روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 6 مرداد ماه 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی " مهدويت و روحانيت" قسمت دوم و پایانی
"چرا گفته نمی شود که چرا نتیجه ی 32 سال حکومت دینی، منتهی به رشد خرافات وموهومات شده است؟!"
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی " مهدويت و روحانيت" قسمت دوم و پایانی
"چرا گفته نمی شود که چرا نتیجه ی 32 سال حکومت دینی، منتهی به رشد خرافات وموهومات شده است؟!"
اکنون مخالفان خمینی شیاد که اوایل انقلاب خمینی شیاداینان را حامیان مرفهین بی درد اسلام آمریکائی خطاب می کرد چون از طریق کودتای خزنده و علنی قدر ت راقبضه نموده اند. طوریکه ادعای پیروان واقعی خمیی شیاد را دارند و زیر نام وی پیروان ویاران سابق وی را از قدرت و حتی صحنه ی سیاسی حذف نموده اند و هرروز هم اتهام جدید آلودگی ووابستگی به دشمن بیگانه به اینان می زنند تا جائیکه سر مقاله نویس جرأت نمی کند بطور آشکار از اینان نام ببرد .زیرا که ناچار است که این سنگر گرفتگان زیر ادعای مهدویت را بعنوان مروجان موهومات و ترویج دهندگان خواب و خیال و خرافات معارف دینی معرفی نماید و فاش کند که اینان مأموریت دارند که ضربه زدن به نظام را دنبال کنند که دشمن با تهاجم علنی از جمله تهاجم نظامی قادر به انجام آن نمی باشد . آنگاه نتیجه گیری کرده بهمین دلیل است که رسالت تاریخی آخوند های حکومتی حوزوی می باشد که می بایست وارد صحنه شوند . بهر صورت ضمن اثبات ارتجاعی بودن اندیشه پیروان و افکار مرتجع خمینی شیاد با وجود اینکه پس از انقلاب قدرت در اختیار خمینی وحامیان وی بود .ولی مشخص نیست اگر چنانچه هدف تبدیل کردن دین به ابزار برای کسب قدرت و انباشت ثروت نبود و رقابت میان رقبای در گیر جنگ باند و جناح ها برای قبضه ی قدرت و حذف رقیب و انحصاری کردنش هدف نبوده است . پس چرا گفته نمی شود که دلیل اینکه بقول خودشان خرافات و موهوم پرستان توانسته اند قدرت را از چنگ حامیان خمینی شیاد در آورند و اینان را از صحنه حذف کنند چه بوده است؟ آنهم با وجود اینکه سر مقاله نویس از صحیفه ی خمینی شیاد نقل قول کرده که وی در سال 67 نسبت به خطر قدرت گیری اینان هشدار داده بود؟ بنابراین مگر امکان دارد که وقتی رهبر شیاد بنیانگذار رژیم ضد بشری خودش دجال و عوامفریب و دروغگو ومرتجع و فرصت طلب و قدرت پرست بود .آنگونه که همه وعده و قول های داده شده اش به مردم وارونه بود . همانگونه که قول داده بود روحانیون وارد قدرت نمی شوند . همه حتی مار کسیست ها آزاد هستند . یا اینکه پول نفت با و آب و برق و مسکن مجانی به مردم داده می شود و محرو مان و پا بر هنگان صاحب حکومت می گردند . یا اقتصاد مال خر است و مردم برای ارزان شدن خربزه انقلاب نکردند . تا اینکه جنگ خانمان بر انداز را موهبت الهی نامید . بدتر اینکه در زمان جنگ چپ و راست، نظامیان عراقی امام زمان های قلابی در جبهه ی جنگ دستگیر می کرد ند . پس از همان زمان خرافات و رشد آن وجود داشت. لذا اگر چنانچه خود خمینی شیاد مبتکر عوامفریبی و مبلغ و رشد خرافات در جامعه نبود. چگونه امکان داشت زمینه ی خرافات آنگونه اوج بگیرد که گذشته از اینکه هرروز امام زمان های قلابی جدید کشف و باز داشت می شوند . از سوی دیگر هنوز فراموش نشده است که چگونه آخوند هفت خط مشکینی رئیس مجمع خبر گان آخوندی سابق در خطبه های نماز جمعه های قم امام زمانی می خواند وگزارش ازلیست پاسداران امضا و تضمین شده ی پاسداران برای مجلس یا بازار