ورق پاره ی کیهان چهار شنبه 20 آبان ماه سال 1388
نقد و بررسی " تب پس از واكسن " (يادداشت روز)
" حضوراعتراضی مردم ایران در 13 آبان موجب تضمین بیمه شدگی رژیم نامشروع فاشیستی مذهبی کودتائی شده است ! "
گفته می شود از کرامات شیخ ما این است حلوا را خورد و گفت شیرین است . اکنون قلم بر دست همکار سر بازجو حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس بازهم وارده میدان مین گذاری شده و دست به تهدید و متهم کردن رقیب مغلوب زده است . وی که جزو یکی از قلم زنانی می باشدکه در 5 ماهه گذشته چندین یادداشت روز پیرامون وقایع اتفاق افتاده ی روزانه در این چندین ماه گذشته قلم فر سائی کرده اعتراف کرده که یادش افتاده است که پس از این 5 ماه اکنون فرصت خوبی است تا که به بررسی وارزیابی اقدامات و عملکرد دوستان و دشمنان در دو جبهه پر داخته شود. البته بدون آنکه تعریفی از انقلاب ارائه دهد. یا اینکه اشاره نماید که تا قبل از 22 بهمن سال 57 مردم معترض چه می گفتند وچه آرزو می کردند. پس از انقلاب تا کنون چه عایدشان شده است و چرا؟ یا اینکه توضیح دهد معنی و مفهوم دوست و دشمن چیست؟ اما ازموضع طلبکارانه و دسته گل به خود دادن وارد صحنه شده و آنگونه یک طرفانه که خود خواسته به بررسی وقایع و اتفاقات مربوط به دو جبهه ی دوستان و دشمنان انقلاب پر داخته است تا که ثابت کند دشمن یعنی همان جریان رقیب است که تسلیم نتایج اعلام کودتای تقلباتی پاسداری نشد و دشمن تر از وی همان مردم ناراضیان خشمگین می باشند که با تحمل 30 سال فریبکاری و عوامفریبی و دین فروشی و شنیدن وعده و قول و قرار های وارونه و دروغ دیگر کاسه ی صبرشان لبریز شده و بسر آمده و توی خیابان ها شده سرا زیر شده تا فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای سر دهند . یعنی بدرستی عمود خیمه ی نظام را نشانه گرفته اند . چونکه وی را مسئول اصلی شرایط موجود می دانند.
آری حضور اعتراضی مردم آنگونه گسترده و حجیم بوده است که یادداشت روز نویس قلم بر دست مجبور شده است هم به حوادث تلخ در اين چند ماهه اشاره کند. هم از خيلي ها که غافلگير شدند سخن بگوید .البته باشیوه و رمز و رموز باز جوئی و اعتراف گیری و اتهام زنی از حجم عظيم از جفا و خيانت و مرزشكني ها گفته که نه نسبت به مردم بوده است ، بلکه درحق مورد کودتا گران غالب شده است .بهمین دلیل در مورد این غافلگیر شدگان وی پیش بینی کرده است که هنوز هم دچار غافلگیر شدن بیشتری خواهند شد که در راه می باشد. بالاخره باشیوه ی دین فر وشانه دست به نقل قول کردن از علی زده و در پیشوند و پسوند این نقل قول، خطاب به مخاطبان اینگونه مدعی شده است :
