روزنامه کیهان چهار شنبه 21 مرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " چه ارزان خريدند ؟ ! (يادداشت روز) "
"پس از پرونده سازی کردن برای موسوی و خاتمی و متهم به خیانت و جنایت و قتل و همکاری با دستگاه جاسوسی بیگانه کردن شان ، اکنون نوبت دراز کردن کروبی رسیده که چرا نامه ی افشاگری شکنجه در باز داشتگاه ها به رفسنجانی نوشته است؟"
یعنی از این واضح تر می توان ماهیت رژیم قرون وسطائی و ضد بشری کودتائی تروریستی و پاسداری نا متعارف را به نمایش گذاشت که یک پاسدار معتاد شکنجه گر مجنون و بازجوی عقده ای شکنجه گر معلوم الحال در آن فعال مایشاء باشد وهر غلطی که می خواهد می کند و هر گونه عربده کشی که می خواهد انجام می دهد و بهر که می خواهد توهین و اتهام می کند ومتهمش می نماید و برای هرکس علاقه دارد پرونده و سناریو سازی می کند و کیفر خواست اتهامی تنظیم می کند و حکم بازداشت و شکنجه و اعتراف گیری با محکومیتبرایش صادر می نماید که نه اینکه کسی با وی کاری ندارد ، بلکه و بطور آزادانه هر قدامی که می خواهد بدون هیچ موانع و مزاحمتی انجام می دهد و هیچ حساب و کتاب و سئوال و پرسشی هم در کار نمی باشد.
آخر این چگونه رژیم ضد بشری و قرون وسطائی با قانون جنگل حاکم شده ای می باشد که مطبوعات وابسته به آن به جای اینکه در خدمت مردم باشد و بیطرفانه اطلاع رسانی کند . در عوض در بستر جنگ سخت قدرت و ثروت و انحصاری کردن با حذف رقیب به بدترین وجه نا ممکن که ادامه داردکه ضمن دروغ پراکنی سیستماتیک و پیوسته وارونه گوئی و تحریف گری کردن مشغول سناریو وپرونده سازی برای هرگونه صدی اعتراضی و انتقادی و دگر اندیش و خفه کردنش می باشد و آشکارا تبدل به بلند و مروج خرافات و دین فروشی برای نهادینه کردن دستگاه تبلیغات ممیز گری وسانسور و خفقان و جراحی کردن هرگونه اندیشه و خراطی کردن هر نظری شده است . برای اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری سخنگوی پاسداران کود تا گر که از افشاگریهای رو بفزونی گرفته شد ا ز اقدامات جنایتکاران و بازجویان ضد انسان در سیاه چال ها و باز داشتگاه های در خدمت کودتا گران پاسدار سخت به وحشت افتاده است . زیرا نگران از افشا شدن نقش خویش در اینگونه اقدامات جنایتکارانه است که سند محرز و انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد که چنین با سراسیمگی و دستپاچگی تیغ بر کف و کف بر دهان این زنگی مست و ارد صحنه شده و عربده کشان زوزه می کشد و تهدید و متهم می کند .
به خصوص اینکه پس از گشودن پرونده سازی و متهم به خیانت و قتل و جاسوسی و طراحی انقلاب مخملین کردن خاتمی و موسوی و مسئول جنایات ووقایع اخیر اینان را معرفی کردن که چرا تسلیم کودتاگران پاسدار نشده اند که با تقلبات گسترده پاسدار گماشته احمدی نژاد را به جای موسوی نشاندند. اکنون نیز به سراغ کروبی آمده است که چرا نامه به روباه مکار رفسنجانی نوشته و از وی در خواست کرد که وطی جماران نا مشروع دیدار کند و گزارش جنایت آمیز در باز داشتگاه ها به خصوص بازداشتگاه زک را در میان گذرد. ا اینکه در مجمع خبر گان و مصلحت نظام این موضوع را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد که ضمن تمسخر کردنش و ارزان فروشی کردنش و همکار جاسوسان سفاتخانه ی انگلیس در تهران قلمداد کردنش با چماق و زور و قدرت ارگان فاشیستی پاسداران کودتا گر تهدید کرده است تا که بطور ریان ماهیت و اهداف کثیف و جنایتکارانه ی پاسداران کود تا گر را به نمایندگی از سوی اینان عیان و فاش کرده باشد که چگونه می باشد؟ وچه رفتار و اقدامی با منتقدان و معترضان دارد که هرکه می خواهد باشد برایش فرقی نمی کند . زیرا که تلاش مذبوحانه برای ادامه ی بقای ننگینش می کند به خصوص هرروز که می گذرد و ماهیت رژیم ضد بشری و تروریستی و کودتائی بیشتر افشا می شود و در مقابل توهم زدگی بیشتر موجب خشم و کینه و نفرت عمومی جایگزین می شود .
