شود تا گفته شود سناریوی ساخته شده از سوی آمریکا برای عبور از بحران های داخلی و برون مرزی اش می باشد و ربط به تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا دا رد. به ویژه اینکه بر اساس ادعاهای مطرح شده گفته شده که آمریکادر شرایط بحرانی قرار دارد که می بایست از موضع فرافکنانه دست به تبلیغات وارونه تهدید آمیز و تحقیر آمیز بزند . اما با وجود گشوده بودن پرونده ی اقدامات تروریستی مخالفین و انفجاراتی و زیر تعقیب بودن مسئولان رده بالا ی رژیم تروریستی و فاشیستی مذهبی در آلمان و آرژانتین دگر بار ساده نیست که بازهم فرار به جلو تکذیب نمود. بهرحال سرمقاله نویس در این رابطه از موضع ضد آمریکایی و عربستانی و تحلیل های مشابه و تکراری گذشته که این یک توطئه ی مشترک و آل سعود علیه ی ایران وحتی علیه ی خود آل سعود می باشد که از 3 سو زیر فشار است تلاش مذبوحانه برای عدم نقش در این ترور حاکمان ایران کرده است ومدعی شده که نوعی اختلافات درون عربستان و تسویه حساب است و محور آن چنین تحلیل و تفسیر وتئوریزه داده است :

عليرغم تبليغات فراواني كه دولت آمريكا و رسانه‌هاي همسو با آن به راه انداخته اند، دروغ‌ترين دروغي كه تا امروز شنيده شده، همين شايعه طرح ترور سفير عربستان به دستور جمهوري اسلامي ايران است. در يكي از سال‌هاي دهه 60 آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در تشريح ناتواني غربي‌ها از فهم و درك مسائل ايران گفته بودند: "غربي‌ها مثل گاو تحليل مي‌كنند". از آن سال‌ها تاكنون هرچه زمان مي‌گذرد، درستي اين سخن بيشتر آشكار مي‌شود. آمريكائي‌هائي كه به "اوباما" مشورت مي‌دهند، به نظر مي‌رسد در اين نوع تحليل كردن سرآمد هستند! هيچ معلوم نيست ترتيب دهندگان اين نمايش تبليغاتي به اين سؤال فكر كرده‌اند كه جمهوري اسلامي ايران براي ترور يك مهره دون پايه عربستان سعودي، آنهم در آمريكا، به خودش زحمت بدهد و آنهمه ضررهاي احتمالي را به جان بخرد تا به چه هدفي برسد و چه چيزي به دست بياورد؟ اين آقاي سفير، تا پايان مسئوليت سفير قبلي، كه يكي از شاهزادگان سعودي بود، يك كارمند معمولي سفارت عربستان در آمريكا بود. شاهزاده سعودي، قرباني رقابت‌هاي درون خانواده حاكم شد و به عربستان برگشت و اين كارمند معمولي در كشاكش آن دعوا به سفارت گمارده شد تا رقابت خانوادگي بر سر لقمه چرب سفارت بار ديگر مشكل ساز نشود. كدام عقل حساب گر حكم مي‌كند يك كارمند معمولي كه كمترين تأثيري در معادلات سياسي كشورها ندارد ترور شود؟ در شرايط كنوني، آمريكا به چند دليل نيازمند خوراك تبليغاتي چرب و نرمي عليه جمهوري اسلامي ايران است و ماجراي ساختگي ترور سفير عربستان در آمريكا نيز به همين نياز تبليغاتي مربوط مي‌شود. اول آنكه "اوباما" در داخل آمريكا به شدت درحال از دست دادن آراء‌ مردم است و براي انتخابات رياست جمهوري كه در آبان ماه سال آينده برگزار خواهد شد از هم اكنون به كارهاي تبليغاتي نيازمند است. او اين تبليغات را از چند ماه قبل و با ترور "اسامه بن لادن" شروع كرد و با كشتن "انورالعولقي" رئيس القاعده در يمن ادامه داد. اعلام صريح اين نكته كه اين قتل‌ها به دستور شخص اوباما صورت گرفته به اين دليل