"برخي رجال سياسي چنان تن به انتحار حيثيتي سپردند كه گواهي مي داد نه دچار ضعف بصيرت بلكه گرفتار نابينايي مطلق شده اند. آنها براي انتحار بدترين دوران را انتخاب كرده بودند، دوران بر آمدن و تابان شدن دوباره ارزش ها و فضيلت هاي انقلاب. آنها خود خواسته به جايي رسيدند كه نبايد، و گويا مصداق آيه 70 سوره نحل شدند كه «از شما كساني هستند كه به پست ترين دوره عمر مي رسند تا بعد از علم و آگاهي، چيزي ندانند». خيلي ها از اين صحنه هاي غيرقابل باور غافلگير شدند اما اين ماجرا قابل پيش بيني بود و بدتر از آن هم مي تواند قابل پيش بيني باشد اگر غوطه خورندگان در فتنه به خود نيايند"
بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به نقش پرونده سازان و طراحان کودتاگران خاموش و خزنده با سیاست پیچیده ی چند لایه گام به گام به جلویاینان کند که پاسدار ذوالقدربه این واقعیت اعتراف کرد. یا اینکه نقش کلیدی ار گان های سر کوبگر و ابسته به لوطی جماران و کودتا گران پاسدار در تهاجم به کوی دانشگاه و سرکوب قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 نماید . یا اینکه ازکلامی اعتراف هر روز 9 روز یک بحران علیه ی دولت مدعی اصلاح طلبان خاتمی نماید . اما با آویزان شدن به گفته ای از لوطی جماران آلت دست و مترسک پاسداران از موضع رجعت طلبی نحس رقیب مغلوب با توهین نمودن به منتظری این چنین تحلیل پاسداری – حوزوی – کودتائی ارائه کرده است:
"از سال ها پيش بر جبين جريان رجعت طلب در ايران اين طالع نحس ديده مي شد كه جفا در حق ملت و انقلاب را به غايت رسانند و وليد و مروان و سعيد بن عاص هاي اموي روزگار، آنان را از جاي بجنبانند. فتنه اي كه به بهانه انتخابات رقم خورد با همه بزرگي، از همان آبشخوري سيراب مي شد كه فتنه 10سال پيش در تيرماه 87. فتنه گران ابعاد تازه اي به ماجرا داده بودند. آدم هاي جديد و خاكستري، آدرس هاي انحرافي، يارگيري گسترده. اما از ياد برده بودند كه به نسبت 01 سال پيش چقدر نزد مردم سقوط كرده اند و چه قدر جبهه انقلاب مقتدرتر شده است. آنها مردمان طوفان ديده را از آمد و شد باد ترساندند حال آن كه اقتدار ملي امروز اصلا با 01 سال پيش قابل مقايسه نبود.از ياد برده بودند كه 6-5 سال پيش وقتي شماري از سران فتنه پس از نگاشتن نامه 135 نفره كذايي (به نام نمايندگان مجلس ششم) به ديدار رهبر انقلاب فرزند او روح خدا خميني كه پشت ابرقدرت ها را لرزاند از سال 65-46 به مدت 3، 4 سال (تا فروردين 86) به آن شيخ آلت دست منافقين مهلت داد تا يا برگردد يا پنهان باطن خويش را برون ريزد. آري امام خون دل خورد اما همان صبوري ها از او روح خدايي ساخت جاودانه. گويند سنگ لعل شود در مقام صبر، آري شود و ليك به خون جگر شود.
یادداشت روز نویس در ادامه ی بررسی بند دیگری از اتهامات کیفر خواست تنظیم شده علیه ی رقیب پرداخته است که ضمن ابراز نگرانی از رادیکالیزه شدن اعتراضات مردمی که به نقل از سران رقیب مغلوب آن را رو کرده است . زیرا که اینان نه برای تغییر نظام و به نفع مردم جدال می کنند ، بلکه برای سهم خوا هی از قدرت برای خودشان می باشد . همینطور با زدن زیرآب بی تأثیر بودن شکنجه و اعتراف گیری و نمایش محاکمات فر مایشی تلوزیونی این چنین از عدم توبه کردن شان گفته است .
