" اگر چنانچه تئوری با عمل همگام نباشد، ارزش ندارد "
عجیب است که روزانه اخبار گوناگون رسانه های خبری و مطبوعات رژیم ضد بشری کودتائی حاکم بر ایران بدون هیچگونه تحلیل و تفسیر و سئوال و پرسشی از سوی آقای علی ناظر در شبکه ی براندازان دیدگاه باز تاب داده می شود. البته برای رفع مسئولیت و توجیه گری چاشنی می شود که جنبه ی خبر رسانی دارد . یا اینکه ظاهراً این چنین القا می شود که بیطرفانه خبر ها منعکس می شوند. ولی کیست که نداند در عالم مبارزه و سیاست خنثی یا بی نظر بودن و سکوت خودش همم نوعی نظر بیان ناشده و یا نوعی تبلیغ کردن می باشد . اما در مقابل مسئول شبکه ی دیدگاه آقای علی ناظر نسبت به مجاهدین همچون قرقی گرسنه پرسه زن در آسمان می ماند که منتظر پیدا و آشکار شدن سر وکله ی کفتری در آسمان است تا برای شکار کردنش بسویش پرواز کند . زیرا که ایشان پیوسته منتظر است که چه موقع مجاهدین دست به اقدامی می زنند تا ایشان سریع دست به قلم شود و پیراموش کنکاش کند یا با تحلیل و تفسیر و مقایسه های هدفمند و جانبدارانه و صد البته از موضع دوستدار مجاهدین سئوال و پرسش های معنی دار خود را شروع نمایند . جدید ترین اینگونه سئوال و پرسش کردن های ایشان از مجاهدین نمونه ضمیمه شده است که پس از درج سریال های نمایش داده شده پیرامون حاشیه گردهمآئی مجاهدین 5 تیر در تاورنی پاریس در شبکه ی دیدگاه می باشد که اکنون اینهم پیوست و ضمیمه قبلی ها شده که چنین است :
چند سوال از آقای محدثین علی ناظر:در رابطه با مصاحبه شما با صدای آمریکا
آیا وقتی آمریکا مجاهدین را در لیست تروریستی گذاشت بر «مبنای سیاسی» بود، یا «مبنای قانونی»؟
آیا وقتیفرانسه به مقر خانم رجوی و یارانش حمله کرد و تعدادی از اعضای مجاهدین را دستگیر کرد، بر «مبنای سیاسی» بود، یا «مبنای قانونی»؟آیا وقتی آمریکا برای خرسند کردن رژیم اسلامی روی سر ساکنین اشرف بمب می ریخت، بر «مبنای سیاسی» بود یا «مبنای قانونی»؟آیا وقتی نوری مالکی با تیر و تبر به ساکنین اشرف حمله آورد، بر «مبنای سیاسی» بود، یا «مبنای قانونی»؟آیا وقتی به فرمان نوری مالکی، اراذل تعدادی از فرزندان خلق را به قتل رساندند، و تعدادی را به گروگان گرفتند، بر «مبنای سیاسی» بود، یا «مبنای قانونی»؟آیا وقتی نیروهای تحت فرمان نوری مالکی، زیر نظر آمریکا و صلیب سرخ از خروج بیماران «صعب العلاج» جلوگیری کردند، بر «مبنای سیاسی» بود، یا «مبنای قانونی»؟و بالاخره، اگر همین «نهاد های سیاسی» که پس از انتخابات عراق، دیگر «مبنای قانونی» ندارند، تصمیم بگیرند که تعدادی از ساکنین اشرف را دستگیر و چند نفری را به قتل برسانند، آیا این جملات که آنها بدون «مبنای قانونی» دست به چنین عملی زده اند، مشکلی را حل خواهد کرد؟تا کی و تا کجا باید به این جملات دل خوش کرد؟آیا راه دیگری نیست؟ آیا شما می خواهید از اشرف خارج شوید ولی آمریکا خواهان اسارت شما شده است؟آنزمان که این اراذل، بدون هیچ «مبنای قانونی»، و فقط بخاطر دلایل سیاسی ساکنین اشرف را به قتل رساندند، پاسخ شما چه خواهد بود؟علی ناظر22 تیر 1389
ناگفته نماند که ایشان کاری ندارد به سایر مدعیان دیگر که در برون مرز می باشند و همچون مجاهدین اشرف نه اینکه هیچگونه محدودیتی ندارند ، بلکه کاملاً آزاد می باشند که چگونه مبارزه کند تا که ایشان هم از اینان پرسشگری مشابه کند که اینان چه می کنند؟ یا اینکه چگونه با رژیم ضد بشری و به خصوص آمریکا مبارزه می کنند ؟ چرا راه دور برویم خود ایشان به جز مقالات انتقادی با چاشنی کردن سئوال و پرسش های آنچنانی معنی دار ازمجاهدین، دیگر چگونه دارد با رژیم ضد بشری و آمریکا مبارزه می کند؟ بنابراین معیار ارزیابی من نسبت به مدعیان نه بر از اساس ئتوری و حاشیه پردازی ها و ادعاها ورهنمود دادن شان می باشد که بر اساس عملکرد مادی شان در صحنه ی مبارزه است که چه میزان همخوانی با ادعا و انتقاد کردن شان نسبت به دیگران دارد . زیرا گفته می شود اگر چنانچه تئوری با عمل همگام نباشد ارزش ندارد.
هوشنگ بهداد
بیست و سوم تیر ماه سال 1389