"انتقاد به حضور گله های محافظ پاسدار احمدی نژاد در مجلس ارتجاعی"

وقتی که رژیم فاشیست مذهبی و کودتائی و قرون و سطائی نا متعارف وضد مردمی می باشد . همه اقدامات و حرکات و نمایش هایش نیز ضد مردمی و وارونه و عوامفریبانه می باشد. زیرا که پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد که تقلبات و کودتای پاسداران را بدنبال داشت و پیآمد آن فجایعی اتفاق افتاد که فاجعه اش وصف نا پذیر است . چونکه پیرامون معترضان فریاد زن مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای رفتاری شده که سند جنایت علیه ی بشریت است . همچنانکه تعداد فراوان جانباخته و بیشمار مجروح و بازداشتی ها در بر داشته است که متعاقب آن شکنجه و بی هویت گری و اعتراف کردن و تشکیل بیداد گاه های نمایشی استالینی از تلویزیون پخش شده است . تا که شرایط تنفیذ و تحلیف تشریفاتی و نا مشروع ریاست جمهوری بر گزار فراهم شود . سر انجام منتهی به معرفی اعضای کابینه ی نامشروع به مجلس کمدی و دکوری و انتصابی هشتم شده است تا ادامه ی جنگ و نزاع قدرت و ثروت اینگونه دنبال شود . ولی اکنون آنگونه اوضاع بر هم ریخته و آشفته شده و وحشت و ترس و بی اعتمادی در همه سطوح سایه افکنده است که پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور نا مشروع احساس خطر می کند و مجبور شده است با گله های محافظ خودش وارد مجلس کمدی و دکوری شود که طبق گزارشگر ستون جهت اطلاع ورق پاره ی جمهوری اسلامی به نقل از پارلمان نیوز این اقدام اینگونه مورد انتقاد وکیل الدوله ها واقع شده است :

"پارلمان نيوز نوشت محمود احمدي نژاد در اقدامي كه پيش از اين سابقه نداشت همراه با محافظانش در خانه ملت حاضر شد. اين اقدام اعتراض نمايندگان را برانگيخت به گونه اي كه اقبال محمدي نماينده مردم مريوان و عضو فراكسيون خط امام (ره ) در تذكري به شدت نسبت به اين امر اعتراض كرد و از احمدي نژاد خواست به نمايندگان مردم اعتماد كند و محافظان از صحن علني مجلس خارج شوند. وي گفت : « اينجا منطقه امني است و اين اطمينان بين مجلس و دولت بايد دو طرفه باشد. » محافظان به دستور رئيس مجلس از صحن مجلس اخراج شدند."

از سوی دیگر برای اثبات ادعای پوشالی لوطی و عنترش که دولت چگونه نه ساده زیست و نه عاشق خدمتگزاری به مردم ایران نمی باشد . همچنین برای اینکه نشان داده شود که بر خلاف ادعا که 85% جمعیت کشور نه اینکه اعتماد به رژیم کودتائی و تروریستی ندارند و نه اینکه 40 میلیون رأی حمایت به آن نداده اند ، بلکه درست خواهان تغییرات دمکراتیک در ایران می باشند. برای اینکه دولت نا مشروع هم همچون رژیم ضد بشری و ارتجاعی ا ز رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و غارتگری و تبعیض و عوامفریبی و دین فروشی می باشد . به خصوص اینکه رئیس جمهور و دولت نا مشروع می باشد . زیرا که برای جلب حمایت نیاز به تکرار و بر گردان سیاست توزیع مجانی سیب زمینی دولتی دارد که گزارش آن به نقل از سئون جهت اطلاع و رق پاره ی جمهوری اسلامی مورخ 9 شهریور این چنین است :

سايت آينده اسنادي را منتشر كرده است كه رد پاي حجت الاسلام ابراهيمي رئيس امور مساجد را در ماجراي وعده توزيع 20 ميليارد تومان ميان نمايندگان تحت عنوان تجهيز مساجد روستاهاي حوزه انتخابيه شان توسط وزير پيشنهادي مسكن نشان مي دهد. در اين اسناد بعد از نامه اي كه از وزارت مسكن به آقاي ابراهيمي با عنوان « آيت الله » نوشته و وعده پرداخت مبلغ ياد شده داده مي شود رئيس امور مساجد طي نامه اي به روساي مجامع استاني نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در تاريخ 88 6 3 آنها را از اين وعده مطلع مي كند و در پايان نامه مي نويسد « لطفا نمايندگان محترم را در جريان قرار دهيد » . اين اقدامات به مفهوم تلاش براي كسب راي از طريق وعده به نمايندگان تلقي شده است .

در خاتمه اینکه با در دسترس بودن تجربه ی بیش از 3 دهه وبا در نظر گرفتن اقدام کودتای پاسداری اخیر بودن که مشاهده شد چگونه رقیب مغلوب مورد ضرب و شتم و اتهامات سنگین با اعتراف کردن در بیدادگاه نمایشی و فرمایشی واقع شده است . همچنین جنایات ضد انسانی اتفاق افتاده در باز داشتگاه ها که سند جنایت علیه ی بشریت می باشد . مشروط بر اینکه هرروز بیشتر ابعاد پرونده ی ا ین جنایات ضد بشری گشوده می شود . اکنون پرسش است که چگونه می توان باور داشت که این رژیم و به خصوص رئیس جمهوری نا مشروع و کابینه ی جدیدش می تواند در خدمت مردم ایران و پاسخگوی مطالبات و نیاز شان باشد که می بایست نسبت به این موضوع خوش بین بود و به ادامه ی تلاش مستمر و جدی برای تغییرات دمکراتیک در ایران ادامه نداد؟

هوشنگ – بهداد

9 شهوریر ماه سال 1388

روزنامه ی کیهان 9 شهریور ماه سال 1388

جنگ بيل و دسته اش (گفت و شنود)

گفتم : حال میان جنگ کروبی با لوطی جما ران

ادامه اش کشیده شده بسوی کودتاگر پاسدا ران

کدامیک از ایندو بیل هست، یا اینکه هست دسته؟

کدامیک پوست است، یا نه اینکه هست مغز پسته؟

گفت: كروبي در جمع تعدادي از اعضاي حزب اعتماد ملي گفته است؛ اصلاً نمي دانيم به كدام طرف مي رويم و نمي دانيم آخر كارمان به كجا مي كشد؟!
گفتم: ايشان كه مي گفته تحليل خيلي دقيق و روشني دارند و همه جوانب كار را حساب كرده اند.
گفت: منظورش اين است كه برايش حساب كرده بودند! وگرنه خود ايشان اگر اهل حساب و كتاب بود كه اينطور مورد سوءاستفاده دشمن قرار نمي گرفت.
گفتم: اطرافيان او از يكطرف پولهايش را خوردند و بالا كشيدند و از طرف ديگر او را با اين و آن درگير مي كنند تا بازهم فرصت لفت و ليس داشته باشند.
گفت: كاش كروبي متوجه مي شد كه دارند چه بلايي بر سرش مي آورند.
گفتم: خودش اين بلاها را بر سر خود مي آورد... شخصي پاشو گذاشت روي بيل، دسته بيل بلند شد و محكم خورد توي سرش و اطرافيانش شروع كردند به خنديدن... يارو در حالي كه سرش را ماساژ مي داد، با عصبانيت به اطرافيان گفت؛ به جاي خنده، بيائيد ما رو از هم جدا كنيد و به دعوا خاتمه بديد!

گفت گزارشگر در خدمت سربازجو کرده است چقلی

چگونه کروبی در جمع تعدادی از اعضای حزب ملی

گفته که نمی داند که می رود به کدام طرف، یا کجا؟

نمی داند ،عاقبت کار وی باحزبش می کشد به کجا؟

گفتم : چرا چنین گفته، چه می شود پایان داستا ن؟

عاقبت به کجا می کشد، این معما یا این چیستا ن؟

گفت : جالب است که از یاد برده است این بیق

چگونه ادعا می کرد تحلیل هایش هست دقیق

اما حال معلوم شد که برایش می کردند حساب

گرنه خودش نیست، اهل هیچ حساب و کتاب

برای اینکه کودتاگران در هر محفل و هر انجمن

گویند کروبی شده مورد سوء استفاده دشمن

دانند اطرافیانش پولش گرفته، کردند لفت و لیس

تاضرب وشتم کند معترضان لباس شخصی باپلیس

گفتم : یعنی کروبی نمی داندچگونه دریک اقدام بی همتا؟

لوطی و عنترش با پاسداران، چطوری دست زدند به کودتا؟

یا اینکه کروبی نمی داند دشمن دین فروش هست در قدرت؟

آنگونه دروغ می گوید که تلاش نمی کند راست گوید بندرت

مگر می شود که کروبی صفر کیلومتر باشد و هم آماتور؟

تا نفهمد دشمن کیست آنهم با فریاد زدن مرگ بردیکتا تور

گفت : کروبی کاش می فهمید که بر سر خودش آورده چه بلائی

از جنایات و تجاوز کهر یزک نامه ن می نوشت برای دیگر ملائی

نمی خواست تا پیگیری کند این جنایت را این هفت خط نا قلائی

چون مصلحت گرائیست که برای حفظ موقعیت خودمی شوددلائی

البته کار کروبی و نامه نوشتن و ارائه دادن تحلیل

نمی تواند قابل مقایسه باشد ا آق محمود هردم بیل

تأکید می کند از روی زمین باید محو شود اسرائیل

چون کنون اقدامات کروبی شده مثل آن یارو وبیل

چون پا بنهاد بر روی بیل، دسته اش شد بلند

زد محکم بر پیشانی اش اطرافیانش زدند لبخند

همچنان پیشانی اش می مالیداطرافیانش کردخطاب

جای خنده بیائید من و بیل جدا کنید،اینان کردعتاب

گفتم : حال میان جنگ کروبی با لوطی جما ران

ادامه اش کشیده شده بسوی کودتاگر پاسدا ران

کدامیک از ایندو بیل هست، یا اینکه هست دسته؟

کدامیک پوست است، یا نه اینکه هست مغز پسته؟

روزنامه ی جمهوری اسلاامی یکشنبه 8 شهر یور ماه سال 1388

نقد و بررسی سر مقاله " آخرين برگ پرونده مرد دو پهلو"