- رجعت طلبان شورشي پس از آن كه همه زاغه مهمات و خشاب خويش را در آتشباري كور از كف داده اند، اكنون به باقي مانده نيروها هشدار مي دهند كه راديكاليسم و شعارهاي تند، باعث شكاف و ريزش بيشتر مي شود. بماند كه حاميان مدعي هواداري به خاطر اينها به ميدان نيامده بودند كه به خاطر همين ها نيز بازگردند. آنها نردبان شكسته اي ديدند و به توهم افتادند كه با اين نردبان شكسته از ديوار نظام و كشور عبور كنند و شبيخون بزنند و البته آنها و اربابانشان فريب ظاهر نردبان را خوردند و از ارتفاعي كه براي همه قابل مشاهده بود، سقوط كردند. آبرويي كه از امثال اوباما و كلينتون در اين حوادث رفت شايد در هيچ ماجراي ديگري نمي توانست اين چنين زايل شود.آيا مرتجعان شورشي توبه كرده اند؟ اگر شعار قانون اساسي و وحدت ملي از سر صداقت است كه بايد به همين قانون و وحدت ملي بازگردند نه اينكه دنبال نفاق افكني و تفرقه اندازي باشند و در عمل به قانون اساسي تن ندهند. امروز حيرت و سردرگمي و در عين حال فرار به جلو و لبخندهاي رنگ پريده را در سيما و عمل سران فتنه مي توان مشاهده كرد. دست آنها رو شده و راز مگو را گفته اند. سرنخ ماجرا در دست آنها نبود. آنها هم با علم به اين موضوع خواستند بر فراز موج تدارك شده از سوي دشمن، موج سواري كنند غافل از اينكه اين موج به صخره هاي سخت و نفوذناپذير خواهد خورد و از موج سواران قرباني خواهد گرفت"
یادداشت روز نویس بازجو و داد یار و قاضی و حاکم شرع شده باز هم در قرائت بندی دیگر از کیفرخواست تنظیم شده اتهاماتی 5 ماه گذشته ی رهبران مغلوب دوم خردادی ها به سراغ بررسی کردن خطاهای محاسباتی جبهه ی استکبار جهانی رفته که بوی کباب به مشام رسیده است تا به اینان تفهیم کندکه بوی داغ کردن خمار به مشام شما این چنین اشتباهی بوی کباب حس کرده اید:
"جبهه استكبار با خطاي محاسبه بوي كباب استشمام كرده بود و هزينه اش را خواهد پرداخت. هفته گذشته روزنامه لس آنجلس تايمز از قول مارك فاولر تحليلگر سابق سازمان سيا نوشت «دولت اوباما نمي خواهد اپوزيسيون را ناديده بگيرد اما نمي تواند كلاه خود را روي اين گروه آويزان كند. جمهوري اسلامي به شدت اپوزيسيون را عقيم كرده است. من فكر نمي كنم جمهوري اسلامي از اپوزيسيون نگراني داشته باشد. دولتمردان آمريكا آگاهند كه بايد احتمال كنار آمدن با ايران را بدون ريختن آب سرد بر سر اپوزيسيون در نظر گيرند.» «برخي شخصيت هاي نزديك به رهبري جنبش سبز طي ملاقات مشتركي با حضور فعالان اپوزيسيون در اروپا به من گفتند تحريم عليه ايران بايد اعمال شود اما نه ضعيف و تدريجي كه به رژيم امكان تطبيق با شرايط جديد را بدهد. تحريم بايد به صورت شوك باشد و فلج كند نه اينكه مثل واكسن عمل كند».واقعيت اين است كه آشوب پس از انتخابات، براي فلج كردن جمهوري اسلامي تدارك شد. اما مثل تزريق يك ميكرب ضعيف شده (واكسيناسيون) عمل كرد و نظام جمهوري اسلامي تا سال ها از تهديدهاي مشابه بيمه شد. جمهوري اسلامي در آبان 88، همان جمهوري اسلامي ارديبهشت و خرداد نيست. ملت و دولت ايران در اين 4، 5 ماه به اندازه 50-04 سال تجربه عملي اندوخت و دشمن، شبكه 02ساله خود را سوزاند و خاكسترش را برباد داد. اين يك رزم جدي بود تا كشور ما قوت ها و ضعف ها و آسيب ها را بشناسد. فتنه سبز، يك واكسيناسيون ملي سلامت بود، با وجود همه تب و التهاب و ناگواري هايش. بله اوضاع بحراني است اما براي آفرينندگان بحران نه كشور و نظام.
