نقد و برر سی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " طعنه رقيب و بشارت حبيب "
"رژیمی که مردمی است و ثبات دارد . نیاز ندارد که هرروز مرتکب اعدام شود و یا اینکه برای حذف رقیب دست به کودتا بزند تا رئیس جمهور مورد نظر رهبر ولی وقیح و پاسداران قدرت را قبضه نماید . آنگاه با توطئه گری و پرونده سازی و تهدید دست به کودتا علیه ی همین رئیس جمهور کودتایی و یارانش بزند؟"
هم لهجه ی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه سخنی بگوید که قبل از 30 خرداد سال 60 چه اتفاقات ضد بشری سر کوبگرانه در ایران رخ داده شدد و شیو ه ی بر خورد نیرو ورگان های چماقدار سرکوبگران حکومتی با با نیروهای مخالف انقلابی و سیاسی از جمله مجاهدین چگونه بود ؟ یا اینکه گفته شود که دلایل بروز تظاهرات روز 30 خرداد 60 چه بود و در این روز چه اتفاق افتاد و پس از آن چگونه با تظاهر کنندگان بر خورد شد ؟یا اینکه چگونه اقدامات ضد بشری در سیاه چال های سر ا سر کشور پس از 30 خرداد 60 اعما ل شد؟ همانگونه که برای چه سانسور شده و گفه نشده است که جنایات ضد انسانی علیه ی بشریت که در زندان های سراسر کشور در تابستان 67 اتفاق افتاد؟ یا اینکه مدعی وارونه گوی قلم بر دست اشاره کند پس از کودتای 22 خرداد 88 واکنش مردم معترض ایران چه بود و فریاد شعار های انتقادی شان چگونه بود ؟ به ویژه اینکه پس از آن چگونه با کروبی و موسوی رفتار شده است تا اینکه بتواند با سانسور گری از بازگویی خرداد 60 تا خرداد 90 بطور برشی پیوند زده باشد و از جنایات مرتکب شده ی 30 ساله ی حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی کودتایی در این دوره این چنین بعنوان فتوحات شگفت انگیز و شتاب پیروزی ملت ایران یاد کند :
"از خرداد 1360 تا خرداد 1390، فتنه ها و فتوحات به شكلي شگفت انگيز كنار هم رديف شده اند. شتاب پيروزي هاي ملت ايران گاه به اوج رسيده و بعضا نوساني پيدا كرده و بعد، دوباره اوج گرفته است. اگر هم در مقاطعي از سرعت پيشرفت ها و ظفرمندي ها كاسته شده، مانند دنده معكوس در سربالايي بوده كه با وجود وقفه اوليه، به سرعت و شتاب بيشتر انجاميده است. در اين مسير پيشرفت، نوسان سرعت بوده اما انحراف يا عقبگرد و بازگشت از مسير نبوده است. اصلاح و ارتقاي حركت بوده اما انحراف و ارتجاع، خاطر برپاكنندگان فتنه 88-كه از فتنه بعدي زبانشان دراز شد- جمع، اين ملت خدايي پشيماني و ارتداد و ارتجاع در كارش نيست،"
در ادامه هم لهجه ی پاسدار حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس بدون آنکه بگوید برای چه مجاهدین پس از 30 خرداد سال 60 دست به سلاح بردند؟ یاا ینکه چرامقاومت مسلحانه به اینان تحمیل شد ؟ همچنانکه نگفته است که برای چه پاسدار احمد کاظمی که اکنون از وی تحسین و تمجید کرده است . برای چه از سوی رقبا ی پاسدار و حمایت رهبر ولی وقیح در سانحه ی هوایی در کنار 29 فرمانده پاسدار دیگر در 5 کیلومتری ارومیه سر به نیست شد؟ یا اینکه توضیح دهد که چرا پس از باز پس گیری خرمشهر که دیگر نیرو های نظامی عراق در خاک ایران نبودند. اما خمینی شیاد و پاسداران جنگ افروز و اطرافیان خمینی شیاد که ادعای مضحک دفاع مقدس می کردند. چرابه آسانی به پیشنهاد صلح و آتش بس صدام حسین با پرداخت مبلغ 100 میلیارد دلار غرامات جنگی جواب منفی دادند و آن را نپذیرفتند تا اینکه موکول به ادامه ی 7 سال اضافه ی جنگ میان ایران و عراق شد که دستآورد هزار میلیارد دلار خسارات جنگی و فزونی میلیون ها کشته و مجروح و موجی و آواره و بی خانمان بهمراه داشت؟ بد تر اینکه منتهی به شکست و ریختن جام زهر بکام خمینی شیاد شد . اما اکنون این قلم بر دست وارونه نویس دست به جراحی وقایع تاریخی زده و با وارونه گویی و تحریف کردن وقایع ذکر شده این چنین ادعا کرده و گزارش تحلیلی داده است :
"منافقين در خردادماه 60 خود را در برابر تدبير صبورانه امام- امت و در بن بست يافتند، دست به اسلحه شدند و آن روي واقعي خود را نشان دادند. اما يك سال از سر باز كردن زخم نفاق نگذشته بود، كه نصرت الهي به واسطه دستان مجاهداني چون حاج احمد متوسليان، صياد شيرازي، حسين خرازي، احمد كاظمي و... هزاران رزمنده بي ادعا و نفوذناپذير نازل شد و «خرمشهر را خدا آزاد كرد»"
سانسورچی حرفه ای و متخصص وارونه گویی و تحریف گری بدون آنکه لب بگشاید و بگوید که در ایران چه خبر است؟ و اعتراف کند که چرا مردم معترض ایرانی هر زمان که فرصت کسب می کنند .چرا دست به تظاهرات ضد حکومتی می زنند ؟ یا اینکه گفته شود معترضان ناراضی چه نوع شعار هایی فریاد می زنند و نثار رهبر ولی وقیح می کنند؟ یا اینکه توضیح دهد که رابطه ی میان لوطی جماران و عنترش پاسدارر ئیس جمهور و اطرافیان و حامیان شان اکنون چگونه می باشد و چه می گذرد؟امابرای منحرف کردن اذهان عمومی آویزان به سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز شده است و از موضع ضعف قدرت نمایی پوشالی ضد آمریکایی کرده است و اینگونه فرافکنانه ادعای بر افراشته شدن پرچم اسلام کرده است که رهبر ام القرای جهان اسلام در جماران تهران می باشد البته هدف دفاع کردن از اهداف پروژ ی هسته ای است :
"20سال پس از آزادي خرمشهر و در آغازين روزهاي خرداد 1390 آفتاب در حالي سر مي زند كه از جنوب خليج فارس تا شمال آفريقا و سواحل شرقي و جنوبي مديترانه، باد به پرچم اسلام افتاده و تازه چند كيلومتر آن سوتر در شمال تنگه جبل الطارق و در اندلس (اسپانيا)، طليعه بيداري ملت هاي اروپايي به چشم مي آيد يعني كه «بيداري ملت ها قطعا تا قلب اروپا پيش خواهد رفت». هنوز 20 روز از جاري شدن اين نويد حكيمانه بر زبان مقتداي فرزانه انقلاب سپري نشده است. گويا انرژي آزاد شده در جنبش اسلامي سال 1979 ايران، اراده باز ايستادن ندارد كه اكنون جنوب و غرب خاورميانه و شمال آفريقا را درنورديده و امواج آن به سواحل جنوبي اروپا مي كوبد. فرانسه، ايتاليا يا آلمان در عمق اروپا؟ مقصد بعدي سونامي و موج بيداري ملت ها كجاست؟