ضرب المثل های معادل استفاده آب برای سوزش استفاده کردن و آن مه مه را لولوبرد
جالب است که برای توجیه کردن سخنان پاسدار گماشته احمدی نژاد در همایش بزرگ ایرانیان طنراند ر طنز نیاز است تا که وی شیر فهم شود که چه گفته بود؟ چونکه وی روی سخن به ساندیس خوران فرنگ نشین دعوت شده به همایش در راستای ارائه ی کار نامه و بیلان عملکرد ناشی ازترقی و پیشرفت فوق العاده ی علمی رژیم ضد بشری گفت . سپس در همدان از تلاش برای تسخیر کردن و تسلط کامل داشتن بر فضا و ریشه کن نمودن فقردر جامعه گفت و برای نتیجه گیری غربی ها را مخاطب خود قرار داد و متمرکز برروی پیشرفت های چشم گیر 32 ساله در ایران در این همایش بزرگ شد و گفت که این پیشرفت ها به خصوص مدل هسته ای موجب شده که غربی ها بد جوری به سوزند آنهم یک جای به خصوص شان دارد می سوزد . اما چون مکان و اطراف این سوزش طوریست که مرکز آن سوراخ وجود دارد . پس تأکید کرد که برای صرف جوئی در آب که لبیک گفتن به الگوی اعتدال در مصرف رهبر لوطی جماران و اثبات ولایت پذیری وی می باشد فتوا داد برای رفع سوزش باید از آب استفاده شود . آنگاه سفارش نمود حتماً باید آب را درست در سوراخ سوخته شده ریخت که دچار سوزش شده است . ولی گویا غلامعلی حداد عادل شاعر اهل ادب و ادبیات و رئیس فرهنگستان زبان فارسی و فامیل و دمخور منقلی رهبر لوطی جماران به پاسدار گمشاته احمدی نژاد درکنار وی بود به ایشان رهنمود داد که بهتر است اکنون که تو داری در جمع نخبگان ومتخصصان برون مرز دعوت شده به همایش 3 میلیارد تومانی گفتمان فوق العاده علمی صحبت می کنی و گزارشات سری و هیجانی و انگیزاننده ی منحصر به فرد از پیشرفت ها ی علمی نظام مکتبی اصول گرائی اما القری جهان اسلام و امید مستضعفان جهان را ارائه وبیان ومنتقل می کنی . به خصوص اینکه هم می خواهی فرهنگ و اقتصاد بسیجی را به اروپا و آمریکا صادر کنی تا مشکل بحران مالی و بانکی و معضل رکود اقتصادی و فرهنگ مادی را حل کنی . مهمتر اینکه تصمیم داری ساختار جهانی را بر هم زنی و آن را اصلاح کنی تا سپس مدیریت آن را بر عهده بگیری. بنابراین می بایست گفتمان تو مؤدبانه و بقولی فاخر باشد و به جای آن مه مه را لو لو برد بگوئی آن سبوبه شکست و آن پیمانه را ریخت . ولی پاسدار گماشته احمدی نژاد بی ترمز و دنده عقب کنده پس از آب بر توی سوراخ ریختن تا سوزش بر طرف شود .ترجیح داد همان آن مه مه را لولو برد را بکار ببرد . اکنون مچ گیر سر پل خر به گیری با شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود ضرب المثل هائی را ردیف کرده است تا اینکه هر دو تا پاسدار عنتر و معلم ادبیات و رئیس فرهنگستان زبان فارسی و هم منقل رهبر لوطی جماران را شیر فهم کند که به جز گفتمان شما معادل های دیگر مشابه گفتمان تان وجود دارد که همان معنی مفهوم را می دهند و ثابت می کند که چرا از خر سئوال شد بابایت کیست . جواب داد داعی ام اسبه؟ بهر حال طنز نویس باپیش مقدمه ی توضیح کوتاه برخی از این ضرب المثل ها را این چنین بیان کرده است .
هیجدهم مرداد سال - 89
طنز/ضربالمثل
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=25665
شکیبا، شهرام - نظر به اهمیت زبان فارسی در شرایط کنونی و اینکه دکتر حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان فارسی
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=25665
شکیبا، شهرام - نظر به اهمیت زبان فارسی در شرایط کنونی و اینکه دکتر حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان فارسی
است و گفته است به جای «ممه را لولو برد» بگویید «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» اما همچنان ما میگوییم «ممه را لولو برد» چون آنچه لولو برده، بسیار گویاتر از سبو و پیمانه و اینهاست و ایرانیان خارج از کشور به شدت از این ماجرا استقبال کردهاند.چند ضربالمثل فرهنگستانی و معادل بهتر آنها جهت استفاده اهل سیاست در سخنرانیها به عرض میرسد.
از ماست که برماست: تف سربالا برمیگرده به ریش آدم
از کوزه همان برون تراود که در اوست:
تره به تخمش میره حسنی به باباش
چشم امید از من و این بخت من بگیر: اگه به امید من منونی، شوهر کن که بیوه نمونی
شیر تو شیر: خر تو خراوضاع حسینقلیخانی:
خر در چمن جواب سربالا دادن:
به قاطر گفتن بابات کیه، گفت داییم اسبه .
شوق است در جدایی و جور است در نظر/ هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم:
گوشت شکار به گند تازی نمیارزه
تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت:
خر ار جُل ز اطلس بپوشد خر است قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر گوهری:
خر چه داند قیمت نقل و نبات قحطالرجال:
جایی که میوه نیست، چغندر سلطان مرکباته