ورق پاره کیهان دوشنبه 25 آبان ماه سال 1388

نقد و بررسی (يادداشت روز)ورق پاره ی کیهان " آل سعود دو قدم مانده به سقوط ! "

"درروند سیاست صدور ارتجاع و تروریسم به برون مرز عربستان متهم به شیعه کشی در یمن وهمترازبا رهبران اسرائیل شده است "

مشخص نیست که چرا پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری به خود زحمت نمی دهد تا که گزارشی از خانواده های شهدا و داغدار و عزادار وقایع اخیر تهیه و تنظیم نماید که چگونه در مراسم حضور عزیزان جان باخته واز دست رفتگان اخیر خود برسر مزارشان گرد می آیند که نه اینکه امنیت جانی ندارند. بلکه مورد ضرب و شتم و تهاجم و باز داشت واقع می شوند. یا اینکه سنگ قبرهای عزیزان شان شکسته و تخریب می گردد . تا که همگان بدانند که چگونه اعضای خانواد های داغدار بر سر مزار عزیزان خود شیون وزاری می کنند که امنیت ندارند ولی با این وجود با صدای بلند عاملان و قاتلان فرزندان خود را لعن و نفرین می کنند و مرگ نثار رهبرشان می نمایند. همچنین چرا سر بازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر رئوف و مهربان و دلسوز خانواده های شیعیان یمنی شده مرثیه ای در رثای خانواده های تجمع کرده در جلوی درب زندان اوین تنظیم نمی کند که چگونه روز های متمادی می باشد و منتظر کسب اطلاع عزیزان باز داشت یا ربوده شده خود می باشند؟

اما جالب است که این سربازجوی یادداشت روز نویس با بی خیال شدن معضلات و مشکلات و نا رسائی های داخلی و نا هنجاری های اجتماعی و عدم امنیت عمومی وادامه ی جنگ قدرت باندی و جناحی، وی مداح مرثیه و روضه خوان شده است و بر سر گور بی مرده دست به فغان و شیوه و زاری زده است و از موضع باز جوئی و تحریف گری و وارونه گوئی و گرده بر زمین سائیدن و لنگان برروی آسمان بلند کردن موجب بر پا کردن گرد و خاک شده است. البته بموازات آن دست به اشک تمساح ریختن برای شیعیان یمنی زده است که شور بختانه ی قربانی بازیچه ی سیاست صدور ترریسم و ارتجاع لوطی جماران و پاسداران شده اند . زیرا که با ارسال سلاح و اعزام تروریست به یمن از چند ماه پیش و وصل شدن شان به شیعیان شورشی یمن طرح این توطئه و تراژدیک تدارک دیده شد . چون هدف بود تا که جنگ 33 روز حزب الله و 22 روز حماس با اسرائیل در یمن راه اندازی شود و دولت یمن و عربستان را در گیرکند . سپس دامنه ی جنگ به شبه جزیره عربستان بسط و تعمیمم داده شود . تا با دست و پا گذاشتن مقامات عربستانی در پوست گردو سیاست کامل حیات خلوت کردن عراق و لبنان دنبال شود . ضمن اینکه شرا یط مقطعی و موقتی برای عبور از بحران هسته ای و انزوای منطقه ای و جهانی نیز فراهم شود.

بهر حال پاسدار شکنجه گر حسین شریعتداری هر جانوری باشد مطلقاً نمی تواند دارای اساس و عواطف انسانی باشد که زور زده خود را اینگونه وانمود کند . زیرا که بیش از 30 سال است که وی با شلاق و شکنجه و بازجوئی اعتراف گیری و تواب و پرونده و سناریو سازی کردن و تهیه و تنظیم نمودن کیفر خواست برای اعدام قربانیان دگر اندیش و منتقد صادر کردن سر وکار داشته است که به جز جراحی و خراطی کرن تفکر و اندیشه دیگران و حذف فیزیکی و غیرو از صحنه و تلاش برای کسب قدرت و ثروت هدف و آرمان دیگری نداشته است.

