روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 4 خرداد ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " پيگيري اهداف جنگي در پوشش صلح"

"ثبات صلح و امنیت در منطقه بمنزله ی سفت کردن طناب دار پیچیده شده بر دور گردن ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و کشیدن چهارپایه از زیر پای شان می باشد"

درراستای دشمنی کردن با هر گونه پیشنهاد مذاکرات صلح میان اسراییل و فلسطین که از سوی حاکمان رژیم ضد بشری کودتایی نا مشزوع حاکم بر ایران بشدت دنبال می شود . اکنون سر مقاله نویس چون گزیده و عصبانی از موضع پیشنهادی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا پیرامون مذاکرات صلح میان فلسطین و اسراییل شده است . بنابراین بدون در نظر گرفتن داستان ایران کنترا که وی امر بهش مشتبه شده است که تصور می کند که این زد و بند پشت پرده با اسراییل در دوران جنگ ایران و عراق فراموش شده و به تاریخ پیوسته است . یا اینکه سفر مک فارلین نماینده ی ویژه ریگان رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا از یاد رفته است که در اوج جنگ ایران و عراق و فریاد گوش کر کن مرگ بر آمریکا وی به تهران سفر نمود و با رفسنجانی دیدار داشت و هدیه ی کلت و کتاب و کیک به وی داد. یا اینکه چگونه پس از اشغال نظامی افغانستان رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران خود با مخاطب قرار دادن بوش رئیس جمهور آمریکا سابق آ مریکا به همکاری به اشغال نظامی افغانستان اعتراف نمود . همچنین زد و بند های ادامه دار پشت پرده با آمریکا مگر فراموش شده است که برای پوشش منحرف کردن اذهان عمومی شعار نا بود باید گردد اسراییل مکمل سیاست تاکتیکی مرگ بر آمریکا شد . بهمین دلیل است که سر مقاله نویس همچون رهبر ولی و سایر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی از پیشنهاد مذاکرات صلح فلسطین و اسراییل اوبا ما رئیس جمهور آمریکا وحشت زده شده است . بنا براین از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی رئیس جمهور آمریکا را متهم به آلت دست صهیونیست ها کرده است "

"عقب نشيني حقيرانه‌اي كه باراك اوباما از مواضع اخيرش در نشست مشترك با لابي صهيونيستي (آيپك) داشت، يكبار ديگر و در مقياسي عجيب و حتي باورنكردني، به خوبي نشان داد كه روساي جمهور آمريكا تا چه اندازه بازيچه اميال صهيونيستها هستند و براي "حفظ قدرت" و كسب امتيازات شخصي، در برابر مشتي صهيونيست، كرنش مي‌كنند؟ نطق اوباما در محل وزارت خارجه آمريكا، عليرغم تمامي امتيازاتي كه به صورت يكجانبه نصيب صهيونيستها مي‌كرد، مطلوب آنها نبود و در فاصله كوتاهي با اعمال فشار و تحقير اوباما به وي صراحتاً گوشزد كردند كه مطلوب واقعي آنها چيزي به مراتب افزون‌تر است كه بايد سريعاً و در اولين فرصت ممكن اعلام شود. برخي گزارش‌ها نشان مي‌دهند بنيامين نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در جريان ديدارش با اوباما كه ساعاتي پس از سخنراني وي در وزارت خارجه آمريكا صورت گرفت، به شدت به وي حمله ور شده و در واقع وي را بازخواست و محاكمه و هشدار داده است كه اگر مواضعش را رسماً و فوراً اصلاح نكند، از حمايت صهيونيست‌ها در انتخابات رياست جمهوري خبري نيست. اوباما هم با بلاهت كامل، همين نكته را در اظهاراتش خطاب به افراد حاضر در جلسه با لابي صهيونيستي (ايپك) مورد تصريح قرار داد و گفت: قاعدتاً رئيس جمهوري كه در آستانه انتخابات، به فكر حفظ قدرت و ماندن در كاخ سفيد است، نبايد وارد اين مقولات شود ولي من به خاطر علاقه و ارادتي كه به اسرائيل دارم، اين حرفها را زدم كه نشان بدهم اوضاع به زيان شما به پيش مي‌رود و بايد فكري كرد كه اين روند، متوقف شود تا بلكه اوضاع تغيير كند و بايد واقعيت‌ها را هم در نظر گرفت"

