روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 15 دی ماه 1388
نقدو بررسی سرمقاله ی روزینامه جمهوری "طرح انگليس براي بين المللي كردن بحران يمن"
" وحشت از اجلاس لندن در 8 بهمن پیرامون بحران یمن و لورفتن نقش پاسداران در جنگ افروزی این کشور "
محور شکست اهداف و اقدامات تروریستی پاسداران در یمن که برای عبور از این بحران چاه نفت در جزیره ی فکه اشغال نظامی شد. به خصوص اینکه یک عضو القاعده بازداشت شده که با اعضای القاعده در یمن مرتبط بوده است . بهمین دلیل چون نخست وزیر لندن پیرامون راه حل موضوع بحرانی یمن گام بين المللي شورش شيعيان صعده علیه ی دولت یمن را برداشته و خواستار برگزاري نشستي در لندن با هدف ايفاي نقش جهان غرب در اين مورد شده است . همینطور چون گوردنبراون نخست وزير انگليس پيشنهاد بر گزاری اجلاس طرف هاي غربي در 8 بهمن ماه در لندن شده است تا با پشتيباني آمريكا و اتحاديه اروپا به اتفاق كشورهاي حوزه خليج فارس جنگ در افغانستان ويمن ،بطور يكجا بررسي شود . این اقدام موجب نگرانی شدید سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شده است .
اما پرسش است که چگونه است که سر مقاله نویس قبل از پرداختن و انتقاد کردن به وعده های اقدام نا شده ی بوش پیرامون افعانستان که گفته بود این کشور را به ژاپن تبدیل می کند. چرا ایشان به اعتراف رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران اشاره نکرده و نگفته است که مگر رفسنجانی مکار و بساز و بفروش در خطبه ی نماز جمعه ی خود خطاب به بوش نگفته بود که اگرچنانچه حمایت ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود ؟ همچنین مگر مردم یمن و افغانستان و سایر کشور های منطقه مهمتر از مردم ایران می باشند ؟ یا آیا اینکه رهبران حاکم بر ایران فرق با رؤسای جمهور آمریکا و نخست وزیر انگلیس دارند که آنان می بایست پیرامون قول هائی که به مردم افغانستان و عراق داده ه اند پاسخگو باشند. ولی رهبران و مسئولان رژیم مدعی آزاد و مقتدر و مردمی ترین کشور جهان نمی بایست پاسخگوی قول و وعده های خودشان به مردم ایران باشند که نه اینکه بد قولی کرده بلکه بطور وارونه اقدام و عمل کرده اند؟ در نهایت اینکه چگونه می توان با اشک تمساح ریزیبرای مردم عراق وافغانستان کرد و باز هم انتقاد وارونه و ادعا کردن وی به بوش و اوباما و نخست وزیر انگلیس را پذیرفت؟ ضمن اینکه مگر گفته نمی شود رطب خورده کی تواند منع رطب کند؟
بدتر اینکه گویا کارنامه ی جنایت و خیانت حاکمان ایران در 31 سال گذشته خیلی سفید و پاک می باشد و دستآورد دولت مردان شان رکور دار جهانی نقض مداوم حقوق بشر نمی باشد . یا پیشتاز بی رقیب و همتای جهانی در آمار مرگ و میر تصادفات و تصادمات در جهان نیستند. یا اینکه رتبه دار فراز مغز ها نمی باشند و افتخار میزان مصرف مواد مخدر و معتاد جهانی را ندارند. یا اینکه روند رشد لجام گسیخته تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه بیداد نمی کند؟ خلاصه اینکه اینان محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی نمی باشند که اکنون از موضع فرار به جلو و توجیکاری دیگر کشور ها مورد انتقاد واقع شده که چرا عراق و افغانستان را اشغال کرده ودر عراق زندان دارند و شکنجه می کنند؟ یا در افغانستان مرتکب جنایت می شوند. البته همه ناراحتی از لو رفتن نقش مداخله گری پاسداران در یمن و تحریک و تشویق کردن شیعیان حوثی یمن برای ایجاد جنگ داخلی و بی ثبات کردن این کشور و هدف بسط و گسترش ادامه ی جنگ نا آرامی بدرون خاک عربستان وتعمیم دادنش به سراسر شبه جزیره ی عربستان بوده است که چون طرح لو رفت و داستان بر سر خود پاسداران آوار شد. بنابراین سر مقاله نویس با مشکوک دانستن دستگیری عضو یمن که قصد داشت هوا پیمای آمریکائی را منفجرکند و افشاگری هائی که ناشی از اطلاعات کسب شده پیرامون ویکه بازتاب داده شده است را مرتبط به رابطه داشتن آمریکا با القاعده و طالبان و استفاده کردن از اینان در مواقع حساس و ضروری را اینگونه گزارش ونقل قول کرده است:
1 " رسانه هاي غربي برروي ماجراي مشكوك پرواز آمستردام ـ ديترويت مانور تبليغاتي مي دهند . چنين وانمود شده است كه عامل اين حادثه فردي بنام « عمر فاروق » يك مسلمان اهل نيجريه است كه گويا در يمن تحت آموزشهاي تروريستي قرار داشته است . سازمان اطلاعاتي ـ جاسوسي « سيا » سعي دارد از اين اطلاع رساني مشكوك به اين جمع بندي برسد كه بايستي با تمركز برروي يمن به سركوب القاعده در اين كشور پرداخت . 2 ـ سيا به طور موازي ادعا مي كند كه در يك انفجار تروريستي در شهر خوست افغانستان گويا 7 نفر از مقامات ارشد سيا از جمله رئيس و معاون دفتر منطقه اي سيا در افغانستان كشته شده اند و طالبان مسئول اين اقدام از طريق نفوذيهاي خود بوده است . 3 ـ در چارچوب همين حوادث مشكوك ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي آمريكا در خاورميانه از تمركز آمريكا برروي يمن سخن بميان آورده و خاطرنشان ساخته است كه افزايش كمكهاي نظامي به ارتش صنعا در دستور كار واشنگتن قرار گرفته است . پترائوس مي گويد آمريكا در سال گذشته 70 ميليون دلار براي سركوب مخالفان دولت يمن اختصاص داده كه اين رقم در سال جديد به 2 برابر افزايش مي يابد كه البته شامل كمكهاي مخفي آمريكا به يمن نمي شود. « حلقه اتصال » اين موارد به ظاهر پراكنده پيام رسمي اوباما در اين زمينه است كه ادعا مي كند يمن به پناهگاهي براي رهبران « القاعده » و ساماندهي عمليات تروريستي تبديل شده است و گويا شواهدي پيدا شده كه عامل ما در انفجار پرواز 253 به مقصد آمريكا در يمن تحت آموزشهاي « القاعده » قرار گرفته است . اگرچه آمريكا طي سالهاي اخير همواره مدعي شده است كه در جبهه مقابل طالبان و القاعده قرار دارد ولي هرگز نتوانسته نقش اصلي و بنيادي خود را در تشكيل هدايت و حمايت از طالبان كتمان كند و به زير سئوال ببرد. اگر وجود اين ارتباط منحوس را از « حافظه تاريخي » خود محو نكنيم طبعا به رمز و راز پنهان در پشت اين حقيقت عيني و ملموس بهتر پي خواهيم برد كه طالبان و القاعده به طرز شگفت آوري هنوز هم بعنوان « بازوي عملياتي آمريكا » رفتار مي كنند و در هر لحظه اي كه واشنگتن براي توجيه برنامه ها و طرحهاي جديد خود به يك حادثه و يك « اقدام تروريستي ويژه » احتياج دارد ناگهان دستهاي رهبران القاعده و طالبان در افغانستان پاكستان قلب اروپا و حتي در آسمان برفراز اقيانوس اطلس از آستين بيرون مي آيد و به شيرين كاريهاي تروريستي مي پردازد. بانگاهي از همين زاويه به پيام اوباما بهتر مي توان به رمز و راز قضاياي پنهان و آشكار پي برد بويژه برروي طرحهاي از قبيل ساماندهي شده كه با هر اقدام تروريستي بموقع توسط القاعده و طالبان كليد مي خورند متمركز شد. اوباما مي گويد : « اين تنها موردي نيست كه ما هدف حملات القاعده قرار مي گيريم . آنها بارها به ما حمله كرده و شهروندانمان را كشته اند. ما اين رويداد برنامه ريزي شده را دليلي براي ضرورت بازنگري در امنيت ملي آمريكا تلقي مي كنيم و بويژه روابط خود با دوستان يمني را گسترش داده به آموزش و توانمندسازي دستگاه امنيتي آنها كمك نموده و با هم تبادل اطلاعاتي خواهيم نمود."
