ورق پاره ی کیهان دوشنبه 9 آذر ماه سال 1388

نقد وبررسی (يادداشت روز) ورق پاره ی کیهان " آيا هنوز وقت آن نيست ؟! "
" دفاع کردن از پروژه ی هسته ای با تأکید نمودن بر اخراج ازNPT "

چون شرایط بحران پرونده ی هسته ای بسیار حاد و خطری شده است .بنابرین سربازجو حسین شریعتمداری مدافع سر سخت پروژه ی هسته ای و تلاشگر جدی برای دسترسی به سلاح هسته ای، شمشیررا از رو بسته و طلبکار وارد میدان شده است تا برای رو کم کردن رقبا لغز خوانی کند و برای اثبات حرف خود و به کرسی نشاندن تحلیل های گذشته اش رارله کرده تا نشان دهد چگونه در برابر سایر مدعیان پیرامون پروژه ی هسته ای وی تأکید تدافعی می کرد درست فکر می کرده و تحلیل می داده است .زیرا که پیوسته تأکید بر اخراج ازNPT می نموده است . برای همین با از غلاف بیرون کشانیدن شمشیرش و به چرخش در آوردنش در هوا همچون شمشیر دامکلوس اش کرده وپس گردن رقبا گذاشته و خطاب به اینان گفته است اکنون که پس از 7 سال شما به نظر من رسیده اید. آیا کافی نمی باشدتا که به برخورد خصمانه ی مشترک آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشور های عضو گروه 5+1 پایان دهید ؟ آیا زمان آن هنوز فرا نرسیده است كه باید از معاهده منع توليد و گسترش سلاح هاي هسته اي NPT خارج شد؟ بهر حال این چنین سئوال و پرسش های خود از مخاطبان مربوطه پرسش نموده است :

"اين پرسش به طور جدي مطرح است و پاسخي منطقي مي خواهد كه از ادامه عضويت در آژانس چه انتظاري داريم؟ و تاكنون كدام اقدام اين نهاد به اصطلاح بين المللي در برخورد با پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران، در بستر «فني و حقوقي» -چارچوب عملياتي و تعريف شده آژانس- صورت پذيرفته كه ادامه حضور ايران در معاهده ياد شده، اميدواركننده تلقي شود؟!"بعد از 7 سال برخورد خصمانه و مشترك آژانس بين المللي انرژي اتمي و كشورهاي گروه 1+5 با پرونده هسته اي كشورمان، آيا هنوز هم وقت آن نرسيده است كه از معاهده منع توليد و گسترش سلاح هاي هسته اي NPT خارج شويم؟ اين پرسش به طور جدي مطرح است و پاسخي منطقي مي خواهد كه از ادامه عضويت در آژانس چه انتظاري داريم؟ و تاكنون كدام اقدام اين نهاد به اصطلاح بين المللي در برخورد با پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران، در بستر «فني و حقوقي» -چارچوب عملياتي و تعريف شده آژانس- صورت پذيرفته كه ادامه حضور ايران در معاهده ياد شده، اميدواركننده تلقي شود؟!"

دردنباله سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری برای اینکه در برابررقبا که اکنون خودی های اصول گرا دردولت نامشروع دهم می باشند ونه همچون گذشته که مخاطب رقبای مغلوب دوم خردادی ها بودند . البته با استناد به تحلیل به7سال پیش یادداشت روزخود کردن که درورق پاره ی کیهان بازتاب داده شد و با دراز کردن دولت مدعی اصلاح طلبان خاتمی که پیشنهاد تعلیق ساز غنی سازیرا پذیرفتند و با روش به در گفتن تا که دیوار بشنود. برای اینکه توانسته باشد .پیام رابه مخاطبان حاکم کنونی منتقل کرده باشد. پس با کالبد شکافی و آویزان شدن به موضع گیری به حساب خودش روشنگرانه ی 7 سال پیش خود رجوع کرده که پیرامون بازرسی البرادعی و نقش آمریکا و انگلیس و فرانسه با زراد خانه ی اتمی اسرائیل است . تا اینکه غیر مستقل بودن آژانس انرژی جهانی اتم را اینگونه با مرور کردن تحلیل یادداشت روز خود منظور وهدفش را یادآوری کرد ه باشد :