" ابراز نگرانی از آخرین گزارش محمد البرادعی و اعتراف به نا امیدی از جانشین وی "

ملای سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح دهد که در 12 سال گذشته پیرامون پروژه ی هسته ای چه اتفاقات مهم و مخرب داخلی و برون مرزی افتاده است و چه مصیبت های سنگین و نا روائدی به مردم ایران تحمیل شده است؟ یعن اینکه در دفاع از پروژه ی هسته ای چه تعداد قطعنامه های تحریم در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و چه تأثیراتی بر روی افزایش وابستگی بیشتر به و اردات کا لا ها به کشور داشته است و چطوری موجب روند رشد تورم لجام گسیخته گرانی و فقر و بیکاری در جامعه شده است؟

از سوی دیگر چگونه در راستای تلاش لهداف پروژه ی هسته ای سبب راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و جنگ 21 روزه ی حماس با اسرائیل از سوی سپاه پاسداران و لوطی جماران شده است ؟ همینطور چگونه باعث رشد ضریب صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و پیگیری سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های همجوار به خصوص عراق شده است؟ یا اینکه چگونه اقدامات ترور یستی و نا آرام سازی در عراق را افزایش داده است ؟

مهمتر اینکه برای تسلط بر تأسیسات هسته ای و شتاب دادن به دسترسی به سلاح هسته ای چگونه دو فقره طرح کودتای یک دست سازی رژیم تروریستی قرون و سطائی در 4 تیر سال 84 و 22 خرداد 88 بمرحله اجرا گذاشته شد و کودتا گران پاسدار قدرت را قبضه کرده و رقیب را حذف کردند ؟ همینطور از طرف دیگر ملای سر مقاله نویس فراموش کرده است که آن زمان که محمد البرادعی به ایران دعوت می شد و در بیت رهبری بدیدار لوطی جماران می رفت و زد و بندهای پشت صحنه با وی می شد. یا اینکه چگونه پاسدار علی لاریجانی به عنوان پیک ویژه به مصر سفر کرد و دیدار پنهانی و خصوصی با محمد البرادعی انجام داد که اکنون وی متهم به مرد پرونده ی دوپهلو در 12 سال گذشته شده است .

در خاتمه اینکه پرسش است که مزایای پروژه ی هسته ای در این مدت 12 ساله برای مردم ایران چه دستآوردی در بر داشته است که چنین مسئولان عوامفریب و دین فروش و شیاد و شار لا تان و دروغگو بطور جدی این پروژه ی را دنبال کرده اند و در دفاع کردن از آن پیوسته مدعی شده اند که مردم ایران پشتیبان پروژه ی هسته ای بوده اند و فرصت طلبانه همه جا به نام ملت دهان چاک داده شده و از پروژه و اهداف هسته ای دفاع شده است. عجیب تر اینکه سیاست پنهانکاری و وارونه گوئی و یکی به نعل و یکی به میخ زدن که جزو اساس و شالوده ی دیپلماسی خارجی و سیاست فرصت سوزی هسته ای مسئولان رژیم تروریستی کودتائی ضد مردمی می باشد اکنون اینگونه صفات و سیاست به البراعی رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی نسبت داده شده است تا که نتیجه گیری شود که نقش آمریکا در این گزارش البرادعی اهداف نظامی هسته ای رژیم تروریستی کودتائی زیر سر آمریکا می باشد و تأکید شده که امیدی به موضع گیری جانشین البر ادعی به نفع اهداف هسته ای نمی باشد زیرا که رئیس جدید هم موافق تلاش بری دسترسی به سلاح هسته ای نمی باشد .

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880608/index.htmlیکشنبه 8 شهر یور ماه سال 1388


روزنامه ی کیهان یکشنبه 8 شهر یور ماه سال 1388

نقد و بررسی "جاي اين كشتي در اسكله نيست ! " (يادداشت روز)

"این دیگر خیلی مسخره است که رهنمود داده شده چون دشمن خواهان عدم رأی اعتماد دادن به اعضای کابینه می باشد پس باید سریع رأی اعتماد به کابینه ضعیف و نا مشروع داده شود"


بالاخره پاسداران کودتاگر شرایط خودشان را با شیوه ی چوب زدن و پیاز خوراندن به رقیب مغلوب تحمیل کرده اند و پس از جنایات زنجیره ای ضد بشری تجاوزات جنسی و شکنجه های ضد انسانی و قتل های رخ داده شده که سند و نمود عینی جنایت علیه ی بشریت است که همراه با بازداشت های گسترده و اعتراف گیری و بی هویت سازی بوده که در نهایت منتهی به نمایش بیدادگاه های فرمایشی بصورت گله ای شده است . همچنین پس از اجرای مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری که پیش مقدمه و بستری سازی شرایط برای هموار سازی و معرفی کردن اعضای کابینه ی نامشروع امروز قرار است که در مجلس ارتجاعی و دکوری و کمدی و انتتصابی با سخنرانی رئیس دولت نا مشروع و موافقان و مخالفان رأی اعتماد گیری وزرای کابینه انجام گیرد .

بنابراین بی جهت نیست که سرباز جو حسین شریعتمداری پس از چند روزی که سکوت اجباری و جا خالی دادن و عدم حضور در ستون یادداشت روز نویس داشت زیرا که درگیر حضور در دادگاه و پاسخ دادن به اتهامات شاکیانش بود . یعنی خیاط باشی تو کوزه افتاده است . اما اکنون دوباره وارد گود شده تا با تناقض گوئی کردن تقاضا کند که می بایست به اعضای کابینه ی نا مشروع احمدی نژاد رأی اعتماد داده شود.

پس موظف شده است تا که به موازی بر گزاری آزمون الهی و مردود کردن رفسنجانی که از سوی لوطی جماران در دفاع از پا سداران کود تاگر و گماشته اش پاسدار احمدی نژاد انجام شد . اکنون سر باز جو حسین شریعتمداری برای افشا و حذف کردن رقیب مغلوب و متهم کردن شان به همکاران فتنه انگیزان بیرونی خواص و متهم به پیاده نظام داخلی اشان شده است . از سوی دیگرمدعی ادعای مدیریت الهی لوطی جماران نا مشروع شیاد دین فروش شده است و افزوده که متهمان در بیدادگاه اسناد و شواهد غیر قابل انکار ارائه کرده اند که کمترین تر دیدی باقی نمی گذارد که شرایط کنونی حساس و خطیر است که برای عبور از این شرایط ویژه تدابیر ویژه نیاز هست تا که مکمل تر تیب دادن شوی بیدادگاه نمایشی بطور فله ای – گله ای شود تا که مطرح کردن تقلبات در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد که از سوی سران رقیب مغلوب بیان می شود خنثی گردد وثابت شود که ترفند افشای تقلبات در انتخابات واقعیت ندارد.

خلاصه اینکه سرباز جو پاسدار شریعتمداری توصیه کرده است که می بایست آن نمایندگان مدعی اصول گرائی که نا راضی می باشند که چرا پاسدار گماشته احمدی نژاد بااینان پیرامون بر گزیدن اعضای کابینه مشورت نکرده یا اعضای ضعیفی را بر پست های وزارت انتخاب کرده این بی توجهی وی نا دیده گرفته شود و با شگرد دشمن شناسی که خواهان تشکیل دولت ضعیف می باشد . می بایست که انتقادات و ضعف های کابینه ی نا توان با رئیس دولت نامشروع فراموش شود و بطور کیلوئی و فله ای رأی اعتماد به همه اعضای کابینه داده شود تا که توطئه ی دشمن بیرونی و عوامل و پیاده نظام داخلی اش دفع شود و هر چه زود تر کشتی در گل نشسته و آماده ی تعمیر، زیادی در اسکله باقی نماند و هر طوری شده در این شریط توفانی با امواج سهمگین کشتی شکست در گل فرو رفته اینگونه به آب انداخته شود:

"- اكنون با توجه به آنچه گذشت و با در نظر گرفتن شرايط حساس كنوني مي توان نتيجه گرفت كه كشتي دولت را نبايد براي انجام برخي از تعميرات- هرچند ضروري- در اسكله نگاه داشت. بلكه شايسته آن است- و ضروري هم- كه اين كشتي فقط به فقط براي انجام تعميرات ضروري و اجتناب ناپذير در اسكله بماند و بسياري از تعميرات لازم بعد از به آب انداختن كشتي و در حال حركت انجام پذيرد. زيرا در شرايط حساس كنوني، به آب انداختن هرچه سريعتر كشتي دولت يك مصلحت غيرقابل اجتناب است، چرا كه حراميان در پس بيغوله ها به كمين نشسته اند و توپ هاي فتنه را براي شليك آماده كرده اند و هيچ عقل سليمي توقف در اين نقطه را عاقلانه نمي داند."

