روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 27 آبان ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله ی روز نامه ی جمهوری " سازش در پايان راه"

"ذوق زدگی و هورا کشیدن برای شکست روند مذاکرات صلح فلسطین بااسرائیل ناشی از چیست"

عجیب است که سرمقاله نویس با فراموش کردن تضاد و اختلافات و بحران و مشکلات و معضلات داخلی، ولی کوشش کرده است تا که خوشحالی خودش از شکست روند مذاکرات صلح خاورمیانه را پنهان نکند. چونکه با نقل قول کردن از صائب عریفات که گفته است وی یکی از مقامات ارشد فتح و رئیس گروه مذاکر کننده ی صلح با اسرائیل از سوی حکومت خود گردان فلسطین بوده است . اکنون به شکست نتایج مذاکرات صلح با اسرائیل اعتراف کرده است .

البته این اعتراف آنسوی فعالیت و تلاش های ضد مذاکرات صلح خاورمیانه ی رژیم فاشیستی مذهبی کودتائی می باشد که از همان اوایل انقلاب در ایران شروع شده است . برای اینکه خمینی شیاد و پیروان ارتجاعی اش عجیب دشمنی با سازمان آزایبخش فلسطین داشتند که اگر بیشتر از راست افرطی اسرائیل نبوده است هر گز کمتر نمی تواند باشد . برای اینکه این دشمنی از 3 دهه پیش تا حال بموازات جریان افراطی اسرائیل علیه ی فلسطین دنبال شده است . زیرا که سران رژیم فاشیستی کودتائی مذهبی حاکم براین توطئه ی کثیف و خائنانه ی خود علیه ی سازمان آزادیبخش فلسطین را با جدیت تمام دنبال و پیوسته تلاش کرده اند میان فلسطین انشقاق و اختلاف و برادر کشی بر پا کنند . به خصوص در زمان زنده یاد عرفات که بطور سیستماتیک توطئه ی علیه ی وی طراحی می شد .

همچنین پس از عرفات با حمایت و تقویت حماس همین سیاست علیه ی محمود عباس جانشین عرفات پیگیری شده است . طوریکه لوطی جماران و پاسداران جنگ داخلی و برادر کشی میان حماس و فتح بر پا کردند و در ادامه ی این جنگ نوار غزه را از طریق حماس و اسماعیل هنینه جدا نمودند . البته خطبه دو سال پیش عید فطر لوطی جماران فراموش نشده است که چگونه لوطی جماران رهبران کشور های عربی را تهدید کرد که اگر چنانچه شرکت در کنفرانس صلح آناپولیس کنند در کشورهای شان دچار نا امنی و آشوب خواهند شد؟ سپس در ادامه از طریق ترغیب و تشویق و تحریک کردن حماس و جهاد اسلامی به پرتاب موشک بدرون خاک اسرائیل این اقدام زمینه ساز جنگ 22 حماس و اسرائیل در نوار غزه شد . در نتیجه این جنگ عامل پیروزی در انتخابات راست افراطی و نخست و زیر شدن نتانیاهو شد که پیآمد آن ادامه روند مذاکرات صلح منتهی به شکست شده است . یعنی درست همان هدفی که لوطی جماران و پاسداران آرزو و دنبال کرده و تعقیب می کنند . پس بی دلیل نیست که سر مقاله نویس روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی خوشحالی خودش مبنی بر شکست مذاکره صلح با اسرائیل را این چنین بروزو تحلیل داده و ترسیم نموده و به نمایش گذاشته است:

"عريقات اذعان كرد كه 18 سال مذاكره با رژيم صهيونيستي هيچ دستاوردي نداشته است زيرا اساسا رژيم صهيونيستي به صلح نمي انديشد اعترافات اين مقام فتح پس از آن صورت مي گيرد كه محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان نيز در جلسه اي كه براي اعلام كناره گيري خود از دور آينده انتخابات ترتيب داده بود تصريح كرد مذاكره با رژيم صهيونيستي هيچ سودي نداشته و وي از ادامه مذاكرات مايوس شده است . اين صريح ترين اعتراف جناح سازش طلب فلسطيني به پوچ و بيهوده بودن مذاكرات سازش است درحاليكه اين جناح تاكنون اصرار داشت كه با رژيم صهيونيستي مي توان مصالحه كرد و همواره تلاش شديدي از سوي اين جناح در جريان بوده است تا به هر نحو ممكن از نابودي روند سازش جلوگيري كند. پائيز سال 1370 جناح سازش طلب فلسطيني در « ساف » به رهبري ياسر عرفات به اميد واهي دستيابي به اهدافي كه نتوانسته بود از طريق رويارويي به دست آورد سازش با رژيم صهيونيستي را پذيرفت . ساف در ميان انتقادهاي شديد گروه هاي فلسطيني به سادگي فريب دولت آمريكا را كه در نقش يك ميانجي بي طرف ظاهر شد خورد و از آن زمان در مسيري افتاد كه در نهايت به جز خسران سرافكندگي و ننگ حاصلي نداشته است "

