گفت وشنود ورق پاره ی کیهان 5 آذر ماه سل 1388
یاروگفت، دکترنه ازامشب که از فردا شب
دکتر گفت چرا؟ یارو گفت دارم هیجان و تب
چون امشب هستدرست مسابقه ی فینال
نمی خواهم ازدست دهم این بازی با حا ل
گفت: يك عضو سابق گروهك ماركسيستي فدائيان خلق به اين گروه اعتراض كرده كه چرا فريب آمريكا را خورده و در آشوب هاي ايران با سلطنت طلب ها و منافقين و سرمايه دارها در يك ائتلاف مشترك قرار گرفته بوديد؟
گفتم: ظاهراً، اين عضو سابق فدائيان خلق نمي داند كه گروه مزبور هم مثل بقيه گروه هاي شركت كننده در ائتلاف اخير عليه جمهوري اسلامي ايران، زير نظر مستقيم آمريكا اداره مي شود.
گفت: همين عضو سابق فدائيان خلق خطاب به سركردگان گروه نوشته است، حالا كه ديديد جمهوري اسلامي چه قدرتي دارد و چگونه همه شما را قلع و قمع كرد چرا از ائتلاف با سلطنت طلب ها و سرمايه دارها و منافقين و... دست نمي كشيد؟!
گفتم: حيوونكي خيلي از مرحله پرته!... شخصي به پزشك مراجعه كرد و گفت؛ هر شب خواب مي بينم كه با تعدادي الاغ مسابقه فوتبال مي دهم. پزشك چند تا قرص تجويز كرد و گفت از امشب قبل از خواب اين قرص ها را بخور و يارو پرسيد؛ آقاي دكتر! اجازه مي دهيد از فردا شب بخورم؟ دكتر با تعجب پرسيد؛ چرا؟! و يارو گفت؛ آخه امشب مسابقه فيناله!
گفت: یک عضو گروهک مارکیسیستی نا شنا س
برای گروه خودش شده است معترض ناشنا س
گفته است چرا از کودتاگران پاسدار خوردی رودست ؟
فراموش کردی عمق جنایات زنگیان تیغ برکف دست ؟
چرا فاصله گرفتی ازحامیان سابق، نادیده گرفتی این حکایت ؟
چرااز ائتلاف مشترک بامعترضان علیه کودتا گران کردی حمایت ؟
چرا ازیاد برده شده چگونه زیر پرچم امام شیادضد امپریالیست
حمایت می کردی، اما کنون چون شده13 آبان علیه فاشیست
تو تاکتیک مرگ زدن بر آمریکا را ، دربست کرده ای فراموش
درعوض مرگ بردیکتاتورمی زنی،شدی همصدابا اوباماو بوش
چرا نمی دانی رهبران رقیب هستندزیر نظر آمریکابطور مستقیم
چون می خوا هند در تقسیم قدرت و ثروت اینان باشند سهیم
حال که دیدی ضرب شصت قدرت سبعیت و سرکوب پاسدارا ن
دگر چگونه می خواهی ائتلاف کنی ، علیه ی این کودتا گرا ن
گفتم : وقتی به وضوح می شود اعترا ف؟
چگونه کودتاگر وجانی باباندمافیائی صراف
با لوطی جماران همیشه نشئه و حرا ف
با چماقداران سرکوبگر سر گردان و علاف
باهم می شوندتاعلیه مردم کنندرجز خوانی
نه نشان ازقدرت نیست ،هست آغاز پایانی
چون رژیم کودتاگر ایستاده است روبروی مردم
مرگ خودبه نمایش گذاشته این غول شاخ ودم
اگر چه نیست از موضع ترس و وحشت و زبونی
نیاز نیست به کوی دانشگاه زده شود شبیخونی
گفت : چه عرض چون مدعی هست پرت
مثل یاغی زنجیره شده پا،بسته شده کث
که با مأمور روانه شدنزد دکتر تا بیان کنددرد
گفت دکتر نگاه کن، به حال زارم و رنگ زرد
هرشب خواب می بینم رفتم بیت رهبری
دارم مسابقه ی فوتبال با الاغان پای منبری
دکتر چند دارو تجویز کرد از برای خوابش
تاهمان شب شروع کند،خوب شودحالش
یاروگفت، دکترنه ازامشب که از فردا شب
دکتر گفت چرا؟ یارو گفت دارم هیجان و تب
چون امشب هست درست مسابقه ی فینال
نمی خواهم ازدست دهم این بازی با حا ل