در خاتمه اینکه کودتا گران پاسدار وسخنگو و جارچیان و تبلیغات چیان شان تلاش مذبوحانه می کنند هر طوری شده است اعضای کابینه دولت نامشروع رأی اعتماد بگیرد تا که با توطئه ی و دسیسه ی تدارک دیده شده ی زنجیره ای علیه ی ر قیب مغلوب دوم خردادی ها حذف کامل گردد ودر مقابل با فر مالیته کردن مشروعیت کاذب برای کودتا گران پاسدار و رئیس جمهور پاسدار گماشته ی لوطی جماران احمدی نژاد و دولت نا مشروع وی مشروعیت کاذب دست و پا گردد تا که شاید زمینه به رسمیت شناختنش از سوی غرب مهیا شود و جنایات اتفاق افتاده شده بفراموشی سپرده شود و مجرمان و قاتلان و آمریان و عاملان و دژخیمان مرتکب جنایت علیه ی بشریت پیگیری و محاکمه و مجازات نشوند که در این ایام پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد انجام دادند . همینطوربا متهم کردن سران رقیب مغلوب با اتهامات گوناگون اقدامات ضد انسانی جنایتکار کود تا گر وجه قانونی به جنایات داده شود . برای همین است که در این جنگ قدرت و ثروت باند های مافیائی حاکم و محکوم که کود تا گران حاکم رقیب مغلوب را با برچسب و اتهام زدن و به اعتراف وا دار کردن، بی اعتبار و از صحنه حذف شان کرده اند. تنها موردی که مطرح نشده و جایگاهی هم ندارند مردم و مطالبات انباشت و پرداخت نا شده شان می باشد که بوضوح ماهیت ضد مردمی کودتاگران پاسدار و لوطی جماران و گماشته پاسدارش رئیس جمهور نامشروع احمدی نژاد اینگونه به نمایش گذاشته شده است.

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/880608/2.htm#other201 یکشنبه 8 شهر یور ماه سال 1388

روزنامه ی کیهان 8 شهر یور ماه سال 1388

صندلي قدرت و ریاست(گفت و شنود)

گفت : یکی از مسئولان سازمان سیا به سبک آزمون مش ممدلی

خواسته امتحان کند وفا داری مأمورانش با نشستن برروی صندلی

از مأموران خواسته است تا که پیرامونش بنویسند یک مقا له

تا ثابت نمایند این صندلی وجود ندارد در این آزمون و معا د له

یکی از مأموران زود تر ورقه اش را داد و گرفت نمره بیست

در ورق نوشته بود کدام صندلی! یعنی صندلی که دراتاق نیست

گفت: بعد از انتشار اين همه اسناد و مدارك و اعتراف صريح و روشن متهمان آشوب ها هنوز هم برخي از عوامل اصلي فتنه حرف هاي قبلي را تكرار مي كنند.
گفتم: تقصيري ندارند، الان مدتي است كه ارتباطشان با كانون اصلي فتنه قطع شده است و از مراحل بعدي برنامه بي خبرند.
گفت: آخر چيزهاي خيلي بديهي را انكار مي كنند و مثلاً درحالي كه برخي از متهمان با ارائه سند نشان داده اند ادعاي تقلب در انتخابات دستورالعمل آمريكايي ها بوده است، اين چند نفر، همچنان مدعي تقلب در انتخابات هستند.
گفتم: از اين كه در برنامه هاي ديكته شده قبلي ترديد كنند، وحشت دارند.
گفت: يعني تا اين اندازه، عقل و انديشه را تعطيل كرده اند؟
گفتم: چه عرض كنم؟! مي گويند يكي از مسئولان سازمان «سيا» براي امتحان كردن ميزان وفاداري مأمورانش يك صندلي وسط اتاق گذاشت و روي آن نشست و بعد به آنها گفت؛ شما بايد مقاله اي بنويسيد و در آن ثابت كنيد كه اين صندلي وجود ندارد! يكي از مأموران زودتر از بقيه ورقه اش را داد و نمره 20 گرفت. او در ورقه خود نوشته بود «كدام صندلي»؟!

گفت : پس از انتشار و مدارک و اعترافات صریح با اسنا د

رو شده ا ست علیه ی مخالفان پاسدار محمود احمدی نژا د

فاش ساخته نقش متهمانی که مرگ بر دیکتاتور زدند فریا د

اماهنوزعوامل فتنه، باتکرارحرف های قبلی شان می کنندانتقاد

گفتم : چون با شکنجه و تهدید وتحریف مشتی بازجوی حرا ف

با تزریق بطری و باتوم،روخواانی دیکته تکراری شده اعترا ف

بخشی از اسناد را کروبی جمع آوری کرده ، داده است نشان

آنگونه که نه دیگر تکذیب شدنی است، نه اینکه شدن کتمان

چون چنان گندش در آمده است که سعید مرتضوی قاتل ومنفور

لاریجانی رئیس انتصابی دستگاه آلوده قضائی شده است مجبور

تا دستور دهد ، این سوگلی بد نام لوطی جماران را کنند برکنا ر

اما این اکنون سربازجووارونه با هذیان گوئی می کنداین نا بکا ر

چون وی برای پاسداران کودتا گر هست یک اعلام ناشده سخنگو

همانگونه که برای رقبای مغلوب وی هست یک پیگیر سر بازجو

پس مأمور است تا که پرونده اشان را بطور جدی وی کند جستجو

می باید به شیوه ی بازجوئی و اعتراف گیری وی چنین کند گفتگو

گفت : یکی از مسئولان سازمان سیا به سبک آزمون مش ممدلی

خواسته امتحان کند وفا داری مأمورانش با نشستن برروی صندلی

از مأموران خواسته است تا که پیرامونش بنویسند یک مقا له

تا ثابت نمایند این صندلی وجود ندارد در این آزمون و معا د له

یکی از مأموران زود تر ورقه اش را داد و گرفت نمره بیست

در ورق نوشته بود کدام صندلی! یعنی صندلی که دراتاق نیست

روزنامه ی کیهان شنبه 7 شهریور ماه سال 1388

نقد و بررسی " تقاطع دو خط موازي " (يادداشت روز)

" دستان کودتاگران پاسدارهمچون پشتیبان شان لوطی جماران بر توی پوست گردوه مانده و در مانده و مستأصل شده اند که نمی دانند چه باید بکنند؟"

در رژیم کودتا گران ضد مردمی و قرون وسطائی چون مردم محلی از ارعاب ندارند و از حق و حقوقی بر خوردار نمی باشند . بنابراین برای حاکمان پایمال شدن حق و حقوق مردم وحتی جان و ناموس شان ارزش و بهائی ندارد . زیرا که در بستر جنگ قدرت و ثروت مردم فقط نقش سیاهی لشکر برای پیروزی و قدرت نمائی و حذف یک جریان و غالب شدن جریان دیگر و مشروعیت دادن به رژیم نامشروع ضدبشری کودتائی دارند . برای همین اکنون که جنگ و جدال و رقابت ها بسیار خصمانه شده است لوطی جماران در جمع دانشجویان بسیجی که با چاشنی ناچسب مستقل هم جا زده است مجبور شده اعتراف کند که بطور قاطع و دربست وابسته به بیگانه بودن سران متهم رقیب مغلوب به اغتشاش را نپذیرفته چونکه تأکید کرده که هنوز مدارک اثباتی در این موردبرایش بدست نیامده است. زیرا که نگران بازگشائی دانشگاه ها و بازتاب منفی پخش نمایش کمدی بیدادگاه های فرمایشی اعتراف گیری می باشد که وزیر مستعفی آدمکش حرفه ای و گوش و آدمخواربد نام وزارت اطلاعات آخوند اژه ای مخالف پخش اینگونه اعترافات بازداشتی های رقیب مغلوب بود . زیرا که می دانست که این اعترافات گرفته شده هم واقعیت ندارد . هم اینکه پخشش نه مثبت که تأثیرات منفی و مخرب برجای خواهد گذاشت . لذا اکنون که پخش اینگونه ها شوها که موجب انتقاد خاتمی و رفسنجانی و موسوی شده است . آنگونه که منجر به اعتراف موضع ضعف لوطی جماران در جمع چماقداران بسیجی و جاسوسان دانشجوئی در دانشگاه ها شده که سبب تو پوست گردو گذاشته شدن دستان طراحان و برنامه ریزان کودتاگران شده است. پس بی دلیل نیست که پاسدار قلم بر دست با عنوان تقاطع دو خط موازی اینگونه گیج شده و قاطی کرده و سرگردان ودرمانده و مستأصل میان دو خط موازی بهم ربط داده گیر کرده است. به خصوص اینکه در شرایطی که مدیر مسئولش سربازجو حسین شریعتمداری در گیر سین وجین شدن دادگاه فرمایشی به خاطر شکایات رقیب مغلوب می باشد و همچون رفسنجانی که در حضور نماز جمعه زیرآبی داد . اینهم مجبور به جا خالی دادن قلمی در یادداشت روزهای این ورق پاره شده است. پس نوچه اش درابتدای یادداشت روزش ناچار شده است تا که اینگونه شروع کند:

"مصلحت چيست؟ با فتنه اي كه پس از انتخابات برخاست چه بايد كرد؟ ماجرا را چگونه بايد ختم كرد؟ رأفت چاره كار است يا شدت؟ نوبت جراحي است يا مرهم نهادن و دلجويي كردن؟ جاي همدلي و تفاهم و توافق است يا موقع استواري و استقامت و خلل ناپذيري؟ وحدت را چگونه و به چه قيمتي بايد احيا كرد؟"

