روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " آمريكا؛ عراق بازگشت به نقطه صفر"
" با سفید پرونده مداخله گرایانه ی رژیم ضد بشری در عراق ، در متقابل آمریکاو ایاد علاوی و العراقیه مقصر نا امنی و بحران در عراق متهم شده اند"
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " آمريكا؛ عراق بازگشت به نقطه صفر"
" با سفید پرونده مداخله گرایانه ی رژیم ضد بشری در عراق ، در متقابل آمریکاو ایاد علاوی و العراقیه مقصر نا امنی و بحران در عراق متهم شده اند"
سرمقاله نویس برای اینکه اثبات کند که چگونه ادعای دشمنی یا مبارزه با آمریکا دارای منافع و مزایای گوناگون است و این سیاست به خصوص در عراق کار برد دارد . همچنین برای فاش نمودن این موضوع که عراق تا چه اندازه حیات خلوت حاکمان تهران می باشد و ادامه ی این وضعیت جنبه ی حیاتی برای حاکمان تهران دارد . همچنین برای نشان دادن میزان نفوذ و سیاست مداخله گری در عراق که چقدر می باشد و در راستای اهداف مشخص می باشد . ضمن اینکه برای برجسته نمودن این واقعیت که نقش مستقیم دخالت گری در عدم تعیین نخست وزیر جدید در عراق از سوی حاکمان تهران چه میزان است . مشروط بر اینکه برای اثبات رفع ابهام که ضریب دشمنی با نیروهای ملی عراق چه میزان است که مخالف مداخله گری رژیم ضد بشری آخوندی در عراق هستند. به خصوص اینکه زیر بار تحمیل کردن دو باره نخست وزیر شدن نوری مالکی به نخست وزیر عراق نمی روند؟ بنا براین اینان متهم به مهرههاي ذلت پذير عراقي در ساختار قدرت شده اند، چونکه طبق تحلیل و نظرسرمقاله نویس معیار افتخار و اقتدار و اراده و استقلال یعنی سر سپردگی کامل به بیت جماران و پاسداران کودتا گر داشتن و زیر نفوذ عوامل رژیم ضد بشری در عراق همچون سپاه قدس و دیپلمات تروریست محمد حسن کاظمی قمی قرار گرفتن شان استد تا از ترکش تهدید وتوهین و اهانت در امان بمانند. بهر حال اکنون که داستان شهرام امیری جاسوس دو جانبه پیش آمده است و خبر دو عمل انتحاری انتقامی واکنشی در مسجد جامع زاهدان که منتهی به کشته و زخمی شدن صدها پاسدار شد آنتنی شده است. البته آمریکا عامل و مقصر قلمداد شده است . در مجموع موجب شده تا که سرمقاله نویس بهانه ی مناسب برای زیر سئوال بردن ومتهم کردن آمریکا به مداخله گری در امور داخلی عراق وجود داشته باشد تا که نقش مداخله گرایانه ی رژیم ضد بشری در عراق توجیه شود که به شیوه های گوناگون دنبال می شود و شامل اقدام های تروریستی و انفجاری و ربودن و مثله کردن همراه با داشتن زندان های مخفی و بمب گذاری های کنار جاده ای می شود که منجر به ناامن و بی ثبات کردن عراق و کشته و مجروح شدن مردم محروم و بیگناه عراقی و باتلاق شدن این کشور شده است .تا آنجا که ادامه ی این سیاست و جنایت آمیز دخالت گری در امور داخلی عراق تهدید و کشتن نظامیان آمریکائی و تکرار اینکه نظامیان آمریکائیان باید از عراق بروند تا که پاسداران این خلع را پر کند در بر می گیرد . بهر صورت سرمقاله نویس برای پیشبرد اهداف ترسیم شده در عراق برای متهم کردن عراق و نیروهای ملی عراق مخالف دخالت گری رژیم ضد بشری در عراق اینگونه تحلیل با ادعای وارونه کرده است:
"تحركات سياسي آشكار و نهان آمريكا براي اعمال فشار بر مراكز سياسي و مقامات ارشد عراقي به منظور تحميل ديدگاههاي واشنگتن ابعاد گستردهاي به خود گرفته است. سفر "جوزف بايدن" معاون رئيسجمهور آمريكا بهمراه طيف وسيعي از رايزنيها و مذاكرات پشت پرده و پيام رسانيهاي تحكم آميز، تماماً با اين هدف و انگيزه صورت گرفته كه مهرههاي ذلت پذير عراقي در ساختار قدرت، زمينههاي ارتقاء پيدا كنند و بيش از آنچه در چارچوب انتخابات عليرغم دستكاريهاي انجام شده به آنها تعلق گرفته، نصيب آنها شود. در چارچوب همين رايزنيهاي مداخله گرانه، واشنگتن درصدد به قدرت رسانيدن مجدد "اياد علاوي" رئيس فهرست "العراقيه" در عراق است ولي تاكنون توفيق در اين زمينه نيافته است. هدف آنست كه اياد علاوي به نخست وزيري برسد، نوري المالكي رئيسجمهور شود و عمار حكيم نيز به رياست مجلس برسد. در اين زمينه چند نكته وجود دارد. اول آنكه عليرغم برگزاري انتخابات، اين آمريكاست كه نه تنها نخستوزير بلكه ساير رئوس قدرت را تعيين ميكند! نكته دوم آنكه كليديترين مقام عراقي نخستوزير اين كشور است كه اين پست در اختيار يك مهره آمريكائي قرار ميگيرد و بقيه نيز به صورت طفيلي در اختيار ديگران خواهد بود كه "نطفه يك بحران بي پايان" در عراق شكل خواهد گرفت. روند تحولات عراق بويژه انتخابات اخير نشان داد كه آمريكا پس از سالها اشغالگري، همچنان "در نقطه صفر" قرار دارد و به همين دليل آمريكا اصرار دارد كه همچنان در عراق باقي بماند!
درادامه سرمقاله نویس برای سفید کردن پرونده ی ننگین مداخله گری رژیم ضد بشری به خصوص سپاه قدس درعراق که هدف بی ثبات و ناامن کردن عراق است . زیراکه در راستای سیاست باج گیری و چانه زنی پروژه ی هسته ای می باشد . بنابراین با پاک کردن صورت مسئله برای مخالفت کردن یا ایجاد مانع ناشی از اینکه ایاد علاوی نخست وزیرعراق نشود و همچنان نوری مالکی نخست و زیر عراق گردد .زیرا که اعتراف کرده است بقیه پست ها همچون رئیس جمهوری و رئیس مجلس بودن درعراق تشریفاتی می باشد . لذا در مسیر پیگیری اهداف مشخص اینگونه آمریکا و حزب بعث و شورای بیداری در عراق مسئول بمب گذاری و اقدامات تروریستی و نا امنی در عراق متهم شده اندتا که مانع از خروج نظامیان آمریکا ازعراق شوند:
":موضوع مهم ديگر در همين زمينه، نقش سفارت آمريكا در تشكيل گروههاي موسوم به "شوراي بيداري"است كه با محوريت بعثيها به سازماندهي عناصر آشوبگر پرداخته و با مسلح كردن آنها، در واقع يك شبكه به اصطلاح امنيتي موازي ارتش و پليس عراق ايجاد كرده كه دقيقاً در جهت تامين اهداف تروريستي عمل ميكند. طبعاً سئوال جدي اينست كه چرا آن تب و تاب ديروز به اين گستاخيها تبديل شده است. اين سئوال دو پاسخ روشن دارد. نخست آنكه اصولاً برنامه ريز و تصميم گيرنده در اين زمينه دمكراتها نيستند و شخص اوباما در اين زمينه كمترين نقش و جايگاهي ندارد و اين "رابرت گيتس" وزير دفاع و بقاياي تيم نومحافظه كاران حاكم بر پنتاگون و ارتش آمريكا هستند كه تصميم سازي ميكنند. نكته دوم به شكست تمامي طرحهاي واشنگتن در عراق براي روي كار آوردن تدريجي "بعثي ها" و ناتواني در واگذاري قدرت به عناصر مورد نظر آمريكا در بغداد باز ميگردد كه واشنگتن با احساس تلخكامي در آن زمينه سعي دارد با ابقاي حضور نظامي خود در عراق، زمينههاي تحقق اهدافش در دراز مدت را فراهم سازد.. اصرار مقامات آمريكائي بر اين امر نشان ميدهد كه واشنگتن خود را ناچار ميبيند كه يكبار ديگر از "نقطه