سولانا آن روز در جمع صاحبان صنايع و شركت هاي اسپانيايي، اين گونه درباره نفوذ فزاينده انقلاب اسلامي ايران حتي در عمق اروپا هشدار داد «ايران براي نخستين بار در تاريخ، رهبري منطقه خاورميانه را به دست گرفته و به همين دليل، تنش بر سر برنامه غني سازي اورانيوم در ايران، نه با بمباران بلكه با عقل و از مسير سياسي و گفت وگو حل مي شود. ايران نخستين قدرت خاورميانه شده و آن قدر برگ برنده مانند برگ هسته اي، برگ عراق، برگ حماس و برگ افغانستان در دست دارد كه به يك قدرت درجه اول تبديل شود. بايد به گشودن باب گفت وگو و به كارگيري عقل سليم بازگشت... در آينده بايد با جنبش هاي تندروي اسلامي همانند آنچه اكنون با حماس در فلسطين سر و كار داريم، همزيستي داشته باشيم. اين احتمال زياد است كه همه ما در يك دنياي اسلامي كه در آن اخوان المسلمين و جناح تندروتر اسلامي حكومت كنند، زندگي كنيم. در شرايط كنوني رأي كافي براي آن كه اسلامگراهاي ميانه رو در انتخابات به پيروزي برسند، وجود ندارد. به همين دليل بايد از فراخوان برخورد تمدن ها پرهيز نموده و اين انديشه همزيستي را با 13 ميليون مسلماني كه در اروپا زندگي مي كنند، شروع كنيم، از خانه خويش. وگرنه با مشكلات بسيار جدي روبرو خواهيم شد.»5 سال پيش هنوز در تونس و مصر و ليبي و مغرب و بحرين و يمن و عربستان سعودي طوفان انقلاب برنخاسته بود و هنوز جزو برگ هاي برنده جبهه بزرگ اسلامگرايي به شمار نمي آمد."
بهر حال قلم بر دست هم لهجه ی پاسدار سربازجوی شکنجه گر حسین شریعتمداری پس از گرد وخاک بر پا کردن و گرده بر زمین ساییدن و صغر ا وکبرا چیدن شمشیر چوبی از روبسته شده ی خود را از غلاف بیرون کشانیده و در هوا به چرخش در آورده وعلیه ی آمریکا عربده کشیده است و بر سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز تأکیده نموده و مدعی هدایت گری رژیم ضد بشری بربر منش و تاریک اندیش منفور کودتایی در قیام های منطقه شده است .تا اینکه توانسته باشد با پل زنی به هدف نهایی یعنی رقیب مغلوب برسد و اینگونه ا اینان را منافقین جدید بنامدو متهم به عوامل دشمن بیگانه آمریکا و انگلیس و اسراییل و فرانسه و آلمان کند:
"حال شما بفرماييد معركه گيران فتنه 88 دزدكي از زير پتوي سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل در ايستگاه لندن يا فرانسه سر بيرون كرده و به بهانه فتنه جريان انحرافي گفته اند بفرماييد، اين هم از بصيرت مردم ايران! طلقاي فتنه 88 كه از صدقه سر بزرگواري و رحمت امام خامنه اي و امت نستوه او نفس مي كشند و محيط را آلوده مي كنند، زبانشان دراز شده كه ديديد گفتيم. به خيال خود به مرجفون و منافقين صدر اسلام تأسي كرده و مي خواهند در وسوسه ترديد و تحير و تفرقه و نااميدي بدمند. زبان بسته ها، لااقل نمي كنند بيرق تحت الحمايگي آمريكا و انگليس و اسرائيل و فرانسه و آلمان را از بالاي رسانه هاي خود بردارند يا داغ نوكري آنان از پيشاني بزدايند و بعد ملت ايران را نصيحت! كنند. جاي بوسه شيطان بر سر و صورت حضرات همچنان باقي است و قسم خدا ياد مي كنند كه خيرخواه مردمند! انگار نه انگار كه جلاداني چون پرز و نتانياهو درباره خيانت هاي همانان گفتند اپوزيسيون سبز «پياده نظام ارتش اسرائيل در جنگ نيابتي با ايران» و «سرمايه بزرگ اسرائيل» هستند. گويا اجنه بودند كه روز قدس، با شعار نه غزه نه لبنان، جنايتكاران صهيونيست را شادمان كرده و از آن سو، ضمن شكستن حرمت روزه خواري، برخي از همين حضرات را نام برده و مي گفتند فلاني و فلاني، روحاني