روز نامه ی کیهان یکشنبه 25 مرداد ماه 1388

نقد و بررسی " محرمانه هاي ستاد بلوا "(يادداشت روز)

"نام علی و نهج البلاغه هم همچون نام خدا و قرآن و پیامبر تبدیل به ابزار و سنگر تهاجمی و تدافعی علیه ی رقبای مغلوب شده است "

پاسدار قلم بر دست همکار سر باز جو حسین شریعتمداری نقش کود تاگران پاسدار را نا خواسته لو داده است . زیرا که آن را به بر خاستن زلزله و گدازه های آتشین آتشفشان مذاب و سوزاننده و خانه و یران کن تشبیه کرده است و اعتراف نموده که جایگاه رقیب در نوک قله و دهانه ی این زلزله و کوه آتشفشان قرار داشته که ذوب شده است و افزوده آنانکه شانس قسر در رفتن از ذوب شدن و سوختن آورده و زنده مانده اند . اینگونه نیست که می توانند احساس مصونیت سالم ماندن کنند زیرا که هیچ تضمینی برای در امان ماندن و امنیت برای شان در کار نمی باشد برای اینکه همچنان در خطر آزما یش شدن ابتلای زلزله و دهانه ی آتشفشان و سیل بلاخیز قرار دارند.

ناگفته نماند چون 30 سال است که دین تبدیل به ابزار جنگ قدرت و ثروت و حذف رقیب و انحصاری کردنش از یک سو شده است . از طرف دیگر دین اهرم چماق و سرکوب و خفقان و سانسور و جنگ افروزی و غارتگری و عوامفریبی و توجیگری جنایات متعدد ضد بشری و خیانات ادامه دار گسترده شده است . بنابراین بی جهت نیست که در جمع و محافل و تکایا و منابر و نهادها و هر مطبوعه و یا ورق پاره ای مداحان ونوحه و روضه خوانان و مجیز گویان و جارچیان و پادوهای غلامکان حلقه بر گوشان و قلم بر دستان به خدمت در آمده چپ و راست آیات و روایات و باز گوئی احادیث دینی با تفاسیر به رأی چاشنی می شود و در راستای اهداف مشخص برنامه ریزی شده فرصت طلبانه مورد سوء استفاده واقع می گردد. چونکه حاکمان دجال و رمال به جز مانور تبلیغاتی شیادی گری با دین و نماینده خدا و امام زمان ساختن هر گز نه قادر به عوامفریبی و نه خاموش و خفه کردن صدای معترضین وخاک پاشیدن بر توی چشمان مردم و پیشبرد اهداف پلید و ضد انسانی حاکمان ضد بشری دین فروش امکان پذیر نمی باشند.

برای همین است که اکنون قلم بر دستان حاکمان کودتاچی نامشروع و دین فروش که دشمنان واقعی علی ومرام ومسلکش می باشند. شیادانه زیر پوشش و نام علی سنگر گرفته و با آویزان شدن به گزینه برداری از نهیج البلاغه نمودن آن را تبدیل به اهرم تبلیغاتی ترور و تخریب شخصیتی رقیب و فرود تازیانه ی مشابه منطق بازجویان در سلول های شکنجه گری و بازجوئی و اعتراف گیری نموده و چپ و راست بر سر وصورت و اندام رقیب مغلوب می نوازنند و وارد می کنند که چرا به اراده ی پاسداران کودتا گر و لوطی جماران نامشروع و آخوند متحجر انگلیسی و دزد تئوری پرداز مکتبی طالبانی و نفی کننده ی جمهوریت آخوند محمد تقی مصباح یزدی نه اینکه تسلیم نشده و سر فرود نیاورده و زانو نزده اند ، بلکه دست به انتقاد و شکایت و گله و افشاگری زده اند؟

فراموش نشود که تشبیه کردن رقیب مغلوب به فتنه گر و سگان در گیر جنگ و حاضر بر مرد دار متعفن که با هم دیگر مشغول مبارزه کردن می باشند. یا اینکه متهم شده اند همچون گور خرانی اند که با گاز و دندان گرفتن هم، موجب اذیت و آزارهم دیگر شدن هستند و با شیوه چماق و هویج با اینان بر خورد شده است که یا تسلیم لوطی جماران نا مشروع شوند و دست از هرگونه انتقاد به اعمال و رفتار و فتوای این مترسک و آلت دست پاسداران کودتا گر بر دارند. یا اینکه منتظر اهانت و توهین های بیشتر با تهدید به بازداشت و محاکمه شدن باشند .

