روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 31 اردیبهشت ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " طرح اوباما، انزواي ملت فلسطين"
"حاکمان ایران و قلم بر دستان در خدمت شان نیهمسو با نخست وزیر اسراییل سر مایه گذاری برروی حماس کرده اند و زیرآب هر گونه مذاکره ی صلح با اسراییل و پیشنهاد تشکیل دولت فلسطین در کنار اسراییل را زده اندتا نشان داده شود شعار و فریاد تاکتیکی اسراییل نا بود باید گردد که از سوی حاکمان تهران سر داده می شود. مصرف خاص یعنی سیاه کردن حماس دارد"
اگر بر اساس ادعای سرمقاله نویس نطق اخیر اوباما رئیس جمهور آمریکا پیرامون تحولات منطقه و رژیم ضد بشری کودتایی نامشروع ایران انفعالی می باشد . سئوال است که برای چه با سانسور موضع اوباما نسبت به تظاهرات ضد حکومتی 2 سال پیش مردم ایران که تأکید بر نقش محوری قیام های ضد دیکتاتوری منطقه کرده است روضه خوانی مبسوط ضد آمریکایی خوانده است؟ البته گذشته از موضوع ایران که در نطق اوباما وجود داشته است . پیشنهاد وی در رابطه با عقب نشینی اسراییل به مرز های قبل از 1967 بعنوان مذاکرات صلح و تشکیل کشور فلسطین می باشد . اما چون رهبر ولی وقیح نا مشروع که خود را رهبر ام القرای جهان اسلام نامیده است . از سوی وی و سایر مسئولن رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران خودشان را قیم ملت فلسطین و منطقه می دانند و دشمن هر گونه روند مذاکرات صلح میان فلسطین با اسراییل هستند . حتی شعار اسراییل نا بود باید گردد سر داده می شود . چون نا امنی و بی ثبات بودن منطقه مورد علاقه و خوشایند حاکم ایران و نه صلح و امنیت و ثبات سیاسی می باشد . زیرا که رهبر لوطی جماران جانشین خمینی شیاد است که گفته بود جنگ نعمت الهی می باشد. همچنین تأکید کرده بود تا فتنه در عالم است لاکن جنگ هم هست . به خصوص اینکه اکنون فتنه و فتنه گری در همه ارکان و سطوح رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع گسترش یافته است و آنچنان ریشه دوانیده است که اکنون رخنه و نفوذ به رأس رژیم ضد بشری سرایت کرده است و موجب برجسته شدن شکاف و اختلاف میان لوطی و عنتر یا ولی وقیح با پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور و یاران نزدیک وی شده است . پس بی جهت نیست که سر مقاله نویس برای سر پوش گذاشتن بر این اختلاف و شکاف عیان شده میان لوطی و عنترش مجبور شده است با آویزان شدن به سیاست منحرف کردن اذهان عمومی از نطق انفعالی رئیس جمهور آمریکا سخن بگوید و در این مورد چنین لغز خوانی نموده و تحلیل داده و تفسیر کرده است"
"اوباما طي سخناني كه از روزها قبل درخصوص آن تبليغات فراواني به عمل آمده بود و در پي كشتن بن لادن كه به عنوان يك پيروزي بزرگ كاخ سفيد در اعلام سياستهاي جديد خاورميانه‌اي از آن نام برده مي‌شد، خواستار تشكيل دولت به اصطلاح مستقل فلسطين در مرزهاي سال 1346 (1967 ميلادي)، بدون داشتن حقوق حاكميتي شد! سؤال اساسي اينجاست كه آمريكا چه نقشي در رويدادهاي جاري خاورميانه و شمال افريقا مي‌تواند ايفا كند." وي در اين نطق تبليغاتي و تاكتيكي، كه هم متناقض و هم منافقانه ارزيابي شده، ضمن حمايت از تحولات و تغييرات اخير خاورميانه خواستار برقراري صلح بين رژيم صهيونيستي و فلسطيني‌ها شد. اوباما در طرح خود، كدام فلسطين را با چه تعريفي به رسميت شناخته است؟ مخاطب او در اين طرح چه كساني هستند؟ آيا او با ملت فلسطين سخن گفته يا مخاطبانش گروههاي فلسطيني و دولتهاي سازشكار عرب مي‌باشند؟سمت و سوي تغييراتي كه آمريكا از آن حمايت مي‌كند به كدام جهت است؟ آيا اين قبيل طرحهاي به اصطلاح بيطرفانه با سياستهاي جانبدارانه و متعهدانه كاخ سفيد و سياستمداران آمريكا در حمايت بي‌قيد و شرط از رژيم صهيونيستي و دفاع امنيتي، سياسي و نظامي از اين رژيم سازگاري دارد؟ تجليل از عملكرد آمريكا در عراق و افغانستان، اعلام حمايت بي‌قيد و شرط از اسرائيل به عنوان يك متحد استراتژيك، محكوم كردن خشونتها در سوريه و ليبي، درخواست از علي عبدالله صالح براي احترام گذاشتن به خواسته‌هاي مردم و پذيرفتن طرح شوراي همكاري، حمايت از رژيم بحرين و حمله عليه ايران را دنبال مي‌كردند كه طبعاً مهمترين فراز آن، تشويق فلسطيني‌ها به تن دادن به مذاكره سازش با اسرائيل و پذيرش حاكميت غاصبانه رژيم صهيونيستي و تشكيل حكومتي به نام فلسطين در مرزهاي سال 1346 بدون داشتن مباني حاكميتي از قبيل قدرت سياسي و نظامي دانست.قدر مسلم اينست كه آمريكائيها كه در تحولات چند ماه اخير در منطقه ضربات زيادي به سياست خارجي آنها وارد شده و مهره‌ها و سرمايه‌هاي سياسي خود را در منطقه از دست داده‌اند و يا در معرض سقوط مي‌بينند، به منظور مديريت صحنه و جهت‌دهي به تغييرات، در نهايت تزوير و رياكاري، خود را همسو با حركتهاي مردمي قلمداد كرده و خواستار بهره‌برداري همراه سوء استفاده از اين تحولات و پختن نان تثبيت حاكميت نامشروع رژيم صهيونيستي در منطقه كه از 70 سال پيش تاكنون آنرا هدفمندانه دنبال كرده ولي هرگز به آن دست نيافته بودند، در سايه رويدادها و گرد و غبارهاي حاصل از تحولات اخير خاورميانه هستند و رويدادها را به گونه‌اي ظريف و مزورانه سمت اهداف مورد نظر خود مديريت كنند. قطعاً خامي و خوش خيالي بزرگي خواهد بود اگر سران كاخ سفيد در شرايطي كه همه اهرم‌ها و شرايط لازم از قبيل داشتن مهره‌هاي سياسي مورد نظر در كشورهاي عربي و سركوب قيام‌هاي مردمي را در اختيار داشته ولي براي به كرسي نشاندن اهداف مورد نظر در تضمين حاكميت نامشروع رژيم صهيونيستي در منطقه موفق نبودند، اكنون در شرايط بيداري ملتها بتوانند نتيجه مورد نظر خود را از وضعيت موجود بگيرند و كلاهي از اين نمد براي متحدان صهيونيست خود بدوزند. اسرائيل و پافشاري بر لزوم حمايت كاخ سفيد از حاكميت امنيتي، سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي، بدون اشاره به مسأله 6 ميليون آواره فلسطيني و بيت‌المقدس اشغالي، خواستار تشكيل دولت مستقل فلسطيني آنهم فقط براساس مرزهاي سال 1346 باشد؟ نكته قابل تأمل ديگر در اين طرح اينست كه اوباما، كدام فلسطين را به رسميت شناخته است؟ شك نبايد كرد كه تشكيل فلسطين در پشت مرزهاي سال 1346 به معناي حفظ وضعيت سرزميني موجود براي صهيونيستها و پذيرش اين نكته از سوي فلسطيني‌ها و ساير مسلمانان بر آنچه كه رژيم غاصب صهيونيستي تاكنون اشغال نموده و تاكيد بر آوارگي ميليونها فلسطيني و مركزيت قدس شريف براي رژيم اشغالگر است"