بنابراین این ارگان فاشیستی کودتا گر هم بیشتر هم احساس خطر می کند. پس در این شرایط پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری راه چاره را تنظیم کردن کیفر خواست اتهامی برای کروبی و فرزندش حسین دیده است که چرا اسرار جنایت ضد بشری در نامه نویسی به رفسنجانی افشا کرده اند و موقعیت کودتا گران متزلزل را خطری و متزلزل تر کرده اند؟ پس سربازجو پاسدار حسین شریعتداری برای مالیده کردن شکنجه ها و فراموش کردن افشای اسامی بمنزله ی بازداشت و شکنجه و مرگ یا تواب و طوطی شدن بر ای اعتراف کردن هر چه بازجویان و شکنجه گران در خدمت کودتاگران و لوطی جماران نا مشروع می گویند . از سوی دیگر با نادیده گرفتن شگرد و ترفند های روزانه ی پرونده سازی کردن خودش کهدر ورق پاره ی کیهان مورد استفاده قرر می دهد ولی برای بی اعتبار کردن محتوای نامه ی کروبی به رفسنجانی اینگونه به منبع سیاه شایعه سازی این نامه ی روشنگر که حد اقل هزاران شاهد زنده دارد اشاره کرده است :
«منبع سياه» با واژه هايي نظير «گفته مي شود»! «شنيده شده است»! «افرادي كه نمي خواهند نامشان فاش شود گفته اند»! و... ارائه مي شود و در برخي از موارد نيز براي اين كه «شايعه» برخاسته از منبع سياه، واقعي جلوه داده شود، سازندگان شايعه، ضمن ارائه «منبع سياه» از مخاطبان مي خواهند كه خود درباره صحت و سقم آن دست به تحقيق و بررسي بزنند!"
سربازجو پاسدر حسین شریعتمداری در ادامه تشریح بند های کیفر خواست خود علیه ی کروبی با وجود اینکه مشخص است و می داند که ریس قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و ضد عدالت آخوند شاهرودی عراقی کلان دزد مفسد که طبق اعتراف خودش یک کاخ ویرانه را از رئیس انتصابی پیشین خود شیخ محمد یزدی تحویل گرفت تا مخروبه ترش کند وی کاره ای نمی باشد زیرا که اکنون همکاره آدمکش حرفه ای و قاتل و شکنجه گر و بازجو سعید مرتضوی می باشد . به خصوص اینکه آخوند شاهرودی عراقی روز های پایانی خود در این دستگاه آلوده به فساد را سپری می کند . اما کروبی را متهم کرده است که چرا برای رسیدگی پرونده سیاه و شایعه سازی جنگ روانی شکنجه در بازداشتگاه ها خطاب به وی ننوشته و در عوض برای رفسنجانی نوشته است؟ مسخره آمیز تر اینکه به شیوه ی منطق بازجوئی – پاسداری نتیجه گیری کرده است که د لیل این حرکت کشف دشمن از خصوصیات ضربه پذیر بودن کروبی می باشد.
