دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 مرداد ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " چالش اول حاملان انقلاب "

"معما اینجاست که در ر وضه خوانی های ولی وقیح نا مشروع و منفور و کپی بر داری کردن از گفتارهای وی که از سوی مداحان و مرثیه خوانان قلم بر دست دنبال می شوذ و در نوشتار و تحلیل های شان برجسته می گردد. هر گز اشاره نمی شود که مردم ایران کجا هستند و چه نقش یا مطالباتی دارند ؟ یا جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلافات میان باندهای مافیایی ناشی از چیست که هرروز هم گسترش می یابد"

درک این معادله ی چند وجهی مشکل نیست . چونکه ساده است. برای این که درر ژیم ضدبشری کودتایی یکولی وقیح نامشروع و منفور دارد که همکاره و ماورای قانون و مسئول همه نهاد ها می باشد. آنچنان که گذشته از اینکه وی نقش آچار فرانسه یا حلال مشکلات برای رژیم پوسیده و فاسد قرون وسطایی فاشیستی مذ هبی دارد. بنابراین هر زمان که رژیم در بحران لا علاج قرار می گیرد. یا جنگ قدرت و ثروت میان باندهای مافیایی و نهاد ها بالا می گیرد . برنامه ریزان پشت صحنه ی بیت رهبری سریع ترتیب یک دیدار و سخنرانی یا روضه خوانی با مطالب و گوشزد های تکراری دیکته شده برای وی می دهند تا با نهیب زدن به سران نهادهای حکومتی که باید به جای انتقاد کردن تعامل با هم دیگر داشته باشید . خلاصه با یکی به میخ و یکی به نعل زدن تأکید بر هشیاری نفوذی های دشمن و دشمن شناسی می نماید. پس پر واضح و مشخص است که هرچه فاصله ی اینگونه دیدار ها کمتر می شود. هم نشان از عمق گسترش بحران ها می باشد . هم اینکه از موقعیت پوشالی ولی وقیح نا مشروع و منفور کاسته یا تراشیده می شود . به خصوص پس از کودتای 22 خرداد 88 که اتفاق افتاد و مردم معترض وارد صحنه ی تظاهرات شدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که موجب شد تا عدم مشروعیت وی آشکار شود . بهمین دلیل پس از آن تلاش شده است که آسیب پذیری قدرت پوشالی ولی وقیح نا مشروع و منفور از سوی پاسداران کودتا گر در صحنه ی قدرت و تهدید عریان کردن منتقدان و ناراضیان و رقبا جبران شود . تا جاییکه با سناریو سازی متهم کردن مشاوران نزدیک پاسدار گماشته احمدی نژاد به جریان ا نحرافی درون دولت رئیس جمهور وادار به چشم پوشی از اختیار داشتن پست وزارت نفت شد . چونکه پس از تسلیم شدن آن را به پاسداران واگذار نمود تا که با تقویت موقعیت نظامی و اقتصادی پاسداران کودتا گر خیز برای جا پا قرص کردن قبضه ی قدرت اجرایی و انحصاری کردنش بردارد. اما قلم بر دستان مجیز گوی و وامدار مداح ولی وقیح نا مشروع و منفور و پاسداران کودتاگر موظف هستند تا با شیوه ی نواختن شیپور از در گشادش دست به نقالی و رمالی و وارونه گویی پیرامون این دیدارها بزنند. تا که با دور زدن بحران ها وتضاد و اختلافات و شکاف و جنگ قدرت ادامه دار درونی و صورت مسأله پاک کردن با دست آویز قرار دادن گفته ای از ولی وقیح نا مشروع و منظور روی به سیاست فرصت طلبی وموج سواری از تحولات منطقه آورند و از موضع تاکتیکی تبلیغاتی ضد آمریکایی و اروپایی و اسراییلی و سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه این چنین بهره برداری کنند:

"حسينيه امام خميني(ره) هفته گذشته به فاصله 3 روز ميزبان 2 ديدار مهم بود. مسئولان ارشد نظام روز يكشنبه ميهمان افطار مقتداي انقلاب بودند و جمع بندي فرصت ها و تهديدهاي پيش روي كشور را در كنار برخي بشارت ها و تذكرها شنيدند. چهارشنبه گذشته نيز اين دانشجويان بودند كه به بركت افطار ماه مبارك رمضان، توفيق يافتند تا با مولاي خود مشتاقانه بگويند و بشنوند، جوانان شنيدند انقلاب قطعاً و برخلاف بقيه انقلاب ها بدون انحراف پيش مي رود و اينكه بايد به ميدان زورآزمايي عظيمي كه پيش رو قرار دارد، نگاه جبهه اي و هوشمندانه داشت.امروز به مراتب از 8 ماه پيش كه طوفان انقلاب ها در خاورميانه، هنوز رژيم هاي خودكامه و دست نشانده غرب را دچار تلاطم نكرده بود يا حتي يكي دو ماه پيش كه نه در واشنگتن و نيويورك و نه در تل آويو و لندن و بيرمنگام طوفان هاي غريب اجتماعي، سياسي يا اقتصادي برنخاسته بود، خطيرتر به نظر مي رسد.چه كسي باور مي كرد غول اقتصاد و سياست آمريكا اين بار از سمت مغز (دولت) به زمين بخورد؟ در باور چند تن از ناظران مي گنجيد پس از آن كه رهبر ارشد جمهوري اسلامي اعلام كرد بيداري ملت ها تا قلب اروپا خواهد رفت، جنبش هاي اجتماعي معترض از يونان به اسپانيا و ايتاليا و ايرلند و سپس به جزيره انگليس اردوكشي كند يا از تظاهرات 300هزار نفري مهاجران وامانده عليه رژيم اشغالگر در خيابان هاي تل آويو سردرآورد؟ تا همين يك ماه پيش در مخيله چند نفر مي گنجيد كه 16هزارنيروي پليس با وجود دستگيري 1500 نفر، در كار سركوب معترضان لندن عاجز بمانند و آقاي نخست وزير تهديد به آوردن ارتش در خيابان و اعلام حكومت نظامي كند؟ در يك ميدان زورآزمايي بزرگ با ابعاد و مختصات جهاني، مسئوليت مهدي باوران منتظر كدام است؟ "

در ادامه طلبه پاسدار وهم لهجه ی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه سخنی از شرایط کنونی ایران بگوید که افزایش خفقان و رعب و وحشت و زندان و اعدام و سانسور ناشی از چیست؟ چرا در تهران 15 میلیونی حتی یک دهم درصد جمعیت تهران یعنی 15 هزار نفر هم در شو های سیاسی – عبادی نماز جمعه های تهران حضورندارند. ولی امثال وی آنچنان از یوم الله و ساندیس خوران 9 دی 88 سخن یاد می کند و مانور تبلیغاتی می دهد که گویا رژیم ضد بشری قرون وسطایی مردمی است و راستی راستی طبق ادعای وارونه ایران امن و آزادترین کشور جهان می باشد و وی حق دارد که از موضع نمایندگی و سخنگویی ملت لبنان با گریز زدن به جنگ 33 روزه ی پاسداران و حزب الله لبنان با اسراییل مانور جنگ روانی تبلیغاتی دهد تا که با ضربه ی سیلی سرخ کردن ادعای ضد آمریکایی و اروپایی و اسراییلی کند و تا که در نهایت موفق به کشف سر نخ بیل گم شده در دعوای میان عمله و مهندس شود و در ادامه این چنین با نقل قول کردن گفته ی ولی وقیح نا مشروع در جمع پرسنل وزارت بد نام اطلاعات اعتراف به رشوه و فساد و آلودگی فراگیر درون رژیم ضد بشری و قرون وسطایی کند :