این دیگر انکار و کتمان کردنی نمی باشد که نمایش انتصابات و تقلبات انتخابات جا زده شده است . همچنین بدهکار و تجاوز گر و قاتل و سرکوبگر کودتاگر، خود را طلبکار و مقتول و مظلوم و خیرخواه و مردم دوست با پشتوانه ی مردمی معرفی کرده است . به خصوص اینکه بدر و دیوار زدن و همچون اسب عصاری بدور خود چرخیدن و مطالب و ادعاهای گذشته را باز تولید کردن که شامل پروژه ی هسته ای و مخالفت آمریکا و اسرائیل و اشغال نظامی کردن عراق و افغانستان و برپائی جنگ افروزی در فلسطین و لبنان و بحران آفرینی و نا امن سازی خاور میانه می شود. البته با تأکید کردن 3 دهه بر مبارزه ی تاکتیکی با آمریکا و بعنوان خصم جدی قلمداد کردنش که مشخص نیست که این چگونه مبارزه و دشمنی با آمریکا کردنی در این مدت بوده است که همه اقدامات نظامی و سیاسی و غیرو آمریکا در منطقه تا کنون بطور دربست به نفع رژیم تروریستی کودتائی منتهی شده است ؟ خلاصه اینکه تکرار و بلغور و نشخوار کردن اینگونه مقوله و ادعاهای تکراری ونخ نما شده ناشی از خالی بودن دست قلم بر دست و مانور دادن با عدم برگ برنده ی جدید می باشد که در مجموع ناشی از اوج بحرا ن و بن بست همه جانبه ی کودتا گران می باشد که نشان می دهد که اوضاع و احوال شان متززل و آسیب پذیر و شکننده می باشد؟

در نهایت اینکه قلم بر دست با روضه خوانی کردن و صغرا و کبرا چیدن و انقلابات مخملین در برخی از کشور های بلوک شوروی سابق را به قیام دانشجوئی 6 روزه ی تیرماه سال 78 ربط و وصل کردن و آن را چاشنی تز و سیاست فشار از پائین و چانه زنی از بالا نمودن و وزارت کشور دوران خاتمی را ستاد عوامل آمریکا متهم کردن و تاریخچه 12 ساله هم پیوندی با آمریکا برای مدعیان اصلاح طلبان ساختن تا که نتیجه گیری بهم رسیدن دو خط موازی رقیب مغلوب با آمریکا بهدیگر شود و اینان اینگونه عامل و مقصر تقلبات گسترده و کودتای 22 خرداد و فجایع پس از آن شناخته شوند:

"آنها پروژه آشوب هاي خياباني سال 78 را 10 سال بعد با اسم رمز «تقلب» تدارك كردند. در اين ميان يك حلقه سياسي خاص نيز در ايران راهبرد مشابهي را از همان 12-10 سال قبل تحت عنوان حاكميت دوگانه و «فشار از پائين، چانه زني در بالا» پيشه كرده بودند. چنين بود كه دست برقضا دو خط موازي به هم رسيدند و در نقطه «فشار براي باج خواهي و امتيازگيري» همديگر را قطع كردند. 10 سال پيش در حالي كه آمريكا براي اجراي پروژه «قرن جديد آمريكايي» آماده مي شد و قشون كشي به دو همسايه شرقي و غربي ايران در دستور كار بود، ناگهان تهران ناآرام شد. امروز بخشي از معركه گيران حوادث تلخ تيرماه 78 آشكارا در خدمت سيا و سنا و صداي آمريكا قرار گرفته اند. در همان روزهاي سخت كه وزارت كشور، ستاد هدايت آشوب شده بود، سران آشوب برخي چهره هاي خوشنام خود را نزد رهبر فرزانه انقلاب فرستادند تا با لحني دلسوزانه! پيام دهند كه اگر نظام برخي خواسته ها را عملي كند، آنها امكان پيدا مي كنند آشوب را فرو بنشانند و بحران را مديريت كنند. آشكارا- آن هم وسط تنگنا و بحران- باج مي خواستند. اما مقتداي انقلاب كه سياستمداري عرفي و عادي نبود، محاسبات و معادلات جبهه خارجي و داخلي را به هم ريخت تا آن روز تاريخي 23 تير كه مظلوميت امام و انقلاب، درياي غيرت يك ملت را به خروش آورد. بازي همان بازي است، البته پيچيده تر و خيانت بارتر و غيراخلاقي تر و فريبكارانه تر. بانيان آشوب باز هم دعوت به مذاكره و مسالمت و تفاهم كردند و باز هم براي حقوق شهروندي نگران شدند. خونخواهي كردند. دنبال مصلحت مي گشتند. مي خواستند بحران را مديريت كنند و... البته با كمي خرج! گردن كشان شاخ شكسته، دنبال وحدت و حكميت مي گردند، نيزه هاشان گويا ديگر رو به ملت و نظام نيست، رو به آسمان است، با مقدساتي كه بر سر آنهاست"

بالاخر اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس با فلسفه ی بقالی که هر گز نمی گوید ماست من ترش است خطاب به رفسنجانی و یا سایر رهبران شاکی رقیب مغلوب گفته است قبل از اینکه رقیب کودتا گر غالب را متهم و مقصر بدانید بهتر این که اینگونه ابدا خود تان اعتراف کنید که متهم و فتنه گر و مقصر می باشید . سپس شاکی شوید:

"آنها كه پاي اصلي فتنه بودند و شترش را به پيش مي راندند، در موضع اتهامند و ابتدا بايد خويش را محاكمه كنند. آنها نمي توانند در جايگاه حكم و داور باشند، كه روزگار صفين و حكم شدن ابوموسي اشعري و پريدنش با عمروعاص، ديري است سپري شده است. اگر صداقت دارند يا مي خواهند جبران كنند، خيرخواهي خود را با عمل به اين آيه از سوره بقره نشان دهند كه «ولاتلبسوا الحق بالباطل و تكتموا الحق و انتم تعلمون. حق را با باطل نپوشانيد و انكار نكنيد در حالي كه حقيقت را مي دانيد». جز اين عمل كردن، خدعه با خدا و خلق است «و خدعه نمي كنند مگر با خود اما نمي فهمند»"

اما همانگونه که اشاره شد در رژیم کودتائی ضدبشری فاشیستی اصلا مردم مهم نیستند و از هیچگونه منزلت و ارزش و جایگاه و حق و حقوق و مطالبات و نظر دهی بر خور دار نمی باشند ، برای اینکه سربازان پیاده نظام بازی شطرنج غول از شیشه بیرون زده شده ی غالب با رقیب مغلوبش می باشند که فقط می بایست ایفای حضور نقش مانور تبلیغاتی همچون حضور 85 % جمعیت کشور وواریزی 40 میلیون رأی مشروعیت تراشیدن برای غول کودتاگر از درون شیشه کنند و این وظیفه را اجرا کنند.

بنابراین اکنون که اوضاع خطری و کشمشی شده است که با دور زدن مردم و برای عدم پاسخگوئی به خون های بناحق ریخته شده و تجاوزات جنسی با اعمال شکنجه های ضد بشری اعمال شده در باز داشتگاه ها که سند قطعی جنایت علیه ی بشریت است . برای سر هم آوردن جنایات اتفاق افتاده و فاش و علنی شده که شاهد زنده به عنوان مدرک انکار نا کردنی هم وجو دارد . به خصوص اینکه تهدید و سرکوب و ضرب و شتم و کشتن و مجروح کردن و شکنجه و تجاوز جنسی هم منجر ترسانیدن مردم وعقب نشینی از حضور مردم در صحنه ی اعتراضی و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای گفتن نشده است . پس بفکر پیشنهاد وحدت برای حفظ بقای رژیم ضد مردمی و تروریستی متزلزل شده افتاده اند که پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس در پایان رهنمود داده است بايد تلخي ها را به سر آورد و همدلي و وحدت ملي را تقويت كردبايد كه بر زخم پديد آمده مرهم نهاد. و ادامه داده حتما که بايد با تخلف كنندگان هركس كه باشد برخورد شود اما در مجراي قانون.

در خاتمه اینکه این قلم بر دست موج سوارانه و فرصت طلبانه ما نور داده و افزوده که خمیه شب بازی 22 خرداد انتخابات نامیده شده یک جشن 40 ميليوني يك ملت بود. اين جشن را بايد با خدمتگزاري و تقويت روح جمعي و ملي پاس داشت. و برای خنده وهم نمک بر روی زخم پاشیدن و صورت مسئله پاک کردن و آدرس غلط دادن گفته در اين ميان نبايد غافل بود كه دشمن «اعتماد ملت» و «اعتبار حاكميت» را نشانه رفته است پس نخبگان و دانايان و همه آنها كه نزد مردم مرجعيتي دارند، بايد به ميدان بيايند . چونکه نوبت تجديد ولايت و برائت، همين حالاست. یعنی اینکه با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم و دهان کجی کردن به فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای به این لوطی جماران نامشروع که پشتیبان پاسداران کودتا گر و مقصر اصلی فجایع و جنایات اخیر است اینان باید لبیک گویند و با لوطی جماران بیعت کنند . زیرا که در این هنگام روشنگري، نباید به فتنه گر سواري داد و دوشيده شد. تازه این بخشی از تعیین تکلیف عامه بوده است. . زیرا که وظیفه و مأموریت ترسیم شده ی خواص این است که اینان هم حق ندارند كنار بنشينند و نظاره گر باشند که خيال خودشان به تكليف خودش عمل كرده اند. برای اینکه تكليف شان روشنگري و بصيرت دادن به نفع لوطی جماران و کودتاگران است. به خصوص اینکه مدعی شده مدار و مقر حق روشن است چون ولی فقیه یا لوطی جماران نماینده ی خداوند بر روی زمین است که خود عقل و شرع و قانون اين قرارگاه را تبيين كرده است . به ویژه اینکه نوچه اش پاسدار احمدی نژاد هم نماینده ی امام زمان است. پس نتیجه اینکه جز به اين قاعده عمل كردن، دعوي نزد طواغيت بردن و از جور، طمع عدالت جستن است. در پایان اینکه با کمال پرروئی وو ارونه گوئی و ابزاری کردن دین در راستای اهداف مشخص مدعی شده است که مؤمن منصف، پايش نمي لنگد. مشروط بر اینکه اضافه کرده با گرگ رقصيدن، شيوه راعيان نيست چون گرگ و چوپان، كي با هم مي سازند؟ اابته از رژیم گرگان هار و گرگ زاده پرور که هر گز هم از دریدن ولت وپاره کردن هم توبه هم نمی کند نمی توان غیراز این هجو وهذیان ووارونه گوئی کردن انتظار دیگری داشت.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880607/2.htm#other204 شنبه 7 شهریور ماه سال 1388