در خاتمه اینکه آیا این رژیم قرون وسطائی با قانون جنگلی مشروعیت و اعتبار دارد؟ اگر اینگونه است که واقعاً مشروعیت دارد و حکوتی نرمال است . اگر آری، پس چرا نمونه ی تاریخی ندارد و اگر نانچه نا متعارف است و هیچگونه همخوانی با دنیای مدرن و متمدن کنونی و حکومت های دمکراتیک ندارد پس برای چه به جای طرد و ایزوله ی کامل کردنش به ادامه ی سیاست خائنانه ی کثیف مماشات گرایانه تجارت خون و نفت با آن ادامه داده می شود؟ آیا ادامه ی این سیاست پلید پایمال کردن رعایت حقوق بشر و توهین و خیانت به جان و مال و ناموس انسان ها به معنی تأئید مجرمان و شراکت در جرم یا در حقیقت همکاری با مجرمان مرتکب جنایت علیه ی بشریت نمی باشد؟
مرداد ماه21 سال 1388هوشنگ - بهداد
نقد و بررسی " چه ارزان خريدند ؟ ! (يادداشت روز) "
"پس از پرونده سازی کردن برای موسوی و خاتمی و متهم به خیانت و جنایت و قتل و همکاری با دستگاه جاسوسی بیگانه کردن شان ، اکنون نوبت دراز کردن کروبی رسیده که چرا نامه ی افشاگری شکنجه در باز داشتگاه ها به رفسنجانی نوشته است؟"
یعنی از این واضح تر می توان ماهیت رژیم قرون وسطائی و ضد بشری کودتائی تروریستی و پاسداری نا متعارف را به نمایش گذاشت که یک پاسدار معتاد شکنجه گر مجنون و بازجوی عقده ای شکنجه گر معلوم الحال در آن فعال مایشاء باشد وهر غلطی که می خواهد می کند و هر گونه عربده کشی که می خواهد انجام می دهد و بهر که می خواهد توهین و اتهام می کند ومتهمش می نماید و برای هرکس علاقه دارد پرونده و سناریو سازی می کند و کیفر خواست اتهامی تنظیم می کند و حکم بازداشت و شکنجه و اعتراف گیری با محکومیتبرایش صادر می نماید که نه اینکه کسی با وی کاری ندارد ، بلکه و بطور آزادانه هر قدامی که می خواهد بدون هیچ موانع و مزاحمتی انجام می دهد و هیچ حساب و کتاب و سئوال و پرسشی هم در کار نمی باشد.
آخر این چگونه رژیم ضد بشری و قرون وسطائی با قانون جنگل حاکم شده ای می باشد که مطبوعات وابسته به آن به جای اینکه در خدمت مردم باشد و بیطرفانه اطلاع رسانی کند . در عوض در بستر جنگ سخت قدرت و ثروت و انحصاری کردن با حذف رقیب به بدترین وجه نا ممکن که ادامه داردکه ضمن دروغ پراکنی سیستماتیک و پیوسته وارونه گوئی و تحریف گری کردن مشغول سناریو وپرونده سازی برای هرگونه صدی اعتراضی و انتقادی و دگر اندیش و خفه کردنش می باشد و آشکارا تبدل به بلند و مروج خرافات و دین فروشی برای نهادینه کردن دستگاه تبلیغات ممیز گری وسانسور و خفقان و جراحی کردن هرگونه اندیشه و خراطی کردن هر نظری شده است . برای اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری سخنگوی پاسداران کود تا گر که از افشاگریهای رو بفزونی گرفته شد ا ز اقدامات جنایتکاران و بازجویان ضد انسان در سیاه چال ها و باز داشتگاه های در خدمت کودتا گران پاسدار سخت به وحشت افتاده است . زیرا نگران از افشا شدن نقش خویش در اینگونه اقدامات جنایتکارانه است که سند محرز و انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد که چنین با سراسیمگی و دستپاچگی تیغ بر کف و کف بر دهان این زنگی مست و ارد صحنه شده و عربده کشان زوزه می کشد و تهدید و متهم می کند .
به خصوص اینکه پس از گشودن پرونده سازی و متهم به خیانت و قتل و جاسوسی و طراحی انقلاب مخملین کردن خاتمی و موسوی و مسئول جنایات ووقایع اخیر اینان را معرفی کردن که چرا تسلیم کودتاگران پاسدار نشده اند که با تقلبات گسترده پاسدار گماشته احمدی نژاد را به جای موسوی نشاندند. اکنون نیز به سراغ کروبی آمده است که چرا نامه به روباه مکار رفسنجانی نوشته و از وی در خواست کرد که وطی جماران نا مشروع دیدار کند و گزارش جنایت آمیز در باز داشتگاه ها به خصوص بازداشتگاه زک را در میان گذرد. ا اینکه در مجمع خبر گان و مصلحت نظام این موضوع را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد که ضمن تمسخر کردنش و ارزان فروشی کردنش و همکار جاسوسان سفاتخانه ی انگلیس در تهران قلمداد کردنش با چماق و زور و قدرت ارگان فاشیستی پاسداران کودتا گر تهدید کرده است تا که بطور ریان ماهیت و اهداف کثیف و جنایتکارانه ی پاسداران کود تا گر را به نمایندگی از سوی اینان عیان و فاش کرده باشد که چگونه می باشد؟ وچه رفتار و اقدامی با منتقدان و معترضان دارد که هرکه می خواهد باشد برایش فرقی نمی کند . زیرا که تلاش مذبوحانه برای ادامه ی بقای ننگینش می کند به خصوص هرروز که می گذرد و ماهیت رژیم ضد بشری و تروریستی و کودتائی بیشتر افشا می شود و در مقابل توهم زدگی بیشتر موجب خشم و کینه و نفرت عمومی جایگزین می شود .
