" نگاهی گذرا به ریشه ی بحران کنونی ایران و عراق و فلسطین و منطقه"

بخش سوم و پایانی

بی مناسبت نیست که در ادامه ی این نوشتار به این خاطره اشاره ای داشته باشم که روزی بمناسبتی گفتگوئی با احمد رضا شادبختی داشتم که نماینده ی سازمان مجاهدین در مجلس از استان مرکزی اراک بود . وی دانشجوی اول کنکور پزشکی پهلوی شیراز در سال 47 بود. همینطور از مجاهدین زندانی زمان شاه بود که جزو هیئت تحریریه ی مجاهد هم بود و مقالات زن در مسیر رهائی و خطبه های امام علی را در این نشریه مجاهد بقلم وی بود. همینطور نماینده ی سازمان در دادگاه و محاکمه ی ساواکیان شاه بریاست دادگاه آخوند قاتل محمدی گیلانی بود . البته این گفتگو در سال 58 بود آنهم در فضائی که مجاهدین از سوی مدعیان آنچنانی به اتهام سازشکاری متهم می شدند . پرسش من از شهید احمدرضا شاد بختی این بود که این شرایط تا کی می خواهد دوام یابد و چشم انداز چیست ؟ جواب داد اولاً بنی صدر نمی تواند دوام بیآورد . زیرا نه تشکیلات و نه نیرو دارد تا که بتواند کابینه اش را تشکیل دهد . در صورتیکه هم اکنون اگر مجاهدین کابینه ی دولت تشکیل دهند حد اقل برای هر مسئولیت درهر پست وزارتخانه ای دو کاندید دارند . از طرف دیگر گفت ضربه ی فیزیکی همچون شهریور 50 را می شود تحمیل و جبران نمود ولی ضربه ی ایدئولوژیکی همچون ضربه ای که سازمان پیکار در اثر خلاء کادرهای رهبری سازمان که در زندان بودند به سازمان وارد نمود جبران کردنش آسان نیست . چونکه نتیجه ی آن ضربه و خیانت سازمان پیکار موجب قدرت گرفتن راست مذهبی حاکم شد . بنابراین تا آنجائیکه امکان فعالیت مسالمت آمیز وجود داشته باشد ما تلاش می کنیم تا کادر سازی کنیم که اگر ضربه ای وارد شد که رهبران سازمان مورد حمله واقع شدند. سازمان جانشین داشته باشد . برای همین آنکه اتهام سازشکاری بما می زنند درک این واقعیت را ندارند . اما اگر چنانچه روزی حاکمیت شرایط مقاومت مسلحانه را بما تحمیل کرد و ما مجبور به واکنش شدیم هم میلیشیا و هم نیرو و هم سلاح هست . ناگفته نماند که شهید احمد رضا شادبختی 4 بعداز ظهر در تهران دستگیر شد که گفته می شود بحث و جدل کوتاهی هم در لاجوردی قصاب اوین داشته که از وی اعتراف نفی مبارزه مسلحانه و دادن اطلاعاتش را طلب می کرده زیرا وی را از زندان زمان شاه می شناخت که شهید احمد رضا شاد بختی خطاب به لاجوردی گفته بود که می دانی من اطلاعات زیادی دارم . نامردی اگر اطلاعات را از من نگیری و افزوده بود نا مرد تر از تو کسی است که بتو اطلاعات بدهد . بهر حال وی ساعت 11 همان شب تیرباران می شود. سپس شنیده شد که جسد این شهید را ارمنی های همسایه خانه ی پدری اش تحویل و در بهشت زهرا به خاک سپردند. همینطور زمان مراسم هفت سر خاکش که خانواده اش با کرایه کردن مینی بوسی از اراک به بهشت زهرا رفته بودند. موقع ترک بهشت زهرا با شکسته و خرد شدن شیشه های مینی بوس حامل اعضای خانواده مواجه شدند برادر کوچک شهید احمد رضا که معلول بود چون بعنوان اعتراض با پاسداران در گیر می شود مورد تهاجم پاسداران وحشی واقع می شود.

