روزی نامه ی حکومتی جمهوری دوشنبه 9 آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله ی روز امه ی حکومتی جمهوری " نياز امروز ما اينست "

"اعتراف به گسترش مهار ناپذیر اختلافات و اذعان به خطر افتادن بقای رژیم کودتائی به خاطر ازدست دادن حمایت مردم "

سرمقاله نویس پدیده شناس اجتماعی شد ه است و به سبک گفتمان حوزه ی علمیه ی قمی تحلیل فلسفی داده است که چگونه باید آسیب شناسی کرد ه امکان شانس بقای رژیم ضد بشری و نامشروع و کودتائی باشد . البته ادعا و گفتمان وی هم زبان و هم لباس هایش می فهمند که چه گفته است. البته وی نگفته است که این پدیده تحول ساز سياسي در تاريخ معاصر كه بقول وی نه تنها موجب سقوط يك رژيم كهن ستم شاهي در ایران شد، بلكه موجب افشاي چهره كريه استعمار در جهان گرديد وافزوده که معادلات سياسي بين المللي و منطقه اي و داخلي را هم برهم زد. ناگفته نماند که بازگو نکرده که این پدیده ی شوم چه بود که نه اینکه مردم ایران را دچار مصیبت روزافزون بافقر و بیکاری و ناامنی مواجه کرده است . بلکه عامل حضور دائمی و تأمین منافع آمریکا در منطقه شده است که بطور وارونه ادعا شده که مطامع آمريكا در معرض تهديد جدي واقع شده است . البته وحشت خود را از چگونگی مبهم بودن ادامه ی رژیم ضد بشری و غیر متعارف و کودتائی را بارز کرده و از نگرانی آسیب پذیری اش گفته و توصیه کرده است که بايد شرایط نونی در معرض بررسي هاي دقيق آسيب شناسانه قرار گیرد که عوامل اصلي بقا و تداوم نظام را چطور می توان تضمين نمود؟

فراموش نشود وقتی که اساس فلسفه ی وجودی این رژیم ضد بشری و نا مشروع و عوامفریب و دین فروش و غارتگر بر مبنای دروغ و نیرنگ و فریبکاریی و شیادی می باشد که جنگ خانمان بر انداز 8 ساله را بنیانگذارش نعمت الهی نامید و می خواست از طریق کربلا به قدس برسد و هوار می زد تا فتنه درعالم هست ، لاکن جنگ هم هست . امااکنون سرمقاله نویس وارونه گو با فراموش کردن جنگ افروزی خمینی شیاد و جانشین و پیراونش با صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه که آخرین مورد ارسال سلاح و اعزام تروریست از لبنان و پول با کشتی به یمن و تحریک کردن شیعیان حوثی یمن می باشد. ولی وی مدعی شده است که سه دهه جنگ تمام عيار جهاني در جبهه هاي مختلف عليه ی رژیم فاشیستی کودتائی نا مشروع ادامه داشته است و شديدترين شوك هائی را وارد کردد كه هر يك مي توانست يك نظام تا بن دندان مسلح را ريشه كن كند دفع شده است. عجیب است وسوسه کردن عراق تا مجبورصدام حسین شد واکنش نشان دهد که با وجود اینکه یک سال پس از جنگ پیشنهاد آتش بس و صلح با تقبل 100 میلیارد دلار غرامت را داد. ولی خمینی شیاد و رفسنجانی مکار بساز و بفروش و پاسداران دندان تیز کرده بقدرت نپذیرفتند و پس از آن تهاجم نظامی سال 90 آمریکا به عراق و سپس اشغال نظامی افغانستان که بقول رفسنجانی با حمایت و همکاری رژیم تروریستی و فاشیستی و کودتائی انجام شد . سپس عراق اشغال نظامی شد که دربست به نفع بقای رژیم ضد مردمی و غارتگر و دین فروش حاکم بر ایران تمام شده است . مشخص نیست که کدام جنگ جبهه ی جهانی علیه ی این رژیم ضد بشری کودتائی وجود داشته است که مدعی قلم زن سرمقاله ادعای کمدی اش را کرده است ؟

البته واقعیت این است که بیش از 3 دهه است که حاکمان ضد مردم و غارتگر وجنگ افروز ودین فروش و سر کوبگر جنگ تمام عیار علیه ی مردم ایران در همه سطوح را باشدت تمام دنبال کرده اند . آنگونه که برای حذف رقیب و یکپایه کردم نظام و قبضه و انحصاری کردن قدرت و انباشت ثروت دست به کودتا زده شد . پس از آن بدترین شیوه ی وحشیانه ی ضد انسانی با معترضین ناراضی و خشمگین بر خورد شده است .

