ورق پاره ی کیهان یکشنبه 8 آذر ماه سال 1388
نقد و بررسی (يادداشت روز) ورق پاره ی کیهان " پرده اي ديگر از فتنه "
" پرده فتنه نه رقیب مغلوب که طشت رسوائی کودتاگران حاکم از بام بر زیر فتاده است"
کی قرار ست که چرت و پرت ومزخرف گفتن و لغز خوانی وهذیان و وارونه گوئی گفتاری و نوشتاری کردن پایان پذیرد؟ یا اینکه شوی کمدی توهین واهانت کردن به خودی های نا خودی شده بدلیل اینکه جنگ قدرت و طرح زنجیره ای ادامه دارد و برای حذف کردن رقیب مغلوب و قبضه و انحصاری کردن قدرت و انباشت ثروت تمام شود دست از بدترین شیوه ی پرونده سازی بر داشته شود که شامل متهم کردن رقیب مغلوب دوم خردادی ها به جاسوسی و خیانت و وطن فروشی وطرح کودتای مخملین می شود که پس از 5 ماه که از کودتای تقلب 22 خرداد می گذرد ولیهنوز هم باز هم یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان اینگونه مدعی شده و اینان را متهم کرده است :
"بي اعتبار كردن نظام اسلامي از حيث اخلاقي به طمع رسيدن به قدرت آنهم با زد و بند و دريافت كمك مالي، سياسي و تبليغاتي همه جانبه از دشمنان نشاندار جمهوري اسلامي ايران را بايد بزرگ ترين هدف فتنه گران بعد از انتخابات اخير به حساب آورد و از همين رهگذر جريان فتنه بناي عمليات رواني خود پس از انتخابات را بر دروغ سازي اخلاقي عليه نظام طراحي و استوار نموده است."
آخر سئوال ساده برای پاسخگوئی به اینگونه سناریو وپرونده سازی و تصویر پردازی های مار کشیدن و مارنشان دادن و صورت مسئله پاک نمودن و آدرس غلط دادن ها این است که گویا تصور سناریو پردازان خیال کرده اند که مردم ایران پس از 30 سال تجربه از دولت مردان و عوام فریبان و دین فروشان حاکم ندارند و دارای فهم و درک و شعور نمی باشند و نمی دانند که مگر مقامات آمریکائی و بیگانه چه اندازه می توانند کمک مالی به رقیب نمایند که بیش از 330 میلیارد دلار در آمد فروش نفت در 4 سال گذشته باشد که معلوم نیست کجا رفته وچه شده است ؟ مهمتر اینکه هیچ مسئولی هم یافت نمی شود که حد اقل دراین مورد پاسخگو باشد. در صورتیکه دو قلم آن یکی مسدودشدن حساب بانکی یک میلیارد و 600 میلیون دلار حساب آقا زاده مجتبی خامنه ای در لندن می باشد و دیگری بیش از یک میلیارد دلار مفقود شده ی فروش نفت از سوی دولت مدعی ساده زیست و عاشق خدمت گزاری به مردم ایران می باشد.
البته وقتی که سنگ بسته شده باشد و سگ هار رها باشد . چرا نمی بایست که قلم بر دست یادداشت روز نویس دست به یکه تازی بازگوئی ده ها بار ادعاهای مضحک تکراری بزند که باتکای کودتا گران سناریو وتقلب ساز اینگونه بیان ادعاهای وارونه با حمایت لوطی جماران آلت دست پاسداران کود تاگران امکان پذیر شده است. همچنین باید با بی خیال شدن میلیون ها نفر معترضی که فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وفقیه توی خیابان ها و دانشگاه هامی زنند که خود بوضوح مستند ترین سند افشا و روشنگرانه می باشد که نه گفته می شود تقلب که کودتا شده و ارقام اعلام شده نه واقعی که دروغین و ساختگی می باشد . زیرا که اگر چنانچه پاسدار گماشته احمدی نژاد 25 میلیون رأی آورده است و در تبریز حتا بیش از رقیب خود موسوی رأی آورده است . پس چرا در سفر اخیر رئیس جمهور نامشروع احمدی نژاد به تبریز و با تعطیل کردن اجباری مدارس این شهر و حمل دانش آموزان رقمی حدود 10 تا 15 هزار نفر در ورزشگاه تختی تبریز گرد آوری شد؟ اما اکنون مدعی وارونه گو با وقاحت تمام اینگونه ادعا و نقل قول کرده است :
" جريان فتنه علاوه بر پيش كشيدن بحث واهي تقلب در انتخابات كه هيچ گاه براي اين ادعاي بزرگ قرائن و نشانه اي در چنته نداشتند- چه برسد به دليل و بينه- در جريان حوادث و وقايع پس از انتخابات سعي و تلاش زيادي كرده اند تا ادعاهاي ديگري همچون شكنجه! و يا تجاوز! به برخي از آشوبگران و بازداشت شدگان و حتي كشتار مردم در خيابان ها را بر افكارعمومي تحميل نمايند.اين تحركات مصداق چك هاي بلامحلي بوده و هست كه يكي پس از ديگري و بدون هيچ پشتوانه اي صادر مي گردد و سرانجام رسوايي بزرگي را به همراه خواهد داشت.اين جريان مرموز در وقايع پس از انتخابات با شعله ور شدن دروغ و تحريف در فضاي فتنه اي كه طراحي و به راه انداخته بودند «ايجاد ترديد و شك و شبهه در اذهان عمومي» را نشانه رفتند تا از اين طريق ماهي مقصود - بخوانيد ديكته شده- خود را كه اعتبارزدايي از چهره اخلاقي نظام بود صيد نمايند"
مدعی قلم بر دست که می بایست جزو باند مافیائی دست اندر کاران یا شرکای قتل های زنجیره ای باشد که اکنون از طرق کودتا بقدرت خزیده اند .اکنون در ادامه ی هذیان ووارونه گوئی خود و بدون توجه به مجموعه ی جنایات مستند و غیر قابل انکار فاش شده که هرروز برگ جنایتی بر عمق کارنامه ی ننگین این جنایات حاکمان کودتاگر افزوده و سندی دیگر بر اسناد محرز جنایت علیه ی بشریت اضافه می گردد. برای لوث و بی اعتبار کردن آثار جنایات فاش شده و به ثبت رسیده که آخرین مورد آن کشتن دکتر وظیفه ی نیروی انتظامی رامین اندر جانی 26 ساله اهل تبریز است که اعلام شد خودکشی کرده است . در صورتیکه که جسد وی تحویل خانواده اش داده شد تا که کالبد شکافی شود. اما خرمندرانه رجوع به یکی دو مورد سناریوی ساخته شده کرده است که محصول مشترک وزارت بد نام اطلاعات و صدا و سیمای پاسدار ضرغامی است که به اینان آویزان شده و علیه ی رهبران رقیب مغلوب با اتهام دروغگو مانور تبلیغاتی داده ودرنهایت اینگونه نتیجه گیری کرده است .