" 7سال قبل، در پي اولين بازديد البرادعي از تاسيسات هسته اي كشورمان با اشاره به شواهد و قرائن موجود و استناد به مغايرت آشكار خواسته هاي آژانس با مفاد معاهده NPT ، پادمان هاي مربوطه و اساسنامه آژانس، خطاب به مسئولان محترم هسته اي كشورمان نوشته بوديم؛«انتظار برخورد بي طرفانه آژانس بين المللي انرژي اتمي يك توهم است و مادام كه اين آژانس به تعهدات قانوني خود در بازخواست از آمريكا و انگليس و فرانسه به خاطر نقض آشكار مفاد پيمان NPT از جمله، مسلح كردن رژيم اشغالگر قدس به زرادخانه هسته اي عمل نكرده است نمي توان و نبايد به آمد و رفت هاي البرادعي و گزارش منصفانه آژانس درباره فن آوري هسته اي ايران اميدوار بود و شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه فشارهاي آمريكا و متحدانش با اهدافي غير از دستيابي ايران به سلاح هسته اي صورت مي پذيرد» و چند ماه بعد، با صدور اولين قطعنامه شوراي حكام عليه پرونده هسته اي كشورمان- سپتامبر 2003- و اجلاس اكتبر همان سال كه متعاقب آن و با حضور وزراي خارجه 3 كشور انگليس، فرانسه و آلمان در تهران صورت پذيرفت و درخواست غيرقانوني سه كشور ياد شده براي تعليق كامل فعاليت هاي هسته اي كشورمان، نوشتيم كه «اگر از ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل نگران هستيد، چاره كار تن دادن به خواسته هاي آژانس و ميانجي گري فرانسه و انگليس و آلمان نيست» و با استناد به سياسي بودن درخواست آژانس و خروج اين نهاد از بستر فني و حقوقي پيش بيني كرديم «آمريكا و متحدانش، بعد از چند سال فرصت سوزي كه با تعليق كامل فعاليت هاي هسته اي كشورمان همراه است، نهايتا پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواهند فرستاد» در آن هنگام برخي از مسئولان-وقت- هسته اي كشورمان كيهان را به تندروي! متهم مي كردند و رسانه هاي غربي- از جمله واشنگتن پست و گاردين- نوشتند روزنامه كيهان در پيشرفت قانوني پرونده هسته اي ايران كارشكني مي كند!... و آمد و رفت ها و چانه زني ها در حالي كه تمامي فعاليت هاي هسته اي ايران به حالت تعليق درآمده بود ادامه يافت و در اين ميان شوراي حكام آژانس كماكان با پيش كشيدن بهانه هاي غيرحقوقي و غيرفني بر ترديد خود نسبت به صلح آميز بودن فن آوري هسته اي كشورمان تاكيد مي ورزيد تا نوبت به اجلاس پاريس رسيد- "

در ادامه سربازجو حسین شریعتمداری بدون آنکه اشاره کند که چگونه طبق اعتراف پاسدار محمد باقر ذوالقدر که گفت ما توانستیم با حرکت سیاست چند لایه ی پیچیده چراغ خاموش پروژه پیروزی گام بگام علیه ی رقیب دوم خردادی ها را دنبال و اجرا کنیم . البته آن زمان حاصل این سیاست چراغ خاموش کودتای چراغ خاموش 4 تیر ماه سال 84 بود که دوم خردادی ها با حضور پاسداران و بسیجیان که در پای جعبه های مارگیری حضور داشتند و دست به رأی سازی زدند ومعین و کروبی با رفسنجانی را پس زدند و پاسدار احمدی نژاد گماشته را رئیس جمهور کردند تا اینکه خط و خطوط اهداف هسته ای پاسداران و لوطی جماران آلت دست شان را دنبال کند . بنابراین اکنون سرباز جو حسین شر یعتمداری این چنین نقش و مأموریت پاسدار گماشته احمدی نژاد را که چگونه پس از یک ماه که از تاریخ رئیس جمهور شدنش نگذشته بود . البته با قیچی و سانسور کردن که گفته نشده است که واقعیت رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی نژاد برای چه بود ؟ ولی با وجود همه ی سانسور گری که کرده در مجموع نا خواسته اهداف طراحی شده پشت پرده ی ستاد کودتاگران پاسداران را لو داده و رو کرده که از قبل چه بوده است. زیرا که در نهایت پرسش کرده است که آيا ادامه عضويت در معاهده NPT مي تواند با اصول سه گانه عزت، مصلحت و حكمت سازگاری داشته باشد؟ و افزوده است که آيا خروج از اين معاهده، اقدامي حكيمانه، عزتمندانه و منطبق با مصلحت نيست؟بالاخره اینگونه نتیجه گیری تأکیدآمیز کرده است که چرا نيست؟! :