مکاره ی هفتم می داد. آنهم قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات معرفی می کرد که نتیجه ی اینگونه گزارشات دروغین منجر به این وضعیت فعلی رشد همه گیر شدن خرافات شده است که شاهد بودیم که چطوری گزارش شد در جلوی صحنه امام رضا سگ تواب و گریان زانو زده بود که با پتو از سوی خادمان بدرون صحن حرم برده شد. یا پاسدار گماشته احمد نژاد در حالت نورانی در سازمان ملل آنگونه از روی نوشته سخنرانی نمود که همه را آنچنان خواب کرد که قادر بر هم زدن مژگان چشمان خود شان نبودند . همینطور مگر ادعا نکرد که موقع صرف غذا یک بشقاب اضافی بر سر سفره می گذارد چونکه میزبان امام زمان بر سر سفره می باشد . اخیراً که جایزه تعیین کرده است برای مطرح کردن بهتر ین سئوال که هرکس امام زمان را دید. خوب سئوال است که حامی این پاسدار گماشته احمدی نژاد کیست؟ مگر جز رهبر لوطی جماران و پاسداران کودتا گر می باشند؟ بنابراین معلوم نیست که برای سرمقاله نویس چرا تلاش کرده که وانمود کند چاقو باید دسته ی خودش را ببرد . برای اینکه می خواهد وارونه گوئی اش را جا بی اندازد که گویا رهبر جماران و آخوندهای دیگر خرافه پرست نیستند : بهر حال سرمقاله نویس حاصل 32 سال حکومت مذهبی فاشیستی که منجر به رشد خرافات و موهومات شده و باپوشش مهدویت دنبال می شود را این چنین تشریح و تحلیل کرده و هشدار و اخطار داده است:
. آنها توسل به موهومات و خرافات و ترويج خواب و خيال را به عنوان معارف ديني در ميان مردم ابزار مناسبي براي رسيدن به هدف شوم خود يافتند و هرچه توانستند به آن دامن زدند و ميزنند و ما اكنون در اين مرحله قرار داريم، مرحلهاي كه روحانيت دقيقاً در همينجاست كه بايد به رسالت تاريخي خود براي صيانت دين از دستبردها عمل نمايد. بزرگان ديگر به ويژه رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقليد نيز در موارد متعدد نسبت به ترويج موهومات و خرافات هشدارهاي لازم را دادند، اما متأسفانه بدنه روحانيت به وظيفه خود در اين زمينه عمل نكرد. از روحانيت اين انتظار وجود داشت و دارد كه در برابر عناصر بي سوادي كه ساده دلي و قلب پاك مردم متدين را جولانگاه مطالب بي پايه و خرافي و خواب و خيالها قرار ميدهند و معارف دين را به سخره ميگيرند بايستند و به اين قبيل افراد، چه در كسوت مداح و چه در كسوت منبري، اجازه ورود به اين عرصه را ندهند. از نظام مقدس جمهوري اسلامي انتظار اين بود كه با سطحي نگري ها، موهومات، خرافات و چوب حراج زدن به معارف ارزشمند مكتب پرافتخار مهدويت مقابلهاي جدي كند و روحانيت كه وظيفه صيانت اين مكتب را برعهده دارد و در طول 14 قرن گذشته نيز با تحمل رنجهاي زياد به اين وظيفه خطير عمل كرده در صف اول اين مقابله قرار داشته باشد. متأسفانه اكنون شاهد سوءاستفاده شديد سوداگران از اين متاع معنوي هستيم و هر روز ميبينيم كه مكتب پرافتخار اهل بيت عليهم السلام و معارف شيعه در نهايت بي رحمي و حتي با حمايتهاي رسانهاي به وسيلهاي براي دكانداري اين عناصر تبديل شده و مجالس جشن و عزاداري به محافل ترويج قشريترين مطالب تبديل گرديده است. وقتي به گردانندگان اين مجالس تذكر داده ميشود كه چرا به چنين وضعيت تأسف باري روي آورده اند، به بهانه تكراري و نخ نما شده "جذب جوانان" متوسل ميشوند درحالي كه خود ميدانند جوانان را با خرافات و موهومات نميتوان به عناصر ثابت قدمي در عرصه ايمان و تقوا تبديل كرد. محصولات چنين مجالس و محافل بي محتوائي، بيدهائي خواهند بود كه به هر بادي ميلرزند و هر جريان