صفر" شروع كند تا بلكه زمينههاي مورد انتظار در عراق فراهم گردد اقدامات مداخله گرانه اخير آمريكا براي اعمال فشار بر عراقيها و تحميل مهرههاي ذلت پذيري همچون "اياد علاوي" دقيقاً با اين هدف و ا نگيزه صورت ميگيرد كه آبهاي رفته را به جوي باز گرداند و تا سر حد امكان زمينههاي اجراي طرحهاي واشنگتن فراهم گردد. چرا كه واشنگتن با تلخكامي احساس ميكند كه عليرغم آنهمه جنايت و كشتار، هنوز هم هيچ يك از طرحهاي آمريكا در عراق و خاورميانه به طور كامل محقق نشده و زمينهاي هم براي پيروزي وجود ندارد. اصرار آمريكا براي ادامه حضور براي 10 سال ديگر، با همين هدف مطرح شده تا بلكه واشنگتن بتواند به كمك مهرههاي خود، شكستهاي چندين ساله را جبران كند"
در خاتمه اینکه اولاً پرسش است که چگونه است که هیچگونه نامی از رژیم ضد بشری و نقش مداخله گری اش در عراق از سوی سرمقاله نویس برده نشده است ؟ ضمن اینکه از سوی چه مرجع عراقی به به امثال اینگونه قلم بر دستان مجوز داده شده است تا که بعنوان نماینده ی مردم عراق و سخنگوی دولت عراق قلم فرسائی و اجرای وظیفه کند؟ دوما ً اینکه اگر چنانچه کاسه ای بر زیر نیم کاسه نمی باشد و بیت جماران و پاسداران بطور گسترده در امو ر داخلی عراق مداخله گری نمی کنند و اهداف خاص خود رادنبال و از آن دفاع نمی کنند . برای چه در میان کشور های همسایه ی عراق تنها این رژیم ضد بشری حاکم بر ایران است که از موضع کاتولیک تر از پاپ یا دایه ی مهربانتر ازمادر در امور داخلی عراق دخالت می کند و وانمود می کند که خیلی دلسوز مردم عراق و نگران امنیت این کشور و مضطرب از عدم ترک نظامیان آمریکا از عراق هست ؟ در صورتیکه تجربه ی عملکرد 32 ساله ی اینان در ایران آنگونه وحشتناک است که نه اینکه در ایران نو جوانان اعدام می شوند و زنان سگسار می گردند ، بلکه رقیب مغلوب که زمانی درقدرت بود اکنون با همان شیوه ی متهم شدن مواجه هستند که ایاد علاوی و لیست ائتلاف العراقیه در عراق با آن مواجه هستند . سوماً: از سوی دیگر آنگونه حاکمان رژیم ضد بشری ظلم وجنایت به اقلیت های قومی و مذهبی در ایران مرتکب شده اند که اکنون شاهد می باشیم چگونه در زاهدان بلوچ ها برای انتقام گرفتن از پاسداران دو نفر مجبور به دواو طلب عملیات انتحاری شده اند؟ اکنون پرسش است با وجود تجربه ای که مردم عراق اشراف کامل از زمان اشغال نظامی عراق دارند که سرا ن رژیم ضد بشری با پاسداران و عوامل شان در عراق چگونه با مردم عراق و این کشور فتار کرده اند؟ یا اینکه چگونه قبل از بر گزاری انتخابات پارلمان عراق از سوی پاسداران اشغال چاه نفت جزیره فکه ی عراق اشغال نظامی شد . یا اینکه هم زمان که نوار مرز کردستان عراق روزانه گلوله باران می شود .مسیر رود خانه و آب هم برروی بخش دیگر از مرز نشینان عراقی مسدود می شود . مهمتر اینکه از طریق کردستان عراق بصور کاروانی تانکر های نفت عراق بطور قاچاق روزانه وارد خاک ایران می شود . لذا چطور ممکن است که حاکمان تهران و امثال این قلم بر دستان مقاله نویس می توانند
