دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 21 تیر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان غرب از اين پرسش در هراس است

طراحان تروریست پشت صحنه 33 ساله که رژیم را تا اینجا حفظ کرده اند . اکنون خوب می دانند که زمانی رسیده است که بقول معروف هرچه تا حال خوردند باید پس دهند . یعنی با همان طنابی که تا کنون بر گردن دیگران آویزان کردند اکنون به نظر می رسد که باید با این طناب که پوسیده شده خودشان درون چاهی فرو برده شوند که برای دیگران در 33 سال گذشته حفر کرده بودند . یعنی سرنوشت شان مصداق یاتداعی کننده ی این بیت شعر است که گفته می شود :بهرام که همه ی عمر گور گرفت، دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟"

اگر چنانچه ادعای طلبه مداح وارونه گوی هم لهجه وهمکار سرباز جو پاسدار سربازجوی پاسدار حسین شریعتمداری راست می گوید که مردم پهلوان وغیور ومجاهد پرور کرمانشاه مشتاق دیدار ولی وقیح منفور ونا مشروع بودند تا که حضور پر شور و صدای فریاد لبیک گویی شان تا آن سوی جهان شنیده شود . چرا گفته نمی شود که برای چه قبل از این سفر پاسداران کودتاگر در شهر های کرد نشین نوار مرزی با کردستان عراق که شامل استان آذربایجان غزبی تا کردستان می شود با بهانه ی مبارزه با گروه پژاک و اشرار پاسداران دست به گلوله باران روستا های کردستان عراق زد . سپس پاسداران تهاجم گسترده ی نظامی شان به روستا های کردستان زدند که با تلفات زیادی از پاسداران همراه بود. تا جایی که در ادامه ی این تهاجم به حاشیه ی های چند شهر کرد نشین کشیده شد که خبر از آمار کشته شدن تعداد بیش از 181 اعضای پژاک داده شد . از سوی دیگر اگر آنچنانچه این سفر ولی وقیح منفور ونامشروع به کرما نشاه بر نامه ریزی شده از سوی ار گان فاشیستی کودتایی پاسداران نیست و چند هدفه نمی باشد که شامل منحرف کردن اذهان عمومی از فاش شدن اختلاس نجومی بانکی اخیر و فرار رئیس بانک ملی به کانادا می باشد . همچنین تبلیغات نمایش انتخاباتی خیمه شب بازی بازار مکاره ی دوره ی نهم و یار گیری به نفع باندهای مافیایی حامی خود و پاسداران کودتا گر وعلیه ی رئیس جمور و حامیانش می باشد . مهمتر اینکه روضه خوانی کردن علیه ی آمریکا با بهانه ی تظاهرات وال استریت است البته با وصل کردن و پیوند زدن به قیام های ضد دیکتاتوری منطقه است که فرصت طلبانه رنگ و لعاب اسلامی متمایل به ایران با ترجمان بیداری اسلامی منطقه به آن داده شده است و مدعی شدن اینکه این تحولات منطقه سمت و سوی ضد آمریکایی و اسراییلی دارد که نتیجه به زیان آمریکا پیش می برد . چونکه تظاهرات وال استریت که دامنه ی آن به سایر شهر های آمریکا کشانیده شده ادامه ی تظاهرات بیداری اسلامی منطقه است که در نهایت موکول به فروپاشی آمریکا خواهد شد . البته گفته نمی شود که چرا این سفر ولی وقیح منفور و نا مشروع به کرمانشاه همزمان با سفر رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد به بوشهر بود تا وی مجبور به لغو این سفر شود. بهر حال نقالی این طلبه قلم زن از این سفر ولی وقیح منفور ونا مشروع به کرمانشاه و تبعاتش این چنین است :