در همین رابطه خاطره دیگریست که بازگو می شود در تابستانی که 7 فدائی و 2 عضومجاهدین خلق را ساواک شاه با اتهام ساختگی در حال فرار در تپه های زندان اوین تیرباران و شهید نمودند . چند روز بعد پدرش محمد رضا شاد بختی که آن زمان استوار شهربانی بود تعریف می کرد که در همان روز احمد را از نماز جماعت زندان اوین شکنجه گران ساواک به شکنجگاه برده و با خوابانیدن و بلند کردن بر روی سینه و پشت کمرش شکنجه اش کردند . زیرا که در قسمت سینه و پشت شهید احمد رضا شاد بختی قوز وبرآمدگی داشت .

بگذریم شرایط کنونی طوریست که اکنون بیشتر روشن شده است که چرا از ابتدا مجاهدین برای خمینی شیاد و اطرافیانش نه رقیب که دشمن جدی بودند . زیرا در برابر نام سازمان مجاهدین خلق خمینی شیاد سازمان مجاهدین فاشیستی مجاهدین انقلاب اسلامی را علم کرد که جزو کادر های اصلی پاسداران بودند . زمانیکه که از سوی مجاهدین عنوان میلیشیا برای هواداران جوان دانش آموزی و دانشجوئی و کار گری مجاهدین مطرح شد . خمینی شیاد ادعای بسیج ارتش 20 میلیونی را مطرح کرد تا در خدمت جنگ ضد ملی و ضد میهنی و دفع فتنه در عالم باشند. هنگامی که هزاران نفر از میلیشیای دختر و پسر با نظمی خاص و همآهنگ از دانشگاه تهران رژه کنان راهی خیابان های اطراف دانشگاه تهران شدند که با استقبال بی نظیر شهروندان تهرانی با توزیع نقل و شیرینی و گلاب مواجه شدند. بلافاصله روز بعد خمینی شیاد زوزه کشان نعره کشید و فتوا داد که دشمن نه در شرق نه در غرب بلکه بغل گوشمان در همین تهران می باشد. یعنی اینکه خمینی شیاد در همان زمان بطور شفاف فریاد زد که دشمن اصلی کیست و کجاست؟ یعنی اینکه طرح نا بودی مجاهدین در همان اوایل انقلاب طراحی شده بود که چون حاکمان تهران موفق نشدند ادامه ی این جنگ نابود سازی مجاهدین با اعزام و گسیل تروریست طرح ترور برون مرزی دنبال شد و امتداد آن تا عراق گسترش یافت . طوری که اکنون این روز ها حاکمان تهران از روی ضعف و استیصال بصورت گله های بسیج شده مزدوران با تهدید و زو به خدمت در آمده به بغدادعزام و گسیل می شوند تا که با حمایت پاپت نوری المالکی و ارتش تحت حمایتش در جلوی کمپ اشرف مستقر و مشغول نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن شوند.

البته که مجاهدین اشراف کامل به اینگونه توطئه داشتند . زیرا که می دانند که ریشه ی اختلاف از همان درون زندان های زمان شاه با حاکمان کنونی تهران و امثال لاجوردی قصاب زندان اوین میان دو دیدگاه مترقی و پویا و ارتجاعی و میرا شروع و ادامه یافته است . برای همین بود که اوایل انقلاب مجاهدین چون شناخت از اهداف سخیف و پلید و ارتجاعی خمینی شاد و پیروانش داشتند همچون جریانات دیگر که زود دست به اقدام مبارزه مسلحانه زدند ودشمن هار که هنوز نامشروع نشده بود را هشیار نمودند تا باتکای عوامفریبی پایگاه 98% و مردم حاضر در صحنه و سازمان اطلاعات 36 میلیونی دست به تهاجم نظامی در تر کمن صحرا و کردستان و حتی خوزستان بزنند اما مجاهدین حتی المقدور تا آنجا که برای شان امکان داشت شرایط سخت را تحمل کردند حتی با پرداختن بیش از 50 شهید میلیشاهای دانش آموزی و کارگری نشریه مجاهد فروش خیابانی در شهر های مختلف ایران که دادند تا فرا رسیدن تظاهرات نیم میلیون نفری 30 خرداد سال 60 در تهران واکنش متقابل بمثل از خود نشان ندادند تا که در این روز سر فصل تاریخی 30 خرداد سال 60 که دیگر فضا آنگونه منقبض و خفقان ورعب آور شده بود که تحمل شرایط امکان پذیر نبود . زیرا که زیر چتر جنگ ضدملی و ضد میهنی خط انفعال فعالیت سیاسی مستولی شده بودعاقبت تظاهرات مسالمت آمیز 30 خرداد سال 60 را ساماندهی کردند که با تهاجم گزمکان هار پاسداران و کمیته چی ها به خاک و خون کشانیده شد و مقاومت مسلحانه به مجاهدین تحمیل شد .