سرمقاله نویس در ادامه ی روضه خوانی جنگ طبانه و ضد صلح خود و با تهاجم به کنفرانیس تاریخی صلح مادریک که چرا زنده یاد عرفات از منش چریکی فاصله گرفت و در کسوت یک رهبر سیاسی به پای میز مذاکره مادرید نشست . اما اکنون این قلم زن جنگ افروز و ضد عرفات و محمود عباس و دشممن مردم فلسطین بدون آنکه توجهی داشته باشد که پیام هائی که تا کنون رحیم مشائی پیرامون اسرائیل داده است چیست؟ یا اینکه بگوید چرا هیئت مذاکر ی کننده ی هسته ای رژیم کودتائی و تروریستی و فاشیستی نامشروع حاکم بر ایران در پای میز مذاکره ی پنهانی در قاهره در کنار هیئت هسته ای اسرائیل نشست؟اما در عوض برخی از رهبران کشور های عربی که در کنفرانس صلح مادرید حضور داشتند اینان راچنین متهم به خیانت کرده است:

"در آن زمان بودند كساني كه مذاكرات مادريد را خيمه شب بازي جديد صهيونيسم بين المللي معرفي كردند و آنرا فريب و خدعه دانستند و اعراب را از افتادن در اين دام برحذر داشتند ولي با حملات و انتقادات شديدي هم از سوي غرب و هم اعراب سازش طلب مواجه شده و متهم به جنگ طلبي و صلح ستيزي و حمايت از تروريسم شدند. در اين جا نبايد نقش بسيار پررنگ چند رهبر عرب از جمله حسني مبارك رئيس رژيم مصر ملك حسين شاه سابق اردن و ملك حسن شاه سابق مغرب را كه خيانت را به اوج رساندند و با اقدامات خود ساير اعراب را به وارد شدن در حلقه روند سازش ترغيب كردند ناديده گرفت . اين سران سرسپرده كه به دليل وابستگي به غرب بقاي حكومت خود را مديون آمريكا مي دانستند و فروپاشي شوروي نيز آنها را مرعوب و مطيع ديكته هاي واشنگتن كرده بود با پذيرش صلح با رژيم صهيونيستي قبح و زشتي اين اقدام را شكستند و با عملكرد خود در توطئه متوقف ساختن انتفاضه فلسطيني ها كه آن زمان امكان داشت كمر رژيم صهيونيستي را بشكند و كار را يكسره كند مشاركت كردند . اكنون پس از گذشت 18 سال وعده هاي داده شده در كنفرانس مادريد جملگي پوچ از آب درآمده اند . در اين مدت صهيونيستها نه تنها هيچ امتياز قابل ذكري در سر ميز مذاكره به اعراب ندادند بلكه با گستاخي و با شدت بيشتري به توسعه طلبي و جنايات خود ادامه دادند. آنها حتي طرف اصلي مذاكره خود يعني ياسر عرفات را عليرغم آن همه خوش خدمتي بيرحمانه مسموم كرده و به قتل رساندند. عرفات كه بارها حاضر شد ذليلانه دست دردست سران جنايتكار رژيم صهيونيستي بگذارد و با آنها پشت يك ميز بنشيند سرانجام صهيونيستها مزد عمل وي را با توطئه قتلش پاسخ دادند و با اين عمل در واقع ساده انديشي و جناح سازش طلب عربي را به تمسخر گرفتند. نكته تاسف بار اين است كه جناح سازش طلب غرب و سران سازشكار فلسطين از سرنوشت عرفات و رفتار تحقيرآميزي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي با وي در پيش گرفتند درس عبرت نگرفته و هشيار نشدند و همچنان ساده لوحانه اميدوار بودند كه تل آويو سرانجام در پاي ميز مذاكره به اعراب امتياز خواهد داد. در اين ميان روساي جمهوري قبلي آمريكا و به خصوص دولت جرج بوش با ابراز سرسپردگي آشكار خود به رژيم صهيونيستي ماهيت خود را مشخص ساخته بودند. "

