گفتگوی میان یک خانم با مدیر درسه
25تیر ماه سال 1389
این گفت و شنود یک زن با مدیر مدرسه است که آن را دریافت کردم . بهر نیت و طریقی که این گفتگو انجام یا تهیه شده باشد . آنچه مهم است که این گفتگو واقعیتی انکار ناپذیر می باشد که نه حاصال عملکرد 32 ساله ی حاکمان رژیم ضد بشری می باشد و همراه با عوامفریبی و تناقض گوئی و شیادگری همراه می باشد ، بلکه ناشی از عملکرد قانوان اساسی تناقض آمیز می باشد که اجازه می دهد ولی فقیه ملطقه مستبد ی وجود داشته باشد که می تواند آنگونه شرایطی حاکم کند که نه بر خلاف قانون اساسی که نامنویسی در مدارس را رایگان و اجباری کرده است ولی پول دریافت شود چونکه در پاسخ سئوال کننده ی صاحب فرزندان یتیم و فقیر تأکید شده که مدرسه ونه یتیم خانه است ، مشرو ط بر اینکه بیش از 4 میلیون دانش آموزانی هستند که بدلیل فقر اقتصادی خانوادگی والدین، موجب شده که اینان قادر به مدرسه رفتن نباشند و از نعمت خواندن ونوشتن محروم شوند . با این وجود مشخص نیست که برای چه رهبران جنبش سبز هنوز اصرار دارند که به جای پیشنهاد تعویض یا حداقل اصلاح قانون اساسی اجرا شود . غافل از آنکه اگر چنانچه این قانون اساسی بهتر از این قابل اجرا شدن بود. خوب سئوال است که چرا تا حال اجرا نشده است؟ اگر اشکال دارد چرا گفته نمی شود که اشکال کجاست و چرا تلاش برای بر طرف کردن این اشکال نشده یا نمی شود ؟ بهر حال این گفتگو میان یک خانم نگون بخت با مدیر مدرسه اینگونه می باشد :
مدیر : خانم اگه میخوای اسم دخترت رو بنویسی باید صدو پنجاه هزار تومن بریزی به حساب همیاری...
زن : مگه اینجا مدرسه دولتی نیست !؟-
اگه دولتی نبود که می گفتم یک میلیون تومن بریز!!
زن : آقا آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن!- این که شهریه نیست اسمش همیاریه!
زن : اسمش هر چی هست.تلویزیون گفته به همه مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی هیچگونه وجهی نمیتونن دریافت کنن!-
خب برو اسم بچت را تو تلویزیون بنویس!! اینقدر هم وقت منو نگیر...
زن : آقای مدیر من دوتا بچه یتیم دارم! آخه از کجا بیارم ؟!!ـ
خانم محترم! وقتی وارد اینجا شدی رو تابلوش نوشته بود یتیم خونه یا مدرسه؟!آهای مستخدم،این خانم رو به بیرون راهنمایی کن!!
زن با چشمهای پر اشک منتظر اتوبوس واحد بود...اتومبیل مدل بالائی ترمز کرد...روزنامه ای که روی صندلی جا مانده بود رو برداشت و بهش خیره شد : کمیته مبارز با فقر در جلسه امروز ...ستاد مبارزه با بیسوادی ...تیتر درشت بالای صفحه نوشته بود : با ۲۰۰۰۰۰ زن خیابانی چه می کنید !؟
زن با خودکاری که از کیفش بیرون آورده بود عدد را تصحیح کرد:با ۲۰۰۰۰۱ زن خیابانی چه می کنید !؟