اما با حضور مجاهدین در عراق و به خصوص انعقاد آتش بس جنگ و صلح میان مجاهدین که با وزیر امور خارجه ی وقت عراق طارق عزیز در سال 61 بسته شد . خمینی شیاد که بقای حاکمیت ننگین خودش را در ادامه ی جنگ نعمت الهی می دید دشمنی اش با صدام و مجاهدین سوی مضاعف شد . بطوریکه از آن زمان تا حال روزی نبوده است که از سوی ادامه دهند گان سیاست صدور ترور تروریسم و ارتجاع به برون مرز مداخله گری در امور داخلی عراق نشده باشد و اقدامات تروریستی و تهدیدات و توطئه گری علیه ی مجاهدین اشرف سازماندهی نشده باشد. بهمین دلیل ریشه دشمنی و نا بود سازی مجاهدین یک لحظه از سوی حاکمان تهران فراموش نشده به خصوص دشمنی هیستریک شان علیه ی مجاهدین اشرف که جای خود دارد .چونکه پشتوانه و رهنمود دهنده و انگیزه اعتراضات جوانان و الهام بخش مبارزاتی اشان به خصوص دانشجویان در داخل کشور می باشد. برای همین بود که پس از اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران که خطاب به بوش گفت ایشان می داند که اگر چنانچه همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود . سپس از طریق دلال و جاسوس چند جانبه احمد چلبی اطلاعات دروغین و جعلی علیه انباشت سلاح های شیمیائی و کشتار جمعی صدام حسین تهیه شد و با جنگ روانی رسانه ای ماهوراه ای جهانی تبلیغات گسترده برای آماده سازی تهاجم نظامی و اشغال عراق فراهم شد . آنگونه که از سوی جارچیان و مزدوران وابسته به و زارت بد نام اطلاعات حاکمان تهران ادعا شد این سلاح های کشتار جمعی در قرار گاه های مجاهدین انبار و انباشت شده است. البته نیاز به یاد آوری نیست که چگونه هنگام تهاجم نظامی زمینی دریائی و هوائی عراق که از سوی اشغال گران انجام شد با وجودی که مجاهدین مقیم عراق اعلام بیطرفی کرده بودند ولی قرار گاهای شان در عراق مورد بمباران هوائی اشغال گران عراق واقع شد . سپس خلع سلاح شدند . آنگاه نام شان بر توی لیست ساز مان و گروهای تروریستی نهاده شد تا هدیه ای برای حاکمان تهران باشد که مدعی مبارزه با آمریکا و شیطان بزرگ هستندد تا بهای این خوش خدمتی اشغال گران به حاکمان تهران تبدیل شدن عراق به با تلاق و کشته و مجروح شدن هزاران نظامیان آمریکائی با صد ها هزار کشته شدگان وبی خانمان و آواره شدگان مردم بی گناه عراقی را بهمراه داشته باشد.در نهایت هم عراق به اشغال پاسداران و جولانگاه و یکه تازی عوامل حاکمان تهران در آمد که گذشته از اقدامات تروریستی و ناامن کردن عراق و تبدیل کردن این کشور به باتلاق و مرکز کانون صدور تروریسم به خاورمیانه شده است که دستآوردهای بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه ی خاور میانه بوده است که یک مورد آن راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل از سوی پاسداران بود . مورد دیگر سنگر گرفتن در پشت حماس و جهاد اسلامی فلسطین و راه اندازی جنگ خانگی و برادر کشی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه بود که بر پائی جنگ 22 روزه ی نوار غزه ی حماس با اسرائیل را بدنبال داشت . زیراکه هدف تلاش برای عبور بحران هسته ای است . البته دخالت گری پاسداران در امور داخلی مصر و یمن و افغانستان و سایر کشور های منطقه هم بخش دیگری از ادامه ی کانون و مر کز تروریست کردن عراق می باشد .