سئوالاست که آیا بدون هر گونه ابهامی این چنین تحلیل و تفسیر و تهدید کردنی بر گرفته از ماهیت عینی و مادی و کار بردی اساسی گفتمان مدعیان اصول گرایان غالب و حاکم نمی باشد که اکنون بطور عریان و بدون روی در وایسی و لکنت زبان به معرض نمایش گذاشته می شود .زیرا که دیگر نه توهمی برای مردم ایران باقی مانده است ، بلکه دیگر جای عوامفریبی کردن و پشتک ووارو زدن و پنهانکاری بری تکذیب کردن با نمی باشد ؟

همینطور عجیب است جائیکه پاسداران قلم بر دست و مفسران و تحلیل گران چماقدار شلاق بر دست گرفته به جای قلم ، اینگونه با بالا ترین مهره های کلیدی رژیم تروریستی و ضد بشری با توهین و اتهام و تهدید و تحقیرآمیز بر خورد می کنند و این چنین از سوی قلم بر دستان ورق پاره ی کیهان ارگان تبلیغاتی رژیم کودتائی پاسداری صفات و خصوصیات برجسته شده ی حیوانی با رکیک ترین اتهامات و واژگان حوزوی – پاسداری – مکتبی مدل اصول گرائی لوطی جمارانی نثارشان می شود و اینگونه مخاطب واقع می شوند . حال توجه داشته باشید که با مخالفان و دگر اندیشان و جوانان باز داشت شده فجایع و وقایع اخیر که پس از نمایش کمدی انتصابی خیمه شب بازی 22 خرداد مورد ضرب و شتم واقع شده و تعدادی کشته و مجروح شده اند و عده بیشمار یاکثیری نیزباز داشت شده و در باز داشتگا ها و سیاه چال ها ی قرون وسطائی بسر می برند . بر اینان چه می گذرد وبا چه روش گفتمانی باز جویان آدمخوار حیوان صفت و انسان نما با اینان رفتار شده و می شود؟ مهمتر اینکه برای چه در برابر نامه ی افشاگر کروبی به رفسنجانی مکار که فقط مشتی از خروار ها اشاره و گوشزد شده است ؟ چرا بلافاصله این افشاگری شکنجه های جسمانی و تجاوزات جنسی مذکر و مؤنث تکذیب و انکار شده است و گله وار لشکر کشی در نماز جماعات علیه ی کروبی شده است و وی مورد بد ترین توهین و اهانت ها واقع شده و متهم دروغ گوئی ودشمنی با لوطی جماران و پاسداران کودتاگر و نظام مدعی اسلامی حامی و مدافع این جنایات ضد انسانی شد ه است؟ همچنین چرا وی در کنار سایر سران رقیب مغلوب تهدید بها بازداشت و محاکمه شده اند ؟

در خاتمه اینکه آیا بازهم این رژیم نا مشروع و کودتائی و شکنجه گر و جنایتکار و دروغگو وغوامفریب و دین فروش و جنگ افروز و غارتگر و سانسورچی دارای ارزش و اعتبار است؟ آیا بنا برگفته ی طنز تلخ ادعای کمدی لوطی جماران 85% مردم در نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد شرکت نموده و حامی اش می باشند یا نه نمی بایست برای بر چیده شدنش و تغییرات دمکراتیک در ایران مبارزه ی بی امان و جانانه کرد؟ آیا نمی بایست همگام با مردم معترض و نا راضی و آزادیخواه مردم ایران با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و کودتاچی سر دادن از غرب خواست که هرچه زود تر به سیاست کثیف و خائنانه ی مماشات گری و تجارت پیشگی خون و نفت خود با فدا کردن جان انسان ها و پایمال کردن رعایت به حقوق بشر با حاکمان نامشروع و کودتای و ضدبشری ایران خط بطان بکشند و به آن پایان دهند و از مبارزه ی بر حق مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک پشتیبانی کنند و در کنارشان قرار بگیرند ؟

http://www.kayhannews.ir/880525/2.htm#other202

هوشنگ – بهداد یکشنبه 25 مرداد ماه 1388