" از اين دست نمونه ها كه پس از انتخابات، جريان فتنه با بزرگ نمايي و تحريف و دروغ و در هماهنگي كامل رسانه هاي بيگانه با هدف اعتبارزدايي از چهره اخلاقي نظام و پنجه كشيدن به ارزش هاي اخلاقي تدارك ديده و به صحنه آورده بود، متعدد است و اين نوشته محدودتر از آن است كه فهرست بلندبالاي اين دروغپردازي ها را برشمارد بلكه آنچه مقصود اصلي اين نوشتار است تدارك خط شايعات و انعكاس مطالب غير واقعي و دروغ هايي است كه جريان فتنه با انگيزه سياسي در قالب دغدغه هاي به اصطلاح قضايي و در لباس حقوق شهروندي براي ضربه زدن به اعتبار اخلاقي نظام طراحي كرده بود. و اما جريان فتنه در روزها و هفته هاي اخير اين خط را از طريق «سياسي كردن معضلات اجتماعي» دنبال مي كند. بايد با متجاوزان برخورد قاطع و قانوني صورت بگيرد. همچنان كه اگر در حوادث پس از انتخابات تخلفاتي از سوي حتي ضابطين و مامورين انتظامي و امنيتي و يا قضايي صورت گرفته است بايد بدون كوچكترين مسامحه اي برخورد شود."
در خاتمه اینکه بایداذعان کرد که اینگونه ادعاها و ترفند و شگرد های نخ نما شده ی تکراری که تکرار شان نه اینکه کار ساز نیست ، بلکه نتیجه ی معکوس دارد.چونکه نوعی خود زنی کردن است یادر حقیقت بازی کردن با چیز بد بو وبوی گند آزار دهنده در آوردنش می باشد . آنگونه که حتی موجب آزار مدعی با گریپ مزمن شده است . زیرا که بقول معروف آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است تا چه رسد به اینکه کتمان و وارونه گردد . زیرا که با تاکتیک تبلیغاتی فضای نیم بند حاکم شده قبل از نمایش خیمه شب بازی انتصابی - تقلباتی – کودتائی 22 بهمن که نیاز به هیجانی کردن جامعه و بازار گرمی فضای تبلیغاتی قبل از آن بود. بهمین دلیل اجازه ی ورود به موسوی به صحنه ی رقابت داده شد . آنهم پس از 20 سال این اقدام شد . زیرا که نگرانی از حضور خاتمی ورئیس جمهور شدن دوباره این شاه سلطان بقول لوطی جماران بود که به اشتباه پذیرش حضور موسوی تن داده شد . به خصوص اینکه خطا یا اشتباه محاسباتی دوم که خطرناک تر از حضور میر حسین موسوی بود . پخش مناظره های تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری بود . چونکه این تقلید کور کورانه و طوطی صفتانه از سیستم تبلیغاتی ریاست جمهوری آمریکا بدون بررسی و ارزیابی عوارض بنیان ناشی از آن بود . زیرا که پخش این شوی مناظره ی تلوزیونی تبدیل به محاکمه ی علنی و آشکار رژیم ضد بشری و عملکرد 30 سال گذشته ی دولت مردان رژیم کودتائی و نا مشروع ضد مردمی حاکم شد . ضمن اینکه تلاش 30 ساله غیر سیاسی کردن نسل جوان جامعه بر باد رفت . آنگونه که پس از آن با هر گونه ابزار سرکوب و زور و فشار و تهدید و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و تجاوز و اعدام امکان جمع کردن جوانان معترض و آگاه و سیاسی شده از توی خیابان ها با مانع شدن از فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای گفتن شان وجود ندارد . بنابراین تلاش مذبوحانه برای دروغ ووارونه گوئی امثال این قلم بردست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان به این نسل آگاه شده که ریز وبم و زیر همه ی خبر ها و اتفاقات این چند ماهه اخیر را می داند نه کاری عبث و از روی استیصال و در ماندگی کودتاگران در بن بست قرار گرفته و در بحران فرو رفته است ، بلکه دامن زدن به طشت رسوائی نه پرده ی برون فتاده ی فتنه ی رقیب که فتادن طشت رسوائی کودتا گران حاکم از بام بر زیر است . مشروط بر اینکه نوعی تف سر بالا برای مدعیان وارونه گوی کودتا گران حاکمو نا مشروع نیز می باشد.
هوشنگ – بهداد
http://www.kayhannews.ir/880908/2.htm#other200
ورق پاره ی کیهان یکشنبه 8 آذر ماه سال 1388