"تحركات سياسي آشكار و نهان آمريكا براي اعمال فشار بر مراكز سياسي و مقامات ارشد عراقي به منظور تحميل ديدگاههاي واشنگتن ابعاد گستردهاي به خود گرفته است. سفر "جوزف بايدن" معاون رئيسجمهور آمريكا بهمراه طيف وسيعي از رايزنيها و مذاكرات پشت پرده و پيام رسانيهاي تحكم آميز، تماماً با اين هدف و انگيزه صورت گرفته كه مهرههاي ذلت پذير عراقي در ساختار قدرت، زمينههاي ارتقاء پيدا كنند و بيش از آنچه در چارچوب انتخابات عليرغم دستكاريهاي انجام شده به آنها تعلق گرفته، نصيب آنها شود. در چارچوب همين رايزنيهاي مداخله گرانه، واشنگتن درصدد به قدرت رسانيدن مجدد "اياد علاوي" رئيس فهرست "العراقيه" در عراق است ولي تاكنون توفيق در اين زمينه نيافته است. هدف آنست كه اياد علاوي به نخست وزيري برسد، نوري المالكي رئيسجمهور شود و عمار حكيم نيز به رياست مجلس برسد. در اين زمينه چند نكته وجود دارد. اول آنكه عليرغم برگزاري انتخابات، اين آمريكاست كه نه تنها نخستوزير بلكه ساير رئوس قدرت را تعيين ميكند! نكته دوم آنكه كليديترين مقام عراقي نخستوزير اين كشور است كه اين پست در اختيار يك مهره آمريكائي قرار ميگيرد و بقيه نيز به صورت طفيلي در اختيار ديگران خواهد بود كه "نطفه يك بحران بي پايان" در عراق شكل خواهد گرفت. روند تحولات عراق بويژه انتخابات اخير نشان داد كه آمريكا پس از سالها اشغالگري، همچنان "در نقطه صفر" قرار دارد و به همين دليل آمريكا اصرار دارد كه همچنان در عراق باقي بماند!
درادامه سرمقاله نویس برای سفید کردن پرونده ی ننگین مداخله گری رژیم ضد بشری به خصوص سپاه قدس درعراق که هدف بی ثبات و ناامن کردن عراق است . زیراکه در راستای سیاست باج گیری و چانه زنی پروژه ی هسته ای می باشد . بنابراین با پاک کردن صورت مسئله برای مخالفت کردن یا ایجاد مانع ناشی از اینکه ایاد علاوی نخست وزیرعراق نشود و همچنان نوری مالکی نخست و زیر عراق گردد .زیرا که اعتراف کرده است بقیه پست ها همچون رئیس جمهوری و رئیس مجلس بودن درعراق تشریفاتی می باشد . لذا در مسیر پیگیری اهداف مشخص اینگونه آمریکا و حزب بعث و شورای بیداری در عراق مسئول بمب گذاری و اقدامات تروریستی و نا امنی در عراق متهم شده اندتا که مانع از خروج نظامیان آمریکا ازعراق شوند:
":موضوع مهم ديگر در همين زمينه، نقش سفارت آمريكا در تشكيل گروههاي موسوم به "شوراي بيداري"است كه با محوريت بعثيها به سازماندهي عناصر آشوبگر پرداخته و با مسلح كردن آنها، در واقع يك شبكه به اصطلاح امنيتي موازي ارتش و پليس عراق ايجاد كرده كه دقيقاً در جهت تامين اهداف تروريستي عمل ميكند. طبعاً سئوال جدي اينست كه چرا آن تب و تاب ديروز به اين گستاخيها تبديل شده است. اين سئوال دو پاسخ روشن دارد. نخست آنكه اصولاً برنامه ريز و تصميم گيرنده در اين زمينه دمكراتها نيستند و شخص اوباما در اين زمينه كمترين نقش و جايگاهي ندارد و اين "رابرت گيتس" وزير دفاع و بقاياي تيم نومحافظه كاران حاكم بر پنتاگون و ارتش آمريكا هستند كه تصميم سازي ميكنند. نكته دوم به شكست تمامي طرحهاي واشنگتن در عراق براي روي كار آوردن تدريجي "بعثي ها" و ناتواني در واگذاري قدرت به عناصر مورد نظر آمريكا در بغداد باز ميگردد كه واشنگتن با احساس تلخكامي در آن زمينه سعي دارد با ابقاي حضور نظامي خود در عراق، زمينههاي تحقق اهدافش در دراز مدت را فراهم سازد.. اصرار مقامات آمريكائي بر اين امر نشان ميدهد كه واشنگتن خود را ناچار ميبيند كه يكبار ديگر از "نقطه صفر" شروع كند تا بلكه زمينههاي مورد انتظار در عراق فراهم گردد اقدامات مداخله گرانه اخير آمريكا براي اعمال فشار بر عراقيها و