. بالاخره سرمقاله نویس برای این وکیل مدافع و نماینده فلسطین شده است و رهبران کشور های عرب را به سازشکار و خیانت متهم کرده است . چونکه خواستهتا اعتراف کند که رژیم لوطی جماران و پاسداران کودتا گر نه خواهان صلح ، بلکه جنگ طلبانی هستند که جنگ را برای بقای ننگین خود در برون مرز به خصوص منطقه دنبال می کنند . از سوی دیگر تلاش می کند تاکه اثبات کند و اقعیت بار گیری کشتی سلاح در جنوب ایران و عازم بندر لبنان شدن تا که بدست حزب الله لبنان برسد . ولی لو رفت و از طریق اسرائیل کشتی را توقیف و سلاح ها را مصادره شد . سپس فاش شد که هدف از ارسال این سلاح ها برای حزب الله لبنان برپا کردن جنگی دیگر در خاور میانه با اسرائیل می باشد . همانگونه که مترادف و موازی این حرکت ارسال سلاح برای شیعیان شورشی در یمن است . چونکه هدف بر پائی آشوب طلبی و ناامنی و جنگ افروزی در منطقه خاورمیانه و شبه حزیره ی عربستان می باشد که تئوری مقدمه چینی و تدارک بستر آماده سازی جنگ در خاورمیانه است که می بایست جایگزین تلاش مذاکرات صلح نا موفق در خاورمیان است که تشریح آماده سازی این جنگ را سر مقاله نویس چنین بصورت نقل قول تحلیلی داده است:

"اكنون با در نظر گرفتن تحولات تازه منطقه وارد مرحله جديدي شده است . روند سازش كه 18 سال قبل آغاز شد به پايان راه رسيده و عملا مرده است . اين تحول درعين حاليكه براي سازش طلبان بسيار سنگين و نااميد كننده است ولي مي تواند براي آرمان فلسطين و آينده منطقه پديده اي مبارك و داراي اثرات مثبت باشد. با مرگ سازش اكنون خط مقاومت و مبارزه به عنوان تنها بديل و راه حل مطرح است و چنين رويدادي مي تواند چشم اندازي روشن در پي داشته باشد. حال با مرگ « سازش » دولتهاي عرب و جناح سازش طلب در فلسطين بايد بپذيرند براي حفظ باقيمانده اعتبار خود چاره اي جز پيوستن به جرياني كه منادي مقاومت و دستيابي به حقوق خود از راه مبارزه است ندارد. اين مسيري است كه هرگز شكست ندارد و سرانجام پيروزي را از آن فلسطيني ها و ملت هاي منطقه خواهد ساخت"

درخاته اینکه چگونه می توان باور داشت اگر چنانچه کاسه ای بر زیر کاسه نمی باشد سران رژیم نا مشروع و ضد مردمی فاشیستی مذبی کودتائی حاکم بر ایران چرا دلشان برای سایر ملت های منطقه به خصوص مسلمانان غیر شیعه همچون فلسطین بیش از ملت مسلمان ایران سوخته است آنگونه که وانمود می کند بیشتر نگران سرنوشت اینان می باشد . انگار نه انگار از ظرف دیگر بطور دربست ملت ایران و مطالبات و نیازشان فراموش شده است؟ از سوی دیگر مگر دولت مردان حاکم بر ایران در 3 دهه ی گذشته برای مردم ایران چه کرده یا گلی بر سرشان زده اند که اکنون تلاش می کنند مشابه ی همین اقدام و تجربه با دسته گل دادن را هدیه دیگران یا تقدیم ملت فلسطین کنند؟ آیا مگر واقعیت غیر از این است که خمینی شیاد جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق را نعمت الهی نام ننهاد و فرمان صدور انقلاب یا صدور ترور یسم و ارتجاع به برون مرز را نداد ؟ مگر این دو مقوله ی جنگ و صدور ترور و ارتجاع به برون مرز در کنار سرکوب و خفقان و سانسور داخلی جزو رموز ماندگاری و ادامه بقای رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی نبوده است. آنچنان که بدون دنبال کردن این مقولات هر گز نمی تواند دوام بیاورد . به ویژه در شرایط کنونی که محاصره شده در بحران های داخلی و بیرونی می باشد که برای عبورا ز بحران مقطعی راهی جز صدور بحران به برون مرز برای بحران آفرینی وجنگ افروزی در منطقه ندارد.بنابراین بهمین دلیل است که در امور داخلی یمن دخالت گری می شود و برای شکست روند مذاکرات صلح اسرائیل با فلسطین هورا کشیده شده است .

هوشنگ – بهدااد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880827/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 27 آبان ماه سال 1388