دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 22 اردبیهت ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تعطيلات دولتي ! "
اینگونه تهاجم کردن به دولت نه مشکل گشا نمی باشد ، بلکه عامل عریان شدن ترس و وحشت ولی وقیح نا مشروع و فاش شدن بیشتر بی اعتباری و منفوریت وی می باشد. آنچنان که کودتا گران در یافته اند هیچ راه گریزی از فرو پاشی و تغییرات دمکراتیک در ایران وجود ندارد . زیرا که قیام های منطقه ماهیت ضد دیکتاتوری دارد که بدترین مدل آن 32 سال است که در ایران حاکم است که می بایست در هم شکند و فرو پاشد"
جالب است قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس قلمش را علیه ی دولت مدعی اصول گرای عاشق خدمت گزاری به مردم ایران چرخانیده است . در صورتی که این دولت جایگزین شده ی دولت مدعی اصلاح طلب شده است که پس از کودتای طراحی شده حذف شان امکان پذیر شد . سپس نظام ضد بشری کودتایی یک دست شد . اکنون قلم بر دست بدون آنکه کوچکترین اشاره ای کند که چرا پس از کودتا وحذف رقیب رهبر ولی وقیح از دولت نهم و دهم و پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور دفاع و حمایت کرده است؟ آنگونه که امثال اینگونه قلم بر دست، نه اینکه موردی علیه ی دولت و رئیس جمهور نمی نوشتند و تلیل نمی داند و سخنی نمی گفتند ، بلکه جانانه دفاع و پشتیبانی می کردند و سفت و سخت هم به منتقدان دولت می تاختند .ولی پس از اینکه پاسدا ر گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور چون تلاش کرد از حق قانونی عزل وزرا استفاده کند . موجب شد تا با رهبر ولی وقیح پیرامون عزل و ابقای وزیر بد نام اطلاعات آخوند حیدر مصلحی سر شاخ شود و شکاف و اختلاف جدی میان شان آشکار تر از گذشته گردد . برای همین قلم اینگونه قلم بر دستان جارچی روی از حمایت دولت و رئیس جمهور بر تافتند و انتقادات زیر پوشش جریان انحرافی درون دولت هم شروع نموده اند. طوریکه هر روز هم شدت می گیرد . بطور نمونه اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس غیر ایرانی دروغ نامه ی کیهان سربازجو حسین شریعتمداری از موضع انتقادی بخشی از عملکرد دولت و رئیس جمهور گماشته احمدی نژاد مدعی اصول گرا را چنین لیست و ترسیم کرده است :
"«سه ماه پس از استيضاح وزير راه و ترابري و پايان يافتن مهلت قانوني سرپرستي، نزديك به دو هفته است كه وضعيت امور جاري اين وزارت خانه بلاتكليف و اقدامات در حال انجام آن از نظر قانوني- و طبعا شرعي- دچار مشكل جدي است»، «وزارت خانه هاي نفت و نيرو و نيز وزارت خانه هاي مسكن و راه و ترابري پس از اعلام ادغام در دولت حالت بلاتكليف و نيمه تعطيل پيدا كرده اند»، «انجام كارهاي جاري وزارت خانه هاي اقتصادي و پروتكل هاي خارجي- انجام سفر مقامات اقتصادي به خارج از كشور و پذيرش مقامات اقتصادي خارجي به كشور- با بن بست، توقف و بلاتكليفي مواجه گرديده است.»، «مجلس، ادغام وزارت خانه ها را نيازمند مصوبه قوه مقننه- مجلس و شوراي نگهبان- دانسته و اقدام يك جانبه دولت را به معناي تعطيلي قوه مقننه مي داند»، «بودجه سال 90 به دليل آنكه بعد از حدود سه ماه تاخير به مجلس داده شد، دو روز پيش به تصويب رسيد در عين حال دولت شديدا به تغييرات بودجه توسط مجلس اعتراض دارد- كه مي تواند منطقي هم باشد- و اين در حالي است كه فرصتي براي گفت وگو و مصالحه باقي نمانده»، «دخالت افراد غيرمسئول و غير ذي صلاح در كار وزارت ارشاد، به تعطيلي بخش هايي از وظايف اين وزارت خانه در امور حساس منجر شده است»، «دخالت غيرموجه دولت در كار نيروي انتظامي، طرح پاسداشت عفاف و حجاب اين نيرو را تعطيل كرده و اين به هنجارشكني بيشتر اخلاق ستيزان منجر شده است»، «ورود دولت به حوزه مسئوليت ها و دخالت در عزل و نصب هاي وزارت اطلاعات به اين باور دامن زد كه جريان خاص در صدد تعطيل كردن