سربازجو حسین شریعتمداری چون از صدور حکم برای تعلیم و آموزش دیده اش سابقش کاوه اشتهاردی در دروغ نامه ی کیهان که مدیر مسئول ورق پاره ی پرونده سازی دولتی ایران شده بشدت وحشت زده شده است . زیرا که نگران آینده ی خودش می باشد که ممکن است در این آشفته بازار و اوضاع خرت و خر حاکم شده که سگ صاحبش را نمی شناسد و بنده نیست موجب آسیب پذیری حاشیه ی دیوار امنیتی وی شود و به سر نوشت مشابه قلم بر دست دولتی کاوه اشتهاردی مواجه شود . بنا براین مجبور شده است در کسوت وکیل مدافع وی ظاهر شود و ضمن سانسور کردن شکایت علی اکبر ناطق نوری از کاوه اشتهاردی موضع گیری علیه ی متهم فراری آقازاده مهدی رفسنجانی کند و از موضع بازجوئی دستگاه قضائیه ی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض را بر زیر تیغ پرسش گری ببرد که چرا مرتکب خطا شده و چنین حکمی صادر کرده است؟ بهر حال سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری از موضع کره ای که از کره ساز سبقت گرفته و جلو زده و مشغول جفتک زدن و چموش گری می باشد . با نقل قول کردن نظرات تهدید آمیز عناصر بد نام و آدمکشان حرفه ای علیه ی مهدی رفسنجانی وبرجسته کردن اختلافات میان نهادها و تشکلات رژیم ضد بشری کودتائی اینگونه موج انتقادات علیه ی حکم صادره از سوی دستگاه آلوده به فساد قضائیه را بازتاب داده است :
موجي از انتقاد و اعتراض به دستگاه قضايي و ابهام جدي در افكار عمومي را به دنبال داشته است. محكوميت مدير مسئول روزنامه ايران در حالي است كه 14 عضو هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آراء وي را از اتهامات وارده تبرئه كرده بودند.مهدي هاشمي يك متهم فراري است كه علاوه بر ايفاي نقش موثر در فتنه 88 و آشوب هاي خياباني، به گفته دادستان كل كشور، اتهامات مالي و غيرمالي ديگري نيز دارد، تا آنجا كه حجت الاسلام والمسلمين اژه اي، احتمال بازگرداندن وي به كشور از طريق اينترپل را بعيد ندانسته و تاكيد مي كند كه اين متهم فراري بلافاصله پس از ورود به كشور، بدون توجه به وابستگي هاي خانوادگي وي، بازداشت و زنداني و رسيدگي قضايي به اتهامات و جرايم وي آغاز خواهد شد. حضور فعال وي در فتنه آمريكايي، اسرائيلي و انگليسي 88 فقط يكي از آنهاست و همين يك جرم بزرگ يعني همراهي با دشمنان بيروني به تنهايي و بدون استناد به ساير جرايم و اتهامات مي تواند او را در شمار يكي از عوامل فتنه كه دست هايي آلوده به جنايت و خيانت دارند قرار دهد"
بالاخره اینکه سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری پرونده ساز و تحریف گر و وارونه گو اکنون به استناد تجربه های 32 ساله ای که دارد که از طریق بولتن خبری نویسی اطلاعات پاسداران و باز جوئی در زندان اوین و تواب سازی و اعتراف گیری و پرونده سازی و کیفر خواست تنظیم کردن که دارد و این تجربیاتش مکمل تجربه همکاری با سعید امامی در ترور های قتل های زنجیره ای داخل کشور و برون شده است . به خصوص تخصص و تجربه ای که دروغ نامه ی کیهان کسب نموده است. زیرا که آن به نحو احسن به شعبه ی باز جوئی زندان اوین مبدل کرده است . طوری که همان شیوه ی بازجوئی چماق و هویج زندان اوین را در بخش و ستون های دروغ نامه ی کیهان مر سوم و ترویج نموده است . بنابراین اکنون از این منظر کیفر خواست برای دستگاه قضائی آلوده به فساد قضائیه تنظیم صادره کرده است که چرا حکم ی محکومیت برای کاوه ی اشتهاردی صادر کرده که یک بچه ی بسیجی پدر کشته در جنگ است و با مقایسه کردن جایگاه مهدی رفسنجانی که وی را متهم فراری صاحب نفوذ به خاطر پدرش نموده است ردیف کرده است:
"در حالي كه شاكي پرونده يك متهم فراري با اتهامات و جرايم ياد شده است، دستگاه محترم قضايي چه اصراري بر محكوميت آقاي اشتهاردي داشته است و اين همه اصرار در محكوم كردن وي با كدام توضيح منطقي و توجيه قانوني صورت پذيرفته است؟!وقتي دادگاه دلايل و اسنادي را كه از سوي آقاي اشتهاردي عليه مهدي هاشمي ارائه شده، مصداق تهمت و افتراء و نشر اكاذيب مي داند، آيا به طور تلويحي متهم فراري- شاكي پرونده- را از اتهامات وارده و جرايم مشهودي كه مرتكب شده تبرئه نكرده است؟! خب! شما كه اينهمه بر اجراي عدالت اصرار داريد، چرا در حكم صادره و يا اعلام حكم به اين نكته اشاره اي نفرموده ايد؟! تا اين شائبه پيش نيايد كه اگر كاوه اشتهاردي به جاي آن كه فرزند شهيد باشد فرزند يكي از مسئولان بلندپايه بود حرمت او نيز پاس داشته مي شد؟! و يا به جاي آن كه در جريان فتنه 88 با همه توان عليه فتنه گران ايستاده باشد، با سران فتنه فالوده مي خورد! ملاحظه حيثيت او نيز واجب بود! نه اين كه دستگاه قضا- خداي نخواسته- چنين كرده باشد ولي اين شائبه در اذهان عمومي شكل مي گيرد و متاسفانه گرفته است!اصرار دادگاه محترم در محكوميت كاوه اشتهاردي و اعلام رسانه اي حكم صادره، در نگاه اول، اين تلقي را به ذهن خطور مي دهد كه وقتي دستگاه محترم قضايي از نشر اكاذيب عليه يك متهم فتنه گر فراري توسط يك نيروي مؤمن و متعهد و فداكار و فرزند شهيد نمي گذرد و با قاطعيت وي را محكوم مي كند، به يقين در برخورد با فتنه گران و آشوبگران و عوامل قتل مردم عادي و بسيجيان بي نام و نشان در جريان فتنه 88 و... قاطعيت، اصرار و شتاب صدچنداني به خرج مي دهد. آيا چنين است؟!در دادگاه رسيدگي به شكايت مهدي هاشمي از مدير مسئول روزنامه ايران، هر 14 عضو هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آراء آقاي اشتهاردي را از اتهامات وارده، تبرئه كرده بودند. و جاي اين سؤال است كه محكوميت وي از سوي دادگاه محترم در كدام چرخه قانوني و يا روال شناخته شده در اينگونه دادگاه ها، صورت پذيرفته است؟!.و بالاخره، اين وجيزه نقدي دلسوزانه است و با اين مقصود قلمي شده كه برخي از اقدامات نه چندان مطلوب، به جايگاه رفيع دستگاه قضايي كشور و تلاش پي گير مسئولان عالي رتبه آن كه اين روزها شتاب فزاينده اي گرفته است، آسيب نرساند
در خاتمه اینکه همانگونه که گفته شد سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری با صدور این حکم از موقعیت خودش عجیب ترسیده است . آنگونه که دستپاچه شده و سراسیمه وارد میدان شده و وکیل مدافع خودش شده است . زیرا که با احضار هم لهجه اش در باز ار مکاره آخوند حمید رسائی که عضو و کیل الدوله های بازارمکاره می باشد وی نیز به دادگاه ویژه ی روحانیت احضار شده ست که گفته می شود این احضار هیچ ربطی به عضو یت داشتن وی بازار مکاره ی و مسئولیت وی ندارد ، بلکه بدلیل اظهار نظر علیه ی فرزندان یکی از مقامات رژیم ضد بشری می باشد که احضار شده و موجب مضاعف شدن افتادن کک برتوی تنبان سربازجو حسی ن شریعتمداری شکنجه گر و پرونده ساز شده است.
هوشنگ بهداد
سیزدهم دی ماه سال 13389

شریعتمداری : شاكي فراري ! (نكته)
http://www.kayhannews.ir/891013/2.htm#other204