روزنامه ی کیهان 7 شهریور ماه سال 1388

روح (گفت و شنود)

گفت : یارو همفکر این سربازجو جوکر پس از مردن

سفارش سنگ قبر صاف مرمر داد برای سر خوردن

وصیت کرد تا هرروزبا کف صابون شویند کنندش تمیز

تا که از قبر عبورکرد یا برای فاتحه آمد ، بخورد لیز

آنگاه مرده در گور سیر دل بخندد تا روحش شود شاد

همه ی سوراخ های بالا و پائینش فراخ شود و گشا د

گفتم : پس بگو چرا سربازجو شریعتمداری با جوک گوئی

برای چه می خواهد روحش شاد باشد می کند هذیان گوئی

گفت: آقايان محمد خاتمي، عبدالله جاسبي و مهدي هاشمي نسبت به آنچه در دادگاه آشوبگران عليه آنها مطرح شده بود، اعتراض كردند!
گفتم: يعني سند و مدركي ارائه كرده اند كه نشان بدهد آنچه در دادگاه مطرح شده صحت ندارد؟!
گفت: سندي كه ارائه نكرده اند! فقط گفته اند آنچه متهمان عليه ما مطرح كرده اند، دروغ است. خاتمي گفته «من با جرج سوروس ملاقات مستمر نكرده ام»! جاسبي گفته: «نه فقط براي انتخابات موسوي پولي خرج نكرده ام، بلكه اساساً در انتخابات از هيچ كانديداي خاصي حمايت نكرده ام»! و مهدي هاشمي هم گفته؛ «من پولي براي ميرحسين موسوي خرج نكرده ام، با سايت هاي آنچناني هم هيچ رابطه اي نداشته ام و ...»!!...
گفتم: ولي كدام آدم عاقل و باشعوري مي تواند اظهارات همراه با اسناد و مدارك درباره مجرميت اين آقايان را رها كند و تكذيب خشك و خالي و بدون سند و دليل آنها را بپذيرد؟!
گفت: اين طفلكي ها همه چيزشان لو رفته و به آخر خط رسيده اند. حالا شايد مي خواهند با اين تكذيب كردن هاي خنده دار، چند صباحي خوش باشند.
گفتم: چه عرض كنم؟!... يارو وصيت كرد كه سنگ قبرش رو از مرمر صاف و لغزنده درست كنند و هر روز هم آن را با كف صابون حسابي بشويند، تا هركي رد مي شه زمين بخوره و من بخندم و روحم شاد بشه!!

گفت : به نمایش فرمایشی دادگاه شده اعتراض

مدعی شده اند اعترافات دروغ است و با اغراض

چون آقایان خاتمی و جاسبی با مهدی رفسنجانی

هم انتقاد کرده اند به اعترافات هم شدند عصبانی

البته بدون ارائه ی هیچ مدرک در برابر اسنا د

فقط گفته انداعترافات دروغست، کرده اند انتقا د

گفتم : مگر قرار است که پاسداران کود تاگر؟

با تهدید و باز داشت وبازجو،هم شکنجه گر

طوری کیفر خواست تنظیم کند برای اعتراف گر

آنگونه باشد که متهم می خواهد، نه توطئه گر

مگرهدف حذف رقیب نیست بطور کامل از صحنه؟

چه از طریق گلوله باشد یا بطری وشلاق و دشنه

یا تجاوز جنسی و شکنجه جسمی در باز داشتگاه

تا طوطیان آموزشی آماده اعتراف شوند در بیدادگاه

اما چون نمایش کمدی سفارشی را مردم نکردند قبول

برای زور چپان کردن می بایست متهمان شوند مسئول

چون باید رفسنجانی از پست مجمع مصلحت و خبرگان

کنار گذاشته شود، تا دیگر موانعی نباشد برای گزمگا ن

دو هزار میلیار دلار اموال عمومی، شود خصوصی سازی

صاحبش پاسداران کودتاگر شوند، رقیب برقصاند بهر سازی

پس سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری، برای بستر سازی

وارونه گوئی به سبک بازجوئی می کند، برای هموار سازی

بی جهت نیست پایان خط رسیدن رژیم ضد بشری کودتا ئی

به آخرخط رسیدن رقیب حواله شده، گفته هذیان بی همتائی

گفت : یارو همفکر این سربازجو جوکر پس از مردن

سفارش سنگ قبر صاف مرمر داد برای سر خوردن

وصیت کرد تا هرروزبا کف صابون شویند کنندش تمیز

تا که از قبر عبورکرد یا برای فاتحه آمد ، بخورد لیز

آنگاه مرده در گور سیر دل بخندد تا روحش شود شاد

همه ی سوراخ های بالا و پائینش فراخ شود و گشا د

گفتم : پس بگو چرا سربازجو شریعتمداری با جوک گوئی

برای چه می خواهد روحش شاد باشد می کند هذیان گوئی

"خبر گزاری رسمی دولتی ایرنا، یا شعبه ی بازجوئی زندان اوین وتنظیم کننده کیفرخواست اتهامی رقبای مغلوب !"

شیوه ی گزینه های گزیده برداری شده که روزانه در ورق پاره ی کیهان به سبک سربازجو حسین شریعتمداری پیگیری می شود که بر گرفته از تجربه 3 دهه بازجوئی و شکنجه گری و تحریف و تواب و سناریو وپرونده سازی در زندان اوین و سپاه و با سابقه ی روزنامه نگاری می باشد . اکنون که دست پروردگانش تسلط کامل در خبر گزاری رسمی دولتی ایرنا یافته اند و بشدت از دولت نا مشروع پاسدار احمدی نژاد دفاع می کنند همین شیوه ی ورق پاره ی کیهان را ارتقاء داده و دنبال می کنند . بنابراین بموازات بازداشت ها و شکنجه اعتراف گیری و محاکمه ی نمایشی و فرمایشی گله ای – فله ای ادامه دارد. لذا همگام با خبر گزاری پاسداران فارس این خبر گزاری ایرنا نیز گزینه برداری از موضع گیری ها و بیانیه ها و سخنرانی های کروبی و موسوی و پاسدار محسن رضائی در دوران تبلیغت نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی و پس از آن را به عنوان بندهای کیفر خواست علیه شان باز تاب داده است . در صورتیکه نه اتهام و غیر واقعی که فقط بیان جزئی از انعکاس واقعیات می باشد. البته قابل فهم است که هدف زدن زیرآب جایگاه رفسنجانی از مجمع مصلحت نظام و خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران است که خبر گزاری در خدمت کودتا گران پاسدار و دولت وابسته این گزینه ها را از موضع قدرت و تهدید و پشیتبانی لوطی جماران نا مشروع بطور وارونه علیه ی رقبای مغلوب به خصوص رفسنجانی لیست کرده است که سایت فرارو این چنین آن را کپی و منعکس کرده است . برای پیگیری به این گزینه ها به این لینک رجوع شود :

هوشنگ – بهداد

7 شهریور ماه سال 1388

حمله ایرنا به هاشمی و مجمع تشخیص مصلحت نظام

http://www.fararu.com/vdcdo90s.yt0zf6a22y.html

طرح فروش مخابرات به پاسداران کودتاگر بسبک چوب تاراج زدن"

"

با گزارش این تیتر خبری " سپاه پاسداران 20 روز دیگر شرکت مخابرات ایران را می خرد "دیگر درک این واقعیت زیاد مشکل نیست تا که دانسته شود که ریشه و اصل جنگ و دعوا های باند های مافیائی غالب و مغلوب پیرامون قدرت در خدمت انباشت ثروت می باشد . به خصوص دو طرح کودتای پاسداران در 4 تیر 84و 22 خرداد 88 در فاصله ی 4 ساله که بوقوع پیوست و منجر به حذف رقیب مغلوب شد همینطور متتهی به قبضه ی قدرت پاسداران با زائده اش بسیج شده است. اما اکنون که خبرگزاری رسمی دولتی ایرنا خواهان بر کناری روباه مکار رفسنجانی از پست ریاست مجمع مصلحت نظام شده است. برای اینکه بدلیل بر طرف کردن مانع در این مجمع برای چنگ اندازی مبلغ 2000 میلیارد دلار اموال ملی یا شرکت و مؤسسات و بانک ها و بنگاه ها و بیمه های دولتی می باشد که قرار است با طرح خصوصی سازی اصل 44 قانون اساسی به بخش خصوص یا پاسداران و بسیجیان واگذار شود. البته در 4 سال گذشته بمرور این طرح دنبال شده است ولی می بایست برای دور دوم 4 ساله ی ریاست جمهوری دکوری پاسدار گماشته احمدی نژاد این طرح واگذاری شتاب بگیرد و یکسره و تمام شود .