سودجوئي ميتواند براي اهداف پليد خود از آنها استفاده كند. آفت ديگري كه به جان معارف ديني به ويژه مهدويت افتاده، شغل جديدي است در تهران و شهرستانها با پيدايش خانم جلسهايهاي حرفهاي تأسيس گرديده است، افراد بي سوادي كه به ترويج خرافات مشغولند و كيسههاي خود را با پول زنهاي پولداري كه شوهرانشان با چپاول كردن مردم به ثروتهاي بادآورده رسيدهاند و اين ولخرجيها بخشي از شئون آنها شده، پر ميكنند. سالها قبل درباره اين اشرافيت جديد كه با رنگ و لعاب ديني درحال سر بر آوردن از ميان لايههاي مذهبي كشور بود هشدار داديم و گفتيم كه اين پديده خطرناك درحال خالي كردن محافل مذهبي از محتواي مبارزاتي و انقلابي و تبديل كردن آن به محافل نقالي و گسترش خرافات است. اكنون هر هفته يا گاهي هر روز از گوشه و كنار كشور يك مدعي پيدا ميشود كه خود را رابط ميان امام زمان عليه السلام و مردم معرفي ميكند و متأسفانه عدهاي جاهل نيز دور او جمع ميشوند و حلقههاي مريد و مرادي تشكيل ميدهند. اين پديده خطرناك متأسفانه اكنون جامعه شيعه را تهديد ميكند و آنرا از محتواي اعتراض و مبارزه و ا نقلاب خالي ميكند و به سرعت به طرف پوچي و خرافات و بي تفاوتي به پيش ميبرد. اين، خطري است كه امام خميني در اواسط دهه 60 آنرا احساس كردند و حتي در وصيت نامه خود آنرا يادآور شدند، آنجا كه تأكيد كردند: به همين دليل، روحانيت بايد در برابر اين خطر احساس مسئوليت كند، مسير اين حركت انحرافي را سد نمايد و مسير صحيح را نشان دهد و با برنامه ريزي دقيق و پيگيري و نظارت، تا رفع كامل خطر از پا ننشيند و با توجه به تجربه تلخ، بار ديگر اجازه تكرار چنين وضعيتي را ندهد "
در خاتمه اینکه آن زمان که خمینی شیاد بدون اینکه قانون اساسی از طریق مجلس مؤسسان تهیه و تصویب شود شتاب زده نوع حکومت جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و بیش را در همه پرسی مورد نظر خود تحمیل نمود. چون ماهیت آخوند های شیاد و مرتجع در قدرت آزمون نشده بودپس درک اهداف پشت پرده برای همگان ساده نبود . به جز عده ای همچون شادروان آیت الله طالقانی که مخالف حکومت دینی بود. زیرا که ایشان اعلام خطر کرد و گفت که حکومت دینی بدترین نوع حکومتی استبدادی است . بهر حال با وجود آینکه 32 سال پیش فریاد زده شد آخوند های حلقه زده بر گرد خمینی شیاد که چشم به قبضه کردن قدرت دوخته اند مرتجعین دین فروشانی می باشند که دین را فقط ابزار قدرت و ثروت خود کرده همچنین با ترفند ادعای مبارزه با آمریکا و شیطان بزرگ دین راتبدیل به ابزار سانسور و سرکوب و خفقان تبدیل کرده اند و اتهام به دیگران زدن و منافق و محارب و مرتد و کافر نامیدن شان صرفاً بهانه و توطئه برای حذف فیزیکی مخالفان و محو کردن دگر اندیشان و منتقدان از صحنه ی قدرت و رقابت می باشد . اما اکنون در ادامه ی جنگ قدرت و ثروت آنچنان ادامه یافته که نوبت تسویه ی داخلی و درونی رسیده است که زیر چتر سنگر مشترک دین ابرازی و خرافاتی باطرح کودتا اجرا شده است . بهر حال گویا 32 سال نیاز به زمان بود تا که همچون سر مقاله نویس به این واقعیت پی ببرد که آنچه زیر پرده ی دین و دینمداری د نبال شده چیزی جز خرافات و موهومات و رشد آن نبوده است . برای همین آنگونه وحشت زده شده که به وضوح احساس خطر کرده که زیر پوشش مهدویت دنبال می شود که برای کنترل رشد مهار خرافات و خرافه پرستان هشدار داده است . در نهایت از آخوند های حوزوی خواسته است که نمی بایست مقابل خرافه پرستان حاکم خاموش باشند و سکوت اختیارنمایند .
