گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 5 خرداد 90
دوم خرداد (گفت و شنود)
گفت : ملایی برای خواندن شعرش
آماده خواندن شد در پشت منبرش
ابتدابا شور و حال بیت اول را کرد آغار
یادش رفت بقیه تکرار کرد بیت اول باز
ناگهان قاطی کرد وگیج شد، فتاد پایین
سقوط کردپای منبر برروی یکی از حاضرین
ملا گفت معذرت می خواهم به بخشید
یارو گفت می گفتی می آیم خو اهید دید
نمی دانستم اینگونه که تو می کنی تهدید
با کله برروی زمین تو سقوط می کنی شدید
گفت: مگر سران فتنه و حاميان بيروني آنها از دوم خرداد 76 به عنوان نقطه آغاز جريان خود ياد نمي كردند؟ و مگر به آن افتخار نمي كردند؟!
گفتم: شركت چندين ميليوني مردم در انتخابات دوم خرداد 76 براي همه افتخارآميز است و نشانه اعتماد مردم به نظام بوده و هست.
گفت: ولي فتنه گران قصد داشتند اين اعتماد مردمي را به نفع دشمنان بيروني مصادره كنند كه نتوانستند.
گفتم: البته كه نتوانستند، خب! حالا منظورت چيست؟
گفت: روز دوشنبه سالروز «دوم خرداد» بود ولي هيچيك از روزنامه ها و سايت هاي مدعي اصلاحات حتي يك كلمه هم درباره آن ننوشتند. چرا؟!
گفتم: به مرگ جبهه مدعي اصلاحات و فتنه 88 اعتراف كرده اند.
گفت: البته چند نفر از كاربران سايت هاي ضد انقلابي «بالاترين» و «فيس بوك» نوشته اند؛ نشانه هايي از مرگ جنبش سبز(!!) ديده بوديم اما فكر نمي كرديم به جاي صعود، اينطوري سقوط كند.
گفتم: شاعري براي خواندن شعرش پشت تريبون رفت و خواند «با شور و نشاط خواهم آمد» ولي بقيه بيت ها يادش رفت و همين نيم بيت را چند بار تكرار كرد كه ناگهان پايش به پايه ميز گرفت و روي سر يكي از حاضران سقوط كرد. با ناله به طرف گفت؛ آقا ببخشيد. معذرت مي خواهم و يارو گفت؛ اختيار داريد! شما چند بار گفتيد كه «خواهم آمد» اما من متوجه نشدم كه قرار است با كله روي زمين بيائيد!!
گفت : سربازجو روز 5 خرداد
از یاد رفتن 2دوم خرداد کرده یاد
با توهین به رقیب کرده گوشزد
پرسیده چرا آنگونه زده اید گند؟
نه اینکه دوم خردادرا کردید فراموش
بلکه سخنی نگفتید از آغاز پر خروش
چگونه مدعی بودید با جنب و جوش
به قبل از 2 خرداد وضع داده نمیشه پوش
ولی کنون نه خبری نیست از آن افتخار
بلکه کودتاجنبش سبز نابود کرده با ابتکار
گفتم : چرا سربازجوی منفور
4 خرداد را کرده است سانسور؟
گفت : سربازجوی پرونده ساز مزدور
چون ترس از مجاهدین داره این مأمور
ترجیح می دهد به رقیب مغلوب دهد گیر
تاذوق نکند از لوطی و عنترشده زمین گیر
برای همین با جاسوسی در سایت بالاترین
رقیب تعقیب می کند سربازجوی زندان اوین
تا نشان دهد نه رژیم که رقیب جای صعود
سقوط کرده درجنگ قدرت حذف بود و نبود
گفت : ملایی برای خواندن شعرش
آماده خواندن شد در پشت منبرش
ابتدابا شور و حال بیت اول را کرد آغار
یادش رفت بقیه تکرار کرد بیت اول باز
ناگهان قاطی کرد وگیج شد، فتاد پایین
سقوط کردپای منبر برروی یکی از حاضرین
ملا گفت معذرت می خواهم به بخشید
یارو گفت می گفتی می آیم خو اهید دید
نمی دانستم اینگونه که تو می کنی تهدید
با کله برروی زمین تو سقوط می کنی شدید