اگر نه پرسش است که بچه رووستائیان بیل رها کرده و تفنگ بر روی دوش و شانه گرفته که در کنار بچه های حاشیه نشیان شهرها وارد سپاه پاسداران و بسیج مستضعفان شدند و در چنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق حضور فعال داشتند تا که از این نعمت الهی بقول خمینی شیاد نامیده شده آنگونه بهره مند شوند که اکنون صاحب آنچنان ثروت باد آورده و بغارت رفته ای شده اند که پس از مفت صاحب زمین راکتور سازی تبریز شدن و هتل لاله در اردبیل و تهران و مکان های دیگررا در اختیار خود گرفتن که در یکی دوسال گذشته اتفاق افتاده است .اکنون نیز قرار است که پاسداران شرکت مخابرات را بخرد یا در اصل مصادره کندتا تسلط کامل بر شنود و سانسور وچک مکالمات و غیرو هم داشته باشد. در صورتیکه کار خانه های بزرگ کشور همچون واگن پارس و ماشین سازی تبریز و ماشین سازی و آذرآب و آلو مینیوم سازی اراک و.... دارند منحل و تعطیل وورشکست می شوند. البته لیست این و رشکستگی در این چند ساله بالغ بر 600 واحد شده است .

آری اصل جنگ قدرت و حذف رقیب که نیاز به کودتای پاسداری و حمایت مترسکش لوطی جماران خامنه ای داشت فقط بخاطر چنگ اندازی بر ذخایر و منابع نفتی و گازی و اقتصادی و اموال عمومی از سوی کودتا گران می باشد . چون قبضه کردن انحصاری قدرت و ثروت هدف نهائی کودتاگران است. بنابراین رقیب مغلوب می بایست با روش چوب و پیاز و بی آبرو وحیثییت شدگی و متهم به جاسوس بیگانه شدن حذف و بی اعتبار می شد. صد البته باید هزینه اش را مردم نا راضی به خصوص جوانان دختر و پسر پرداخت کنند که شاهدیم چگونه گزارشات تکان دهنده ی ضد انسانی در باز داشتگاه ها از جمله باز داشتگاه کهریزک و سپاه و 209 زندان اوین آنگونه تکان دهنده و وحشیانه و سبعانه و ضد انسانی می باشد که کروبی تاب و توان شنیدنش را نیاورد و مجبور شد در نامه ی خود به رفسنجانی مشتی از خروار ها را بیان و عریان کند . به خصوص گزارش وحشتناکی که سایت خبری نوروز از طرز دفن شدن جانباختگان وقایع اخیر در شب های 22 و 23 و 24 تیر در بهشت زهرا ی تهران داده است که سند انکار نا پذیر و قطعی جنایت علیه ی بشریت می باشد.

بلی سئوال است که این شخص حقیقی بی نام و نشان کیست که صاحب چنین سرمایه ای است که می تواند مخابرات را بخرد و همکار و دمخور و شریک سپاه می باشد؟ آیا نمی بایست اینهم در ردیف همان کسی باشد که مبلغ5/18 میلیارد دلار ارز و طلا از ایران به ترکیه منتقل کرد که از سوی دولت ترکیه مصادره شده است ؟ آیا این ثروت های نجومی جزو همان 300 میلیارد دلار بغارت رفته و مفقود شده ی فروش ناشی از در آمد نفت در 4 سال گذشته نمی باشد که تا حال هیچگونه پاسخی دولت نه در این مورد به کسی نداده است که دلار ها کجا رفته است؟ بلکه تبدیل به جرم بزرگ موسوی شد که چرا در این مورد پرسشگری برای روشنگری کرد؟ بهرحال گزارش خبری چوب حراج بر اموال عمومی و دولتی زدن چنین است:


"سپاه پاسداران 20 روز دیگر شرکت مخابرات ایران را می خرد
"شبکه جنبش راه سبز(جرس):بزرگ‌ ترین معامله تاریخ بورس كشور در 18 شهریور برگزار می شود و بنیاد تعاون سپاه پاسداران قصد دارد دراین معامله بزرگ با تشکیل کنسرسیومی سهام 50+1 درصدی مخابرات ایران را خریداری کند.پیشتر نیز 3 بار قرار بود با واگذاری سهام شركت مخابرات ایران در بورس این شرکت بزرگ دولتی به بخش خصوصی واگذار شود اما هر بار به بهانه ای عرضه سهام مخابرات در بورس به تعویق افتاد.معاون واگذاری و امور حقوقی سازمان خصوصی سازی یك‌سال پس از به تعویق افتادن سهام مخابرات اعلام کرده که زمان قطعی واگذاری سهام مخابرات در بورس 18 شهریور است و با واگذاری سهام شرکت مخابرات ایران همه بخش های آن از تلفن ثابت، موبایل(اپراتوراول)، ارتباطات دیتا و زیرساخت‌های آن از انحصار بخش دولتی خارج و به بخش خصوصی منتقل شود.با این حال به روال واگذاری های مشابه در دولت نهم و به ویژه واگذاری کارخانه هایی چون تراکتورسازی تبریز، این بار هم یکی از موسسات زنجیره ای وابسته به سپاه پاسداران خریدار اصلی سهام این شرکت دولتی خواهد بود.بنیاد تعاون سپاه پاسداران خر یدار اصلی سهام شرکت مخابرات ایران است.این بنیاد که از جمله ده ها موسسه وابسته به سپاه و خود به تنهایی محموعه ای شرکت ها و موسسات فرعی است که در امور اقتصادی و تجاری فعالیت می کنند، مذاکراتی با شستا و یک شخص حقیقی انجام داده تا با تشکیل کنسرسیومی متشكل از بنیاد تعاون سپاه، شستا(شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی) و یك شخص حقیقی خریدار بلوك 50+1 درصدی مخابرات باشند. كه اسم شخص حقیقی که قرار است در این کنسرسیوم حضور داشته باشد اعلام نشده اما روزنامه تهران امروز خبر داده که این شخص حقیقی یك سرمایه گذار چینی است كه به واسطه یك فرد ایرانی قصد دارد با سپاه پاسداران برای خرید سهام اصلی شرکت مخابرات سهیم شود.در ماه های اخیر قرارگاه خاتم سپاه پاسداران نیز به اتفاق شرکت توسعه سرمایه گذاری، سهام شركت دولتی صدرا که در حوزه نفت و سکوهای نفتی فعالیت می کند را در جریان خصوصی سازی این شرکت از دولت خریدند.پیشتر نیز موسسه مهر اقتصاد ایرانیان یکی دیگر از موسسات زنجیره ای سپاه پاسداران تنها با پرداخت 45 میلیارد تومان در ابتدا و 132 میلیارد تومان طی اقساط 5 ساله کارخانه تراکتور سازی تبریز را از دولت نهم خرید.این واگذاری عجیب حتی صدای برخی از متحدان احمدی نژاد را نیز در آورد تاجایی که عشرت شايق نماینده هوادار دولت نهم در همان روزها اعلام کرد «قيمت های در نظر گرفته شده برای دارايی کارخانه تراکتور سازی تبريز طی 30 تا 40 سال گذشته در مقايسه با قيمت امروزی، صدها برابر کمتر است و ارزيابی جديدی هم نشده و برای هيچ کس پوشيده نيست که اين کار حراج دارايی های دولتی استبنیاد تعاون سپاه مجموعه ای از موسسات مختلف اقتصادی و تجاری است که از آن جمله می توان به«شرکت مهندسی افق صابرین»،«موسسه مالي اعتباري انصار»،«موج نصر گستر» و ده ها موسسه و شرکت مشابه نامبرد.این بنیاد نظامی همچنین« 45 درصد سهام گروه بهمن»،« 4 درصد سهام گروه سايپا»، و« 25 درصد سهام پتروشيمي کرمانشاه» را در ماه های اخیر خریداری کرده است.

