روز نامه ی جمهوری چهار شنبه 13آبان سال 1388

نقدوبررسی سرمقاله " 13آبان محور وحدت "

"اختلافات و تضاد هایرشد یا بنده میان باندهای غالب و مغلوب و موج نا رضایتی عمومی اجازه هیچگونه وحدتی را به حاکمان کودتا گر نا مشروع نمی دهد"

بدون اینکه مسئولی یا قلم بردستی توضیح دهد که انگیزه یا هدف طراحی 13 آبان سال 58 چه بود؟ دستأوردش برا ی دست اندر کارانش چه بود ؟ از این طرح اشغالگری نصیب آخوند و پاسداران پیر خمینی چه شد ؟ همینطور عاقبت اشغال گری سفارت آمریکا در تهران به کجا کشیده شده است؟ مهمتر اینکه عاید مردم ایران ازاین معرکه گیری 30 سال ی اشغال سفارت آمریکا در تهران چه بوده است؟

بلی بدون آنکه سر مقاله نویس هیچگونه جوابی به سئوالات مطرح شده ی فوق بدهد و بدون توجه به این واقعیت که اکنون آنگونه ر ژیم فاشیستی مذهبی و کودتائی پاسدارنا مشروع شده است که هر روز دامنه ی تظاهرات مردم ناراضی به خصوص در محیط دانشگاه ها گسترده تر می شود و فضای فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای در سراسر ایران سایه افکنده است . طوریکه پژواکش بر بیت جماران با رهبر لوطی جماران علی خامنه ای نا مشروع شده سنگینی می کند .

از سوی دیگر رشد تضاد قدرت و انباشت ثروت ادامه دار که تلاش نه فقط میان جریان غالب و مغلوب ادامه دارد ، بکله درون با ند های مافیائی کودتا گران غالب نیز آنگونه افزایش یافته است که رقابت و اختلاف میان دو نهاد ارتجاعی و کمدی و دکوری و انتصابی بازار مکاره ی مجلس هشتم با دولت نا مشروع دهم اوج گرفته است که پاسدار گماشته احمدی نژادبرای دفاع کردن از لایحه نقدی کردن را یانه های دولتی که در اصل حذف سو بسید های دولتی است که شرایط بسیار سختی را به خا نوادهای پائین و فقیر و محرم وتهی دست تحمیل می کند . همچنین موجب تورم و گرانی وحشتناک خواهد شد بطور سر زده و بدون اطلاع قبلی وارد بازار مکاره شده و پشت میکروفون قرار می گیرد . ولی این حرکت وی مورد انتقاد رقیبش پاسدار علی لاریجانی انگلیسی واقع می شود.

بعلاوه در شرایطی که رهبران رقیب مغلوب دوم خرداد ی ها بر زیر شدید ترین تیغ اتهامات کودتا گران حاکم می باشند . طوریکه شبانه روز پرونده و توطئه سازی علیه شان می شود . همینطور فشار همه جانبه برروی دستگاه قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض آورده می شود که چرا رهبران رقیب مغلوب را به اتهام عامل اغتشاش گری های پس از کودتای 22 خرداد و مجرم بزرگ دروغگوئی تقلب کودتای 22 خرداد می باشند اینان دستگیر و محاکمه نمی کند؟ از سوی دیگر مطبوعات وابسته یا نزدیک به اینان زیر تیغ سانسور و تعطیلی و توقیف قرار دارند و فعا لان حزبی و سیاسی و حقوق بشری شان نیز دستگیر می شوند و اعترضات گوناگون دیگر نیز که در جامعه وجود دارد.

اکنون سئوال است چگونه روز 13 آبان که شگرد و اهداف بهره بر داری و سوء استفاده کردن و مانور تبلیغاتی علیه ی مخالفان و منتقدان و دگر اند یشان داخلی و دشمن بیرونی آمریکا سر دادن که نه اینکه لو رفته و سوخته شده است، بلکه بر ضد خودش تبدیل شده است. چگونه می توان انتظار داشت که 13 آبان که نظرات مخالف پیرامونش وجود دارد تبدیل به محور وحدت شود که سر مقاله نویس ذوق زده زده آن راعنوان سرمقاله ی خودش کرده است؟ مگر چنین خوش باوارانه آرزو کردن جز مصداقی است که گفته می شود آرزوها بر جوانان عیب نیست . یعنی اینکه چون نویسنده ی سرمقاله ی آرزومند جوان نیست پس تعبیر درستش این تداعی ضرب المثل می شود که گفته می شود شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد ، گه دانه دانه.

سرمقاله نویس در ادامه ی یادداشت روز پس از 30 سال که از اشغال سفارت آمریکا در تهران گذشته پرسش کرده است که اكنون از خود بپرسيم كه امروزه در كجا هستيم ؟ آيا هنوز هم در همان مسير و با همان انگيزه ها و آرمان ها ی عوامفریبانه ی سر کار گذاشتن مردم و منحرف کردن اذهان عمومی و متهم کردن منتقدین و دگر اندیشان و صدای مخالفین به وابستگی به آمریکا مسير طي مي شود ؟ یا نه اینکه بدلیل طرح کودتا برای حذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها تنگ نظري ها کاسته نشده و پيوستگي و وحدت مبدل به تضاد و اختلاف و انشقاق و مکدرشدن قلب ها از هم دیگر شده است؟ بهر حال سر مقاله نویس پیرامون هزینه ی وحدت اینگونه روضه خوانی کرده است :


