دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 20 مهر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " شكست در بن بست "

"مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس تصور کرده است که اگر چنانچه وی با سانسور وپاک کردن صورت مسأله بیان واقعیت را کتمان کند و دست به تحلیل و تفسیر نمودن وارونه بزند و اذعان نکند که طرح کودتا گران پاسداران و ولی وقیح منفور و نا مشروع هدف حذف رقیب مغلوب و چنگ اندازی بر تأسیسات هسته ای از سوی پاسداران بود . همچنین بخشی دیگر از هدف کودتا قطع دست عوامل رفسنجانی و خاتمی در وزارت نفت و تسلط پاسداران بر این وزارتخانه بوده است . همینطور تلاش برای انحصاری قدرت و تصاحب یا اشغال و مصادره 2000 میلیار دلار اموال ملی یا شرکت ومؤسسات و بانک های دولتی بخشی دیگر از اهداف کودتا گران می باشد که زیر پوشش طرح خصوصی سازی به پاسداران منتقل می شود"

کیست که نداند که چگونه تورم و گرانی تسمه از گرده ی محرومان و تهی دستان کشیده است ؟ همچنین فقر و بیکاری و تعطیلی کار خانجات و بیکار شدن کار گران و رشد اعتراضات کار گران بیکار شده که دستمزد نا چیز شان به تعویق افتاده است مکمل تورم و گرانی و فقر شده است که ناشی از بخشی از پیآمدهای تحریم ها می باشد . البته بهایی است که برای دفاع از تلاش دستیابی به سلاح هسته ای از سوی ملت به ویژه ی قشر محروم پرداخت می شود که جمعیت 80 % جمعیت کشور را تشکیل می دهند که در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند . حال بماند چون پاسدار گماشته احمدی نژاد مأمور بود که اهداف ولی وقیح منفور و پاسداران کودتا کران در دفاع از پروژه ی هسته ای را دنبال و تبلیغ نماید . مجبور بود که از موضع فرافکنی مدعی شود که قطعنامه های تصویب شده ی تحریم ها در شورای امنیت ساز مان ورق پاره هایی بیش نیستند و از نظر مردم ایران ارزشی ندارد .چون ملت می گوید انرژی هسته ای حق مسلم مسلم ماست . تازه توی لیست تحریم و زیر پیگرد گذاشتن اسامی برخی از پاسداران و مقامات حکومتی به اتهام ناقضان حقوق بشر در ایران بخشی دیگر از پیآمدهای تکمیلی تحریم ها می باشد . ولی اکنون عضو هم قلم حزب الله و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان مدعی شده است که تا کنون 6 قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده که 4 تای آن در مورد تحریم ها بوده است . از سوی دیگر اقدامات جانبی اروپا پیرامون نقض حقوق بشر اخیر منجر به توی لیست گذاشتن اسامی 29 نفر از مقامات و پاسداران و بلوکه کردن دارایی های برون مرزی شان شده است که از جمله سوزش محور اسامی لیست 29 نفر جدید است که شامل 3 وزیر کابینه می شود که قلم بر دست را عصبی و شاکی کرده است. از سوی دیگر افزوده حتی کودتای 22 خرداد 88 و تظاهرات های ضد حکومتی که از آن فتنه ی 88 یاد می شود تحریک از سوی غرب بوده است که مرتبط به اهداف پروژه ی هسته ای است . زیرا که این چنین هدف کند کردن روند پیگیری پروژه ی هسته ای بوده است :