كاركردهاي جاري و قانوني اين وزارت خانه و به انحراف كشاندن آن برآمده- كه البته ناكام ماند-»، «رئيس قوه مجريه تصميم گرفت، نزديك دو هفته كار خود را در جايگاه رياست جمهوري تعطيل كند»، «يك نگاه خاص به تحولات منطقه، فعاليت وزارت خارجه در ارتباط با جنبش هاي اسلامي منطقه را دشوار كرده است»، «دخالت در كار وزارت كشور بعضي از امور جاري اين وزارت خانه را با كندي يا تعطيلي مواجه كرده» و.... به مرور شاهد زمزمه هايي بوديم كه نشان مي داد دستي در كار است تا جلوي فعاليت عادي و جاري اين وزارت خانه ها را بگيرد و امور از فرم ملي به فرم «گروهي» منتقل گردد. دخالت در كار وزارت خانه هاي اقتصادي و اصرار بر اينكه فلاني ها- كه مورد اعتماد وزير بودند- بايد از معاونت برداشته شوند و فلان ها- كه نوعا در بيرون وزارت خانه بودند- بايد در پست هاي حساس به كارگمارده شوند، آرام آرام نگراني هاي جدي را سبب شد. در اين ميان انتقال يكي- دو مجموعه پرسود اقتصادي از بخش دولتي به حلقه خاص و بعد چو انداختن اينكه فلاني به زودي از وزارت... كنار گذاشته مي شود و همزمان نام بردن از بعضي از افراد اين حلقه بعنوان جايگزين هر روز به اين نگراني دامن مي زد اما در عين حال ايمان جمعي به سلامت و هوش شخص دكتر احمدي نژاد و نظارت مجلس شوراي اسلامي تا حد زيادي از تبديل نگراني به بدبيني جلوگيري كرد تا اينكه اخيرا در جريان عدم تشكيل وزارت ورزش و جوانان و عدم معرفي وزير جديد راه - بعد از پايان مهلت قانوني - اين نكته از همان حلقه خاص به بيرون درز كرد كه «مجلس كاره اي نيست» البته اين موضوع قبلا هم ذيل تشكيك در اصالت جمله اي از حضرت امام در حق مجلس به گونه اي تئوريك و چرا كه در فاصله سالهاي 1384 تا 1388 و تا امروز، دولت مهمترين سرمايه اصولگرايي و مهمترين نتيجه اي بود كه نخبگان اصيل نظام و توده هاي متدين بعد از طي فرايندي 16-15 ساله بدست آوردند، به بيان ديگر دولت برآمده از تلاش اصولگرايان بود نه آن كه ايجاد كننده اصولگرايي باشد. با اين وصف براي توقف روند اصولگرايي - به زعم خام مدعيان - هيچ چيز به اندازه «فشل كردن دولت» نمي تواند مخالفان نظام را به هدف برساند. بر اين اساس از مدت ها قبل خبرهايي جسته و گريخته به گوش مي رسيد كه بيانگر آن بود كه حلقه خاص مي گويد بايد در رويكردها و اولويت هاي اجرايي دولت تغيير اساسي پديد آيد از اين جا به بعد ميلياردها تومان پول دولت كه از مجموع بودجه چند وزارت خانه بيشتر است به رديف هاي خاص و تحت نظر و مديريت حلقه خاص منتقل گرديد و بدمستي ها شروع شد"
در ادامه مدعی قلم بر دست بدون توجه به اینکه با وجود ولی وقیح نا مشروع همکاره که نامه یا فرمان و فتوای ما را قانونی صادر می کند که عملاً و علناً در این رژیم ضد بشری قرون وسطایی قانون معنی و مفهومی ندارد . زیرا اگر چنانچه در این در رژیم فاشیستی دینی قرون وسطایی استبدادی تک صدایی قانون اعتبار داشت . دلیل نداشت که رهبر ولی وقیح وزیر عزل شده از سوی رئیس جمهور را زیر پوشش مصلحت ابقا ء نماید . در صورتی که رئیس جمهور از حق قانونی خود استفاده کرده بود. ولی قلم بر دست با روضه خوانی تناقض آمیز کردن و بر عدم اقدامات فرا قانونی تأکید نموده است . اما مسخره اینکه باسیاست یک بام و دو هوا از اینگونه اقدامات قانون شکنانه ی رهبر ولی وقیح دفاع کرده و آن را توجیه و ماستمالی نموده است که بلی چون وی جایگاهش بالاتر از قانون است و وظیفه ی سایر مسئولان تبعیت بی چون و چرا از وی می باشد . پس وی مختار و مجاز است که هر اقدامی که می خواهد انجام دهد. بهر حال مدعی قلم بر دست بدون آنکه بگوید که رطب خورده نمی تواند منع رطب کند . یعنی اگر عمل قانون شکنانه یا فراقانونی بد است می بایست بدون استثناء شامل همه ی مسئولان از جمله رهبر ولی و قیح شود . همچنین بدون توجه به این واقعیت که مگر ولی وقیح منتخب مردم ایران است و در یک انتخاب آزاد بر گزیده شده است که حق دارد به جای همه ی مردم ایران در همه زمینه ها به نام ملت ایرانتصمیم گیری کند . در صورتی که ناراضیان معترض از 22 خرداد 88 تا کنون هر فرصتی که بدست آورده توی خیابان سرا زیر شده و مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح نثارش کرده اند ؟ اما مدعی منتقد دولت اینگونه انتقاد به دولت و جریان درون آن کرده که هم ماورای قانون اقدام می کنند . هم بعنوان نماینده ی مردم عمل خود را توجیه می نمایند:
" قانون» يكي از جنبه هاي كليدي حيات هر نظام سياسي است و فرار از قانون حتما اگر با نيت خيرخواهانه باشد نوعا به نتايج بسيار منفي و تخريبي منتهي مي شود. البته در موارد بسيار خاص و تحت شرايط و در چارچوبي كه خود قانون اساسي آن را تجويز كرده و براي شكستن بعضي از «بن بست هاي قانوني» قابل قبول است كه قانون آن را از حيطه عملي دولت و مجلس و قوه قضائيه و نيروهاي مسلح و ... خارج كرده است. حضرت آيت الله العظمي خامنه اي - دامت بركاته- يكي از مشخصات دولت اسلامي را «قانون گرايي» به مفهوم پرهيز از رفتارهاي خودسرانه دانسته اند و اين موضوع در كنار «تقوا» و «تبعيت از ولي امر» مانع شكل گيري استبداد و خودسري در نظام ديني مي شود كه تاكنون چنين بوده است. اما به مرور يك فكر در حلقه خاص پيدا شد كه كسي كه با راي بالا و مستقيم مردم سركار مي آيد، نبايد تابع مجموعه يا مجموعه هايي باشد كه سرجمع از آراء كمتري برخوردار است. گاهي هم در پاسخ به اعتراض قانوني يك يا چند نماينده مجلس گفته مي شد كه: «حالا تو مگر چند هزار راي داري كه راجع به نماينده كل مردم - رئيس جمهور - اظهارنظر مي كني» اين تفكر در بخشي از دولت بصورت دخالت هاي غيرقانوني در كار وزرا جلوه گر شد و با اين استدلال كه وزير دستيار رئيس جمهور است، توجيه شد. پس از اين، مواجهه با شوراهاي قانوني كشور كه نوعا فرا قوه اي هستند مثل شوراي عالي امنيت ملي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به سمتي رفت كه گويا نظر اين شوراها در برابر نظر رئيس جمهور منتخب ملت ارزش چنداني ندارد و اين خود به چالش هايي در حوزه هاي مستشاري نظام تبديل گرديد، از آن طرف بعضي از نهادهاي عالي شورايي و تقنيني نظير مجلس شوراي اسلامي نمي توانست چنين برخوردي را تحمل كند ضمن اينكه در درون مجلس هم طيف هايي وجود داشتند كه براي ناكام كردن دولت اصولگرا عزم جدي داشته و سعي كردند چنين رويكردي را به چالشي ناتمام ميان دو قوه مهم كشور تبديل نمايند. متاسفانه در اين ميان دعوت موكد دلسوزان نظام به رعايت قانون كمتر مورد توجه قرار گرفت. ترديدي وجود ندارد كه نظام جمهوري اسلامي، مردم، رهبري و مسئولان كشور مورد عنايت خداي متعال و حضرات معصومين(ع) و حضرت بقيه الله الاعظم(عج) هستند و اگر غير از اين بود امكان غلبه بر اين حجم عظيم از توطئه هاي دشمنان و منحرفين وجود نداشت ولي اين كه اين عنايت و حمايت «خاص» شده و به همه افعال يك نفر يا يك مجموعه اطلاق و منتسب شود حتما نادرست است چرا كه فعل افراد غيرمعصوم نوعا تركيبي از صواب و خطاست و حتما موارد خطا مورد تاييد انوار مقدسه نمي باشند. به مرور اين فكر در بعضي ها پيدا و ابراز شد كه «ما هيچ كاري نمي كنيم مگر اين كه مورد تاييد و عنايت باشد» و در موارد خاص به بعضي از عوامل دولت خبر داده مي شد كه شما مورد تاييد هستيد يا فلان فعل شما امام زمان را خشنود كرد! اين همه در حالي بود كه اولا هيچ سندي براي صحت اين ادعاها ارائه نمي شد و ثانيا اسناد قطعي و غيرقابل ترديدي وجود دارد كه فرموده اند اگر كسي ادعاي ارتباط و خبر داشتن از امام عصر(عج) داشت به صورت او خاك بپاشيد و او را تكذيب كنيد البته اين به آن معنا نيست كه امكان ارتباط با آن حضرت وجود ندارد. ملاقات برخي از بزرگاني با آن حضرت قطعي است ولي چنين بزرگاني هرگز ادعاي ارتباط نمي كنند و بعضي با نشانه هايي درمي يابند كه چنين ارتباطي وجود دارد يا وجود داشته است. يكي ديگر از جنبه هاي «خاص بودن» استثنا قايل شدن براي طيف خاص است به گونه اي گويا بعضي از افراد مبراي از خطا و در نتيجه مبراي از سؤال و پاسخ هستند"