همچنین این تیتر خبر مورخ 6 شهریو خبر گزاری فارس متعلق به پاسداران کود تاگر را بازتاب داده است: اظهارات دانشجويان در ديدار با رهبر انقلاب-2 طوسي: موسوي و خاتمي براي پاسخگويي به دادگاه احضار شوند.خبرگزاري فارس: دبير سياسي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور تأكيد كرد: موسوي و خاتمي بايد براي پاسخگويي در خصوص اتهاماتشان درباره اغتشاشات پس از انتخابات، در دادگاه حاضر شده و محاكمه شوند.به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، مهدي طوسي دبير سياسي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور كه به عنوان نماينده اين اتحاديه در مراسم ديدار جمعي از دانشجويان با رهبر معظم انقلاب سخن مي‌گفت، اظهار داشترواضح است كه مبناي تمام هجمه‌ها و حملات و توطئه‌ها كه تحت عناوين مختلف صورت گرفت، خدشه دار نمودن و ضربه‌زدن به اين حضور 40 ميليوني است كه مي‌تواند و بايد جهشي بزرگ در مسير متعالي انقلاب اسلامي و كشور ايجاد نمايد. برخي خواص و به اصطلاح نخبگان، متأسفانه خود، طراح و پشتيبان اتفاقات غيرقانوني و ضد مردمي پس از انتخابات بودند و عالمانه چنين راهي را در مقابل رأي و اراده مردم برگزيدند و اين دسته از خواص كه به حق بايستي ايشان را پيام‌آوران ديكتاتوري مدرن در تاريخ معاصر ناميد، از همه توان مالي، تبليغاتي و تشكيلاتي خود و همچنين هم‌افزايي با امكانات رسانه‌اي و تشكيلاتي دشمنان قسم خورده مردم ايران و جريانات ضدنظام براي انحراف انقلاب از مسير اصيل خود بهره‌برداري كرده و در اين راه از هيچ حربه‌اي دريغ نكردند. نماينده اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور تصريح كرد: اين دسته از خواص كه از حمايت سران انگليس، آمريكا و رژيم صهيونيستي تا ائمه جماعات مسجدهاي ضرار برخوردار بوده و هستند، از همه تجربيات و حيله‌گري‌هاي جريان نفاق از صدر اسلام تاكنون استفاده كردند تا شايد زخمي عميق و كاري بر پيكر ملت ايران وارد آورند. اين فعال دانشجويي با تأكيد بر اينكه جنبش دانشجويي مسلمان عميقاً معتقد است كه موسوي‌ها و خاتمي‌ها صرفاً تابلو و ويترين اين جريان در صحنه هستند و ريشه اصلي و فرماندهان واقعي آن در جاي ديگري قرار دارند، اظهار داشت: صراحتاً اعلام مي‌كنيم كه ماهيت و هويت فرماندهان آشوب براي جريان دانشجويي مسلمان، كاملاً عيان و آشكار است و در صورت لزوم پس از رسوا نمودن آنها در نزد ملت، با تكرار واقعه 13 آبان اين بار لانه جاسوسي براندازان و ايادي داخلي آمريكا و رژيم صهيونيستي را تسخير خواهد كرد. وي به نقش دسته دوم خواص در حوادث پس از انتخابات اشاره و خاطر نشان كرد: دسته دوم خواص، كساني هستند كه عليرغم علم به حقيقت اتفاقات اخير سكوت اختيار كردند و عافيت‌طلبانه، كنج عزلت براي خود اختيار نموده و حتي از بر زبان‌آوردن حقيقت هم خودداري نمودند و اين دسته از خواص كه كم هم نيستند، عليرغم اينكه سال‌ها از امكانات مادي و معنوي انقلاب بهره‌مند بودند، اكنون كه زمان حضور و اعلام نظر و تلاش براي رفع مشكلات است، عرصه را خالي نموده و مشكلات كشور را صرفاً به نظاره نشسته‌اند و گناه اين دسته از خواص كه با سكوت خود مهر تأييدي بر رفتار خاطيان زدند و با بي‌توجهي به مسائل، بسترساز انحرافات مختلف شدند، اگر از عاملان جنايات بيشتر نباشد، كمتر نيست. طوسي در خصوص تأثيرپذي ايشان از حلقه كردان، رحيمي و مشايي گفت مي‌دانيم ضمن اينكه به واسطه اين معلوم الحالان تاكنون دلخوري‌هاي زيادي براي مردم متدين و انقلابي ايران فراهم آمده است، اعلام مي‌‌كنيم كه جنبش دانشجويي مسلمان با هيچ فرد يا گروهي در پيگيري مطالبات مردم و رهبري عقد اخوت نبسته است. نماينده اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان به حساب مستقل كشور در اين مراسم تصريح كرد: در حالي كه چندين جلسه از برگزاري محاكمه عوامل اغتشاشات اخير مي گذرد متأسفانه شاهد اين بوديم كه عليرغم اعترافات و اظهارات شنيده شده از سوي متهمين حاضر، هنوز رئوس اصلي اغتشاشات، به صحن دادگاه فراخوانده نشده‌اند و براي ما، اين سوال پيش آمده است كه اگر اظهارات اين آقايان يا بهتر بگوييم حمايت، تعريف و تمجيد دشمنان هميشگي امام(ره) و انقلاب از آنان صحيح است و بي‌دليل نيست، چرا عده‌اي كه مدتي سكان اجرايي كشور را در دست داشتند در دادگاه براي پاسخگويي فراخوانده نمي‌شوند؟ و يا اگر اين اظهارات صحيح نيست چرا براي اعلام برائت آورده نمي‌شوند و يا چرا خود نمي‌آيند؟ آخر بنا بر كدام منطق و اصل ارزشي تاكنون از بازجويي و پاسخگويي در پيشگاه انظار مردم مصون مانده‌اند؟ مگر احقاق حقوق حقه مردم از وظايف نظام مقدس ما كه الگوي آن حكومت علوي است، نمي‌باشد؟ ترس ما از اين است كه خداي ناكرده غرائض و يا مصلحت سنجي‌هاي خياليي در كار است كه مانع احضار تهييج كننده‌گان اصلي مردم براي به بازي گرفتن و ايجاد شورش‌هاي غيرقانوني خياباني مي‌شود؟ چه شده كه عده‌اي به راحتي آرامش، امنيت، اعتقادات و حتي حيثيت مردم را به بازي مي گيرند، و در هيچ محكمه‌اي هم براي پاسخگويي نمي‌آيند؟ لذا قاعدتاً، خواسته ما بر آن است كه آقايان موسوي و خاتمي هم بايد به دادگاه بيايند. وي به نمونه‌هايي از مسامحه‌هاي قوه قضائيه اشاره كرده و تاكيد كرد: قرباني شدن مجدد دوستان‌مان در دانشگاه‌هاي شيراز و نمونه بسيار مهم ديگري كه بارها به آن اشاره شده، بحث مديريت دانشگاه آزاد، كه روشن شدن وضعيت اتهامات و ابهامات فراوان موجود، ديگر ظاهراً به آرزويي دست نيافتني براي دانشجويان تبديل شده است"

در خاتمه اینکه در رژیم تروریستی کودتا گران برخی به شغل بسیج و سپاه وانصار حزب الله و بازجویان شکنجه و تجاوز گر و مأمور ان اطلاعاتی و گور کنان گورستان و دانشگاه ها مشغول می باشند. برخی هم در کسوت روزنامه و مطبوعات و خبر نگار و خبر رسان رسانه ای انجام وظیفه می کنند .عده ای هم در پوشش وکیل الدوله های بازجو و شکنجه گر و مأمور و رابط زندان و نهادهای دولتی به خصوص قانون گذاری مأموریت دارند . تعد ادی هم به عنوان طلبه های منبری و.... بالاخره گروهی هم با برچسب دانشجو آنهم با ادعای مستقل در خدمت کودتا گران پاسدار و لوطی جماران نا مشروع انجام وظیفه می کنند که همگی بطور فعالانه علیه ی مردم ایران به خصوص جوانان و دانشجویان ناراضی و آزادیخواه بشدت فعالیت دارند و 30 سال است که دسیسه و توطئه می کنند و مشغول جنایت و خیانت و رذالت و غارتگری و سرکوب و جنگ افروزی و دین فروشی هستند . به خصوص اینکه زمان زیادی به بازگشائی دانشگاه ها باقی نمانده است ولی چون وحشت کودتاگران از اقدامات اعتراضی مهار ناپذیر دانشجویان دانشگاه ها دارند لذا از هم اکنون تلاش مذبوحانه شده است تا که برای حالت آماده باش ومقابله با حرکات اعتراضی دانشجویان اینگونه مراسم نمایشی عوامل نفوذی و جاسوس و بسیجی در دانشگاه ها در دیدار با لوطی جماران تدارک دیده شود.

هوشنگ - بهداد

6 شهریور ماه سال 1388

"چرا زندان های رژیم کودتائی شبیه هتل هستند ونه زندان؟ ! "

زمانی که اوایل انقلاب خمینی شیاد اقتصاد را به خر حواله داد و حکومت آینده را از آن مستضعفان و پا برهنگان دانست . سپس جنگ خانمان برانداز 8 ساله ی ضد ملی ضد میهنی ایران و عراق را نعمت الهی نامید. مهمتر اینکه همراه با اسدالله لاجوردی قصاب زندان اوین زندان ها را دانشگاه خطاب کرد. البته که این ادعاها ی خمینی مچون سایر قول و و عده های دیگر داده شده اش به مردم ایران وارونه از آب در آمد . کسی چه می دانست که بمرور محتوای زندان ها تغییر خواهند کرد . البته ا حامیان و جارچیان جانشین و پیروان خمینی شیاد دروغ پردازی خمینی شیاد را دنبال و تکرار کردند . به ویژه در شرایطی که صدای اعتراضی کروبی آنگونه بلند شده است که نامه به رفسنجانی مکار می نویسد و تقاضا می کند که کاری برای تجاوزات جنسی و جسمی در باز داشتگاه ها انجام دهد. از سوی دیگر اکنون این موضوع آنقدر گسترده و علنی شده است که هر گز انکار کردنی نمی باشد . بنابراین چرا پیروان خمینی شیاد و جانشین وی لوطی جماران مدعی نشوند که زندان های رژیم تروریستی کودتائی نامشروع نه زندان که هتل می باشند ؟ زیرا وقتتی که 80 % جمعیت کشور زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند و اندام وتن فروشی رایج شده است . به ویژه اینکه گزارش شده است که سالیانه تعداد 8 میلیون پرونده در دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه تشکیل می شود که همه در صف نوبت اعزام به زندان یا هتل ها می باشند . لذا برای چه جعفر زاده رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس ارتجاعی انتصابی و کمدی و دکوری هشتم ادعای کمدی – حوزوی نکند و نگوید که این چنین زندان های ایران نه زندان که شبیه هتل می باشند؟ برای اینکه هر چه باشد کودتای پا سداری هم که شده است و اقتصاد و مادیات جای معنویات و اخلاقیات و زندان جای دانشگاه و هتل را گرفته است . برای همین است که اکنون هتل های کذائی خیلی بیش از چند برابر ظرفیت خودشان متقاضی و مشتری دارند و برای پذیرائی با بطری و با توم و... آماده ی اعتراف گیری پیرامون بازگوئی توصیف شرایط هتل و هتلدار می شوند که دریافت کنندگان سرویس و خدمات چگونه باید تبلیغ کنند؟

همینطور فراموش نشود طبق ادعای آخوند احمد جنتی دبیر شورای نگهبان شعبه های این هتل های نامبرده تولیدات عمودی دریافت کننده و افقی تحویل دهنده دارد که وی اینان را با شیادی آخوندی سربازان گمنام بی نام و نشان نامیده است که بطور پنهانی و مخفی سفارش های داده شده راهی قطعه ی 203 بهشت زهرای تهران می شوند . زیرا که این مسافران هتل یا در اصل هتل داران قصد و نیت هجرت به بهشت را کرده اند . ولی بطور موقت جایگزین اینان سایر مشتریان هتل ترک شدگان بی نام و نشان اعزام شده اند.

