روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 10 آبان ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " دور جديد مذاكرات هسته اي"
معلوم نیست تعریف ملت چیست ؟ چه حق و حقوقی این ملت دارد؟ مهمتر اینکه این ملت چه تعداد نماینده و سخنگو دارد؟ همینطور این این ملت چه شناخت و اطلاعاتی در مورد و اهداف هسته ای دارد و یا چه منافعی تا حال
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " دور جديد مذاكرات هسته اي"
معلوم نیست تعریف ملت چیست ؟ چه حق و حقوقی این ملت دارد؟ مهمتر اینکه این ملت چه تعداد نماینده و سخنگو دارد؟ همینطور این این ملت چه شناخت و اطلاعاتی در مورد و اهداف هسته ای دارد و یا چه منافعی تا حال
از این پروژه نصیبش شده است که دفا ع از اهداف هسته ای با نام ملت دنبال می شود؟
پس از 8 سال جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق که ایران شخم زده شد تا که برای خمینی شیاد و پاسداران و پیروانش ایئ جنگ موهبت الهی نامیده شود . سپس ملت ایران اسیر رفسنجانی مکار و غارتگر با ادعای سازندگی و تز ارزانی مشکل است نه گرانی شدند و شاهد کلید خوردن پدیده های شوم آقاز اده پروری و رشد آن شدند که با طرح تعدیل اقتصادی عجیب این سیاست به رشد شکاف عمیق طبقاتی و شتاب دادن آن منجر شد . همچنین همزمان که جام زهر ناشی از شکست جنگ ضد ملی و ضد میهنی از سوی خمیی شیاد سر کشیده شد . در پشت پرده خمینی شیاد با نامه پراکنی با پاسداران تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای بطور پنهانی در دستور کار قرار گرفته شد.. این سیاست پنهانکاری ادامه داشت تا اینکه از سوی مخالفین این طرح لو رفت و افشا شد . از آن تاریخ تا حال 8 سال است که بازی موش و گربه مذاکرات هسته ای با غرب شروع شده و به ملت ایران شرایط طاقت فرسا تر از دوران جنگ 8 ساله تحمیل شده است . برای اینکه به موازی پیگیری این سیاست جنگ قدرت جناحی و باندی هم شدت گرفت . زیرا که هدف قبضه و کردن انحصاری قدرت و حذف رقیب بوده است که از سوی پاسداران و ولی وقیح طراحی شد . چون طرح چنگ انداختن بر تأسیسات هسته ای و شتاب دادن به دسترسی سلاح هسته ای بوده است . بهمین دلیل ضریب سانسور مطبوعات خبررسانی و سرکوب و خفقان اجتماعی همراه با ضرب و شتم و باز داشت و شکنجه و اعتراف گیری و صدور احکام اعدام و قطع اندام هم اوج گرفته است . بهر حال اکنون بدلیل فرا رسیدن دور جدید ادامه ی شوی جدید مذاکرات هسته ای در وین سرمقاله نویس این چنین تحلیل داده است :
"طرح موضوعات انحرافي و دروغهاي آشكار توسط رسانههاي غربي براي فريب افكار عمومي و باج خواهي از ايران، از جمله سياستهائي است كه غرب آنرا دنبال ميكند و مفهومي غير از زيادهخواهي و سلطه طلبي ندارد. تجربه دورههاي هشت ساله قبلي مذاكره با گروه اتحاديه اروپا و پس از آن با 1+5 حكايت از اين واقعيت دارد كه سياست چماق و زياده طلبي همواره در قبل و بعد از گفتگوها وجود داشته كه تشديد تحريمها از سوي آمريكا و اروپا، در پيش گرفتن زبان تهديد در رسانههاي غربي و پمپاژ اخبار كاملاً يكجانبه عليه ايران، بخشي از آن است. ولي اين، همه ماجرا در روند مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 نيست بلكه مهمتر از اينها، پاسخ به اين سئوال است كه اهداف غربيها يعني چهار كشور آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان از آغاز دور جديد مذاكرات چيست و آيا نيات سياسي آنها اين بار نيز ميتواند تاثير مستقيم بر نتايج مذاكرات داشته باشد؟ "
