دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 3 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " بن بست ديپلماسي ! "
" اگر آمریکا حامی تروریت و تروریست پرور می باشد پس برای چه پیوسته تلا می شود که در پشت پرده مشغول زد و بند و پیشنهاد مذاکردهداده می شود؟"
کیست که نداند که حاکمان رژیم ضد بشری تروریستی و فاشیستی مذهبی ضد بشری در 32 ساله گذشته با مردم ایران چه رفتار ضد بشری کرده است ؟ به خصوص اینکه مگر با بهانه های گوناگون مبارزه با حجاب یا شعار روسری با توسری و یا مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین و اراذل و اوباش و مبارزه با مفسدین اقتصادی و تروریسم و.... چه تعدادی را از شهروندان ایرانی بازداشت و شکنجه و تیرباران و اعدام و قطع اندام و سنگسار شدند؟ حتی مگر فراموش شده است که چه تعداد مخالفان و دگر اندیشان و منتقدان وحتی اکنون رقبای مغلوب به اتهام تروریست یا همکاری با تروریست یا مبارزه با تروریست از صحنه حذف حتی فیزیکی شده اند؟ یا مگر از یاد رفته است که پس از 30 خرداد سال 60 در سیاه چال ها چه گذشت ؟یا اینکه در تابستان سال 67 دست به چه جنایت ضد بشری زده شد و چگونه فرمان و قتل عام زندانیان سیاسی داده شد؟ یا اینکه در قتل های زنجیره ای داخل و برون مرز با مخالفان ودگر اندیشان چه گذشت و چگونه ترور یا سلاخی و قصابی شدند؟ یا اینکه با 3 رهبر مسیحیان ربوده شده چگونه رفتار ضد انسانی شد؟ یا اینکه برای چه بنی صدر کنار گذاشته شد و قطب زاده تیر باران شد و منتظری از جانشینی خمینی شیادبر کنار و خانه نشین شد و یا برادر داماد وی مهدی هاشمی بازداشت و تیر باران شد؟ همچنین با سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز سیاست مداخله گری و تروریستی در امور داخی کشور های همسایه و منطقه چگونه اقدامات تروریستی انجام شده است؟ بنابران وقتی حاکمان رژیم ضد بشری اینگونه پرونده ی ننگین وخونین نسبت به مردم ایران و کشورهای همسایه دارند. مشخص است که چنین رژیم ضد بشری هر گز نمی تواند که خواهان صلح و ثبات و امنیت در کشور های همسایه و منطقه باشد به خصوص که فریاد اسرائیل نابود باد گردد می زند و می خواهد انقلاب را به برون مرز صادر کند . مهمتر اینکه در شرایط بحران هسته ای و بی ثباتی ناشی از جو نارضایتی عمومی و انفجاری بسر می برد . آیا می توان باور داشت که سنگ مردم عراق و افغانستان و پاکستان و لبنان و فلسطین را بر سینه زدن از روی نیت و انسان دوستی می باشد. به ویژه اینکه پاسداران تاریخچه راه اندازی جنگ 33 روزه از طریق حزب الله لبنان و جنگ 22 غزه از سوی حماس با اسرائیل دارد که خلاف ادعای بیطرفانه و بدون اهداف سیاسی و پیگیری دفاع از پروژه و اهداف دسترسی به سلاح هسته ای می باشد و هر گز نمی توان دچار خوشباوری شد که اینگونه اقدامات صرفاً عاشق چشمان مردم عراق و افغانستان وبه خصوص لبنان و فلسطین هستند که اینان از موضع بشدت انسان دوستانه دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه منطقه می کنند و با اقدامات تروریستی اهداف اصلی دسترسی به سلاح هسته ای و اشغال گری را دنبال نمی کنند که اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس اینگونه از موضع فرافکنی و صورت مسئله پاک کردن با تروریست خواندن کابوی وحشی نامیدن آمریکا می گوید که آمریکا هم حمایت از تروریست کرده و هم این چنین مروج تروریست در منطقه زیر چتر مبارزه با تروریست بوده است :
طي چند روز اخير رسانه هاي غربي اخباري را درباره آمريكا منتشر و بازتاب دادند كه گويي به يكباره سياست هاي باج خواهانه و چپاولگرانه واشنگتن به يك ديپلماسي معطوف به اخلاق و انسانيت چرخش استراتژيك و اساسي داشته است!مقامات آمريكايي هم هدف از اين كمك مالي را «مبارزه با تروريسم» ادعا كردند! از سوي ديگر؛ دو روز قبل نيز خبري در حمايت آمريكا از افغانستان منتشر شد.در درخور توجهي نيست ولي پرسش آن است كه چرا اين به اصطلاح ولخرجي را كابوهاي وحشي آمريكايي با اهدافي نظير مبارزه با تروريسم و يا مبارزه با فقر توجيه كرده اند! البته اين تعجب و شگفتي به اين خاطر نيست كه آمريكايي ها براي اغراض جاه طلبانه و نيات شوم و افزون طلبانه خود به گفتمان هايي نظير مبارزه با تروريسم يا مبارزه با فقر متوسل شده اند چون اين همواره مشي و مرام آمريكايي ها بخصوص طي سال هاي اخير بوده است.