سرمقاله نویس در ادامه هم نماینده ی ملت فلسطین شده است . هم در دشمنی با پیشنهاد مذاکرات صلح فلسطین و اسراییل اوبارئیس جمهور آمریکا و مخالفت تشکیل کشور مستقل فلسطینی این چنین مذاکره کنندگان صلح فلسطینی را خائن قلمداد کرده است :

"اوباما "حق دفاع از خود" را به صورت يكطرفه و فقط براي صهيونيستها تعريف كرد و پذيرفت ولي به بهانه مقابله با تروريسم، تصريح نمود كه طرف فلسطيني بايد يك "ايالت غيرنظامي" را كه فاقد ارتش باشد، بپذيرد. وي به روند مذاكرات تحميلي دهه‌هاي اخير با طيف خائن فتح و تشكيلات خودگردان اشاره كرد كه همان مبنا مي‌تواند با توجه به تغييرات 44 سال اخير، معتبر و قابل استناد باشد. در اينجا اوباما، رازي را فاش كرد كه عمق خيانت مذاكره كنندگان فلسطيني را بازگو مي‌كند و آن اينكه چيزي را به صورت علني گفته كه براي مدتهاي طولاني مورد توافق طرفهاي مذاكره بوده و رئوس مذاكرات پنهان را آشكار ساخته است. اما چرا؟ زيرا نمي‌تواند براي دهه‌هاي بعدي هم صبر كرد چون زمان به زيان اسرائيل به پيش مي‌رود و بايد "مردم اسرائيل" از آنچه لايق و مستحق آن هستند، برخوردار شوند. البته ما با اين واژه در ادبيات و تبليغات يك جناح سياسي آشنائي داريم و توجه بيشتر به ما نشان مي‌دهد كه چنين ادبياتي از كجا سرچشمه گرفته است؟ نكته مهم اينست كه حتي اظهارات هفته پيش اوباما هم، ديدگاهي فراتر از اشغال و رسميت يافتن هميشگي اشغال و پذيرش پيامدهاي اشغال را ديكته مي‌كرد ولي امروز در پرتو تهديدات لابي صهيونيستي، مواضع آمريكا به مراتب ظالمانه‌تر از گذشته عليه فلسطيني‌ها ترسيم شده است. در واقع آمريكا و صهيونيستها مايلند تمامي آنچه از طريق جنگ و كشتار و جنايت 63 ساله قادر به تحقق و تثبيت آن نبوده‌اند را در پوشش صلح و دلسوزي براي منطقه و فلسطيني‌ها تحميل كنند ولي باز هم نمي‌توانند

در خاتمه اینکه رژیم ضد بشری که از طریق شرایط ویژه ی بحرانی بیش از 32 سال پیش بقدرت رسیده است . چون نامتعارف و قرون وسطایی و بربر منش و تاریک اندیش می باشد . بنابراین بیش از 32 سال است که با بحران آفرینی و جنگ افروزی و منحرف کردن اذهان عمومی توانسته به بقای ننگین خودش ادامه دهد. به ویژه اینکه اکنون نیز محاط در بحران های داخلی و بیرونی شده است . در صورتیکه ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و کودتا و مقاومت و اعتراضات مردم نا راضی با پژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح رژیم کودتایی را در بن بست فرو برده است . آنگونه که برای برون رفت از این شرایط مرگ بار که در وضعیت ایزولگی در منطقه و جهانی بسر می برد نا چار به ادامه ی تلاش های مذبوحانه شده است . مهمتر اینکه قیام های ضد دیکتاتوری منطقه که دامنه ی آن به سوریه کشور هم پیمانش سرایت کرده است . پس ولی وقیح نا مشروع مجبور شده است تا به موازات افزایش سیاست خفقان و رعب و و حشت و سانسور که همراه با رشد اعدام های داخلی است به موازات آن بر سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه هر چه بیشتر بی افزاید تا شاید راه گریزی برای عبور از بحران های نفس گیر به وجود آید . پس در این راستاست که با پیشنهاد مذاکرات صلح فلسطین و اسراییل که از سوی رئیس جمهور آمریکا باراک او با ما مطرح شدهدشمنی می شود . زیرا که ثبات صلح و امنیت در منطقه بمنزله ی سفت کردن طناب دار پیچیده شده بر دور گردن ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و کشیدن چهارپایه از زیر پای شان می باشد.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900304/13900304_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 4 خرداد ماه سال 1390

سرمقاله" پيگيري اهداف جنگي در پوشش صلح"