"چرا كه خط مقدم اكنون به خيابان هاي قاهره و بيروت و غزه و بغداد و صنعا و منامه منتقل شده است. و امروز تنها مردم ايران نيستند كه پنجه در پنجه مستكبران و طاغوت هاي سرسپرده انداخته اند بلكه ملت هاي مسلمان مصر و لبنان و فلسطين و يمن و بحرين و عراق نيز در اين مقاومت اسلامي وارد شده اند. هراس از ابعاد پر پژواك اين پرسش در دنياست كه آمريكايي ها را وادار مي كند مقارن اتفاق بزرگ در كرمانشاه، به خيال خود يك بمب صوتي- تبليغاتي در واشنگتن هوا كنند. پس بايد همان هنگام كه اين تصاوير به دنيا مخابره مي شود، جنجال راه انداخت و هياهو به پا كرد و حواس افكار عمومي جهان را پرت كرد.براي چندمين بار و در نقشه اي نخ نما آمريكا و اسرائيل به واسطه همراهي استخبارات يك دولت عربي- كه در عبريگري حرف اول را مي زند- كوشيد باز توليد و احياي مجدد القاعده را در مصر و ديگر كشورهاي اسلامي «تداعي» كنند. هدف اين بود كه هم مردم مسلمان و معتقد مصر را از اسلامگرايي بترسانند و راه حاكميت اسلام بر قانون اساسي و نظام سياسي آينده را سد كنند، هم اسلامگراهايي را كه هماهنگ با مردم انقلابي شعار «الاسلام هو الحل» سر مي دهند و عليه سازش كمپ ديويد و سيطره آمريكا موضع آشتي ناپذير مي گيرند، منفعل سازند و هم ديگر ملت ها را نسبت به اصل اسلامگرايي متوحش كننددر اين ميان هيبت انقلاب اسلامي ايران و الهام بخشي و توفندگي آن، مكالمات خلوت مستكبران را نيز درنورديده و اكنون در تحليل هاي آشكار آنان پيداست. آنها امروز ديگر نمي توانند اين رازمگو را پنهان كنند كه انقلاب اسلامي ايران نه تنها مهار و محدود و منكوب و منفعل و منزوي نشده بلكه هر روز در آينه انقلاب يكي از ملت هاي منطقه باز مي تابد و كاخ ديكتاتور ديگري از ديكتاتورهاي فاسد غربگرا را دق الباب مي كند؛ اكنون در حالي كه انقلابي مصري و مجاهد لبناني و فلسطيني صراحتا با افتخار مي گويند كه چشم به انگشت اشارت و بشارت «امام خامنه اي» در ايران دارند، سرويس هاي اطلاعاتي انگليس و آمريكا و اسرائيل به همراه بازوهاي رسانه اي اختاپوسي بسيج مي شوند تا اين سيماي تابناك ايران را مخدوش نشان دهند و به نام مستند، روايتي واژگونه تحويل مخاطب دهند. اكنون بازوي فرهنگي پنتاگون- ناتوي فرهنگي- با تمام قوا و استعداد نيرو بسيج شده تا به همه آن صدها ميليون ناظر به جنبش درآمده در اكناف دنيا بگويد «اسلام»، دهشتناك و «ايران» خوف انگيز است و بايد از هر دوي آنها گريخت نه اينكه به چشم الگو و ايده و افق و آرمان نگريست"

مدعی قلم بر دست وارونه گوی بدون توجه به این واقعیت که بقای ننگین رژیم ضد بشری و قرون وسطایی به جنگ افروزی و ترور و ضرب و شتم و سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام در داخل کشور و سیاست تروریم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری درامور داخلی ک شور های همسایه و منطقه بوده است . طوریکه در کمتر کشور برون مرز یافت می شود که از سوی تروریست های اعزامی و همکاری نزدیک وزارت ترور و جاسوسی وزارت امور خارجه زیر پیگرد واقع نشده یا ترور نشده یا علیه ی شان جاسوسی و پرونده سازی نشده باشد . تازه زمان زیادی هم از پناهنده شادن سفیر و کار دارانش در چند کشور اروپایی و ژاپن نمی گذرد . ضمن اینکه ربودن وکشتن سفیر مصر در عراق پس از اشغال نظامی این کشور فراموش نشده است . همانگونه که انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت و انفجار پادگان نظامی آمریکا در خبر عربستان از یاد نرفته است . حال داستان اشغال سفارت آمریکا در تهران و ربودن اتباع کشور های خارجی از طریق حزب الله در لبنان که ادامه ی آن به ربودن شهروندان آمریکایی در کردستان عراق و سایر اتباع کشور های دیگر در ایران بعنوان گروگان و باج گیری منتهی شد تا جایی که پیگیری این سیاست تهدید آمیز ربودن و گروگان گیری کردن چند تروریست زندانی قاتل در زندان های آلمان و فرانسه از این طریق به ایران بر گردانده شدند. اما اکنون طلبه پاسدار قام زن با پرر رویی و و ارونه گویی خاص آخوندهای حکومتی و ولی وقیح گونه اینگونه مدعی شده است که ترور سفير عربستان سعودي در آمريكا، مگر چه چيزي نصيب رژیم قرون و سطایی ضد بشری ايران مي شود:

"چند ساعت مانده به آن اتفاق بزرگ در كرمانشاه كه نگاه مردمي مشتاق در نگاه مهربان مقتداي خود گره بخورد و طنين امواج اين عشق بيكران به عنوان خبري مهم در كانون توجه افكار عمومي دنيا قرار گيرد، تمام دستگاه تبليغاتي آمريكا (از رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير دادگستري تا رئيس اف بي آي و همه رسانه هاي وابسته) به تكاپو افتادند تا با همهمه و توليد سر و صدا و جنجال عليه جمهوري اسلامي، فاز ديگري از سناريوي اورژانسي ايران هراسي را - به موازات پروژه اسلام هراسي- به اجرا بگذارند. آنها ادعا كرده اند دو ايراني مرتبط با سپاه، مي خواسته اند با حمله به سفارت عربستان و اسرائيل، عادل الجبير سفير عربستان در واشنگتن را طي عمليات بمبگذاري ترور كنند. با آغاز اين سناريو، اوباما مدعي شد «ايران قوانين بين المللي را نقض كرده» و كلينتون گفت«ايران منزوي خواهد شد و رفتار آنها زمينه ساز محدوديت بيشتر است». دستپاچگي و شلختگي در نوشتن اين سناريوي- به قول رابرت مولر رئيس اف اف بي آي- هاليوودي آن قدر واضح است كه كسي از سناريونويسان به ذهن خود فشار نياورده و براي اين پرسش مقدر پاسخي تعبيه نكرده كه از بمبگذاري در سفارت عربستان و ترور سفير سعودي در آمريكا، چه چيزي نصيب ايران مي شود؟ و اساسا چنين اقدامي چه ارزش سياسي، اطلاعاتي يا تبليغاتي و رسانه اي دارد؟ اگر هم قرار باشد كسي از ترور و تروريسم بپرسد-همان گونه كه روزنامه لوموند اخيرا با لحني چالشي نوشت- اين ايران است كه بايد آمريكا و همدستانش را در منطقه به چالش بگيرد كه چرا از انواع ترورها و گروه هاي تروريستي عليه ملت و نخبگان و مقامات ايراني جانبداري كرديد؟ "

طلبه هم لهجه ی پاسدار حسی شریعتمداری با رؤیا پردازی کردن که گویا طرح فاش شده سفیر عربستان در آمریکا یک توطئه ی طراحی شده علیه ی سفر رهبر به کرمانشاه بوده است تا بازتاب شعاع تأثیر گذار بودن این سفر وموج حمایت مردمی از وی در منطقه و جهان کمرنگ یا محو شود . ولی این مدعی وارونه گوی خیال پرداز غافل است که از سر ناچاری و استیصال دست به این سفر زده شد . چون گذشته از رقابت و اختلاف ناشی از جنگ قدرت و ثروت داخلی که وجود دارد . ازسوی دیگر با وساطت مصر حماس یک سرباز اسیر 25 ساله ی اسراییلی را با تعداد 1000 زندانی حماس و ساف معاوضه و مبادله نموده است که هر گز نه خوشآیند حاکمان ایران نیست ،بلکه خبرش هم سم مهلک است . به خصوص که چاشنی پیشنها دمحمود عباس برای تشکیل کشور مستقل فلسطین و فاش شدن طرح ترور سفیر عربستان شده است. سپس قلم بر دست آویزان به ملت فلسطین شده است تا که نما ینده ووکیل مدافع شان هم شده باشد و بهانه برای یکه تازی ولغز خوانی علیه ی آمریکا به خصوص اسراییل داشته باشد و از انواع خيانت ها و جنايت هاي زنجيره اي اش گفته باشدكه مدعی شده يكي از آنها همين تحميل جنگ به ملت هاي ايران و عراق و افغانستان و لبنان و فلسطين است . در صورتی که عامل اصلی آن تحریک خمینی شیاد جنگ افروز بود که جنگ را نعمت الهی می دانست و خواهان نابودی اسراییل بود . همچنین جانشین وی ولی وقیح منفور و نا مشروع و مداخله گری مستقیم پاسداران – بوده اند به ملت هاي مسلمان منطقه اعلام جنگ كردند. بهر حال این قلم بر دست این چنین مدعی شده که امروز فقط پاتك آن چنین تك هاي يكطرفه در منطقه است که دريافت مي كنند:

"انواع خيانت ها و جنايت هاي زنجيره اي- كه يكي از آنها همين تحميل جنگ به ملت هاي ايران و عراق و افغانستان و لبنان و فلسطين - بود، به ملت هاي مسلمان منطقه اعلام جنگ كردند و امروز فقط پاتك آن تك هاي يكطرفه را دريافت مي كنند. آفرينندگان حماسه 22 خرداد و 9 دي 88، و رقم زنندگان حماسه مهرماه 89 قم و مهرماه 1390 كرمانشاه همه پيامشان در اين بيان بلند ولي امر مسلمين خلاصه شده است كه «اكنون دنيا در يك پيچ تاريخي است. اينجاست كه نظام ما مي تواند الگو بودن خود را به اثبات برساند... اگر ناامني و ركود و تفرقه داشته باشيم، مردم منطقه مأيوس خواهند شد. ملت ايران الگوي مردم منطقه هستند»."

در خاتمه اینکه مشخص است رژیم ضد بشری و قرون وسطایی که از ابتدا تا کنون با ابزاری کردن دین ، اهداف پلید و خبیث ضد انسانی اش برای حفظ قدرت و انباشت ثروت را دنبال کرده است . البته با ترفند های ضد انسانی و توطئه واتهامات نا روا وارد کردن به مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان آنان را با ترور یا اعدام حذف فیزیکی کرده یا به شیوه های اتهامی دیگر از صحنه حذف کرده است تا جایی که در راستای اوج گیری جنگ قدرت وثروت، ترکش آن به رقبا نیز سرایت کرده است . در صورتی که زمانی اینان در قدرت سهیم و شریک بودند . صد البته زمانی که خمینی شیاد اوایل انقلاب صحبت از صدور انقلاب کرد . در ادامه ترجمان و بر گردان درست و صحیح آن تبدیل به دیپلماسی صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه شد که از آن زمان تا کنون همین سیاست دنبال و ادامه یافته است . برای اینکه یک پارامتر و کلید رمز ماندگاری تا کنونی رژیم ضد بشری و قرون وسطایی بوده است . اما اکنون با لو رفتن و فاش شدن طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن حتی اگر بر خلاف ادعای حاکمان ایران که از موضع فرار به جلو تکذیب می کنند ومدعی می شوند که یک سناریوی ساختگی از سوی آمریکا برای عبور از بحران هایش به خصوص شکست در جنگ افغانستان و زیان آور بودن تغییر و تحولات منطقه عراق می باشد . ولی در مجموع موجب شده است که طراحان تروریست پشت صحنه 33 ساله که رژیم را تا اینجا حفظ کرده اند . اکنون خوب می دانند که زمانی رسیده است که بقول معروف هرچه تا حال خوردند باید پس دهند . یعنی با همان طنابی که تا کنون بر گردن دیگران آویزان کردند اکنون به نظر می رسد که باید با این طناب که پوسیده شده خودشان درون چاهی فرو برده شوند که برای دیگران در 33 سال گذشته حفر کرده بودند . یعنی سرنوشت شان مصداق یاتداعی کننده ی این بیت شعر است که گفته می شود :بهرام که همه ی عمر گور گرفت، دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900721/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 21 تیر ماه سال 1390

غرب از اين پرسش در هراس است (يادداشت روز)