بهر حال جالب است که سرمقاله نویس اکنون که همچون اواخر شاه که صدای انقلاب مردم را شنید که خیلی دیر شده بود. وی نیزپژواک فریاد اعتراضی ادامه دار مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه مردم ایران را شنیده است که وی متوجه شده است که ادعای قدرت پوشالی منطقه و جهان را کردن وکوش گسترده برای دسترسی به سلاح هسته ایکردنهمه تلاش های مذبوحانه ای می باشد تا که جایگزین نامشروع و ضد مردمی بودن رژیم ضد بشری نا مشروع شود . برای اینکه چون شاخ و کمر عمود خیمه ی نظام با مرگ نثارش کردن شکشته شد است واحساس خطر برای بقای رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی جدی شده است . بنابراین سرمقاله نویس این خطر جدااز مردم بودن و رد در رو قرار گرفتن حاکمان در برابر مردم ناراضی و خشمگین را این چنین تشریح و اعتراف کرده است :

"واقعيت اينست كه ايجاد گسست و افتراق ميان آحاد مردم و برقراري شكاف بين مردم و مسئولان از اهداف اين جنگ و آسيب هايي است كه در مرحله كنوني نظام را تهديد مي كند. ناگفته پيداست كه آنچه مهم ترين پايه اقتدار و امنيت يك نظام را تشكيل مي دهد حمايت توده مردم از نظام و مقبوليت حكومت در نظر مردم است . به عبارت ديگر به هر اندازه كه حمايت مردمي يك حاكميت و يك نظام سياسي بيشتر باشد بهره مندي آن حكومت از اقتدار حقيقي بيشتر و ميزان آسيب پذيري آن در برابر فشارها و توطئه هاي خارجي به همان نسبت كمتر خواهد بود. در بررسي آسيب شناسانه اين مولفه قدرت آنچه مهم است اينست كه نبايد تصور كرد عامل پيدايش شكاف ميان مسئولان و گروه هاي سياسي و يا مردم و آنان فقط خارجي است بلكه عوامل داخلي مهمي همچون عدم مديريت صحيح بحران بي صداقتي بي توجهي به خواسته ها و نيازها ضعف هاي مديريتي كشمكش هاي سياسي تماميت خواهي ها بها ندادن به نقش و مشاركت مردم در اداره امور جامعه فاصله گرفتن مديران از مردم انگ زدن ها و ايجاد صف بندي در ميان صفوف جامعه از مواردي هستند كه مي تواند به پيدايش اين شكاف بيانجامد و يا به عميق تر شدن آن كمك كرده و نظام را در برابر تهديدات خارجي ضربه پذير سازد. قدر مسلم اينست كه هيچ نظام حكومتي حتي مقدس ترين آنها بدون اقبال و حمايت مردم امكان تداوم و بقا نمي يابد و نمي توان ادعا كرد اقبال و ادبار مردم نفيا و اثباتا تاثيري در ميزان دوام حكومت ندارد. متاسفانه افرادي با ادعاي پيروي از رهبري در محافل مختلف حتي در مجلس شوراي اسلامي كه نماد وحدت ملت است بر طبل اختلاف مي كوبند و قديمي ترين مدافعان انقلاب و نظام را به انحراف از مسير انقلاب و نظام و مورد حمايت بيگانگان قرار گرفتن متهم مي كنند! اين افراد كه نه سابقه اي در انقلاب دارند و نه از پرونده قابل دفاعي برخوردارند معلوم نيست چرا پا از گليم خود بيرون گذاشته و با به فراموشي سپردن سوابق خود زبان تهديد مي گشايند و خود را عقل كل مي پندارند"


در خاتمه اینکه وقتی به این آشکاری سرمقاله نویس اعتراف به اختلاف و تضاد و شکاف نموده است که ادامه ی بازتاب جنگ قدرت و ثروت است که آنگونه با شتاب ادامه دارد که اذعان می شود در بازار مکار ه ی کمدی و دکوری و انتصابی هشتم بازار توهین و اهانت و تهدید آنچنان داغ شده است که برخی تهاجم علنی به بعضی ازعمود و استوانه های انقلاب و نظام می کنند که سر مقاله نویس تأکید کرده است که نه حتی تره ای به ریش رهنمود لوطی جماران خرد نی شود و به توصیه و اخطارش گوش داده نمی شود ؛ بلکه هر که هر کاری که می خواهد دنبال می کند . حال با توجه به تجربه ی بیش از 30 ساله که مردم ایران از حاکمان دارند . دیگر جای هیچگونه شک و ابهامی در ماهیت ضد مردمی و عوامفریب و غارتگر و دین فروش و جنگ افروز و وارونه اقدام کن نسبت به قول های داده شده حاکمان باقی نمانده است . از سوی دیگر وقتی شمشیر ها این چنین از رو رقبای غالب و مغلوب علیه ی هم کشیده اند. دیگر چه جای امید واهی به بهبود شرایط بهتر به نفع مردم ایران باقی می ماند در صورتیکه 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و هر روز هم وضعیت شان وخیم و نا بساما ن تر می شود ؟ زیرا که بطور سیستماتیک رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی با فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی حاد تر می شود. بنابراین تنها راه رهائی ازاین شرایط طاق فرسا وخفقان آمیز و تحمل ناپذیر موجود ادامه ی تظاهرات ضد حکومتی و هر چه بیشتر رساتر کردن فریاد های اعتراضی مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای در راستای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد .

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880909/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری دوشنبه 9 آذر ماه سال 1388