بنابراین بر اساس این تجربه است که پس از مداحی و روضه خوانی کردن برای شیعیان یمن این چنین عربستان را متهم و خون ریز و قاتل مشابه رهبران اسرائیل در مورد فلسطینیان و.....دانسته است :

"-چند كودك قد و نيم قد با بدن هاي لاغر و نحيف و دشداشه هاي رنگ و رو رفته در اطراف جنازه هاي پدر، مادر و يكي از خواهران خود كه دقايقي پيش بر اثر حمله هوايي جنگنده هاي آل سعود به شهادت رسيده اند، حلقه زده و به زبان عربي نوحه سرايي مي كنند و اشك مي ريزند. بقيه خانه هاي منطقه فقيرنشين «حيدان» در استان شيعه نشين «صعده» يمن نيز حال و روزي نظير آنها دارند، صداي ضجه زنان و كودكاني كه از شليك راكت ها و ريزش بمب هاي خوشه اي هواپيماهاي جنگي آل سعود جان سالم به در برده و يا مجروح شده اما به شهادت نرسيده اند با شيون نوزاداني كه مادر از دست داده و نمي دانند چه اتفاقي افتاده است، در هم آميخته. در ميان نوحه سرايي مصيبت ديدگان جملاتي نظير يا ابوفاضل... نفديك يا زهرا(س)... نفديك يا حسين(ع) به صورت بريده بريده شنيده مي شود... اين صحنه دوام زيادي نمي آورد... يك ساعت بعد چند فروند هواپيماي ارتش آل سعود با بمب هاي خوشه اي كه بر فراز منطقه حيدان مي ريزند... فقط تلي از خاك و دود و خون باقي مي گذارند.... حكام دست نشانده و خونريز آل سعود در صعده دست به همان جناياتي مي زنند كه صهيونيست ها در غزه، جنوب لبنان، دارفور، كفرقاسم و... زده بودند. تا آنجا كه به قول «فهمي هويدي» روزنامه نگار معروف عرب كه فقط به اندكي از جنايات آل سعود در صعده پي برده است، «صعده را بايد دارفور يمن ناميد» در فلسطين، صهيونيست ها و در صعده، آل سعود"

درادامه سرباز جو حسین شریعتمداری بدون توجه به نقش شورای نگهبان دست نشانده ی لوطی جماران کند که چگونه با دستگاه صافی و نظریه استصوابی که دارد بطور گسترده دست به جراحی و خراطی کردن نامزدان رقیب دوم خردادی هامی زند و نامزدان شان را بصورت فله ای – گله ای در نمایش خیمه شب بازی های نمایشی و انتصاباتی حذف می ند که به جای انتخابات آزاد و دمکراتیک زور چپان می شود. آخرین نمونه اش نمایش بر گزاری خیمه شب بازی کودتائی تقبلاتی در 22 خرداد بود که با حذف عمدی رقیب مغلوب دوم خردادی ها از صحنه منجر به تظاهرات گسترده ی ضد حکومتی شد که همراه با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و فرزندش جانشین رهبر مجتبی خامنه ای ومرگ بر پاسدار احمدی نژاد بود . البته هنوز هم اینگونه تظاهرات ضد حکومتی و فریاد و شعارهای ضد حکومتی ادامه دارد. بهر حال وی با نقل قول کردن نظر ساموئل ها نتینگتون برای دفاع کردن از دمکراتیک ترین کشور منطقه یعنی رژیم نامشروع و ضد مردمی و کودتائی حاکم بر ایران این چنین به عنوان اهرم تهاجمی چماق افتخار آمیز به رخ حاکمان عربستان قرون وسطائی خطاب شده ، کشیده شده است:

" در فوريه 2005-اسفندماه 1384- ساموئل هانتينگتون استراتژيست معروف آمريكايي و صاحب تئوري «جنگ تمدن ها» كه چند ماه قبل، جهان از لوث وجودش پاك شد، در يك همايش بين المللي با عنوان دموگرافي كه در نيكوزيا، پايتخت قبرس برپا شده بود گفت؛ «مرتجع ترين كشور منطقه خاورميانه يعني عربستان سعودي كه در آن هيچگونه انتخاباتي نيست و مردم آن كمترين نقشي در حاكميت ندارند و يك خانواده به گونه قرون وسطايي بر آن كشور ثروتمند حكومت مي كند، نزديك ترين روابط دوستانه را با آمريكا دارد و در همان حال، آمريكا با جمهوري اسلامي ايران كه دموكراتيك ترين كشور منطقه است و مجلس و دولت آن با رأي مردم انتخاب مي شوند، بيشترين دشمني ها را دارد. چند هفته بعد از حضور رسمي اوباما در كاخ سفيد، «سيمون هاندرسون» مسئول «موسسه پژوهشي واشنگتن» در فصل مربوط به «عربستان سعودي» از گزارش مفصل خود به اوباما، نوشت «پيش بيني مي شود كه نظام حكومتي عربستان طي 5 سال آينده شاهد تحولات و تغييرات گسترده اي باشد و احتمال مي رود كه در اين فاصله چند پادشاه در اين كشور به سلطنت برسند» در اين گزارش از 3 عامل اصلي در تشريح علت ناپايداري منجر به سقوط احتمالي حاكميت آل سعود ياد مي كند. اين 3 عامل در گزارش ياد شده عبارتند از؛ اول: تشكيل جمهوري اسلامي در ايران كه علي رغم تقابل 30 ساله آمريكا با آن، گام هاي بلندي در عرصه هاي تكنولوژيك و اقتدار منطقه اي برداشته است و برگزاري انتخابات مجلس و رياست جمهوري در آن، تمايل شديد مردم عربستان مخصوصاً جوانان و تحصيلكردگان را به داشتن كشوري دموكراتيك و شركت در اداره امور كشور خويش برانگيخته است. گفتني است در اين بخش از گزارش آمده است جوانان عربستان در مواجهه با جوانان ساير كشورها از اينكه، يك خانواده بر سرنوشت آنها حاكم است و مردم هيچ نقشي در سرنوشت خود ندارند، دچار افسردگي و گاه شرمندگي مي شوند"

عجیب است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری تصور کرده است که انگاری مردم ایران هیچگونه شناخت و آگاهی و اطلاعات و تجربه ای از 30 سال گذشته کسب نکرده اند. یا اینکه هیچ اثری از فقر و تورم و گرانی در جامعه ایران نیست. یا اینکه اصلاً خبر و اثری از شکاف عمیق طبقاتی در جامعه ی ایران وجود ندارد و پدیده ای بنام آقاز اده پروری هم نیست و پاسدار گماشته احمدی نژاد در 4 سال گذشته بطور سیستاتیک فریاد عوامفریبانه مبارزه با مفاسد اقتصادی سر نداده است . یا اینکه افشاگری های عباس پالیز دار فراموش شده و از یاد ها رفته است که وی در جمع بسیجیان دانشگاه همدان پیرامون مفسدان اقتصای و دزادان بیت المال دمخور لوطی جماران چه گفته بود که اکنون این سرباز جو شریعتمداری تحریف گر این چنین نقل قول از جنگ قدرت و ثروت سرشار افسانه ای خاندان آل سعود و نا پایداری این کشور کرده است:

"دوم: در گزارش فوق از ثروت سرشار و افسانه اي شاهزادگان سعودي در كنار فقر بسياري از مردم اين كشور، مخصوصاً شيعيان و سني هاي غيروهابي كه تمايل عامل اصلي در تشريح علت ناپايداري منجر به سقوط احتمالي حاكميت آل سعود ياد مي كند. اين 3 عامل در گزارش ياد شده عبارتند از؛ اول: تشكيل جمهوري اسلامي در ايران كه علي رغم تقابل 30 ساله آمريكا با آن، گام هاي بلندي در عرصه هاي تكنولوژيك و اقتدار منطقه اي برداشته است و برگزاري انتخابات مجلس و رياست جمهوري در آن، تمايل شديد مردم عربستان مخصوصاً جوانان و تحصيلكردگان را به داشتن كشوري دموكراتيك و شركت در اداره امور كشور خويش برانگيخته است"