"يوم الله نهم دي ماه 1389 در تهران، نمونه چنان قدرت نمايي هايي در برابر جبهه استكبار بود همچنان كه جنگ شامخ 33 روزه حزب الله لبنان و شكار ناوچه ها و مركاواها و سربازان رژيم صهيونيستي در آن نبرد ظاهراً نابرابر. امروز و هنوز در حالي كه ما به درستي سراغ افكار عمومي در انگليس و اروپا يا سرزمين هاي اشغالي نرفته ايم، اين همه غوغا برپا شده، تا فردا كه در اين حوزه نبرد نرم متمركز شويم، چه رويدادهاي شگرفي رقم بخورد.حكايت گروكشي برخي رجال و طيف هاي سياسي در ميانه چنين ميدان بزرگي، حكايت همان عمله اي است كه وسط مرافعه دو مهندس، دنبال دسته بيل و لنگه كفش خود مي گشت! اينكه كساني در جهاني چنين مشتاق الگوي انقلاب و بازيابي كرامت، گير اين باشند كه مثلا در انتخابات آيا بايد متحد بود يا نه و اگر ائتلاف كرديم سهم هر رجل و طيف سياسي چه قدر است، هر چند كه در جاي خود قابل بحث باشد، نشانه آن است كه هنوز سطح و عمق چالش به درستي مشخص نشده است و الا فلان مدير شهري يا تقنيني همت خود را صرف سهام انتخاباتي نمي كرد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسي و به مقام و به اين چيزها داديد، اين همان سنگ سنگين است، دل ديگر نيست. در آن صورت؛ ده بود آن، نه دل كه اندر وي- گاو و خر بيني و ضياع و عقار. آن دلي كه انسان در آن عشق اتومبيل فلان جور دارد، آن دل نيست، گاراژ است، بنگاه معاملاتي است! آن دلي كه همه اش در آن ميل جنسي موج مي زند، ديگر دل نيست، عشرتخانه است. شاعر آن زمان كه ضياع و عقار و زمين و ملك و گاو و خر در زندگي نقش داشته، از اينها نام برده و مي گويد دلي كه اينها در آن باشد، آنجا طويله است! ده است! دل نيست؛ دل جاي خداست، جاي نور است"

در خاتمه اینکه آخر از این مسخره تر نمی شود که در چنین یادداشت روز ها که اغلب مخاطبان بیرونی دارند . مشروط بر اینکه متهم کردن رقبا و منتقدان مغلوب درونی به زائده و عوامل و جاسوس های دشمن بیگانه پیوند زده می شود. با نقل قول کردن از گفته یا دیدار ولی وقیح نا مشروع و منفور آنچنان ادعای قدر قدرتی می شود و زمین و آسمان بهم دوخته می شود و گرد و خاک بر پا می گردد که گویی رژیم ضد بشری قرون وسطایی دارای مشروعیت و محبوبیت است و مرکز ثقل تغییر و تحولات جهانی می باشد. بطوری که نه مردم ایران راضی هستند و هیچ مشکلی ندارند که نیاز به مطرح کردن حتی نام شان نمی باشند . برای اینکه یک ولی وقیح نا مشروع منفور همکاره دارد که ر هبر ام القرای جهان اسلام می باشد . بنابراین تغییر و تحولات منطقه و قیام های ضد دیکتاتوری منطقه نه همگی الگو و الهام گرفته از این رهبریت ام القرای جهان اسلام در ایران می باشد ، بلکه حامیان مهدی موعود برای جهانی کردن مهدویت در سراسر اروپا و انگلیس و آمریکا و اسراییل در شرف بسیج و مبارزه کردن در راستای تغییر و اصلاح جهان هستند . ولی معما اینجاست که در ر وضه خوانی های ولی وقیح نا مشروع و منفور و کپی بر داری کردن از گفتارهای وی که از سوی مداحان و مرثیه خوانان قلم بر دست دنبال می شوذ و در نوشتار و تحلیل های شان برجسته می گردد. هر گز اشاره نمی شود که مردم ایران کجا هستند و چه نقش یا مطالباتی دارند ؟ یا جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلافات میان باندهای مافیایی ناشی از چیست که هرروز هم گسترش می یابد؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900522/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 مرداد ماه سال 1390

چالش اول حاملان انقلاب (يادداشت روز)