ماجرای تلوتلو خوردن یک ستاره در شهر

http://fardanews.com/fa/pages/?cid=106880

الگو ونمونه ی وزرشکار تربیت شده ی حاکمان تهران

عجیب است در کشوری که افتخار قهرمان ورزش کشتی اش جهان پهلوان تختی می باشد که نه به خاطر مقام و مدال های قهرمانی اش بلکه به خاطر افتادگی و وقار منش والای انسانی و انسان دوست داشتنش تبدیل به چهره ی ملی و شخصیت مشهور ورزشی جهانی شد . همچنین حبیب خبیری کا پیتان فوتبالش به خاطر هواداری از مجاهدین و آزادی تیر باران می شود . جای تأسف و البته فاجعه است که اکنون ورزشکار فوتبالی که از هیچ صاحب ثروت کلان و معروفیت شده است اما طبق گزارش این چنین بی هویت و خارج از عرف مرام و مسلک روحیه ی وزرشکاری شده است که مست و عربده کش خیابانی شده است واقعاً که نه فقط جای افسوس دارد ، بلکه عمق افت روحیه ی ورزشی و فاجعه ی اخلاقی و.... در جامعه است که روند افول شخصیت واقعی و از درون تهی وبی هویت کردن انسان و شخصیت دکوری و باسمه ای پوشالی ساختن برای شان در این رژیم ضد بشری حد و مرز نمی شناسد و پایانی بر آن متصور نیست.

موها را که از فرق وسط به مدلهای روز فشن تغییر داد اخلاقش هم دچار تغییر شد! پیوستن از تیم محبوب پایتخت، به تیم محبوبتر پایتخت، در ابتدا بزرگتر از یک اتفاق نادر و پر سر و صدا نبود، تا آقای ستاره با ابروهای برداشته، به فکر تغییر مزاج و دعواهای خیایانی افتاد.جهان: سوپر استار شدن قطعا برای پسری که کفشدوزی را در شهرستان تجربه کرده بود یک مقداری دور از انتظار بود شاید حالا که سیخ موهای آقای ستاره ابرها را یکی یکی می ترکاند بیاد نیاورد روزهایی را که با دوچرخه 28 یکی از دوستان صمیمی اش فاصله مغازه پدر تا محل تمرین را طی می کرد.تصویری که حالا از این سرخ و آبی پوش در ذهن مردم عاشق فوتبال از پسری که دستهای پینه زده اش را بیاد ندارد، ابروهای برداشته و گونه های کاشته شده ای هست که خیلی ها را جذب خود کرده است ؛اما اگر انصاف داشته باشیم باید روزهایی را بخاطر بیاوریم که در پیستون چپ رقیبی برایش متصور نمی شدیم و کمی برای هواداران تیمش رویایی تر از هر انسان -نه بازیکن-دیگری به نظر می رسید. موها را که از فرق وسط به مدلهای روز فشن تغییر داد اخلاقش هم دچار تغییر شد! پیوستن از تیم محبوب پایتخت، به تیم محبوبتر پایتخت، در ابتدا بزرگتر از یک اتفاق نادر و پر سر و صدا نبود، تا آقای ستاره با ابروهای برداشته، به فکر تغییر مزاج و دعواهای خیایانی افتاد.تلوتلو خوردن یک ستاره در خیابانهای بالای شهر، اتفاقی نیست که از چشم همه پنهان بماند؛ آنهم نه ترک یک دوچرخه 28زهواردر رفته، که پس از پیاده شدن از بی. ام .و چند صد میلیونی و درگیری با آدمهایی که جرمشان،دوست داشتن پیستون چپی بود که بعدها مهاجم نوک بودن را برای فرار از دویدنهای بی امان ترجیح داد.هوای تهران برای آقتای ستاره سنگین بود؛ هوای تهران آقای ستاره را گرفته بود و ول نمیکرد!تلو تلو خوردنها و بدمستی های آقای مهاجم همه گرفتاریهای او نبود،چرا که اگر مدیر عامل تیم سابقش نبود، آقای ستاره به دست کم چند بار عقد اجباری! و چند ده ضربه شلاق برای نوشیدن نوشابه های غیر مجاز! محکوم شده بود و ... بگذریم،خدا رو شکر که آقای مدیر عامل دستش بخیر بود و در لاپوشانی پیش قدم !