سربازجو شریعتمداری یادداشت روز نویس درادامه ی تفسیر و تشریح بند های کیفر خواست تنظیم شده ی خود سقوط عربستان وعلیه ی مقامات سعودی که یاد آور شیوه ی جنگ روانی و تبلیغاتی نا بود اسرائیل است که هرروز در همه گزارشات روزانه ی بازتاب داده شده ی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل از فروپاشی عن قریب اسرائیل بدست حزب الله لبنان گزارش داده می شد . اکنون نیز همین نظر کیلوئی مشابهی از شواهد نزدیک سقوط نزدیک عربستان به این چنین داده شده است:

"گزارش فوق و شواهد فراوان ديگري كه شرح آن از محدوده اين نوشته محدود بيرون است، نشان مي دهد، عمر حاكميت دست نشانده آل سعود به پايان رسيده است و آمريكا اگر هم تمايل داشته باشد - كه دارد - ولي نمي تواند از اين سقوط جلوگيري كند. از اين روي به نظر مي رسد، آمريكا با درگير كردن سعودي ها در جنگ با شيعيان صعده، دو هدف جداگانه را دنبال مي كند. از يكسو تضعيف نهضت مقاومت الحوثي با قتل عام وحشيانه شيعيان صعده كه از حمايت و همراهي تمامي نهضت هاي مقاومت اسلامي- چه شيعه و چه سني- برخوردارند و در صورت به دست گرفتن حاكميت يمن، قطب مستحكمي از مقاومت اسلامي را در برابر نظام سلطه و جريان سازشكار عرب شكل مي دهند و از ديگر سو؛ براي مقابله با نهضت اسلامي مردم صعده، حاكميت آل سعود را كه عمر آن رو به پايان است و به مهره سوخته تبديل شده است، هزينه مي كند"

مهمتر اینکه سربازجو حسین شریعتمداری برای علاقمندی ادامه ی ناامن سازی و جنگ افروزی در یمن که دقیقاً مشابه و الگو برداری برپائی جنگ 33 روزه حزب الله و 22 روزه ی حماس در نوار غزه با اسرائیل می باشد . نا خواسته نشان داده است که چگونه پاسداران عامل اصلی ارسال سلاح برای شورشیان شیعیان یمن هستند که شبیه تجربه ی همچون ارسال سلاح به حزب الله لبنان و حماس در جنگ شان با اسرائیل است . از سوی دیگر اعتراف کرده است که خواهان ادامه ی جنگ افروزی در یمن شده است. این اعتراف ابراز علاقه ادامه ی جنگ افروزی از سوی شورشیان شیعیان یمن را سر بازجو حسین شریعتمداری و اینگونه اذعان کرده است :


"برخلاف ادعاي رسانه هاي غربي و مطبوعات و شبكه هاي تلويزيوني آل سعود، در حمله هوايي و زميني- و از ديروز محاصره دريايي- سعودي ها عليه مقاومت اسلامي صعده، مقاومت با صلابت ادامه دارد و تلفات سنگيني به نظاميان متجاوز و شكم باره و عياش آل سعود وارد شده است. حمله هوايي و زميني ارتش سعودي به مردم بي دفاع شهرها و روستاها و جنايات وحشيانه اي كه عليه زنان و كودكان مرتكب مي شوند، ضمن آن كه با هدف ايجاد رعب و وحشت صورت مي پذيرد، نشانه ناكامي در مقابله با مردان مقاومت نيز هست، تا آنجا كه بسياري از تحليل گران منطقه اي و بين المللي، نتيجه اين حملات وحشيانه را با نتيجه هجوم وحشيانه صهيونيست ها به لبنان و غزه مقايسه مي كنند و از هم اكنون شكست آل سعود را رقم مي زنند"