بدون اینکه گفته شود که چرا در پشت پرده از طریق لابی تلاش مستمر می شود که هرگز کانال مذاکره با آمریکا بسته نشود . تا جائیکه مادران 3 گروگان آمریکائی با شبکه ی ماهواره ای تلویزیونی آمریکائی همراه با خبرنگار به ایران دعوت شدند تا در هتل ونه در زندان اوین با فرزندان خود در جلوی دور بین خبر نگاران آمریکائی دیدار و گفتگو داشته باشند . مگر چه مدت از آن تاریخ سپری شده است که اکنون اینگونه با جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی آمریکا شعار داده شده است که بدون پشتک ووارو زدن های دروغ و خالی بندی رهبر و رئیس جمهور و سایر مسئولان رژیم ضد بشری اشاره شود ? در مقابل ادعا شده است که این چنین وعده های بارام اوبا ما رئیس جمهور آمریکا یا تغییر کرده یا با شکست مواجه شده است :
"بنابراين تعجب و شگفتي به اين علت است كه چرا در شرايط و اوضاع و احوالي كه افكار عمومي دنيا به سياست هاي مغرضانه و چپاولگرانه واشنگتن پي برده است مقامات آمريكايي با ژست ديپلماسي بار ديگر سخن از مبارزه با تروريسم به ميان آورده اند؟!علي رغم آنكه 18 ماه از زمامداري باراك اوباما بر آمريكا مي گذرد كماكان او و دولتش نتوانسته اند به وعده هاي خود در بهبود اوضاع اين كشور در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، دفاعي و... جامه عمل بپوشانند. تيم دموكرات ها با شعار «تغيير» روي كار آمدند و با طرح «ديپلماسي هوشمند» - تركيبي از قدرت سخت و نرم- مدعي بودند افتضاحات به بار آمده دولت بوش را در صحنه اقتصادي، سياسي و ديپلماسي جبران خواهند كرد.؛ «اصلاح بخش هاي اقتصادي در اين كشور هيچ تغييري ايجاد نكرده است؛ بدهي هاي روزافزون دولتي نيز ترس از آينده را در بين مردم ايجاد كرده است، بحران لكه نفتي در خليج مكزيك و اينكه آمريكا سه ماه و نيم پس از وقوع اين حادثه با تمام امكانات خود هنوز نتوانسته است آن را مهار كند فشار بيشتري بر حكومت اوباما وارد مي كند.»"
یادداشت روز نویس قلم بر دست با الگو برداری ادعاها ی کیلوئی آمار و ارقام هائی که سر بازجو گماشته احمدی نژاد می کند و یا رئیس بانک مرکزی و رئیس مؤسسه ی آمار می دهند و بدون توجه به این موضوع که باراک اوما 18 ماه از تاریخ رئیس جمهور شدنش نمی گذرد که اگر ضرب در روزهای ماه و ناراضیان بر ده ها میلیون نفر لشکر ناراضیان ادعائی شود مشخص نیست که این رقم تا مدتی دیگر چند برابر جمعیت کشور آمریکا می شود . که یادداشت رونویس ادعای کرده این رقم مخالف اوباما در آمریکا هستند که یاد آور داستان منار و گنجشک است ودر ادامه تحلیل از علت ها و دلایل شکست وعده های اوبا ما مشابه اعداد وارقام های کیلوئی پاسدار گماشته احمدی نژاد داده که برخی از آن اینگونه است :
" بنابراين امروز به گواهي و شهادت آنچه كه رسانه ها و تحليلگران غربي و آمريكايي اعتراف دارند هر روز به لشگر دهها ميليوني ناراضيان در آمريكا افزوده مي شود و همين باعث شده تا فشار افكار عمومي در تصميم گيري هاي مقامات آمريكايي در صحنه منطقه اي و بين المللي نيز تاثير بگذارد.توانمندي و اقتدار ايران اسلامي در ناكام گذاشتن آمريكايي ها در رسيدن به اهداف منطقه اي شان و عدم توفيق آنها در شكل گيري خاورميانه اي با مختصات آمريكايي و صهيونيستي نه شعار است و نه بيانيه اي كه يك نهاد يا حزب داخل جمهوري اسلامي صادر كرده باشد؛ مريكايي ها در شرايط سختي به سر مي برند، چالش ها و مشكلات سياست داخلي و فشار روزافزون افكارعمومي از يكسو و ناكامي هاي پي در پي آنها در سطح منطقه اي و ناتواني در تشكيل خاورميانه جديد با مختصات مدنظرشان، همگي باعث شده است تا مقامات دولت اوباما با تاكتيك هاي مقطعي اين اميد را داشته باشند كه تا حدودي شرايط را به نفع خودشان رقم بزنند.