معلوم نیست تعریف ملت چیست ؟ چه حق و حقوقی این ملت دارد ؟ مهمتر اینکه این ملت چه تعداد نماینده و سخنگو دارد؟ همینطور این ملت چه شناخت و اطلاعاتی در مورد و اهداف هسته ای دارد و یا چه منافعی تا حال از این پروژه نصیبش شده که قرار است در آینده بیش از آنچه از طریق تحریم مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل عایدش شده است باز هم سهم بیشتری به ملت پرداخته شود که هر جاکه حاکمان و حامیان رژیم ضد بشر در بحران فرو رفته و در بن بست قرار گرفته در مانده و مستأصل می شوند . برای اینکه نیاز به عبور ازبحران دارند. یا می بایست مخاطبان برون مرزی اشان را مخاطب خود قرار دداه و تهدید کنند یا اینکه از پروژه ی هسته ای دفاع نمایند به یاد این ملت می افتند .بطور تاکتیکی و ابزاری از نام ملت در راستای اهداف مشخص ترسیم شده همچون پروژه ی هسته ای این چنین نام این ملت مورد سوء استفاده واقع می شود :
"پرسش اصلي در اين باره آنست كه آيا هدف غربيها به سركردگي آمريكا از گفت وگو، رسيدن به تعامل و باز كردن سرفصلهاي همكاري براي باز كردن گرههاي ايجاد شده در روند مذاكرات هستهاي است يا باز هم قصد دارند با اتلاف وقت در سايه انجام مذاكرات سينوسي، فشار بيشتري را به جمهوري اسلامي ايران وارد كرده و به روند دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران ادامه دهند؟ پيگيري سياستهاي گذشته گروه 1+5 نشان ميدهد ادامه نگاه تقابلي با جمهوري اسلامي ايران و اعمال فشار براي ارجاع موضوع هستهاي ايران از آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل و صدور قطعنامههاي سياسي بخشي از طرح اين كشورها را تشكيل ميدهد. طبيعي است كه اگر غربيها اين بار هم با چنين رويكردي وارد مذاكره شوند، بار ديگر مسئوليت عدم دستيابي به نتيجه، متوجه آنها خواهد بود"
در خاتمه اینکه از تغییر لحن سر مقاله نویس به نظر می رسد که تاکتیک دفاع کردن از پروژه ی هسته ای همچون گذشته تهدید آمیز و طلبکارانه نیست . این ترفند می تواند مرتبط با دلایل خاص باشد . از جمله اینکه چون اهداف پروژه ی هسته ای لورفته است . دیگر امکان مانور تبلیغاتی و اجرای شوی پنهانکاری و موش گربه بازی وننه من غریبم بازی و دبه در آوردن مثل گذشته وجود ندارد . یا اینکه ممکن است که مسئله ی دیگر ارتباط به صدور اخطار های کتبی برای مدیر مسئول این روزی نامه حکومتی باشد که جرأت نمی کند از خط قرمز تعیین شده تر فرا تر رود و دست به انتقاد از سیاست هسته ای دولت بزند . مهمتر اینکه بدلیل روشنگری ویکی لیکس با 400 هزار سند که مرتبط به عراق و افغانستان و جنایاتی که اتفاق در عراق و افغانستان پس از اشغال نظامی این دو کشور افتاده است که موجب ناامن و بی ثبات شدن این دو کشور شده است و سبب برجسته شدن نقش سیاست مداخله گرایانه ی رژیم ضد بشری به خصوص پاسداران شده است آنگونه که جای هیچگونه ابهام و انکار و تکذیب باقی نمانده است . بنا براین این روشنگری موجب آسیب پذیری بیشتر رژیم ضد بشری و کودتائی شده است . از سوی دیگر هرروز که سپری می شود تأثیری گذاری تحریم ها نمود عینی تری به خود می گیرد که در مجموع تبدیل به فضای خطیری شده است که موضع سیاست پیگیری مرتبط وقت کشی د ر مذاکرات هسته ای که د ربستر تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای است می بایست ملایم تر از گذشته دنبال شود. به امید که با کاستن فشار ها روزنه ای برای عبور از بحران هسته ای به وجود آید.