بالاخره بر اساس فلسفه ی اثبات کردن اینکه زمین گرد است پس نمی توان موضوع یا مسئله از هر جا که در یادداشت روز ورق پره ی کیهان شروع ودنبال می شود عاقبت می بایست که به آمریکا و رقیب مغلوب دوم خردادی وصل ومنتهی شود تا که بشود رقیب مغلوب دوم خردادی ها به همسوئی فتنه و توطئه گری و طراحی کودتای مخملین و راه اندازی جنگ نرم افزاز متهم و محکوم نمود.لذا سربازجو حسین شریعتمداری در پایان کیفر خواست تنظیم شده در یادداشت روز خود علیه ی مقامات عربستان ، یقه سران رقیب مغلوب دوم خردادی ها را گرفته و متهم شان کرده است که چرا درتظاهرات روز قدس و 13 آبان تظاهر کنندگان ناراضی و خشمگین به جای مرگ براسرائیل و آمریکا دادن مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه و احمدی نژاد سر دادند و اینان را چنین متهم به همنوائی وهمسوئی با آمریکا و اسرائیل کرده است؟:

"بعد از فتنه اخير در انتخابات رياست جمهوري دهم كه به گواهي اسناد غيرقابل انكار از مدت ها قبل طراحي شده- و كيهان مرحله به مرحله آن را با استناد به همان اسناد پيش بيني كرده- بود، اين پيام به طور همزمان از سوي منابع رسمي آمريكا براي رهبران نهضت هاي مقاومت اسلامي منطقه، از جمله حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامي فلسطين و الحوثي، رهبر مقاومت شيعيان يمن ارسال شد. مضمون مشترك پيام ها آن بود كه ايران به عنوان پشتوانه و عقبه استراتژيك مقاومت هاي اسلامي با بحران در حاكميت روبرو شده!! و از رهبران نهضت هاي مقاومت خواسته شده بود، اين فاكتور را در مناسبات آينده خود به حساب آورند!!شعار در حمايت از اسرائيل و آمريكا، خودداري سؤال برانگيز سران فتنه از محكوم كردن اسرائيل، حتي در روز قدس و آمريكا حتي در روز مقابله با استكبار جهاني، پيروي آشكار از فرمول جين شارپ و مايكل لدين و ملاقات هاي مكرر با جرج سوروس صهيونيست و تبليغات گسترده، فراگير و هماهنگ رسانه ها و محافل آمريكايي، اسرائيلي و اروپايي در اين باره كه فتنه انگيزان با حاكميت اسلامي به مخالفت برخاسته و از طرح شعار عليه اسرائيل و آمريكا دست كشيده اند و... در همين بستر معنا پيدا مي كند و ترديدي باقي نمي گذارد كه فتنه انگيزي در ايران، تهديد حزب الله در لبنان و حماس و جهاد اسلامي در فلسطين و حمله وحشيانه به شيعيان يمن، پروژه هايي هستند كه طراح، مجري و ستاد عملياتي واحدي دارند."

درخاتمه اینکه پس از اینکه بیش از 30 سال از عمر ننگین رژیم ضد بشری می گذرد که دیپلماسی خارجه یا برون مرزی اش بر اساس سیاستی پایه ریزی شد که از همان ابتدا با فر مان صدور انقلاب یاصدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز از سوی خمینی شیاد نهادینه شد . سپس با پسوند و سنجاق کردن سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه مزین و تزئین بندی شد که این سیاست از سوی ام القرای جهان اسلام نا میده شده بشدت تا حال دنبال شده است . چاشنی وبهانه اش امثال روزهای قدس و 13 آبان هابوده است. خلاصه تنیده شدن سیاست سرکوب و خفقا ن در داخل با سیاست صدور ترور و ارتجاع به برون مرز اکنون دیگر جای هیچگونه ابهامی باقی نگذاشته است که این سیاست تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم تروریستی و فاشیستی و مذهبی و کودتائی شده و چگونه کار بردی داشته است ؟ همچنانکه آنگونه دیپلماسی خارجی لازم و ملزوم سیاست سرکوب و خفقان و رعب و وحشت و سانسور داخلی شده است که نه تفکیک شدن شان از هم دیگر امکان پذیر است و نه توقف و تغییر جهت دادن هر کدام شان بدون پرداخت هزینه ی سنگین شدنی است. زیرا که در صورت اقدام برای قیچی کردن هرکدام از این دو ، شانسی برای بقای رژیم کودتائی ضد بشری کودتائی وجود نخواهد داشت.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880825/2.htm#other200

ورق پاره کیهان دوشنبه 25 آبان ماه سال 1388

.