روز نامه ی کیهان دوشنبه 2 شهریور ماه سال 1388
نقد و وبرسی " وحدت و ضد آن " (يادداشت روز)
"ادعای مضحک داعیه ی ملاك و مبنا ی وحدت که شامل انس دل و جان با معنويت و دوري از دنيا می شود"
تجربه و معیار ارزیابی آنانی تسلیم نمی شوند. یا اینکه بمرور که آگاه شده و از باند های مافیائی در گیر جنگ قدرت و ثروت و انحصاری کردن فاصله گرفته اند . به خصوص اگر چنانچه جزو منتقدان شده باشند . معلوم است که بلافاصله به کم هزینه ترین اتهامی که اینان متهم می شوند. اتهام صفت ساده لوحان پیمان شکن یا گول خوردگان دستگاه تبلیغات بیگانه است. زیرا که از سوی طراحان، وحدت ملاک و مبنا دارد که معنی و مفهوم و محدوده اش از سوی طراحان کودتا گر و دسیسه و توطئه گر طراحی و ترسیم می شود. زیرا که بطور شیادانه و وارونه مبنایش انس دل و جان با معنویت ودوری از دنیا تعریف شده است . درست شبیه اقدامات اسامی 44 نفر کلان دزدان و غارتگر وچوب حراج زنندگان بر منابع و ذخایر کشور و دزدان بیت المال می باشندکه از سوی عباس پالیزداردر دانشگاه همدان اعلام و افشا شد.
یا حامیان در گیر جنگ قدرت و ثروت است که این روزها سفت و سخت تسویه کردن میان شیفتگان قدرت مدعی اصول گرایان و عاشقان خدمتگزاری دروغین به خدمتگزاری به مردم ایران ادامه دارد . زیرا برای حذف رقیب مغلوب از صحنه و قبضه و انحصاری کردن قدرت نوع آوری معنوی و دوری از دنیا با انس دل و جان با شدت و حدت جریان دارد که از طریق تجاوزات حیوانی و قرون وسطائی جنسی همراه با شکنجه های روحی و روانی و جسمی در باز داشتگاه کهریزک به نمایش گذاشته می شود که قربانیان یا نابود و یا سر به نیست شده اند. یا اینکه آنگونه دچار سر خوردگی و یأس وبی هویتی و پوچی شده اند که کنج عزلت و سکوت بر گزیده اند. یا اینکه اقدام به خئود کشی و زدن رگ دستان شده اند . بهر حل قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس وارونه گوی وکتمان کننده ی حقیقت رهنمود دادن وحدت موجود در رژیم تروریستی کودتائی ضد بشری را این چنین ترسیم و تشریح کرده است:
"در روزهاي اخير ما شاهد دو نوع داعيه راجع به وحدت بوده ايم يك وحدت بر مبناي قانون و استحكام نظام و دفاع از مردمي كه براي حفظ حيثيت نظام از همه چيز خود مي گذرند و يك وحدت بر مبناي گذشت از جنايتكاران، مسامحه با طاغيان و خودي تلقي كردن همپيمانان با بيگانه! مي بينيد كه اين دو نوع وحدت از زمين تا آسمان با هم تفاوت دارند. البته داعيان دسته دوم با آويختن به «لباس» و «سابقه» و «برخوردار بودن فرد از طيفي هوادار» تلاش مي كنند تا براي رهبران آشوب و آشوب طلبان وجاهت و حقانيت بتراشند و با استناد نادرست به بعضي از رخدادهاي تاريخي داعيه باطل خود را بعنوان «حقيقت ناب» جا بزنند. براي بررسي موضوع توجه به موارد زير اهميت دارد"
قلم بر دست تصویر مار کش و مار قالب کن یادداشت روز نویس که انگار با جامعه ای س و کار دارد که امثال خودش درون آئینه هستند که عاری از درک و فهم و شعور و بینش و آگاهی می باشند که وی می تواند این چنین بس آسان دروغ پراکنی و هذیان گوئی کند:
"گروهي فعاليت هاي وحدت شكنانه را با تمام قدرت انجام داده اند، نظام جمهوري اسلامي را متهم به انواع جناياتي كه اين نظام از حداقل آن ها هم مبراست، نمودند و گمان كردند با اين فعاليت ها و با ايجاد اتصال داخل و خارج اين نظام مي شكند و آنان كه در مردم جايگاه ندارند و بارها شكست هاي انتخاباتي خود را به نظاره نشسته اند با همكاري بيگانگان و به قيمت تهي شدن نظام از محتوا به قدرت مي رسند. حالا كه همه تيرها را در تركش خيانت نهاده و به سوي مردم و نظام رها كرده اند ولي نظام پابرجا مانده و مقدمات افشاي اين خيانت ها را نيز فراهم كرده است، از وحدت دم مي زنند و مي گويند طرح ادعا عليه فلان شخصيت سياسي يا فلان چهره روحاني خلاف