بنابراین این ارگان فاشیستی کودتا گر هم بیشتر هم احساس خطر می کند. پس در این شرایط پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری راه چاره را تنظیم کردن کیفر خواست اتهامی برای کروبی و فرزندش حسین دیده است که چرا اسرار جنایت ضد بشری در نامه نویسی به رفسنجانی افشا کرده اند و موقعیت کودتا گران متزلزل را خطری و متزلزل تر کرده اند؟ پس سربازجو پاسدار حسین شریعتداری برای مالیده کردن شکنجه ها و فراموش کردن افشای اسامی بمنزله ی بازداشت و شکنجه و مرگ یا تواب و طوطی شدن بر ای اعتراف کردن هر چه بازجویان و شکنجه گران در خدمت کودتاگران و لوطی جماران نا مشروع می گویند . از سوی دیگر با نادیده گرفتن شگرد و ترفند های روزانه ی پرونده سازی کردن خودش کهدر ورق پاره ی کیهان مورد استفاده قرر می دهد ولی برای بی اعتبار کردن محتوای نامه ی کروبی به رفسنجانی اینگونه به منبع سیاه شایعه سازی این نامه ی روشنگر که حد اقل هزاران شاهد زنده دارد اشاره کرده است :
«منبع سياه» با واژه هايي نظير «گفته مي شود»! «شنيده شده است»! «افرادي كه نمي خواهند نامشان فاش شود گفته اند»! و... ارائه مي شود و در برخي از موارد نيز براي اين كه «شايعه» برخاسته از منبع سياه، واقعي جلوه داده شود، سازندگان شايعه، ضمن ارائه «منبع سياه» از مخاطبان مي خواهند كه خود درباره صحت و سقم آن دست به تحقيق و بررسي بزنند!"
سربازجو پاسدر حسین شریعتمداری در ادامه تشریح بند های کیفر خواست خود علیه ی کروبی با وجود اینکه مشخص است و می داند که ریس قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و ضد عدالت آخوند شاهرودی عراقی کلان دزد مفسد که طبق اعتراف خودش یک کاخ ویرانه را از رئیس انتصابی پیشین خود شیخ محمد یزدی تحویل گرفت تا مخروبه ترش کند وی کاره ای نمی باشد زیرا که اکنون همکاره آدمکش حرفه ای و قاتل و شکنجه گر و بازجو سعید مرتضوی می باشد . به خصوص اینکه آخوند شاهرودی عراقی روز های پایانی خود در این دستگاه آلوده به فساد را سپری می کند . اما کروبی را متهم کرده است که چرا برای رسیدگی پرونده سیاه و شایعه سازی جنگ روانی شکنجه در بازداشتگاه ها خطاب به وی ننوشته و در عوض برای رفسنجانی نوشته است؟ مسخره آمیز تر اینکه به شیوه ی منطق بازجوئی – پاسداری نتیجه گیری کرده است که د لیل این حرکت کشف دشمن از خصوصیات ضربه پذیر بودن کروبی می باشد.
در خاتمه اینکه آیا این رژیم قرون وسطائی با قانون جنگلی مشروعیت و اعتبار دارد؟ اگر اینگونه است که واقعاً مشروعیت دارد و حکوتی نرمال است . اگر آری، پس چرا نمونه ی تاریخی ندارد و اگر نانچه نا متعارف است و هیچگونه همخوانی با دنیای مدرن و متمدن کنونی و حکومت های دمکراتیک ندارد پس برای چه به جای طرد و ایزوله ی کامل کردنش به ادامه ی سیاست خائنانه ی کثیف مماشات گرایانه تجارت خون و نفت با آن ادامه داده می شود؟ آیا ادامه ی این سیاست پلید پایمال کردن رعایت حقوق بشر و توهین و خیانت به جان و مال و ناموس انسان ها به معنی تأئید مجرمان و شراکت در جرم یا در حقیقت همکاری با مجرمان مرتکب جنایت علیه ی بشریت نمی باشد؟
مرداد ماه21 سال 1388هوشنگ - بهداد