" فراموش نكنيم كه اين وحدت و انسجام نعمت بزرگي است كه تصادفي و ارزان به دست نيامده است . چه بسيار عزيزان و پيشتازاني كه خون دلها خورده اند. چه بسيار خونهاي پاكي كه براي ايجاد و حفظ اين انقلاب و نظام بر زمين ريخته شد و چه بسيار سختي ها و مرارتهائي كه ملت در طول تاريخ نيم قرن اخير متحمل شده تا اين امانت عظيم الهي در دستان ما قرار بگيرد. ما بايد نشان دهيم كه لياقت حفاظت از اين امانت بزرگ را داريم و اگر قادر نيستيم بر عزت و عظمت اين نهضت الهي بيفرائيم لااقل از آن چيزي نكاهيم"

جالب است که سر مقاله نویس با قلم انداختن جریان غالب کودتائی که در پشت پرده با دشمن مشغول زد و بند و سازش می باشد که عامل اصلی وحدت شکنی می باشد . زیراکه انحصار گرانی می باشند که تلاش می کنند حضور رقیب مغلوب را در همه سطوح حذف نمایند . لذا در میان روضه ی مبسوط دعوت به وحدت خواندش ، نا گهان چرخش می کند و به نا ئل آمدن کشف وحدت شکن ، اشاره می کند و می گوید که اینان دست ودل بازانه طیف عظیم کسانی که همفکر و عقیده و سلیقه ی اینان نمی باشند را یکسره پیاده نظام دشمن معرفی و متهم می کنند که نه در صف مبارزه علیه ی دشمن بزرگ نیستند ، بلکه در خدمتش می باشند. بهرحال برای اینکه وحدت شکنان را فاش کند که بر خلاف عنوان سرمقاله است به اقدامات زیرااینگونه حاصل 30 سال پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران را در سی امین سلگرد اشغال گری اش تشریح کرده است :

"سي سال از روزهاي انفعال و درماندگي آمريكا و متحدانش مي گذرد زماني كه آنها به دنبال راه نفوذي مي گشتند و از آنها دريغ مي شد. ولي امروز عده اي با دست و دلبازي و صدالبته با بي درايتي سعي دارند طيف عظيم كساني كه هم فكر و هم سليقه با آنها نيستند را يكسره سرباز دشمن و متحد آمريكا و اسرائيل معرفي كنند! آيا واقعا آمريكا و اسرائيل در ميان جمع ما در زير خيمه انقلاب اينهمه نيرو دارند آيا عقل و منطق بر چنين رفتار سياسي ـ تبليغاتي بدفرجامي صحه مي گذارد كه ما رقباي انتخاباتي خود را « پياده نظام دشمن » معرفي كنيم و قدرتي براي دشمن در صحنه سياسي كشور را به تصوير بكشيم آيا ما از اين پس فرصت خواهيم داشت چنين جماعتي را مجددا به جمع نيروهاي انقلاب جذب كنيم و اساسا اجازه و اختياري براي طرد نيروها از جمع نيروهاي انقلاب داريم اگر نگاهي گذرا به تيترها و محتواي مطالب برخي روزنامه ها در همين روزهاي اخير بيندازيم بهتر درك خواهيم كرد كه بغض و كينه عليه رقيبان بر اظهار خشم و نفرت ما عليه آمريكا مي چربد و اصولا قابل مقايسه نيست . قطعا آمريكا و صهيونيستها بسيار خشنود مي شوند كه برخي عناصر افراطي در هر جناحي كه باشند آب به آسياب آنها بريزند و آنها نيز خود را پرطرفدار جلوه دهند. ولي اين ما هستيم كه بايستي عقل و منطق را نيز در نظر بگيريم تا دريابيم در سي امين سالگرد حماسه 58 به مصلحت ما نيست كه آمريكا را برنده اين منازعه معرفي كنيم و انصافا تاريخ گواهي مي دهد كه هرگز اين چنين نبوده و نيست "


درخاتمه اینکه شرایط طوری شده که سر مقاله نویس افسوس و وحشت خودش را مخفی نکرده است. چونکه بطور عریان ترس خود رابا پوشش عدم وحدت بیان و توضیح داده است که عامل عد م انسجام و وحدت شکنی جریان غالب کودتائی می باشد که با انگ و بر چسب زدن و متهمکردن به پیاده نظام دشمن کردن رقیب مغلوب حذف شده شرایط وحدت شکنی را بسط و تعمیم داده است که دستآورده 30 ساله ی اشغال گری سفارت آمر یکارا تبدیل بر ضد خودش کرده است و نیروهای رقیب غالب و مغلوب هم علیه ی هم صف آرائی کرده اند که بشدت از این شرایط احساس خطر کرده است و وحشت خودش را با توصیه همدلی و وحدت و نزدیکی متخاصمان در چنین روزی داده است . البته سر مقاله نویس به حلقه ی مفقوده که معادله را بر هم زده و موجب عدم وحدت و انسجام باند های ما فیائی غالب و مغلوب شده اشاره نکرده است که همانا حضور گسترده ی مردم ناراضی و خشمگین می باشد که با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و احمدی نژاد وارتجاع و مستبد اجازه نمی دهند پیوند و وحدت مشترک سر کوبگری علیه ی خودشان را ادامه دهند.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880813/index.html

چهار شنبه 13آبان سال 1388