در خاتمه اینکه نیاز به تذکر نیست که بازگو شود فضای داخل کشور چگونه است ؟ برای اینکه تظاهرات یا قیام خونین عاشورا که دیگر هیچگونه مشروعیتی برای کودتاگران و لوطی جمارانباقی نگذاشته است . همچنین پایان مهلت ضرب الاجل تعیین شده ی پذیرش انتقال 1200 کیلو اورانیوم غنی شده ی 5/3 % به خارج هم به پایان رسیده است و صحبت از اقدامات تحریم های سنگین علیه ی پاسداران کودتاگر از طریق کنگره ی آمریکا و مقامات دولتی در پیش روی می باشد . همینطور مسئله ی بیانیه ی شماره ی 17 از موسوی و نامه ی مکمل پاسدار محسن رضائی به لوطی جماران اوضاع داخلی وجنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی را حادترو پیچیده تر کرده است . بعلاوه طرف دیگر چون موضوع حضور و مقیم بودن تعدادی از اعضای خانواده و بستگان بن لادن در ایران هم لو رفته و فاش شده است که می تواند نشانگر اقدامات مشترک طرح های تروریستی پاسداران با اعضای القاعده در عراق و عربستان و افغانستان و پاکستان ویمن باشد . به خصوص اینکه اکنون که تروریست اهل نیجریه دستگیرشده که قصد داشت طرح انفجاری هواپیما در آمریکارا اجرا کند که گفته می شود با اعضای لقاعده در یمن در رابطه بوده است . عجیب اینکه این واقعه ی لو رفته درست پس از فاش شدن طرح مداخله گرایانه و جنگ افروزانه ی پاسداران در یمن رخ داده شده است . مهمتر اینکه 7 عضو سازمان جاسوسی و اطللاعاتی آمریکا نیز در یک اقدام عملیات انتحاری در افغانستان موقع چک و باز رسی ازسوی اعضای طالبان کشته شدند که در این مورد هم می بایست پشت این اقدام انتحاری اثر انگشت پاسداران را دید . بنابراین مشخص است که چرا سر مقاله نویس از اقدام تبلیغات روشنگری عضو القاعده دستگیر شده بر انگیخته و عصبی شده و برای جبران شدن پرونده ی آمریکا و انگلیس را گشوده و نتیجه گیری شکست طرح جنگ مشترک واشنگتن و لندن در یمن را کرده است که گفته به دنبال بهانه اي براي حضور در مركز مسائل يمن دست به اطلاع رسانيه اي مشكوك درخصوص فعال شدن طالبان و القاعده زده اند تا که بهانه هاي مورد نظر را به دست آوردند. بالاخره برای رد گم کردن دخالت گری پاسداران در یمن و عراق و افغانستان افزوده اين پديده بيشتر به يك صحنه سازي اطلاعاتي شباهت دارد.
هوشنگ - بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1388/13881015/index.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 15 دی ماه 1388