تحميل مهرههاي ذلت پذيري همچون "اياد علاوي" دقيقاً با اين هدف و ا نگيزه صورت ميگيرد كه آبهاي رفته را به جوي باز گرداند و تا سر حد امكان زمينههاي اجراي طرحهاي واشنگتن فراهم گردد. چرا كه واشنگتن با تلخكامي احساس ميكند كه عليرغم آنهمه جنايت و كشتار، هنوز هم هيچ يك از طرحهاي آمريكا در عراق و خاورميانه به طور كامل محقق نشده و زمينهاي هم براي پيروزي وجود ندارد. اصرار آمريكا براي ادامه حضور براي 10 سال ديگر، با همين هدف مطرح شده تا بلكه واشنگتن بتواند به كمك مهرههاي خود، شكستهاي چندين ساله را جبران كند"
در خاتمه اینکه اولاً پرسش است که چگونه است که هیچگونه نامی از رژیم ضد بشری و نقش مداخله گری اش در عراق از سوی سرمقاله نویس برده نشده است ؟ ضمن اینکه از سوی چه مرجع عراقی به به امثال اینگونه قلم بر دستان مجوز داده شده است تا که بعنوان نماینده ی مردم عراق و سخنگوی دولت عراق قلم فرسائی و اجرای وظیفه کند؟ دوما ً اینکه اگر چنانچه کاسه ای بر زیر نیم کاسه نمی باشد و بیت جماران و پاسداران بطور گسترده در امو ر داخلی عراق مداخله گری نمی کنند و اهداف خاص خود رادنبال و از آن دفاع نمی کنند . برای چه در میان کشور های همسایه ی عراق تنها این رژیم ضد بشری حاکم بر ایران است که از موضع کاتولیک تر از پاپ یا دایه ی مهربانتر ازمادر در امور داخلی عراق دخالت می کند و وانمود می کند که خیلی دلسوز مردم عراق و نگران امنیت این کشور و مضطرب از عدم ترک نظامیان آمریکا از عراق هست ؟ در صورتیکه تجربه ی عملکرد 32 ساله ی اینان در ایران آنگونه وحشتناک است که نه اینکه در ایران نو جوانان اعدام می شوند و زنان سگسار می گردند ، بلکه رقیب مغلوب که زمانی درقدرت بود اکنون با همان شیوه ی متهم شدن مواجه هستند که ایاد علاوی و لیست ائتلاف العراقیه در عراق با آن مواجه هستند . سوماً: از سوی دیگر آنگونه حاکمان رژیم ضد بشری ظلم وجنایت به اقلیت های قومی و مذهبی در ایران مرتکب شده اند که اکنون شاهد می باشیم چگونه در زاهدان بلوچ ها برای انتقام گرفتن از پاسداران دو نفر مجبور به دواو طلب عملیات انتحاری شده اند؟ اکنون پرسش است با وجود تجربه ای که مردم عراق اشراف کامل از زمان اشغال نظامی عراق دارند که سرا ن رژیم ضد بشری با پاسداران و عوامل شان در عراق چگونه با مردم عراق و این کشور فتار کرده اند؟ یا اینکه چگونه قبل از بر گزاری انتخابات پارلمان عراق از سوی پاسداران اشغال چاه نفت جزیره فکه ی عراق اشغال نظامی شد . یا اینکه هم زمان که نوار مرز کردستان عراق روزانه گلوله باران می شود .مسیر رود خانه و آب هم برروی بخش دیگر از مرز نشینان عراقی مسدود می شود . مهمتر اینکه از طریق کردستان عراق بصور کاروانی تانکر های نفت عراق بطور قاچاق روزانه وارد خاک ایران می شود . لذا چطور ممکن است که حاکمان تهران و امثال این قلم بر دستان مقاله نویس می توانند
دوستدار مردم عراق و خواهان امنیت و آرامش در عراق باشند؟
رهوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890427/13890427_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389
آمريكا؛ عراق بازگشت به نقطه صفر
.
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890427/13890427_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389
آمريكا؛ عراق بازگشت به نقطه صفر
.