است كه او مي‌خواهد خود را قهرمان مبارزه با تروريسم معرفي كند. اين شگرد در مورد بن لادن و العولقي شايد جواب بدهد ولي در مورد ماجراي ساختگي طرح ترور سفير عربستان توسط ايران بايد گفت از مصاديق اين ضرب‌المثل است كه "دزد ناشي به كاهدان مي‌زند". اوباما بايد اعتراف كند كه در اين فقره انصافاً ناشي گري كرده و شكست خورده است. اين دروغ را حتي در داخل آمريكا هم كسي نپذيرفته و صاحبنظران آمريكائي چنين شگردي را به تمسخر گرفته‌اند. دوم آنكه آمريكا در منطقه خاورميانه اين روزها به دليل اوج گرفتن انقلاب‌هاي مردمي دچار سردرگمي و دردسرهاي فراوان است. براي دولتمردان آمريكائي، اين يك گرفتاري مضاعف است كه علاوه بر دست و پا زدن در باتلاق افغانستان و عراق، با از دست دادن مهره‌هاي دست آموز خود در مصر و تونس و ليبي و يمن نيز مواجه شود و مشاهده كند كه انقلاب‌هاي مردمي درحال گسترش به ساير كشورهاي منطقه نيز هستند. اين انقلاب‌ها، كاري‌ترين ضربه را به آمريكا و رژيم صهيونيستي وارد كرده‌اند و به همين دليل سران اين دو رژيم، اكنون خود را بازندگان اصلي اين رويداد مهم مي‌دانند. در چنين شرايطي، بسيار طبيعي است كه دولتمردان آمريكائي براي جلوگيري از خسران بيشتر و براي حفظ موجوديت رژيم صهيونيستي به هر ترفندي متوسل شوند. آنها تصور مي‌كنند با وارد كردن تهمت طرح ترور سفير عربستان سعودي به جمهوري اسلامي ايران، مي‌توانند چهره ايران را مخدوش كنند و ملت‌هاي منطقه را از الگو گرفتن از مردم ايران منصرف نمايند. اينهم بخشي از همان "تحليل‌هاي گاوي" است كه همواره دولتمردان غربي را در گمراهي شان نگهداشته و هرگز نتوانسته‌اند واقعيت‌هاي جامعه اسلامي را درك كنند. آنها از اين واقعيت غافلند كه ملت‌هاي منطقه بيدار شده و راه خود را پيدا كرده‌اند و با اين قبيل توطئه‌هاي نخ نما شده از راهي كه انتخاب كرده‌اند بر نخواهند گشت. و سوم آنكه دولتمردان آمريكائي، ايجاد يك جنگ تبليغاتي و اگر بتوانند به راه انداختن يك درگيري نظامي ميان عربستان و ايران را در برنامه خود دارند. انتخاب اين روزها براي كليد زدن اين توطئه تبليغاتي نيز با توجه به موسم حج، اقدامي حساب شده است. پادشاه عربستان، براي آنكه همچون ساير كشورهاي عربي گرفتار انقلاب نشود، به اصلاحاتي از قبيل پذيرش حق رأي براي زنان روي آورده است. اين قبيل اقدامات در كشوري مثل عربستان با فضاي بسته‌اي كه دارد، عكس العمل شديدي پديد آورده بطوري كه شيخ عبدالمجيد اللحيان، رئيس علماي سلفي عربستان، در بي‌سابقه‌ترين انتقادها عليه آل سعود و شخص ملك عبدالله گفته است: "ما به عنوان شيوخ سلفي، تصميم ملك عبدالله در مورد دادن حق رأي و شركت در انتخابات مجلس و شوراي شهر به زنان سعودي را به شدت محكوم مي‌كنيم. ملك عبدالله اعلام كرده كه با شيوخ و اعضاي هيأت العلما براي گرفتن اين تصميم مشورت كرده اما من اعلام مي‌كنم اين ادعا دروغ است. چنين تصميمي فقط نظر پادشاه است و هيچ ربطي به شيوخ سلفي ندارد. زيرا ما حضور زنان در فعاليت‌هاي عمومي را حرام مي‌دانيم. من هم مثل مردم، سخنان پادشاه را از تلويزيون شنيدم و معتقدم ملك عبدالله با وضع اين قوانين جديد، ديگر صلاحيت حكومت بر عربستان سعودي را