اما، 3 ماه بعد در اجلاس لندن كه قرار بود تضمين هاي دوجانبه ارائه شود، وزراي خارجه تروئيكاي اروپا- انگليس، فرانسه و آلمان- اعلام كردند كه تنها تضمين عيني مورد قبول آنها، دست كشيدن جمهوري اسلامي ايران از فعاليت هسته اي است و با تبختري احمقانه «الگوي ليبي» را پيشنهاد كردند! در پي اين درخواست باج خواهانه بود كه جمهوري اسلامي ايران تصميم گرفت فعاليت هاي هسته اي به تعليق درآمده خود را از سر گيرد و در مرداد 84- اوت 2005- فعاليت كارخانه UCF اصفهان را آغاز كرد. كه متعاقب آن شوراي حكام آژانس، قطعنامه اي عليه ايران صادر كرده و جمهوري اسلامي را به نقض تعهدات خود متهم كرد. كيهان در اين هنگام با استقبال از راه اندازي دوباره UCF اصفهان، و با استناد به سابقه چند ساله چالش با آژانس، مخصوصاً دو اجلاس پاريس و لندن، نوشت؛ آمريكا و متحدانش در پي فرصت سوزي همراه با تعليق فعاليت هاي هسته اي كشورمان هستند كه از سرگيري فعاليت UCF اصفهان، اين فرصت را از آنان سلب كرده است و پيش بيني كرد كه حريف علي رغم تصريح بند C از ماده 13 اساسنامه آژانس، پرونده كشورمان را به شوراي امنيت مي فرستد و اين پيش بيني در فوريه 2006-دي ماه 84- و بعد از راه اندازي دوباره فعاليت غني سازي نطنز، اتفاق افتاد و...مروري -هرچند گذرا- بر چالش هسته اي 7 ساله كشورمان با آژانس، تروئيكاي اروپايي و كشورهاي گروه 1+5 - كه طي چند سال اخير و بعد از صدور قطعنامه 1696 شوراي امنيت سازمان ملل متحد وارد اين چرخه شده اند - و همچنين، نگاهي به گزارش هاي غيرفني و غيرحقوقي و صرفاً سياسي البرادعي، مخصوصاً گزارش اخير مديركل آژانس و قطعنامه متعاقب آن - نوامبر 2009- ترديدي باقي نمي گذارد كه آمريكا و متحدانش، با بهره گيري از سلطه خود بر آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل به چيزي كمتر از محروم كردن جمهوري اسلامي ايران از فعاليت صلح آميز هسته اي رضايت نمي دهند و عضويت ايران در NPT فقط راه را براي قانوني جلوه دادن اين باج خواهي و خواسته غيرقانوني آنها هموار مي كند. اكنون با توجه به اين چرخه كه فقط بخشي از آن در اين وجيزه آمده است، آيا ادامه عضويت جمهوري اسلامي ايران در معاهده NPT مي تواند با اصول سه گانه عزت، مصلحت و حكمت سازگار باشد؟ و آيا خروج از اين معاهده، اقدامي حكيمانه، عزتمندانه و منطبق با مصلحت نيست؟ چرا نيست؟!.

بالاخره اینکه سربازجو حسین شریعتمداری در پایان یادداشت روز خود با ابراز خوشحالی ازموضع تحسین بر انگیز وکیل الدوله های بازار مکاره ی کمدی و دکوری و انتصابی که هیچگونه اقدام مثبتی برای مطالبات مردم بر نداشته اند اما از موضع واکنشی نسبت به تصویب قطعنامه ی شورای اخیر حکام و از وحشت تصویب قطعنامه ی تحریم در شورای امنیت سازمان ملل از موضع فرار به جلو دست به اقدامی زده اند که دولت دهم نا مشروع را نیز بدنبال خود کشانیده اند اینگونه تأکید بر زمان تأخیر بر خروج از معاهده ی NPT کرده است :