مصلحت نظام و از بين بردن وحدت است! و جالب تر اين است كه بعضي از مطبوعات آنان همزمان با استفاده از اين حربه پوسيده بعضي از چهره هاي برجسته، متفكر و خدوم نظام را هو كرده و به دروغ مدعي مي شوند كه فلان عضو برجسته حوزه علميه قم گفته است: «اطاعت از احمدي نژاد اطاعت از خداست» و حال آنكه وقتي به متن خبر همين روزنامه مراجعه مي كني با جمله خلاف آن مواجه مي شوي. بعضي از چهره ها، احزاب و رسانه ها از وحدت سخن مي گويند و دريغ گوي شكسته شدن وحدت شده اند و حال آنكه وحدت بدون مدار محقق نمي شود. حالا اگر كساني به جاي مراجعه به قانون مردم را به خيابان ها كشاندند و براي ترساندن نظام از شعله هاي فروزان در ميادين و دانشگاهها خبر دادند و به جاي پاس رهبري جامعه- كه حضرت امام فرمودند پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت آسيبي نرسد- خود را به حمايت روساي كشورهاي آمريكا، انگليس و فرانسه و دستگاههاي جاسوسي و خبرپراكني آنان و نيز حمايت منافقين و منحرفين آلودند، با چنين افراد و طيف هايي چگونه مي توان وحدت كرد. بلي اگر هركدام از اين چهره ها كه سابقه اي دارند با صراحت به جرم خويش اعتراف كردند و به تبعات جرم هايي كه مرتكب شده اند، تن دادند، امكان ملاطفت و وحدت وجود دارد اما آيا اين داعيه داران امروزي وحدت نشاني از پشيماني بروز داده اند و يا بر تداوم مسير انحراف تاكيد مي ورزند؟
قلم بر دست برای متهم کردن رهبران رقیب مغلوب به خصوص رفسنجانی مکار و بساز و بفروش و غارتگر که چرا از ترس پیگیری پرونده و بر کنارشدنش از امام جمعه موقت تهران و دو مقام ریاست ممع مصلحت نظام و خبرگان آخوندی پیام وحدت و اطاعت از لوطی جماران نا مشروع را توصیه کرده است . همچنین برای دفاع کردن از ارگان های سرکوبگر به خصوص نیروهای آدمکشان حرفه ای امنیتی اینگونه گوشه ای دیگر از انس و الفت معنوی بدور از دنیا مورد ادعا را باز گو و به تصویر کشانیده است :
"بعضي از داعيه داران وحدت جرم چند مامور نيروي انتظامي در ميدان آشوب- اگر مرتكب شده باشند- را با جرم كساني كه آفريننده آشوب بوده و حيثيت و امنيت مردم و نظام را به بازي گرفته اند و براي آن ارزشي قايل نبوده اند برابر مي دانند! و در تريبون ها چنان سخن مي گويند كه اين نظام است كه به واسطه خطاي چند مامور انتظامي بايد از آشوب طلبان و سران آنان دلجويي نمايد. نظام جمهوري اسلامي چقدر مظلوم است كه بعضي از ساده لوحان با استفاده از تريبون نظام اصل واقعه كه موجوديت، حيثيت، امنيت و هويت نظام اسلامي را نشانه رفته بود، رها كرده و به جاي درخواست مجازات شديد براي رهبران و آمران و عاملان اين جنايات به داستان سرايي درباره رخدادهاي حاشيه اي و غيرقابل قياس با متن حادثه روي آورده اند. چرا بايد به واسطه وقوع چند رخداد حاشيه اي كه در حوادث بزرگ نوعاً اجتناب ناپذيرند زحمات مجاهدانه نيروهاي امنيتي و انتظامي كشور ناديده گرفته شود. آيا زير سوال بردن نيروي انتظامي راه را براي آشوب طلبان در آينده نمي گشايد و دست و دل نگاهبانان امنيت كشور را نمي لرزاند؟4 بعضي ها از وحدت و افرادي كه بايد بعنوان وحدت پاس داشته شوند به گونه اي سخن مي گويند كه از آن، نوعي وحدت عليه نظام و يا وحدت عليه دولت بيرون مي آيد اين دسته با اين ادعا كه رئيس جمهور و دولت رعايت ديگران را نمي كند، ديگران بايد براي مهار آن همداستان شوند. اين ها روي كار آمدن مجدد اين دولت را مخالف مصالح ملي معرفي مي كنند و حال آنكه اين رئيس جمهور با رأي بالا و طي 20 سال گذشته با بالاترين نصاب رأي انتخاب شده است"
قلم بر دست غیر ایرانی همکار سر بازجو حسین شریعتمداری برای اینکه پاسخ ملای سرمقاله نویس را داده باشد که مشاور روباه مکار بساز و بفروش رفسنجانی می باشد . همچنین عملکرد و نحله و چهره های خاص و اهل سیاست را فاش کرده باشداینگونه اینان و وحدت پیشنهادی شان را مورد مخاطب قرار داده است:
"بعضي ها از وحدت و افرادي كه بايد بعنوان وحدت پاس داشته شوند به گونه اي سخن مي گويند كه از آن، نوعي وحدت عليه نظام و يا وحدت عليه دولت بيرون مي آيد اين دسته با اين ادعا كه رئيس جمهور و دولت رعايت ديگران را نمي كند، ديگران بايد براي مهار آن همداستان شوند. اين ها روي كار آمدن مجدد اين دولت را مخالف مصالح ملي معرفي مي كنند و حال آنكه اين رئيس جمهور با رأي بالا و طي 20 سال گذشته با بالاترين نصاب رأي انتخاب شده است.يكي از روزنامه هاي اين طيف روز پنجشنبه گذشته در سرمقاله خود در حالي كه براي وحدت، اشك ماتم مي ريخت فضاي آغاز به كار دولت جديد را اينگونه به تصوير كشيده بود: «در اين روزگاران پرفتنه غبار معصيت و گمراهي فضا را دربرگرفته است» و افزوده بود: «كارنامه امروز نشان مي دهد رفته رفته از داعيه داران خدمت به مردم كاسته شده و بر جمع شيفتگان قدرت افزوده مي شود، حرمت ها شكسته مي شود و دستگيري ها جاي خود را به مچ گيري مي دهد.» ظاهراً از ديدگاه آقايان اگر كسي خارج از دايره خاص از سوي مردم انتخاب شود و اگر نظام چند روزي ملاحظه بعضي خواص را كنار بگذارد و از آنان بپرسد همپالكي و آلت دست دشمن شدن چه معنايي دارد و علائمي ديده شود كه بعضي از خواص بايد پاسخ خيانت هاي ملي را بدهند اين روزگار غيرقابل تحملي است.: بعضي از نحله هاي سياسي و چهره ها براي «عادي سازي» از وحدت حرف مي زنند. بعضي از چهره هاي سياسي كه در طول روزهاي آشوب در ستاد فرماندهي نشسته و بر آتش فتنه بنزين مي پاشيدند اين روزها خود را «جدا» از جريان آشوب معرفي مي نمايند و وانمود مي كنند كه حساب خود را از آن ها جدا كرده اند- اين البته انشاءالله مبارك است!- ولي واقعيت اين است كه همزمان با زدن چراغ سبز به سمت نظام تلاش مي كنند تا به نام وحدت، واسطه عادي سازي وضعيت جنايتكاران گردند. اين عادي سازي معنايي جز نجات جريان منحرف ندارد از اين رو بايد از اين دسته خواست كه دست از كلي گويي بردارند و اگر حسابشان از سران فتنه جداست به مخالفت علني و شفاف با آنها بپردازند و سهم خود را در افشاي اين جريان ادا كنند. عادي سازي جريان منحرف در واقع تلاش براي هموار كردن راه حركت آينده اين جريان است و اين يعني نجات فتنه گران"
در خاتمه اینکه با اینگونه به نمایش گذاشتن دروغ آشکار سیاه بازی ماهیت دادن پیام وحدت با ادعای مملو از معنویت و انس و الفت داشتن آنهم بدون وابستگی به آلودگی قدرت و ثروت و بدور از دنیا که پاسدار قلم بر دست غیر ایرانی مدعی اش شده است . ضمن اینکه هر اتهامی که خواسته نثار سران رقیب مغلوب کرده است بویژه در شرایطی که طنین مرگ بر لوطی جماران و خامنه ای آنگونه در جامعه ی داخل و برون مرز فرا گیر شده است که تبدیل به کابوس وحشت آفرین تا مرحله ی فروپاشی این رژیم ضد بشری و تروریستی و کودتائی شده است . برای اینکه پژواک این کابوس مرگ بر خامنه ای و دیکتاتور هر بلند تر از گلو وحنجره ها فریاد زده می شود وهر گز هم نه خاموش و محو شدنی می باشد. از سوی دیگر وقتی که شیوه و رفتار باند های مافیائی غالب با رقبای مغلوب اینگونه می باشد که در این یادداشت روز ترسیم شده مشخص است که درون سیاه چال ها و باز داشتگاه ها با باز داشت شدگان چگونه رفتار و تعامل می شود؟ بنابراین پرسش است مگر جز این است که فجایع اتفاق افتاده ی ضد انسانی پس از نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد طوریست که سند انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد آیا دیگر جای شک و ابهامی باقی می ماند که می بایست بطور مجدانه عزم جزم و تلاش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود؟
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 2 شهریور ماه سال 1388