بنابراین مشخص است در شرایط کنونی که حاکمان مغبون شده ی تهران با نه اعتراضی عمومی مردم عراق مواجه شده اند که دیگر خواهان ادامه ی این سیاست مداخله گرایانه در امور داخلی کشورشان از سوی حاکمان تهران نمی باشند. آنگونه که با رأی ندادن به عوامل شان در عراق همچون پاپت نوری المالکی که بد جوری به وی تو دهنی زدند . ولی حاکمان تهران به آسانی تن به تقبل شکست پاپت خودشان نوری المالکی نخواهند داد. چون حاضر نیستند تا که حیات خلوت بودن عراق را رها کنند و آن از دست بدهند. لذا تلاش مذبوحانه می کنند که هرروز یک توطئه و ترفندی بر پا کنند تا به حساب بعنوان اعتراض و انتقاد به نتایج اعلام شده ی انتخابات پارلمان عراق نمایند که از سوی کمیسارای عالی عراق اعلام شده کار شکنی مستمر کنند به امید آنکه تصور کرده اند با وارونه گوئی و فرافکنانه ی ادعای تقلبات در شمارش دستی آرا ء کردن و با زور زدن توطئه ی کاهش اکثریت کرسی ها ائتلاف العراقیه می توانند مدعی شوند که برگزیده شدن 6 نماینده ی این ائتلاف العراقیه غیر قانونی است . آنهم این ادعا از سوی عنصر منفور و مفلوک و دست نشانده ی حاکمان تهران شده است که خودش در این انتخابات پارلمان عراق با کمترین رأی از سوی مردم عراق مواجه و رد شده است که عدم مشروعیت و مقبولیت فردی شخصیتی وی از سوی مردم عراق بوضوح اثبات شده است تا چه رسد به ادعائی که از سوی کمیته حسابرسی و عدالت مطرح کرده است که هم غیر قانونی است هم اینکه وابسته به حاکمان تهران می باشد.

در خاتمه اینکه با بازگوئی تاریخچه ی مختصر دشمنی با مجاهدین وچشم دوختن حاکمان تهران به اشغال عراق و بحران آفرینی با حماس در منطقه کردن اکنون مشخص است که دلیل و هدف اعزام دوباره ی تعدای دیگر از مزدوران وزارت بد نام اطلاعات همراه با مأموران از خوزستان به بغداد و تجمع شان در جلوی کمپ اشرف برای چیست وچه نسبتی با شکست پاپت نوری المالکی و انتقام کشی از مجاهدین اشرف دارد . مشروط بر اینکه این اقدام اثبات دخالت گری آشکار در امور داخلی عراق است. زیرا که اکنون حاکمان تهران و عوامل شان همچون سپاه قدس و نوری المالکی در عراق همچون ماهی بر قلاب ماهیگیر گیر افتاده ای شده اند که برای نجات، خودشان را به چپ و راست و اینور واون ور می زند و تلاش مذبوحانه می کنند تا که هر طوری شده خود را از قلاب رها کنند . بلی رهبر لوطی جماران و پاسداران کود تاگر و پاپت نوری المالکی تلاش مذبوحانه می کنند تا که خودشان را بدر و دیوار بکوبند و هرچه مهره و عامل دارند بسیج کنند تا که چاشنی شگرد و ترفند و توطئه و دسیسه هائی کنند که در چنته دارند تا همه را در عراق بسیج و همآهنگ کنند واز هر سو وارد صحنه نمایند تا که هر طوری شده مانع از نخست وزیر شدن ایاد العلاوی شوند تا اینگونه بتوانند شکست ناشی از بازنده شدن نوری المالکی را جبران نمایند . غافل از آنکه اینگونه تلاش های دیکته شده بیشتر موجب فاش شدن نقش مداخله گرانه شان در امور داخلی عراق می شود و منتهی به بر افروخته شدن موج خشم و نفوت و کینه ی بیشتر مردم عراق نسبت به حاکمان تهران می انجامد.

هوشنگ - بهداد

14 فر وردین ماه سال 1389

نگاهی گذرا به ریشه ی بحران کنونی ایران و عراق و فلسطین و منطقه"

بخش اول

http://naghdematboat.blogspot.com/2010/04/blog-post.html

نگاهی گذرا به ریشه ی بحران کنونی ایران و عراق و فلسطین و منطقه"

بخش دوم

http://naghdematboat.blogspot.com/2010/04/blog-post_02.html