. آنها توسل به موهومات و خرافات و ترويج خواب و خيال را به عنوان معارف ديني در ميان مردم ابزار مناسبي براي رسيدن به هدف شوم خود يافتند و هرچه توانستند به آن دامن زدند و ميزنند و ما اكنون در اين مرحله قرار داريم، مرحلهاي كه روحانيت دقيقاً در همينجاست كه بايد به رسالت تاريخي خود براي صيانت دين از دستبردها عمل نمايد. بزرگان ديگر به ويژه رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقليد نيز در موارد متعدد نسبت به ترويج موهومات و خرافات هشدارهاي لازم را دادند، اما متأسفانه بدنه روحانيت به وظيفه خود در اين زمينه عمل نكرد. از روحانيت اين انتظار وجود داشت و دارد كه در برابر عناصر بي سوادي كه ساده دلي و قلب پاك مردم متدين را جولانگاه مطالب بي پايه و خرافي و خواب و خيالها قرار ميدهند و معارف دين را به سخره ميگيرند بايستند و به اين قبيل افراد، چه در كسوت مداح و چه در كسوت منبري، اجازه ورود به اين عرصه را ندهند. از نظام مقدس جمهوري اسلامي انتظار اين بود كه با سطحي نگري ها، موهومات، خرافات و چوب حراج زدن به معارف ارزشمند مكتب پرافتخار مهدويت مقابلهاي جدي كند و روحانيت كه وظيفه صيانت اين مكتب را برعهده دارد و در طول 14 قرن گذشته نيز با تحمل رنجهاي زياد به اين وظيفه خطير عمل كرده در صف اول اين مقابله قرار داشته باشد. متأسفانه اكنون شاهد سوءاستفاده شديد سوداگران از اين متاع معنوي هستيم و هر روز ميبينيم كه مكتب پرافتخار اهل بيت عليهم السلام و معارف شيعه در نهايت بي رحمي و حتي با حمايتهاي رسانهاي به وسيلهاي براي دكانداري اين عناصر تبديل شده و مجالس جشن و عزاداري به محافل ترويج قشريترين مطالب تبديل گرديده است. وقتي به گردانندگان اين مجالس تذكر داده ميشود كه چرا به چنين وضعيت تأسف باري روي آورده اند، به بهانه تكراري و نخ نما شده "جذب جوانان" متوسل ميشوند درحالي كه خود ميدانند جوانان را با خرافات و موهومات نميتوان به عناصر ثابت قدمي در عرصه ايمان و تقوا تبديل كرد. محصولات چنين مجالس و محافل بي محتوائي، بيدهائي خواهند بود كه به هر بادي ميلرزند و هر جريان سودجوئي ميتواند براي اهداف پليد خود از آنها استفاده كند. آفت ديگري كه به جان معارف ديني به ويژه مهدويت افتاده، شغل جديدي است در تهران و شهرستانها با پيدايش خانم جلسهايهاي حرفهاي تأسيس گرديده است، افراد بي سوادي كه به ترويج خرافات مشغولند و كيسههاي خود را با پول زنهاي پولداري كه شوهرانشان با چپاول كردن مردم به ثروتهاي بادآورده رسيدهاند و اين ولخرجيها بخشي از شئون آنها شده، پر ميكنند. سالها قبل درباره اين اشرافيت جديد كه با رنگ و لعاب ديني درحال سر بر آوردن از ميان لايههاي مذهبي كشور بود هشدار داديم و گفتيم كه اين پديده خطرناك درحال خالي كردن محافل مذهبي از محتواي مبارزاتي و انقلابي و تبديل كردن آن به محافل نقالي و گسترش خرافات است. اكنون هر هفته يا گاهي هر روز از گوشه و كنار كشور يك