سرمقاله نویس پس از روضه خوانی و مانور تبلیغاتی علیه ی آمریکا و اسراییل دادن و ابراز دشمنی کردن با پیشنهاد صلح اوباما، در ادامه نماینده ملت فلسطین به خصوص حماس و زائده ی دست ساز حاکمان تهران جهاد اسلامی فلسطین شده است تا که توانسته باشد همسو با نخست وزیر اسراییل اینگونه طرح آمریکا برای صلح فلسطین و اسراییل و تشکیل کشور فلسطین را شکست خورده معری نماید و فتوا یا رهنمود مبارزه قهر آمیز به جای مذاکرده صادر کرده است :
"از اين رو ملت فلسطين در واكنش به اين طرح سازشكارانه و كلاهبردارانه، آنرا اقدامي تاكتيكي از سوي باراك اوباما در غصب ابدي قدس شريف و غيرحاكميتي خواندن كشور فلسطين و گرفتن تضمين و تعهد از كشورهاي همسايه عرب بر حفظ امنيت رژيم صهيونيستي و از همه مهمتر، كاناليزه كردن و محدود نمودن آشتي ملي فلسطين مي‌دانند كه گروههاي فلسطيني را مجبور خواهد كرد به جاي ادامه مسير مقاومت، صرفاً براساس دستور كار و طرح آمريكا حركت و تصميم گيري كنند. از اين رو حماس و جهاد اسلامي فلسطين اين طرح آمريكا را كه اين بار توسط اوباما ارائه شده، طرحي شكست خورده ناميدند كه در واكنش به بهار تحولات كشورهاي عربي و آغاز قيام سوم انتفاضه در شصت و سومين سالروز تشكيل حكومت نكبت صهيونيستي ارائه شده است غافل از آنكه آزادگي و بيداري ملي در روح و قلب و جان ملتهاي عرب و فلسطين ريشه دوانده است. تجاوزگري‌هاي اسرائيل جز با مقاومت متوقف نخواهد شد و مردم فلسطين مي‌دانند بايد حقوق خود را در صحنه مقاومت و نه از طريق مذاكره و تن دادن به طرحهاي ذلت بار جستجو كنند و بدانند كه از طرح جديد اوباما، چيزي عايد آنها نخواهد شد"
در خاتمه اینکه با موضع مخالفت با سخنرانی اخیر او باما و پیشنهاد مذاکرات صلح خاور میانه که از سوی نخست و زیر اسراییل بنیامین نتانیاهو رد شده است . زیرا که وی موضع حماس را دست آویز قرار داده است و مدعی شده است که حماس خواهان نا بودی اسراییل است و اهل مذاکره صلح با اسراییل نمی باشد . از سوی دیگر حاکمان ایران و قلم بر دستان در خدمت شان نیز همسو با نخست وزیر اسراییل سر مایه گذاری برروی حماس کرده اند و زیرآب هر گونه مذاکره ی صلح با اسراییل و پیشنهاد تشکیل دولت فلسطین در کنار اسراییل را زده اندتا نشان داده شود شعار و فریاد تاکتیکی اسراییل نا بود باید گردد که از سوی حاکمان تهران سر داده می شود. مصرف خاص یعنی سیاه کردن حماس دارد . چون هدف این است که راه و مسیر سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز به خصوص به منطقه ی خاور میانه هموار گردد . مشروط بر اینکه باا ین سیاست تاکتیک تبلیغاتی ضد اسراییلی بتوان ساده اندیشان زود باورانی همچون حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین را فریفت و مجذوب شعار کرد . همچنین بشودبا خریدن و تشویق و ترغیب و تحریک کردن شان اهداف پشت پرده و سیاست پنهان بحران آفرینی و جنگ افروزی ولی وقیح و پاسداران در منطقه به پیش برده شود . به خصوص اینکه تلاش دستیابی به سلاح هسته ای نیاز شدید به گسترش امنیت پشت جبهه در برون از مرز دارد تا بشود سیاست باج گیری مذاکرات هسته ای و دفع کردن خطر تحریم های اقتصادی و تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای و حتی ایجاد موانع از سرایت قیام های ضد دیکتاتوری منطقه به داخل ایران به پیش برده شود.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900231/13900231_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 31 اردیبهشت ماه سال 1390