ندارد زيرا او در برابر فشارهاي سياسي كوتاه آمده و تسليم نظر طرفداران اين قوانين شده و من خودم را بهترين فرد براي دردست گرفتن زمام حكومت در عربستان ميدانم." بدين ترتيب، اكنون آل سعود از سه طرف تحت فشار قرار دارد؛ سلفي‌ها، طرفداران حقوق مدني و انقلابيون شرقيه. در چنين وضعيتي، كشاندن آل سعود به يك درگيري جديد آنهم با كشور قدرتمندي همچون جمهوري اسلامي ايران، فقط مي‌تواند يك توطئه عليه آل سعود باشد. آيا آمريكا با اين اقدام درصدد ساقط كردن آل سعود و به قدرت رساندن مهره‌هاي جديد خود در عربستان است؟ اين احتمال وجود دارد كه حزب دموكرات آمريكا با اين محاسبه كه تاريخ مصرف آل سعود به پايان رسيده، قصد دارد مهره‌هاي جديدي را در عربستان به قدرت برساند تا اين كشور نفت خيز را در كوران حوادث سريع انقلاب‌هاي منطقه از دست ندهد."
در خاتمه اینکه با کارنامه و سوابقی که رژیم بانک دار تروریست جهانی در 33 ساله گذشته در داخل و خارج از کشور دارد که مکمل آن رکور دار اول جهانی محکومیت نقض حقوق بشر می باشد .آنگونه که جنایاتی که حاکمان ایران در زمینه ی ادامه ی جنگ ایران و عراق و قتل عام زندانیان سیاسی مرتکب شده اند . اسناد محرز علیه ی بشریت است که به دلیل سیاست چوب حراج زدن بر منابع و ذخایر کشور و باج دادن های کلان که همراه با سیاست جنگ افروزی و بحران آفرینی با آدم ربایی و گروگان گیری اتباع کشور های خارجی و تهدید و ترور و جنگ افروزی بوده که به پیش برده شده است .اما اگرچه با سیاست مماشات گرایانه غرب موجب شده است که نقض مستمر حقوق بشر در داخل خارج و سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه مانع از قطع روابط و اتخاذ تصمیمات جدی از سوی غرب شود تا مانع از ادامه ی این سیاست حاکمان ایران شود . ولی دلیل نمی شود که اهمیت تروریستی و اهداف پلید ضد انسانی حاکمان ایران انکار کردنی ونادیده گرفته شدنی باشد. بنابراین فاش شدن طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا که از موضع فرار به جلو اعتراف شده ارزش ترور ندارد یا اگر قرار باشد ترور کنیم ملک عبدالله را تکرار می کنیم که خود تأیید مضاعف بر ماهیت تروریستی بودن با اهداف پلید تروریستی حاکمان ایران می باشد . یا اینکه چرا باید از مافیای مواد مخدر مکزیکی برای ترور استفاده شود؟ یا اینکه چرا باید در آمریکا این ترور انجام گیرد که معمولاً از سوی لابی های ایرانی و غیر ایرانی مقیم آمریکا و حامیان همسوی شان در ایران مطرح می شود ؟ یک سیاست لو رفته ونخ نما شده ای می باشد که تاریخچه ی 33 ساله دارد که در مورد هر آدم ربایی و شکنجه و مثله و سلاخی کردن و یا ترور های برون مرز از سوی حاکمان ایران بشدت تکذیب شده است . اکنون نیز الگوی این تجربیات در سنفونی جدید انکار کردن در مورد طرح ترور فاش شده سفیر عربستان نواخته وتکرار ورله می شودکه نه موضوع جدیدی است ونه اینکه قابل ماستمالی کردن و بدون پرداخت هزینه است تا که بشود از آن به آسانی عبور کرد.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900723/13900723_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 23 تیر ماه سال 1390

براندازي آل سعود در دستور كار آمريكا