مدعي پيدا ميشود كه خود را رابط ميان امام زمان عليه السلام و مردم معرفي ميكند و متأسفانه عدهاي جاهل نيز دور او جمع ميشوند و حلقههاي مريد و مرادي تشكيل ميدهند. اين پديده خطرناك متأسفانه اكنون جامعه شيعه را تهديد ميكند و آنرا از محتواي اعتراض و مبارزه و ا نقلاب خالي ميكند و به سرعت به طرف پوچي و خرافات و بي تفاوتي به پيش ميبرد. اين، خطري است كه امام خميني در اواسط دهه 60 آنرا احساس كردند و حتي در وصيت نامه خود آنرا يادآور شدند، آنجا كه تأكيد كردند: به همين دليل، روحانيت بايد در برابر اين خطر احساس مسئوليت كند، مسير اين حركت انحرافي را سد نمايد و مسير صحيح را نشان دهد و با برنامه ريزي دقيق و پيگيري و نظارت، تا رفع كامل خطر از پا ننشيند و با توجه به تجربه تلخ، بار ديگر اجازه تكرار چنين وضعيتي را ندهد "
در خاتمه اینکه آن زمان که خمینی شیاد بدون اینکه قانون اساسی از طریق مجلس مؤسسان تهیه و تصویب شود شتاب زده نوع حکومت جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و بیش را در همه پرسی مورد نظر خود تحمیل نمود. چون ماهیت آخوند های شیاد و مرتجع در قدرت آزمون نشده بودپس درک اهداف پشت پرده برای همگان ساده نبود . به جز عده ای همچون شادروان آیت الله طالقانی که مخالف حکومت دینی بود. زیرا که ایشان اعلام خطر کرد و گفت که حکومت دینی بدترین نوع حکومتی استبدادی است . بهر حال با وجود آینکه 32 سال پیش فریاد زده شد آخوند های حلقه زده بر گرد خمینی شیاد که چشم به قبضه کردن قدرت دوخته اند مرتجعین دین فروشانی می باشند که دین را فقط ابزار قدرت و ثروت خود کرده همچنین با ترفند ادعای مبارزه با آمریکا و شیطان بزرگ دین راتبدیل به ابزار سانسور و سرکوب و خفقان تبدیل کرده اند و اتهام به دیگران زدن و منافق و محارب و مرتد و کافر نامیدن شان صرفاً بهانه و توطئه برای حذف فیزیکی مخالفان و محو کردن دگر اندیشان و منتقدان از صحنه ی قدرت و رقابت می باشد . اما اکنون در ادامه ی جنگ قدرت و ثروت آنچنان ادامه یافته که نوبت تسویه ی داخلی و درونی رسیده است که زیر چتر سنگر مشترک دین ابرازی و خرافاتی باطرح کودتا اجرا شده است . بهر حال گویا 32 سال نیاز به زمان بود تا که همچون سر مقاله نویس به این واقعیت پی ببرد که آنچه زیر پرده ی دین و دینمداری د نبال شده چیزی جز خرافات و موهومات و رشد آن نبوده است . برای همین آنگونه وحشت زده شده که به وضوح احساس خطر کرده که زیر پوشش مهدویت دنبال می شود که برای کنترل رشد مهار خرافات و خرافه پرستان هشدار داده است . در نهایت از آخوند های حوزوی خواسته است که نمی بایست مقابل خرافه پرستان حاکم خاموش باشند و سکوت اختیارنمایند .
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 6 مرداد ماه 1389
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی مهدويت و روحانيت
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی مهدويت و روحانيت