واقعي! گويا سايت رسمي وزارت خارجه اسرائيل درباره ديگراني غير از همين ها نوشته بود «اپوزيسيون سبز دنبال سرنگوني رژيم اسلامي است نه اعتراض به انتخابات و اميدواريم تا آخر اين مسير را ادامه دهند». چيزي عوض نشده، آبان 1388 در حالي كه آتش فتنه هنوز زبانه مي كشيد، نوشتيم اين «تب پس از واكسن» با سرانجامي مبارك است، امروز هم تأكيد مي كنيم فتنه اخير «واكسيناسيون بدون تب» بود و آثار مبارك آن در سلامت و ايمني و اقتدار نظام جمهوري اسلامي به سرعت هويدا خواهد شد. حال اينكه سير بد بوتر است يا پياز، دعوايي است كه بماند براي معركه گيران آن دو فتنه. فتنه گري گروه هاي سفاهت زده اي كه گروه خوني شان در تضاد با ملت ايران است، به رفتار كساني مي ماند كه سر به صخره بكوبند يا براي مهار دريا، با سطل به امواج خروشان آن آب بپاشند؛ منافقين دهه شصتي باشند يا هفتاد و ششي، هشتاد و هشتي باشند يا نودي. سر همان سر است و صخره همان صخره و دريا همان دريا. ما و غرور؟
در خاتمه اینکه مشخص نیست که چرا از یک سو اینقدر ادعای فتوحات شگرف سیستماتیک 32 ساله به نام ملت ایران می شود که نه اینکه به جز اینگونه ابزاری – تبلیغاتی نام ملت بردن دیگر این ملت محلی از اعراب و حق و حقوقی ندارد، بلکه هر گز مجوز حضور آزادانه به این ملت داده نمی شود تا تا که خود ملت آشکارابگوید چه می خواهد و چگونه فکر می کند؟ چرا شمایی که برای پوشش عدم مشروعیت رژیم ضد بشری تان به خصوص اعتبار دادن به مترسک ولی وقیح از ملت نام برده و چاشنی می کنید اینقدر از حضور آزادانه ی ملت وحشت دارید؟همچنین رژیمی که ادعا می کند اینقدر قدرت و جذبه دارد که می تواند راهنمای عمل اهداف قیام کنندگان ضد دیکتاتوری منطقه باشد؟ از طرف دیگر برای چه سیاست سرکوب و رعب و وحشت و سانسور و اتهام و تهدید علیه ی معترضانن نا راضی داخل کشور ر ا بشدت پیگیری و اعمال می کند و بد ترین اتهامات همراه با توهین و فحاشی و هتاکی را نثاررقیب مغلوب در کودتا می کند؟ آخر مگر شتر سواری دولا دولا می شود؟ به خصوص اینکه مگر فراموش شده است که در دو سال گذشته در تظاهرات های ضد حکومتی خیابانی مردم ایران با فریادی اعتراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر داده شد مگر آنچنان ه منتهی به فتادن طشت رسوایی نا مشروع بودن ولی وقیح از بام بر زمین نشد که صدایش در جهان بشکلی طنین انداز و شنیده شد که اوباما رئیس جمهور آمریکا در نطق اخیر خودش به زدن جرقه و عامل موتور محرک اولیه ی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه در دو سال پیش در ایران اذعان نموده است . مهمتر اینکه رژیمی که مردمی است و ثبات دارد . نیاز ندارد که هرروز مرتکب اعدام شود و یا اینکه برای حذف رقیب دست به کودتا بزند تا رئیس جمهور مورد نظر رهبر ولی وقیح و پاسداران قدرت را قبضه نماید . آنگاه با توطئه گری و پرونده سازی و تهدید دست به کودتا علیه ی همین رئیس جمهور کودتایی و یارانش بزند؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900302/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 2 خرداد ماه سال 1390
طعنه رقيب و بشارت حبيب (يادداشت روز)