"طرح موضوعات انحرافي و دروغهاي آشكار توسط رسانههاي غربي براي فريب افكار عمومي و باج خواهي از ايران، از جمله سياستهائي است كه غرب آنرا دنبال ميكند و مفهومي غير از زيادهخواهي و سلطه طلبي ندارد. تجربه دورههاي هشت ساله قبلي مذاكره با گروه اتحاديه اروپا و پس از آن با 1+5 حكايت از اين واقعيت دارد كه سياست چماق و زياده طلبي همواره در قبل و بعد از گفتگوها وجود داشته كه تشديد تحريمها از سوي آمريكا و اروپا، در پيش گرفتن زبان تهديد در رسانههاي غربي و پمپاژ اخبار كاملاً يكجانبه عليه ايران، بخشي از آن است. ولي اين، همه ماجرا در روند مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 نيست بلكه مهمتر از اينها، پاسخ به اين سئوال است كه اهداف غربيها يعني چهار كشور آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان از آغاز دور جديد مذاكرات چيست و آيا نيات سياسي آنها اين بار نيز ميتواند تاثير مستقيم بر نتايج مذاكرات داشته باشد؟ "
معلوم نیست تعریف ملت چیست ؟ چه حق و حقوقی این ملت دارد ؟ مهمتر اینکه این ملت چه تعداد نماینده و سخنگو دارد؟ همینطور این ملت چه شناخت و اطلاعاتی در مورد و اهداف هسته ای دارد و یا چه منافعی تا حال از این پروژه نصیبش شده که قرار است در آینده بیش از آنچه از طریق تحریم مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل عایدش شده است باز هم سهم بیشتری به ملت پرداخته شود که هر جاکه حاکمان و حامیان رژیم ضد بشر در بحران فرو رفته و در بن بست قرار گرفته در مانده و مستأصل می شوند . برای اینکه نیاز به عبور ازبحران دارند. یا می بایست مخاطبان برون مرزی اشان را مخاطب خود قرار دداه و تهدید کنند یا اینکه از پروژه ی هسته ای دفاع نمایند به یاد این ملت می افتند .بطور تاکتیکی و ابزاری از نام ملت در راستای اهداف مشخص ترسیم شده همچون پروژه ی هسته ای این چنین نام این ملت مورد سوء استفاده واقع می شود :
"پرسش اصلي در اين باره آنست كه آيا هدف غربيها به سركردگي آمريكا از گفت وگو، رسيدن به تعامل و باز كردن سرفصلهاي همكاري براي باز كردن گرههاي ايجاد شده در روند مذاكرات هستهاي است يا باز هم قصد دارند با اتلاف وقت در سايه انجام مذاكرات سينوسي، فشار بيشتري را به جمهوري اسلامي ايران وارد كرده و به روند دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران ادامه دهند؟ پيگيري سياستهاي گذشته گروه 1+5 نشان ميدهد ادامه نگاه تقابلي با جمهوري اسلامي ايران و اعمال فشار براي ارجاع موضوع هستهاي ايران از آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل و صدور قطعنامههاي سياسي بخشي از طرح اين كشورها را تشكيل ميدهد. طبيعي است كه اگر غربيها اين بار هم با چنين رويكردي وارد مذاكره شوند، بار ديگر مسئوليت عدم دستيابي به نتيجه، متوجه آنها خواهد بود"
در خاتمه اینکه از تغییر لحن سر مقاله نویس به نظر می رسد که تاکتیک دفاع کردن از پروژه ی هسته ای همچون گذشته تهدید آمیز و طلبکارانه نیست . این ترفند می تواند مرتبط با دلایل خاص باشد . از جمله اینکه چون اهداف پروژه ی هسته ای لورفته است . دیگر امکان مانور تبلیغاتی و اجرای شوی پنهانکاری و موش گربه بازی وننه من غریبم بازی و دبه در آوردن مثل گذشته وجود ندارد . یا اینکه ممکن است که مسئله ی دیگر ارتباط به صدور اخطار های کتبی برای مدیر مسئول این روزی نامه حکومتی باشد که جرأت نمی کند از خط قرمز تعیین شده تر فرا تر رود و دست به انتقاد از سیاست هسته ای دولت بزند . مهمتر اینکه بدلیل روشنگری ویکی لیکس با 400 هزار سند که مرتبط به عراق و افغانستان و جنایاتی که اتفاق در عراق و افغانستان پس از اشغال نظامی این دو کشور افتاده است که موجب ناامن و بی ثبات شدن این دو کشور شده است و سبب برجسته شدن نقش سیاست مداخله گرایانه ی رژیم ضد بشری به خصوص پاسداران شده است آنگونه که جای هیچگونه ابهام و انکار و تکذیب باقی نمانده است . بنا براین این روشنگری موجب آسیب پذیری بیشتر رژیم ضد بشری و کودتائی شده است . از سوی دیگر هرروز که سپری می شود تأثیری گذاری تحریم ها نمود عینی تری به خود می گیرد که در مجموع تبدیل به فضای خطیری شده است که موضع سیاست پیگیری مرتبط وقت کشی د ر مذاکرات هسته ای که د ربستر تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای است می بایست ملایم تر از گذشته دنبال شود. به امید که با کاستن فشار ها روزنه ای برای عبور از بحران هسته ای به وجود آید.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890810/13890810_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 10 آبان ماه سال 1389
دور جديد مذاكرات هسته اي
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890810/13890810_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 10 آبان ماه سال 1389
دور جديد مذاكرات هسته اي