"بالاخره، ديروز مجلس شوراي اسلامي در اقدامي درخور تحسين و طي بيانيه اي با امضاي 226 نماينده -تمامي نمايندگان حاضر درجلسه- دولت را موظف به كاهش سطح تعامل با آژانس كرد و دولت نيز در اقدامي شايسته تقدير، دستور ساخت 10 سايت جديد هسته اي را صادر كرد. اين اقدامات اگرچه درخور تحسين و شايسته تقدير است ولي چاره كار نيست و نمي تواند ادامه عضويت ايران در معاهده NPT را توجيه كند. چاره كار، كه به يقين درآينده اي نزديك به آن خواهيم رسيد، خروج از NPT است. اقدامي كه اگر همين امروز صورت پذيرد، باز هم دير است، چه رسد به فردا و فرداهاي ديگر."

در خاتمه اینکه اکنون پس از دو دهه که موش و گربه بازی و پنهانکاری کردن پروژه ی هسته ای می گذرد که چگونه سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زده شد ه است تا که بطور پنهانی و بدور از چشمان مردم نا محرم ایران سیاست اهداف هسته ای دنبال شده است . البته بازده ی این سیاست مخرب و ضد مردمی ده ها میلیارد دلار هزینه در بر داشته است. آنهم هزینه ای که دودش بطور مستقیم فقط بر توی چشمان مردم ایران رفته است . زیرا که موجب شکاف عمیق طبقاتی شده و آشکارا جامعه به دوقطب غنی و فقیر تقسیم و طبقهی متوسط اکثریت شان به سمت قشر محرومان سوق داده شده است . آنگونه که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و رشد تورم و گرانی لجام گسیخته با فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند . اما اکنون که گند طرح پیش برنده دسترسی پنهانی به سلاح هسته ای در آمده است که دیگر نه اینکه هر گز امکان پیش بردن سیاست فرصت سوزی از طریق فعال کردن لابی ها و باج دادن و زدن و بندهای پشت پرده نیست ، بلکه با اقداماتی که مسئولان ضد بشری و دشمن ایران وملت ایران در پیش گرفته اند نه تحریم وحشتناک دیگری به محرومان وتهی دستان همچون گذشته تحمیل خواهد شد ، بلکه به نام ملت ابزاری شده همچون دین برای کسب قدرت و ثروت و انحصاری کردنش شرایط استقبال برای جنگی بس خانمان برانداز تر از جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق بعنوان نعمت الهی نیز قرار است که نصیب مردم محروم وتهی دست ایران شود ویران کردن شدن کامل ایران دستآورد و ارمغانش باشد . زیرا که پاسداران کودتا گر و غارتگر حاکم شده با شرکای دزد و جنایتکارشان که سرمایه های بسیارهنگفت به برون مرز منتقل کرده و سرمایه گذاری کرده اند . چون نه مردمی و مشروع می باشند. بنابراین نه حاضر به بر کناری از قدرت می باشند ونه تن به بر گزاری انتخابات آزاد می دهند ونه مردم ایران و کشور ایران برای شان مهم می باشد که نابود و ویران گردد. زیرا که فقط تلاش مذبوحانه برای دسترسی به سلاح هسته ای بهر قیمت می کنند تا هرچه زود تر صاحبش شوند تا که تضمین بقای ننگین حکومت ننگین شان کنند . همچنین آن را تبدیل به اهرم تدافعی و تهاجمی باج گیرانه برای دفع خطر داخلی و منطقه ای و جهانی خود نمایند . ضمن اینکه پشتوانه و چاشنی قدرت سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی سایر کشور ها کنند تا که با اقدامات تروریستی و ناامن سازی و بحران آفرینی وجنگ افروزی کردن منطقه به جای اینکه درون مرز به جنگنند. بقول خودشان دیوار حاشیه ی امنیتی را گسترش دهند ودر برون مرز با دشمنان خارجی خود به جنگنند. بهرحال مثل همیشه تأکید می شود که اجماع منطقه ای و جهانی برای حمایات و تقویت مبارزات مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران لازم و ضروری می باشد در غیر اینصورت مشکل فقط نه مردم ایران و عراق و افغانستان و منطقه خاورمیانه است ، بلکه سایه ی شوم تهدید جدی صلح و امنیت جهانی هرروز بیشتر خواهد شد.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880909/2.htm#other200

ورق پاره ی کیهان دوشنبه 9 آذر ماه سال 1388