تصميماتي چون كمك مالي آمريكا به افغانستان يا پاكستان و راه اندازي پروپاگانداي رسانه اي در اين زمينه، بيانگر آن است كه دولت اوباما به حمايت افكارعمومي كشور خود و دنيا نياز دارد تا به زعم خود آب رفته را به جوي بازگرداند..آنچه بيش از همه آمريكايي ها را آزار مي دهد توانمندي و عمق استراتژيك ايران اسلامي است كه پيشروي آنها را در منطقه متوقف كرده است. آمريكايي ها با استيصال در عرصه مقابله با جمهوري اسلامي ايران، اكنون به خيال خود، مهار جمهوري اسلامي را در داخل از طريق فتنه سال گذشته و در خارج از كانال تحريم كليد زده اند. در به فرجام رساندن فتنه ناكام ماندند و ايران اسلامي به سلامت و با قوت از آن عبور كرد. داستان تحريم هم نيازي به دليل ندارد تا اثبات شود كه تحريم ها ناكارآمد و بي اثر بوده اند؛ آنچه مي ماند بن بست پيش رو آمريكايي ها در مواجهه با ايران در عرصه كارزار منطقه اي است"
در خاتمه اینکه مگر یک رئیس جمهور می تواند در مدت 18 ماه آنهم رئیس جمهور آمریکا آنگونه تغییر کند که محتوای نامه تبریک آمیز نوشتن به رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما تبدیل به دشمنی آنچنانی شود که قلم بر دست یادداشت روز هم قلم وهم لهجه سر بازجو حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود به این تغییرات آنگونه که خود خواسته ردیف و بیان واشاره کرده است؟ البته قلم بر دست تقصیر ندارد .زیرا که وی تابع فلسفه و تجربه ی 32 ساله است که اکنون وی متقابل به مثل نموده و دست به فرافکنی زده است واز تجربه ی 32 ساله رهبران و دولت مردان رژیم ضد بشری یاد نموده است. چونکه رهبران رژیم ضد بشری بوده اند که هرگونه قول و وعده هائی که به مردم ایران داده اند وارونه و معکوس عمل کرده اند. به خصوص اینکه پای بند هیچگونه موازین و قوانین و پیمان نامه های بین المللی و حقوق بشری نمی باشند و پیوسته آنگونه آن را نقض کرده اند . آنچنان که رژیم ضد بشری به خاطر نقض سیستماتیک حقوق بشر در این مورد رکور دار محکومیت نقض مستمر حقوق بشر در جهان می باشد . همچنین آنچنان در امورداخلی سایر کشور ها مداخله گری همراه با اقدامات تروریستی کرده است که ملقب به محور شرارت شده است . همچنین پدر خوانده ی تروریست جهانی نامیده شده است . بدتر اینکه سران رقیب مغلوب که زمانی اینان مسئولیت مهم نهاد هائی همچون نخست وزیر و رئیس مجلس یا بازار مکاره و ریاست جمهوری را بر عهده داشته اند . اکنون اینان متهم به خائنان و همکاران دستگاه جاسوسی کشورهای بیگانه آمریکا و انگلیس و آمریکا و ستون پنجم و پیاده نظام دشمن آمریکا شده اند . حال آیا این رژیم ضد بشری مشروعیت و اعتبار دارد و اتهام زدن های کیلوئی و صلواتی اش که مدام در حال دگر دیسی و تغییر و معکوس شدن می باشد و تضمینی هم وجود ندارد که در مورد هرکس که اخ و طرد می شود یا اینکه تا انتقاد می کند اینگونه اتهام زدن ها شامل حالش نشود . آری آیا می بایست با چنین رژیم ضد بشری سیاست مماشات را پیش برد و باز هم مذارده کرد تا که بیش از اینگونه اتهامات ابداع کند وهر جا وهر زمان که شرایط مورد توجه اش نباشد بکار برد .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890503/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 3 مرداد ماه سال 1389
بن بست ديپلماسي ! (يادداشت روز)