"مكانيسم تحريم به عنوان يك گزينه براي تغيير محاسبات استراتژيك ايران در برنامه هاي هسته اي و منطقه اي عمري طولاني ولي در مقابل، دستاوردهايي بسيار اندك دارد. آمريكايي ها از سال 58 اعمال تحريم هاي يك جانبه عليه ايران را آغاز كردند. از سال 2006 به اين سو، شوراي امنيت وارد اين معركه شد و از آن تاريخ تا كنون 6 قطعنامه عليه ايران صادر شده كه 4 فقره از قطعنامه ها تحريمي است. آمريكا و اروپا هم بويژه از سال 2009 به اين سو مكرراً تلاش كرده اند با تصويب قوانين جامع و بعد اعمال تحريم هاي يكجانبه بر مبناي آنها، به قول خودشان ضعف هاي قطعنامه هاي شوراي امنيت را جبران كرده و فشار بيشتري بر ايران وارد كنند. در كنار همه اينها، آمريكايي ها در 3 سال گذشته تلاشي همه جانبه و بسيار وسيع براي وادار كردن بخش هاي خصوصي و دولتي كشورهاي ديگر جهان به محدود كردن تجارت خود با ايران را آغاز كرده اند كه هدف اعلام شده آن قطع دسترسي ايران به نهادهاي ارائه دهنده خدمات پولي و مالي بين المللي و در نتيجه منزوي كردن آن از فرآيندهايي است كه امروزه براي توسعه اقتصادي ضروري محسوب مي شود. از زمان انتخابات رياست جمهوري سال 88 به اين طرف، يك فاز ديگر هم به اين فرآيند چند لايه اضافه شده است و آن اعمال تحريم هايي عليه برخي نهادها و افراد ايراني به بهانه چيزي است كه غربي ها آن را «نقض حقوق بشر» مي نامند. تا امروز ابتدا آمريكا و بعد اروپا -به دنبال آن- چند ده نفر از مقام هاي ايراني را در فهرست منع رواديد خود قرار داده و گفته اند كه حساب ها و اموال متعلق به اين افراد در خاك خود را هم بلوكه خواهند كرد. آخرين مورد از اين قبيل اقدامات در روز دوشنبه انجام شد و اتحاديه اروپا اعلام كرد كه 29 مقام ايراني را كه نام آنها هنوز اعلام نشده به فهرست تحريم هاي خود اضافه مي كند. منابع غربي ساعتي بعد از اعلام اين خبر نوشتند كه نام وزراي اطلاعات، كشور و ارشاد ايران هم در اين فهرست قرار دارد.تا آنجا كه به برنامه هسته اي ايران مربوط مي شود تحريم همواره دو هدف مشخص داشته است:كند كردن روند برنامه هسته اي ايران از طريق محدود كردن منابع مالي تغذيه كننده اين برنامه و همچنين قطع دسترسي ايران به بازارهاي تامين كننده قطعات و كالاهاي هسته اي.افزايش اختلاف در داخل ايران هم در بين مسئولان و هم ميان مردم و مسئولان درباره ميزان هزينه اي كه پرداخت آن براي تداوم برنامه هسته اي ايران، منطقي است"

در ادامه مدعی قلم بر دست عضو حزب الله نتیجه گیری کرده است که پس از 5 سال سیاست راهبردی غرب به خصوص آمریکا نه اینکه به هیچیک از اهداف طراحی شده محور محدود کردن فعالیت هسته ای نایل نگشته اند، بلکه تحریم ها بی تأثیر شده و موجب شتاب گیری پیگیری اهداف هسته ای شده است. بنابراین غرب مجبور شده است تا که مقوله نقض حقوق بشر را مکمل قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و سایر اقدامات مصوبه های تحریمی اروپایی کند تا فشار بر روی رژیم ضد بشری قرون و سطایی افزایش داده شود . همینطور موجب کاهش فشار برروی رقیب مغلوب یا جریان فتنه شود تا که میدان فرصت برای مانور دادن و به بازی گرفتن شان دو باره امکان پذیر گردد . بعلاوه افزوده که وضعیت اینان خیلی خراب تر از آن است که غرب بتواند به اینان امید ببندد . بهر حال اهداف غرب و مسایل حاشیه ای آن را فرمول بندی کرده است که چگونه هدف فشارهای شان موجب رکود پیگیری اهداف هسته ای می باشد . در صورتی که اینگونه اقدامات بی فایده است . چونکه وی نتیجه گیری کرده که با زد وبند هایی که با روس ها شده قرار است راهبرد جدیدی در مورد مذاکرات هسته ای دنبال شود که سبب خواهد شدقطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و اقدامات اتحادیه اروپا و کنگره ی آمریکا و مطرح کردن نقض حقوق بشر و مشورت کردن با رقیب مغلوب خنثی شود و استفاده کردن از رقیب یا جریان فتنه 88 بعنوان اهرم فشار امکان پذیر نشود . در مجموع ادعا کرده که پیگیری این طرح ها و تنظیم لیست های تحریمی 29 نفره جدید اثر ندارد. زیرا که منتهی نخواهد شد که موجب بی انگیزه شدن مسئولان از انجام وظایف شان شود در نهایت منجر به عقب نشینی از اهداف هسته ای مسئولان پیگیر آن گردد که محور ادعاهای خود این چنین قلم بر دست عضو حزب الله تحلیل و تفسیر داده است :