" رئيس کميسيون اجتماعی مجلس: زندان های ايران به هتل شبيه هستند"رئيس کميسيون اجتماعی مجلس می گويد زندان های ايران به هتل شبيه هستند. به گزارش خبرگزاری مِهر سليمان جعفر زاده گفت، محيط زندانها را نمی توان به عنوان ندامتگاه و بازداشتگاه دانست بلکه حتی می توان از اين اماکن به عنوان هتل نام برد. آقای جعفر زاده افزود، جمهوری اسلامی ايران بر خلاف ساير کشورها حتی برای مجرمان هم شأن و منزلت قائل است. احمد جنتی: قبرهای ِ بی نام و نشان در قطعه ی 302 بهشت زهرا متعلق به سربازان گمنام امام زمان می باشد"احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در ارتباط با قطعه 302 بهشت زهرا و قبرهای بی نام و نشانی که در این قطعه وجود دارند به خبرگزاری فارس گفت که تمامی این قبرها متعلق به بسیجیان و سربازان گمنام امام زمان می باشد.وی ادامه داد: این افراد در طول حیات خویش همواره به صورت گمنام به اسلام و نظام خدمت می کردند و در وصیت نامه ی همگی نیز نوشته شده است که پس از مرگ به صورت گمنام دفن شوند.وی همچنین افزود: تمامی این سربازان گمنام در وقایع اخیر انتخابات کشور به دست اغتشاش گران به شهادت رسیده اند و ما نیز بر طبق وصیت آن عزیزان عمل کرده و آنان را به صورت گمنام دفن کردیم.گفته میشود پیکرهای مطهر نه بسیجی معروف که همواره از شهادت آنان سخن گفته میشود اما اسامی آن ها اعلام نمی شود نیز در این قطعه به خاک سپرده شده اند"

هوشنگ – بهداد

5 شهریور ماه سال 1388

روزنامه ی کیهان پنجشنبه 5 شهریور ماه سال 1388

نقد و بررسی " گام اول " (يادداشت روز)

گام اول رئیس انتصابی قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض پیگیری مبارزه با مفسدان اقتصادی و آشوب گران متعلق به رقیب مغلوب است "


سیرک هنری ارتجاعی دین فروشان قدرت گرفته ی حاکم 30 ساله که اکنون به کودتای پاسداری وحذف رقیب مغلوب نیزمزین شده است آنهم اقدام کودتاگران با بدترین شیوه ی ممکن و بی نظیر و همتای قرون وسطائی برای حذف رقیب و بی اعتبار ومتهم کردنش به ثبت رسیده است . البته در این 3 دهه که فضای شیاد و رمالی و نیرنگ و فریب و عوامفریبی و دروغگوئی با دادن وعده های سرخرمنی حاکم بوده هر گز مسئولی کلام راست نزده و یا قولی درست به مردم نداده است .

انکار کردنی نمی باشد که یکی از آلوده ترین نهادهای رژیم کودتائی نامشروع دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و بی قانونی و بی عدالتی قضائیه می باشد . زیرا که در این 30 ساله این نهاد مدافع کلان دزدان و غارتگران و عوامل ولی فقیه یا لوطی جماران بوده است و بطور سیستماتیک احکام آفتاب دزدان و سنگسار و قطع اندام و شلاق و اعدام و دار زدن و با قلم شکستن و توقیف نمودن مطبوعات و در بند کردن فعالان سیاسی و حقوق بشری و روزنامه نگاری و بریدن زبان حق گویان و شکافتن سینه ها و یا طناب بر گلوی آزادیخواهان صادر کرده است . حال اکنون در شرایطی که کودتاگران پاسدار و خامنه ای لوطی جماران بحرانی و در بن بست فرو رفته اند و رژیم کودتائی از هر زمان دیگر نامشروع تر شده است. به خصوص اینکه کاخ مخروبه ی تحویل داده شده از شیخ محمد یزدی به مهره ی انگلیسی و انتصابی آخوند شاهرودی عراقی تا که مخروبه و کلنگی ترش کند و تحویل یک مهره ی انتصابی انگلیسی بعدی دیگر بنام آخوند محمد صادق لاریجانی بدهد . مشخص است که اکنون برای اینکه حامیان و جارچیان پاسدارن کودتا گر باید گربه را جلوی حجله بکشند. پس بی جهت نیست که چپ و راست برای رئیس انتصابی این نهاد آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و بی عدالتی خط و نشان کشیده می شود وبرایش وظیفه و مأموریت مشخص و خلاصه تعین تکلیف می گردد تا نکند حکم صادر یا جا به جائی انجام دهد که به نفع اینان و علیه ی رقیب مغلوب حذف شده نباشد.

اآخر مگر کوسه و ریش پهن می شود و می توان از رژیمی که مصداق عینی این شعر است " خانه از پای بست ویرانست . خواجه در فکر نقش ایوانست و آلوده ترین نهادش دستگاه آلوده به فساد قضائی می باشد . مگر می توان انتظار عدالت و صدور احکام عادلانه از دستگاهی داشت که سالانه 8 میلیون پرونده برای مردم تشکیل می دهد. به خصوص اینکه قاضی رسیدگی برای بازداشتی های بازداشتگاه کهریزک تعیین می کند و قضاتو دادستانی همچون حداد و صلواتی و ارزقندی و مرتضوی دارد؟ برای اینکه اگر چنانچه این انتظار زمینه ی مادی و قابل باور به عدالت داشت اوضاع به اینجا نمی رسید که خود مسئولان از کاخ و یرانه ی تبدیل به مخروبه تر و زمین بایر و نا بود شده اعتراف نمی کردند . البته قابل فهم است که قلم بر دست یادداشت روز نویس با آویزان شدن به حکم انتصابی لوطی جماران برای محمد صادق لاریجانی به عنوان رئیس انتصابی دستگاه قضائی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض این است تا که برجسته و تفهیم کند که این حکم انتصابی پست ریاست تشریفات قضائی فقط اعتبار و ارزشش در این است که می بایست در خدمت لوطی جماران و حامیان و پشتیبانان وی از جمله پاسداران کودتاگر ارباب لوطی جماران باشد.

برای اینکه بدون آنکه قلم بر دست بگوید که عامل و ریشه ی پیدایش فساد و رشوه و غارتگری در جامعه یا نهادهای حکومتی کجاست و چگونه رشد ونمو کرده وهمه گیر شده است ؟ اما انتقاد به مدیریت 10 ساله گذشته کرده است که چرا نسبت به مفسدان اقتصادی و غارتگران اغماض کرد و یا چرا با مساحه کاری با مفسدان بر خورد نموده است ؟ همچنین بدون کوچکترین اشاره داشتن که چرا این ورق پاره ی کیهان مدعی و شاکی منتقد شدید افشاگری گری عباس پالیزدار در دانشگاه همدان شد که چرا اسامی کلان دزدان بیت المال و زنندگان چوب حراج بر منابع و ذخایر طبیعی کشور را اعلام و فاش کرد که همگی هم جزو نمایندگان یا یاران نزدیک لوطی جماران بودند ؟ بدتر اینکه برای چه عباس پالیز دار نفوذی و جاسوسی بیگانه متهم شد که چرا به دو مورد سند جنایت قتل پاسداران هم اشاره کرده بود. مهمتر اینکه چرا برایش پرونده سازی شد تا که سعید مرتضوی بازجو وشکنجه گر و قاتل خانم زهرا کاظمی دستور باز داشت و بازجو ئی و محکوم و زندانی کردنش را داد؟

در خاتمه گذشته از اینکه به جای محمد صادق لاریجانی قید شد نام آخوند جوادی آملی داعی وی برده شده است . از سوی دیگر همانگونه که تذکر داده شد قلم فرسائی کردن قلم بر دست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان و نسخه تجویز کردن پیرامون شروع کار جدید رئیس انتصابی دستگاه قضائیه که آلوده به فساد و رشوه و تبعیض می باشد هدف نهائی این است که می بایست رئیس انتصابی جدید قضائی مبارزه ی با مفاسد اقتصادی و عوامل آشوب و اغتشاش گران اخیر را کوک کند و فعال شود که بدون ابهام هدف فقط پیگیری پرونده های گشوده شده ی مرتبط به رقیب مغلوب می باشد تا که موجب تقویب جایگاه متزلزل و آسیب پذیر کودتا گران پاسدار و لوطی جماران شود . در غیر صورت عدالت همچون واژگان آزادی و مستضعفان و دمکراسی و حقوق بشر و.. مترادف مبارزه با شیطان بزرگ و بر اندازی انقلاب مخملین و همکاری جاسوسی با دستگاه های جاسوسی کشور های بیگانه به خصوص آمریکا و اسرائیل می باشد. البته آنقدر اینگونه مانور دادن های وارونه شعار های تبلیغاتی تهدید آمیز نخ نما شده است که محال است این چنین مسخره با سخنگو ونماینده ی مردم ایران شدن و ادا و اطوارسنگ عدالت بر سینه زدن و از مبارزه با مفسدان اقتصادی گفتن موجب فریفتن و گول زدن کسی شود. زیرا که بدون شک عامل و مرکز و کانون اصلی فساد و غارتگری و تبعیض و اغتشاش گری و هر گونه ظلم و اجحاف و بی عدالتی و جنایت و خیانت در جامعه ولیفقیه و بیت رهبری می باشد که با ابزاری کردن دین به سبک دین فروشانه در 3 دهه ی گذشته هدایت و دنبال می شود.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880605/2.htm پنجشنبه 5 شهریور ماه سال 1388