در خاتمه اینکه عجیب است که قلم بردستان و جارچیان در خدمت ولی وقیح و کودتاگران پاسدار تصور کرده اند که می توانند با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم ایران همچنان وارونه گویی کنند و تجربه بیش از 32 ساله ی مردم ایران ازعوامفریبی و شیادی دین فروشان حاکم را نادیده بگیرند که چگونه دین را ابزار قدرت و وسیله ی حفظ آن و انباشت ثروت و اهرم خفقان و رعب و وحشت در جامعه کرده اند. طوریکه همه جنایات جنگ افروزانه و غارتگری هاو خیانات وطن فروشانه و سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز با چتر دین ابزاری توجیه شده و هنوز هم توجیه می شود . در صورتی که چون بدلیل دو فقره کودتای نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی – تقلباتی سوم تیر 84 و 22 خرداد 88که پاسداران کودتا گر و ولی وقیح تدارک دیدند . چون هدف حذف رقیب مدعی اصللاح طلب از صحنه ی قدرت اجرایی و فعالیت سیاسی بود . چون تصور می کردند که با تشکیل نظام یک دست و حاکم کردن مشت آهنین می توانند سیاست سرکوب و خفقان و سانسور داخلی را موازی با سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز را بدون مقاومت و اعتراض پیش ببرند . همچنین بطور همزمان می شود سیاست زد و بند پشت پرده با آمریکا زیر پوشش مخالفت و دشمنی با آن را نیز دنبال نمود . اما اکنون دستآورد کودتا گران با یک دست کردن نظام فاشیستی مذهبی تروریستی که مدعی شعار عوامفریبانه ی وارونه ی عاشقان خدمت نه شیفتگان قدرت بودند. منتهی به بروز و رشد جنگ قدرت و ثروت میان باند های مافیایی کودتایی حاکم شده است . زیرا که پس از کودتای 22 خرداد 88 که موجب سرازیر شدن انبوه مردم معترض توی خیابان ها شد . در ادامه منجر به تظاهرات های ضد حکومتی شد تا جاییکه عمود خیمه ی نظام مخاطب معترضان ناراضی واقع شد و با پژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح در تظاهرات های ضد حکومتی که نثارش کردند موجب شفاف شدن نامشروع و منفوریت ولی وقیح و هویدا شدن عدم پذیرش و مقبولیت حکومت فاشیستی دینی از سوی مردم و تلاش و مبارزه شان در راستای تغییرات دمکراتیک در ایران شد . بنابراین حامیان پاسدار گماشته احمدی نژاد چون اشراف به این واقعیت یافتند . موج سوارانه ی مکتب ایرانی جای مکتب اسلامی را مطرح کردند . از سوی دیگر چون ولی وقیح نا مشروع و حامیان مفت خور و دین فروشان حوزوی و شر کا ء و پاسداران کودتا گر احساس خطر از علنی شدن بی اعتباری ونا مشروع بودن ولی وقیح و شکسته شدن عمود خیمه ی نظام فاشیتی دینی و پایین کشیده شدن کرکره ی دکان دین فروشی کردند لذا داستان عزل و ابقای وزیر بد نام اطلاعات را بهانه نمودند و بطور همآهنگ تهاجم همه جانبه بسوی پاسدار گماشته احمدی نژاد و متهم کردن یاران و مشاوران نزدیک وی به جریان انحرافی را ساماندهی کرده اند . در صورتی که اینگونه تهاجم کردن به دولت نه مشکل گشا نمی باشد ، بلکه عامل عریان شدن ترس و وحشت ولی وقیح نا مشروع و فاش شدن بیشتر بی اعتباری و منفوریت وی می باشد. آنچنان که کودتا گران در یافته اند هیچ راه گریزی از فرو پاشی و تغییرات دمکراتیک در ایران وجود ندارد . زیرا که قیام های منطقه ماهیت ضد دیکتاتوری دارد که بدترین مدل آن 32 سال است که در ایران حاکم است که می بایست در هم شکند و فرو پاشد"
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900222/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 22 اردبیهت ماه سال 1390
تعطيلات دولتي ! (يادداشت روز)