"اكنون بيش از 5 سال از عمر اين راهبرد مي گذرد و هيچ كدام از اهدافي كه آمريكايي ها تصور مي كردند بالاخره زماني به آن دست خواهند يافت محقق نشده است. نه فقط محاسبات راهبردي ايران درباره برنامه هسته اي و منطقه اي اش تغيير نكرده بلكه دورنماي اين تغيير محاسبه نيز كاملاً تاريك شده است طوري كه اكنون برخي از متحدان آمريكا در اروپا و آسيا عميقاً به اين نتيجه رسيده اند كه انتظار براي تاثيرپذيري ايران از تحريم ها و متوقف شدن برنامه هسته اي ايران از اين طريق وقت تلف كردن است. بنابراين دريچه اعمال تحريم عليه ايران از خلال بحث هسته اي در حال بسته شدن به نظر مي رسد .اكنون نه برنامه هسته اي ايران كند شده و نه اختلاف هاي سياسي و اجتماعي حادي در داخل كشور در اثر تحريم ها بروز كرده است. تحريم ها ويژگي شوك آور خود را از دست داده اند، عملاً اجرا نمي شوند، در مواردي كه اجرا مي شوند به راحتي دور مي خورند و در مواردي هم كه واقعاً اثر مي كنند اثر آنها بسيار ناچيز است.اعمال تحريم هاي جديد به بهانه موضوع حقوق بشر عليه ايران نشان دهنده آغاز يك فرآيند جديد است كه مي توان آن را «شيفت تحريمي» خواند ثانياً حتي اگر اعمال شود تاثيري بر محاسبات و رفتار ايران نخواهد داشت تصميم گرفته اند فرآيند تحريمي عليه ايران را به حوزه اي ديگر يعني حوزه حقوق بشر منتقل كنند و همه آن اقداماتي را كه ديگر انجام آنها در حوزه هسته اي امكانپذير نيست به بهانه اي ديگر بازسازي نمايند.سومين هدف غربي ها تاثيرگذاري بر رفتار مقام ها و مديران نظام است. آمريكا ومتحدانش تصور مي كنند وقتي كسي را تحريم مي كنند او خود به خود در انجام وظايفش انگيزه كمتري خواهد داشت.5- و نهايتاً هدفي كه از همه مهم تر است آن كه كشورهاي غربي تصور مي كنند با تداوم اعمال تحريم عليه ايران به بهانه مسئله حقوق بشر مي توانند جريان فتنه در داخل را اميدوار و سرپا نگه دارند و از طريق فشار پي در پي به نظام، دستگاههاي مسئول را در برخورد با فتنه گران منفعل كنند. اين ظاهراً مشورتي است كه ضدانقلاب خارجي به آمريكا و اروپا داده و آنها را به اين باور رسانده است كه اگر ضدانقلاب داخلي پشتوانه خارجي خود را از دست بدهد، ديگر شانسي براي ادامه حيات نخواهد داشت.مقام هاي ايراني نه آرزومند سفر پي درپي به اروپا و آمريكا هستند نه پولي در حساب هاي خود انباشته اند كه در معرض تهديد قرار گرفتن آن، آنها را در انجام وظايفشان سست كند. بدتر از همه، وضع جريان فتنه در داخل خراب تر از آن است كه به اين روش ها اميدي به احياي آن باشد. مشكل جريان فتنه دروغي است كه به مردم گفته و بي صداقتي آن فاش شده ديگر اعتباري براي بازسازي سازمان خود ندارد. تنها خاصيت تحريم هاي جديد بدون شك فقط اين است كه وابستگي جماعت فتنه گر به غرب را هر چه بيشتر آشكار مي كند و از شكست غرب در بن بست حكايت دارد"

در خاتمه اینکه مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس تصور کرده است که اگر چنانچه وی با سانسور وپاک کردن صورت مسأله بیان واقعیت را کتمان کند و دست به تحلیل و تفسیر نمودن وارونه بزند و اذعان نکند که طرح کودتا گران پاسداران و ولی وقیح منفور و نا مشروع هدف حذف رقیب مغلوب و چنگ اندازی بر تأسیسات هسته ای از سوی پاسداران بود . همچنین بخشی دیگر از هدف کودتا قطع دست عوامل رفسنجانی و خاتمی در وزارت نفت و تسلط پاسداران بر این وزارتخانه بوده است . همینطور تلاش برای انحصاری قدرت و تصاحب یا اشغال و مصادره 2000 میلیار دلار اموال ملی یا شرکت ومؤسسات و بانک های دولتی بخشی دیگر از اهداف کودتا گران می باشد که زیر پوشش طرح خصوصی سازی به پاسداران منتقل می شود. اما اکنون بدلیل اینکه بر خلاف انتظار کودتا گران در 22 خرداد 88 که منجر به واکنش اعتراضی ناراضیان شد که پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر داده شد که مشروعیت رژیم ضد بشری و قرون وسطایی بر زیر سئوال برده شد . همچنین عمود خیمه نظام هم شکسته شد . برای همین برای جبران این عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و قرون وسطایی روی به افزایش سیاست ضرب و شتم و زندان و شکنجه و صدور احکام اعدام های علنی و درون زندان ها آورده شده است که موجب گشوده شدن پرونده ی نقض حقوق بشر و تنظیم لیست اسامی مسئولین ناقض حقوق بشر و پیوند زدن به قطعنامه های تحریم ها شده است که با فاش دن طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن از سوی پاسداران به خصوص سپاه قدس فضای بحرانی و خطیری که ترسیم شده است برون رفت از آن آسان وکم هزینه نمی باشد.

هوشنگ بهداد

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 20 مهر ماه سال 1390

شكست در بن بست (يادداشت روز)