پس از این ادعای کمدی بیمه کردن رژیم فاشیستی مذهبی که قلم بر دست یادداشت روز نویس در روز 13 آبان کرده است که این ضمانت بیمه شدگی شامل فریاد مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای ومرگ بر اصل ولایت فقیه و لگد کوب کردن تصویرشازسوی مردم معترض می شود . اکنون نوبت به افشا کردن سر نخ شبکه های فعال برون مرز و وصل به داخل کشور رسیده کهرابطه ی این سرنخ های درونی و بیرونی چنین ترسیم و افشا شده اند :
"شبكه اصلي فتنه آن سوي مرزهاست. ملت ما دشمنان اصلي را كه چونان عنكبوت همواره مشغول دام چيدن و تار تنيدن هستند، گم نمي كنند. شبكه عنكبوت را مثلث جاسوسي استكبار (سيا، اينتليجنس سرويس و موساد) با بهره گيري از امكانات امپرياليسم رسانه اي ساخته اند تا به واسطه ماهواره و اينترنت، توري مجازي را پهن كنند كه ظاهرا بومي و داخلي است اما سر آن در خارج به دست همان مثلث است. آنها ده ها خبرنگار را طي همين يك دهه اخير به تدريج از كشور خارج كرده و چند برابر آن را در داخل- دانسته و ندانسته- يارگيري نمودند.به اين فهرست اضافه كنيد سياست بازان و صاحب منصبان سابق (برخي مقامات سابق ارشاد نظير مهاجراني، رمضان پور بي بي سي، سحرخيز و...) را كه بسياري شان در خارج از كشور به سر مي برند. اين شبكه با همه پيچيدگي، عنكبوتي و سست است و كدام سند بر اين ادعا، بهتر از راهپيمايي 31آبان و آبروريزي چندصد نفره اي كه تصور مي كرد آن 41، 31 ميليون راي دهنده عقل خويش را به جماعت جفاكار سپرده اند. آنها شعور ملت ايران را در زرق و برق گوساله سامري رسانه هاي خود دست كم گرفته بودند. صاحبان اين شبكه روي چوپان دروغگو را سفيد كرده اند و حالا بايد قصه عنكبوت دروغگو را در كتاب ها نوشت."
بهر حال در پایان بندهای 5 و 6 اتهامات تنظیم شده علیه ی جبهه ی مغلوب رقیب دوم خردادی و حامیان برون مرزی اش نوبت به مانور دادن تبلیغاتی تعداد ارقام قلابی پشتیبانی 85% مردم رسیده است که پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی کودتای تقلباتی 22 خرداد لوطی جماران ادعایش را کرد که اکنون با افزودن 5/2 میلیون به 40 میلیون رأی ساختگی از سوی پاسداران کودتا گر یعنی همچون اصل و بهره سپرده حساب بانکی به رقم 5/42 میلیون رسیده است جالب تر اینکه این رقم پوشالی و قلابی ساختگی تبدیل به چماق شده که بر فرق رقیب مغلوب دوم خردادی ها کوبیده شده است . البته این رقم مردمی می بایست تبدیل به سازمان چماقدار امر به معروف ونهی از منکر شود . اما از طرف دیگر حضور همین مردم در صحنه ی تظاهرات سبب بروز نگرانی رشد اختلافات باندهای مدعی اصول گرائی شده است . آنگونه که اعتراف شده برزگترین خطر درون این جبهه ناشی از هم اختلاف و تضادها ست که بازجوی یادداشت روز نویس با رد گیری کردن عاملش را درون دولت دانسته است . گر چه وی بطور آشکار نام عامل اختلاف درون دولت نبرده است ولی منظور به خصوص مشاورانی همچون رحیم مشائی می باشد.بهرصورت یادداشت روز نویس وارونه گوی به رخ کشیدن ارقام حامیان دو جبهه ی غالب و مغلوب با عوارض آن درون دولت نامشروع دهم را اینگونه ترسیم کرده است:
دوم خرداد 67 جبهه وفاداران به انقلاب نتوانست بيش از 7ميليون نفر را بسيج كند. امروز اين جبهه بزرگ ركورد 5/42ميليون را به همت «سازمان راي» خود بر جاي گذاشته و اگر خطاها و بهانه دست اغيار دادن توسط نيروهاي خودي نبود به يقين اين سازمان موثرتر هم عمل مي كرد. قدر اين سازمان خودجوش و ملي نخبگان را بايد دانست. اين سازمان و نبايد در راي و انتخابات كه امري ثانوي است متوقف بماند. كار اين سازمان را بايد به دوره خدمت، نقد و مطالبه گري- امر به معروف و نهي از منكر- بسط داد. دولت و احمدي نژاد بهانه بود. جنگ استكبار است با جبهه اسلام. اين معنا را هم خود دولت و شخص رئيس جمهور خدمتگزار و هم جبهه بزرگ اصولگرايان بايد همواره در افق ديد داشته باشند. هيچ كس مانند خود اصولگرايان نمي تواند به اصولگرايي و به آن حماسه حضور040ميليوني آسيب بزند و هيچ كس مثل خود دولتمردان و اطرافيان رئيس جمهور قادر نيست در اين اقتدار خلل افكند. فرصت طلب ها و اختلاف افكنان دو خلل اساسي اند. راهشان را بايد بست. الفت، «تواصي به حق و صبر»، هم انديشي، سينه فراخ براي حق شنوي و عقب نماندن يا پيش نيفتادن از مقتداي حكيم انقلاب، آن اكسيرهايي است كه معجزه مي كند. و البته كه به خاطر احساس قدرت نبايد به لبخند دشمن دل سپرد.
در خاتمه اینکه مشخص نیست که این چگونه یادداشت روز تحلیلی می باشد که نه اینکه ادعایش یک طرفه است و بطور دربست علیه ی رقیب مغلوب تنظیم شده است .برای این که می بایست این حکیم باشی یک ریز دراز شود تا سپر بلای حاکمان کود تاگر و لوطی جماران شود . مهمتر اینکه بر خلاف اینکه گر چه مردم بعنوان لشکر سیاه مخلوط اعداد و ارقام شده اند تا که بطور چماق علیه ی رقیب مغلوب داخلی و دشمنان بیرونی در یکه تازی ها و مانور دادن های تبلیغاتی استفده شوند . اما از سوی دیگر چون این مردم با و جود اینکه در صحنه ی تظاهرات ضد حکومتی حضور پررنگ دارند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و دولت مردم فریب سر می دهند موجب فشار از پائین به بالا شده اند. ولی چون اینگونه تحلیل و بررسی و پیگیری ها در راستای جنگ قدرت جناحی و باندی و حذف رقیب می باشد . پس نیازی نیست که وپاسخبه مطالبات مردم داده شود. برای اینکه در جنگ و جدال قدرت و ثروت باندهای غالب و مغلوب این مردم هیچگونه محلی از اعراب یاجایگاهی ندارند. درنهایت اینکه این چگونه ادعای 42/5% میلیون رأی دادن با بیش از 85% پشتیبانی از نظام از سوی مردم می باشد در صورتی که همین مردم آنقدر ناراضی می باشند که هم مرگ نثار عمود خیمه نظام می کنند. هم اینکه موجب تضاد و اختلاف درون باند های مدعی اصول گرائی و درون دولت نا مشروع دهم شده اند؟
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 20 آبان ماه سال 1388